خروج امام عج از غیبت و دستیابی باسلحه کشتار جمعی!
فیروز نجومی
واقعیت آنست که روحانیت برهبری امام خمینی، از آغازین لحظات جلوس بر منبر قدرت، دست بکار آماده ساختن شرایط اجتماعی برای خروج امام عج از غیبت شدند. دست بهر کاری که زدند، هر سیاستی که اندیشیدند و هر برنامه ای که طراحی کردند، همه در خدمت مهیا ساختن شرایط برای ظهور امام عج بوده است، در خدمت شرایطی که بشر در عمق منجلاب ظلمت و سیاهی، فقر و عقب ماندگی، نابرابری ها و بی عدالتی های اجتماعی، جنگ و خونریزی، تخریب و یرانی، فساد و فحشا، کفر و نافرمانی، هنجار شکنی و "اباحیگری" غوطه ور گردد. آیا کسی میتواند بگوید که نظام مقدس ولایت در رسیدن به هدف خود دچار شکست شده است؟
حضرت ولایت، ولی فقیه دوم، خدا خامنه ای، در یکی از خطبه های خود نیز اعلام میکند برای "نجات" بشر از "نظم غیر عادلانه" است که امام از غیبت خروج مینماید. وی اظهار میدارد:
امام زمان(عج) ظهور خواهد كرد تا جوامع بشري و تاريخ بشر را نجات دهد و اين نظم غيرعادلانه را كه بر اثر جهالت و اغراض نفساني بر جهان حاكم شده است به نظمي عادلانه مبدل سازد( آفتاب یزد ، دوشنبه,28 مرداد,1387).
گفتار ولی فقیه چیزی نیست مگر تایید روایتی که هر بچه مسلمانی در دوران کودکی میآموزد. اما، از نظام "غیر عادلانه" چنان سخن میگوید گوئی که در مورد جوامع دیگر، و نه جامعه اسلامی، دارای مصداق است، در جوامعی که در منظر وی بسوی باطلاق خدا ناشناسی و ماده پرسنی روانند، جوامعی نه در نتیجه طرح الهی بلکه ناشی از "جهالت و "اغراض نفسانی" موجودیت یافته اند، بر عکس حکومت اسلامی که بنا بر خواست و صلاحدید خداوند یکتا، الله پا بعرصه وجود گذاشت. شاید، حضرت ولایت بر آن خیال توهم انگیز است که اوضاع حاکم بر شرایط کنونی مالا مال از عدالت است و رضایت اجتماعی، نه تبعیضی هست و نه زوری و ظلمی. رزق و روزی همگان تامین است و رفتار تباه آمیز انسانی، فساد و فحشا از نظام ولایت رخت بر بسته است. نه کسی زور میگوید، و نه کسی زور میشنود، نه فرمانبری هست و نه فرمانبری. اگر این واقعیت جامعه بود چه نیازی بظهور امام از غیبت بود. این بدان معناست که حکومت اسلامی با برقراری نظمی "عادلانه" خروج امام از غیبت را به تعویق انداخته است. در حالیکه وظیفه جانشینان امام دوازدهم، نشسته بر جایگاه "امامت" مهیا کردن شرایط است برای "ظهور،" یعنی که حاکم نمودن بر جامعه یک نظم "غیرعادلانه."
چهل سال است که حکومت اسلامی برهبری ولی فقیه، توانسته است، شرایطی را بوجود آورند زمینه ساز خروج امام از غیبت، هرچند که ممکن است هنوز سرهای بیشماری بر زمین افکنده شود تا لحظه ظهور فرا رسد. ئر نتیجه در تبعیت از کردار پیامبر اسلام که رسالت خود را با راهزنی در بدر و زدن گردان بسیاری از اسیرانی که بضاعت مالی نداشتند که جان خود را بخرند، آغاز نمود ولی فقیه اول نیز، "امامت" را بجانشینی امام غایب، با گردن زدن "اسیران،" سران نظام شاهنشی، برپا کرد، اسیرانی که با اعتماد و اطمینان به امان امام خمینی، اسلحه بر زمین گذارده و تن به تسلیم داده بودند. در آن زمان کمتر کسی میدانست که رسالت حکومت اسلامی چیزی نیست مگر اماده سازی شرایط اجتماعی برای خروج امام عج از غیبت.
