یک تاريخ درد گفته نشده
مژگان پورمحسن
بواقع زن بودن آنقدر با درد و رنج همراه است که من حيرت می کنم از اينکه مردی بگويد من می خواهم زن باشم! از بدو تولد حتی برای خانواده های روشنفکر که از دختر داشتن شاد و مسرورند يک نگرانی شروع ميشود و آن حفظ دخترشان است که پسربچه يا مردی به او آسيب جسمی و جنسی نرساند. آسيب رساندن جنسی به کودکان، دختر و پسر، يکی از داده های ثابت تاريخی است و بهمين دليل اهميت آن از آسيب جنسی رساندن به زنان بهيچ وجه کمتر نيست. برخی بی تفاوت و با ژست روشنفکری می گويند اين حرفها مال مرتجعين است که می خواهند دختر باکره شان را بعقد فرد پولدار درآورند! و وقتی میشنوند که نخير، اين حرف زنانی است که عمرشان را درمبارزه برای دفاع از هويت و آزادی زنان از جمله حفاظت از سلامت جسمی وروحی دختران و زنان گذرانده اند می باشد سکوت اجباری می کنند.
آسيب جنسی کودک ـ دختر وپسرـ هيچگاه از ذهن و ضمير او پاک نميشود و تأثيرات جسمی، جنسی و روحی و روانی آن تا پايان عمر با او ميماند هر چند فرد هيچ نگويد و در بزرگسالی زندگی ظاهرأ نرمالی داشته باشد. در واقع اين نوع آسيب همچون زخم کهنه و پوشيده ايست که عفونت آن زير لباس ديده نميشود. بتازگی بالاخره سرخ پوستان کانادا هم به حرف آمده اند و مردانی شصت، هفتاد ساله با بغض، از کودکيشان در پانسيونهای کاتوليک تحت نظر باصطلاح پدران روحانی و بلاهای جنسی همراه یا بدون آزارهای جسمی همزمان که سر آنها « برادران و پدران روحانی» آورده بودند می گفتند. آنقدر حرف زدن در اين مورد برايشان سخت بود که گويی داشتند قلبشان را از دهانشان در می آوردند.
حال اين فاجعهٔ ضد انسانی دروطن ما و جامعهٔ امام زمانی برياست « آقايان روحانيون شيعهٔ دوازده امامی» و هدايت « ولی وقيح » تبديل به آنچنان اپيدمی شده که نتنها سر اندر پای رژيم در آن غرق است که سراپای جامعه هم از آن متعفن شده.
چهل سال پيش مردم در کدام نقطهٔ اخلاقی بودند و امروز در کدام درجهٔ ضد اخلاقی قرار دارند. کليهٔ بلاهايی که در بدترين شرايط درتاريخ ما دشمنان ايران و ايرانی به سر ايرانيان آوردند کمتر از خرابی ناشی از چهل سال حکومت آخوندی بر مردم ما بود. اگر ايران پس از چندين هزار سال هنوز هم باقيست فقط ناشی از غيرت، شجاعت، وطن دوستی، مردم دوستی و پهلوانی اقوام مختلف تشکيل دهندهٔ اين وطن زيباست. آخوندها مردان ايرانی را همچون اعراب مهاجم نکشتند و زنان و کودکان را به اسارت برند و دارايی مملکت و مردم را بتاراج به نزد خليفه برند يا همچون مغولان کشوررا بسوزانند و ويران کنند و هر چه می خواهند غارت کنند و از مردم بکشند و نابود کنند. خير! آخوندها از ابتدا بدنبال نابودی هويت ايرانی، همان غيرت و شجاعت و وطن دوستی و مردم دوستی و پهلوانی بودند که رمز بقای ايران بود و موفق شدند. چند جان بدر برده از اين تغيير هويت نسرين ستوده ها، نرگس محمدی ها، آتنا دائمی ها و دختران خيابان انقلاب هستند. درود بر اين دلاوران، شيران، پهلوانان. سرنگون کنندگان اين رژيم زنان ايرنی هستند. آقايان برپا وگرنه برقبر!
۱۴ ژوئن ۲۰۱۸
منبع:پژواک ایران