در به مقصد رساندن این تکلیف الهی، جانشین امام دوازدهم، ولی فقیه، خود از تبار امامان ماورایی، بیدرنگ جامعه را به "تسلیم" و "اطاعت" کشید، به بندگی و عبودیت. در میکده و میجانه را بگل گرفت، بساط می و مطرب، ساغر و پیاله را بر چیدند و مه رویان، جلوه مهرو محبت نهفته در نهاد انسانی را بند حجاب کشیدند، گویی موی افشان و برآمدگی و برجستگی های اندام زنان، زمینه را برای خروج امام به تعویق میاندازد. امام زمان که نمیتواند در شرایطی ظهور یابد که زنان ججاب اسارت را بر سر تیکه چوپی آویزان کرده اند و بر طبل رهایی میکوبند. پس با ابزار قهر و خشونت، زنان را مجبور ساختند که خود را در پس حجاب پنهان نمایند، مبادا که "شهوت" را در مردان تحریک نموده، نظم اجتماعی را مختل سازند. برای شست و شو و پاک سازی جامعه از گناهان و معصیت ها یکشبه نظم و مقررات "شریعت" را بر جامعه حاکم ساختند، بدون آنکه هرگز کسی احساس کند که تغییر و تحول بزرگی بوقوع پیوسته است. کمتر کسی میتوانست بداند که شریعتی که بدان باور دارند همان شریعتی نیست که با شمشیر یکی میشود. چه کسی میدانست شریعت، یعنی تسلیم و اطاعت و فرمانبری، که باید این و نباید آن کنی، از حرام پرهیز و به حلال عمل کنی، نه در آزادی بلکه در اسارت و بندگی. چه در صورت سرپیچی، تنبیه و مجازات بوده است و، زندان و شکنجه، نیزکمتر کسی میدانست که شریعت ، شلاقی ست که بر گرده مست و شیدایی فرود میآید که باده حیات می نوشد، و یاعاشق و دلباخته ای که مرز جدایی جنسیتها را شکسته است. که شریعت آن طناب داری ست که بگردن محکوم و "محارب" میافتد و جان را از آنان میستاند. براستی چه قوانین و مقرراتی بهتر از حکومت شریعت اسلامی، میتواند زمینه را برای خروج امام از غیبت فراهم آورد؟
پس، تاریکی، سراسر زندگی را گرفت و ظلمت بر همه چیز سلطه افکند. لبخند از چهره ها ناپدید گشت. خشم و خشونت، عصیان و عصبانیت، پدیدار گشت و بر سختگیری ها نیز آفزوده گردید. دوران "جهاد" و "شهادت،" آغازگردید. برای آماده سازی شرایط ظهور بر گردن چه جوانانی کلید بهشت آویزان نکردند و در میدان مین ها رها نساختند که از راه کربلا قدس را فتح نمایند. سر چه جوانان انقلابی ای را بجرم محاربه که از تن جدا نکردند، چه مخالفینی را که بگلوله های آتشین نبستند و بعضا را قصابی نکردند. هر صدایی را در حلقوم خفه و خاموشی بر قرار کردند.
رئیس جمهور پیشین، محمود احمدی نژادی را بخاطر دارید، اگر چه از حوزه های علمیه بر نخاسته بود، اما، در علم ظهور از هر مجتهدی مجتهدتر بود. وی زمانیکه بر مسند ریاست جمهور نشانده شده بود که در شیپور ولایت بدمد، به عنوان یک چهره سياسي مدعو در سومين اجلاس دوره چهارم مجلس خبرگان رهبري در سخنرانی خود اعلام میکند که:«جمهوري اسلامي ماموريتي جز زمينه سازي براي ظهور امام زمان(عج) ندارد.»
آری مهیا ساختن شرایط برای خروج امام عج از غیبت در دوران زمامداری محمود احمدی نژاد باوج خود رسید. و او چه ارزنده به وظیفه خود وفا دار ماند. در سوق جامعه بسوی تباهی مادی و اخلاقی از هیچ فرو گزار نکرد، یعنی که در غیر عالانه ساختن نظم جامعه از هر ابزاری استقاده نمود. او تنها زمامداری بود که لقب "موسای زمان" گرفت و به امام غایب، صاحب زمان، حضور بخشید. امام غایب در تمام ضیافت ها و آبگوش خوری های، احمدی نژاد هنگام ریاست جمهوریش حضور داشت، حضوری که با خالی گذاردن نشیمنگاه امام زمان درکنار خود، رئیس جمهور بوجود امام غایب، واقعیت می بخشید. احمدی نژاد در فراهم ساختن شرایط ظهور امام عج از دولت های پیشین هم سبقت گرفته و شرایط را برای سقوط جامعه در سیاهی و تاریکی و در نتیجه خروج امام از غیبت هموار ساخت.
در همین زمان بود که "دجال" هم با دلارهای نفتی ناشی از فروش نفت به قیمت بشکه ای بیش از صد دلار، ظهور یافت. بسیاری بر آن باور بودند که احمدی نژاد همان دجال بوده است. چه، اگر با دقت بیشتری به چهره او بنگری، عناصری را در آن مییابی که بر طبق روایات در دجال هم مشاهده میشود: سیاه چرده، ابروهایی که یکی باسمان و دیگری سر باعماق رمین کشیده شده اند با چشمهای ریزه و نیمه تر، نشسته در بیخ کاسه سر، چنانکه گویی موشی ست که دیر زمانی سنت که در سوراخهای تنک و تاریک، بسربرده است. همه شیفتگان و سینه چاکان امام غایب، زر و زورپرستان، تف لیسان ولایت در پی دجال روان شدند و دلارهایی که از ماتحت وی خارج میشد، با حرص و ولع تمام جیبهای خود را انباشته می نمودند. دلارهای هنگفتی که دجال با خود همراه داشت فساد را تا زیرین ترین لایه های جامعه گسترش داد، رانت خواری، زمین خواری، کوهخواری، رشوه و اختلاس و غارت و چپاولگری به یک امر عادی تبدیل شد. نیروهای تولیدی روی باقول گذارد و بیکاری بیداد میکرد، چنانکه گویی شرایط ظهور فراهم گردیده است و هر آن امام عج در میان ما ظاهر شود. چه کسی او را خواهد شناخت، رمزی ست که اینجا جای گشودن آن نیست.
اما، هیجیک از برنامه های نظام، در آماده سازی شرایط ظهور، مثل "غنی سازی هسته ای بهر قیمتی" ، موثر نبوده است، اندیشه مقدسی که از ولی ققیه، جانشین امام غایب درخشیدن گرفته بود. احمدی نژاد که بیشتر به "پادوی" ولایت میزد تا رئیس جمهور، بار پیشبرد اندیشه گرانبار خدا خامنه ای را به پشت بست. جشن هسته ای بپا کرد و جنبش هسته ای براه انداخت. به تحریمات قدرتهای جهانی چه خوشامدها که نگفت. آنان را به توپ و تشر می بست که شما تحریم کنید ما به پیش میرویم، اما، نمی گفت که بسوی صحرای کربلا، بسوی عدم میرود تا شرایط را برای ظهور آماده سازد. صدور قطعنامه های شورای امنیت سازمان بین الملل را به باد ریشخند میگرفت و خطاب بآنان میگفت آنقدر قعطنامه صادر کنید تا قطعنامه اتان پاره شود.
بار دیگر، چنان بنظر میرسید که شرایط برای ظهور آماده گشته است. اقتصاد کشور رو به ویرانی میرفت، دیر زمانی بود که ارزش ریال، پول ملی، پولی که بازتابنده ارزش کار مردم است در برابر ارزش دلار رو بسقوط نهاده و هم اکنون از مرزهای بی سابقه 8000 تومن هم گذشته و پیش بینی میشودکه ادامه خواهد یافت. سقوط ریال یعنی افزایش نکبت و فلاکت. بینان تولیدی کشورنیز روی بسوی تعطیلی نهاده. دریاها و رودخانه یکی پس از دیگری خشک گردیدند، تبدیل کشور به یک خشگزار برهوت ، کم آبی و کوچ روستائیان روستاهای خشک شده به شهرستانها، و بحرانی عظیم انسانی ای که بوجود میآورد همه نشانه های ظهور را مخابره میکردند و هنوزهم. البته قرار بود و هست که با دست یابی به علم و دانش هسته ای، اقتصاد مقاومتی شکوفا شود و مشت محکمی بر دهان آمریکای جهانخوار فرود آورد. اما، کشتی ولایت درزیر پنجه تحریمات، بگل نشست، فقر و تنگدستی تشدید گردید، بیکاری و گرانی، تن فروشی و روسپیگری، تقلب و دزدی، فریب و ریاکاری، دروغگویی و کلاهبرداری را تا زیرین ترین بافت های جامعه گسترش یافته و هم اکنون به یک امر عادی تبدیل شده است. آیا شرایطی اماده ترو مهیاتر از این برای فرود امام عج از بیخ آسمانها، میتوان یافت؟
هر ابزاری که تا کنون بشر برای تخریب و ویرانی، برای کشتار و خونریزی آفریده است، قابل مقایسه با اسلحه اتمی، ابزار وحشت و کشتار جمعی نیست، یکشبه میتواند، به انتظار جان نثاران و شیفتگان و دلباختگان امام عج پایان بخشد. به باور ولایت این همان اسلحه ای است که میتواند امام دوازدهم را بزمین بکشاند. دانشمندان سختکوش نظام، اما هنوز، فن و فنون غنی سازی هسته ای را نیاموخته بودند، اگرچه در کلام الله، کلام مقدس قرآن به اترژی هسته ای و نیروی تخریب کننده آن اشاراتی رفته است، ولی مفسران و تحلیگران هنوز در آن اشارات در حال قواصی اند بلکه رمز گشایش هسته ای را در کلام الله بجویند. کبره کبودی که مثلا در پیشانی علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، نقش بسته است، نشانی ست بر غور و غوطه ور شدن وی در آن کلمات اسمانی برای یافتن طلسم هسته ای.
اما، شیاطین برهبری امریکا، بزرگترین شیطانها، بار دیگر و بر سر راه ولی فقیه بسوی "عدم،" بسوی نیستی و نابودی، شرایط لازم برای ظهور امام از غیبت، موانع صعب و البعوری برپا نموندد. شیاطین 5+1 پیشنهاد هایی بر میز مذاکره، پیش روی فرمانبران مقام معظم رهبری، جانشین امام، گذاردند حاوی این هشدار که یا از حرکت بسوی عدم، بازگشت زده، نه بآن دلیل که نگران موجودیت حکومت اسلامی بودند، بلکه در فکر ترکشهای انفجاری بوده و هستند که میتواند منطقه را بآتش بکشاند د. شیاطین پر زور و قدرت، خواست خود را در ادامه چنین بیان کردند که یا آماده سازی شرایط ظهور بواسطه دست یابی به غنی سازی هسته ای، را معوق گذارده، سانترفیوژها را از بیخ و بن برکنده و دل راکتور آب سنگین را با سیمان پر نمایند و یا، طناب تحریمات خفه کننده بر گردن حکومت اسلامی، بتدریج تنگ تر میشود و پروژه تاریخی ظهور صاحب زمان، بپایان خواهد رسید.
ایستادگی و مقاومت حضرت معظم رهبر انقلاب، در واکنش به زور داران جهانی، شگفت انگیز بوده و هست. وی با تدبیری بیمدان آمد، حیرت بر انگیز و معجزه آسا: "نرمش قهرمانه"، تاکتیکی که تسلم به مطالبات شیاطین را در بسته بندی مردم پسند بنام "توافق هسته ای" بنام "برجام.،" ارائه مینمود.
اما هم اکنون معلوم شده است تن دادن نظام ولایت به توافق هسته ای "خدعه " ای بیش نبوده است. چه روحانیت برهبری ولایت، بر آن بوده و هستند که تمامی منطقه خاورمیانه را باید برای خروج امام عج از غیبت آماده نمایند. این منطقه خاورمیانه است که باید در آتش مقدس "جهاد " و "شهادت" بسوزد. توافق هسته ای بدون تردید نظام ولایت را بیشتردر رسیدن به اهدافش توانمند ساخت. ده ها میلیارد دلاری که در نتیجه "توافق" بدست آورده بود در خدمت آتش افروزی در منطقه بکار گرفت تا شرایط را برای ظهور امام در عراق و لبنان و نوار غزه و سوریه و یمن و سرانجام در عربستان و سعودی و اقمار آنان، فراهم کنند، شرایطی که با نابودی اسرائیل مهیا خواهد گردید.
از اینرو حکومت معصوم ولایت از برآورده ساختن نیاز های ملت سر باز زد. ضمن عمیق نمودن شکاف طبقاتی و بی عدالتی هایی بی سابقه در تاریخ، ثروت ملت را در صنعت موشک سازی و توسعه و تولید انبوه موشکهای عظیم تر با برد هرچه بیشتر سرمایه گذاری نمود. بر بدنه برخی از موشک های دورپیما بزبان عبری نوشتند که اسرائیل باید نابود گردد و بهوا پرتاپ کردند که در دل اسرائیلی ها و متحدین منطقه ای اش هراس و وحشت انداخته و به آنان بفهمانند که با نیروئی سرو کار دارند که پرچم ظهور را بر دوش میکشد.
اما، شیاطان بزرگ که هم اکنون شاخهای تیز و مرد افکنی بر سر دارد باین "خدعه:" جمهوری اسلامی پی برده و از توافق خروج یافته و بطور جدی بر سر راه نظام ولایت بسوی عدم، تمام قد ایستاده است. تصمیم شیطان بزرگ مبنی بر خروج از برجام و بازگشت تحریماها را، برغم گرایشهای اقتدارگرایانه، بی اعتبار ساختن "حقیقت" و نهاد های نگهبان دموکراسی مثل دستگاه قضائئ، باید مورد ستایش قرار داد و بآن خوشامد گفت. چرا که اینبار شیطان بزرگ، برخلاف شیطانهای اروپائی که در پی مماشت با نظام اسلامی اند، تصمیم گرفته است اول بال و پر حکومت اسلامی را در منطقه برچیده، قدرت پرواز را از آن سلب نموده تا در درون به خواست های برحق مردم پاسخ گوید تا بلکه نظم ولایت، نظم شریعت، نظم اسارت و بندگی؛ نظام خرافه پرستی برچیده شده و بجای حرکت بسوی عدم، برای اماده سازی شرایط برای خروج امام عج، حرکت بسوی زندگی و آزادی آغاز گردد.
فیروز نجومی
Firoz Nodjomi
https://firoznodjomi.blogspot.com/
منبع:پژواک ایران