فاجعه پایان سال، سال پایان فاجعه
شهباز نخعی

بر سر آن بودم که در این نوشتار پایان سال، از چارچوب واقعیت های تلخ و گزنده حاکم بر دنیای پرآشوب به در آمده و به شرح آرزوهای دور و دراز خود برای سال 2009 بپردازم: آرزو کنم که در سال جدید جنگ و کشتار و خشونت از روابط آدمیان حذف شود و جای خود را به صلح و دوستی و همدلی و همکاری بدهد. .. آرزو کنم که منشور حقوق بشر ـ پس از 60 سال که از تصویب آن می گذرد ـ با عنوان میثاقی همگانی مورد پذیرش همه انسانها از هر رنگ و جنس و باور و نژاد قرار گیرد و دشمنی و ظلم و تعصب و جزم گرایی را عملا به حاشیه روابط انسانی براند ... آرزو کنم جغد شوم و زشت جنگ جای خود را به کبوتر زیبای صلح و دوستی بدهد . . . آرزو کنم که در میهن محنت کشیده و بلازده مان، حاکمان جابر و غاصب آن از آموزگار روزگار درس بگیرند و به جای توالی ناهنجار پلمب دفتر مدافعان حقوق بشر، توقیف پیش از انتشار نشریه نیمروز، رجزخوانی و شاخ و شانه کشیدن برای دنیا، تداوم طرح "انضباط اجتماعی" و اعدام 9 نفر در یک روز، به خود آیند و با به رسمیت شناختن حقوق انسانی مردم، به آنان امکان دهند که چاره ای اساسی برای اوضاع آشفته میهن خود بیندیشند. . . آرزو کنم . . .

دریغا که روزگار غدار و فلک کجرفتار همین دلخوشی مختصر را نیز روا نداشت و به مصداق "ای بسا آرزو که خاک شده" ، ساعتی چند پیش از جاری شدن این آرزوها بر صفحه کاغذ، طرح نوشتاری مرا نقش بر آب کرد!


آنچه که موجب خاکسپاری آن آرزوها شد، وقوع یک فاجعه انسانی تازه در واپسین روزهای سال پرآشوب و فاجعه ی 2008 بود. بامداد شنبه 27 دسامبر، جنگنده های اسرائیلی در یورشی که "بیرحمانه" و "وحشیانه" ملایم ترین واژه هایی هستند که می توان برای آن به کار برد، به نوار غزه حمله کردند. تراز این حمله تا زمان نگارش این سطور بیش از 320 کشته و 800 زخمی و ویرانی بخش عمده ای از این سرزمین کوچک و پرتراکم جمعیتی است.

برای آشنایی با پیشینه و زمینه های وقوع این فاجعه، باید به دو سال و چند ماه پیش بازگشت. چند ماه پس از هجوم اسرائیل در تابستان 2006 به کشور کوچک و زیبای لبنان به قصد از بین بردن حزب الله، که بیش از 1000 کشته، چند هزار مجروح، یک میلیون آواره و خانه خراب و چندین میلیارد دلار خسارت مادی و ویرانی زیرساخت های لبنان را در پی داشت، در پاییز 2006 سازمان حماس در انتخابات حکومت خودگردان فلسطین به اکثریت پارلمانی دست یافت و مامور تشکیل دولت فلسطین شد. آمریکا، کشورهای اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای عربی منطقه و البته اسرائیل، به دستاویز این که حماس یک سازمان تررویستی است، این دولت را به رسمیت نشناختند و کمک های خود به فلسطین را که منبع اصلی تامین هزینه های آن بود قطع کردند. چند ماه بعد، انعطاف ناپذیری حماس و مواضع ستیزه جویانه آن ـ عمدتا به رسمیت نشناختن موجودیت اسرائیل و اصرار بر تداوم مبارزه قهرآمیز ـ که در تضاد با مواضع جنبش فتح و رهبر آن محمود عباس، که رهبری حکومت خودگردان فلسطین را بر عهده دارد، بود، عباس را بر آن داشت تا با استفاده از اختیارات قانونی خود، پارلمان فلسطین را منحل و دولت جدید به نخست وزیری سلیم فیاض تشکیل دهد. حماس این اقدام محمود عباس را به رسمیت نشناخت و در پاییز سال 2007 با اقدام نظامی و کودتاوار قدرت را در نوار غزه به دست گرفت و ماموران دولت فلسطین وابسته به جنبش فتح را از آن سرزمین بیرون راند. از آن زمان تنش و درگیری بین حماس و اسرائیل بالا گرفت. اسرائیل برای از پا درآوردن حماس نوار غزه را از راه زمین و هوا و دریا محاصره کرد و بیش از 5/1 میلیون نفر ساکنان آن را در تنگنای عدم دسترسی به نیازهای اولیه زندگی از جمله سوخت، دارو و حتی نان قرار داد. در اوایل سال 2008 حماس حصار گذرگاه رفح در جنوب نوار غزه و هم مرز با مصر را که تنها راه زمینی دسترسی به دنیای خارج بود، منفجر کرد و مصر ناگزیر برای مدتی اجازه داد که ساکنان نوار غزه از راه این گذرگاه به خاک مصر وارد شوند و نیازهای اولیه خود را تامین کنند. پس از چند روز مصر این گذرگاه را دوباره بست و ساکنان نوار غزه باز در محاصره کامل قرار گرفتند. در گیرودار این محاصره، ستیزه جویان حماس به پرتاب موشک به خاک اسرائیل پرداختند و اسرائیل نیز به طور پراکنده به این موشک پراکنی ها با حمله هوایی به نوار غزه پاسخ می داد.

با این پیش زمینه، حدود 6 ماه پیش در  19 ژوئن، حماس و اسرائیل با میانجیگری فعال مصر به توافقی برای آتش بس دست یافتند. این آتش بس اگر چه هرگز توسط هر دو طرف به طور کامل اجرا نشد و هر یک دیگری را به نقض آن متهم می کردند، اما آرامشی نسبی پدید آورد و از افزایش تنش ها کاست. پیش از سررسید موعد این توافق ـ 19 دسامبر ـ حماس بارها اعلام کرد که قصد تمدید آتش بس را ندارد. از 19 دسامبر که توافق آتش بس به پایان رسید، حماس بر شمار حملات موشکی خود به خاک اسرائیل افزود و در مدت 8 روز پیش از حمله اسرائیل، بیش از 200 موشک به خاک اسرائیل پرتاب کرد.

برای آنکه این تصویر تا حد ممکن در گنجایش این نوشتار شکل بگیرد، اشاره ای به وضعیت سیاست داخلی اسرائیل نیز ضروری است.

پس از حمله 33 روزه اسرائیل به لبنان، که در آن به هدف اصلی خود که از بین بردن یا دست کم تضعیف قابل ملاحظه حزب الله بود دست نیافت، جناح راست ـ عمدتا حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو ـ با انتقادهای شدید از جناح حاکم، حزب های کادیما و کارگر، دست بالا را یافت. پرونده فساد مالی اهود اولمرت، نخست وزیر، نیز به تضعیف جناح حاکم دامن زد و در حالی که قرار است انتخابات اسرائیل در تاریخ 10 فوریه 2009 برگزار شود، نظرسنجی ها حکایت از پیروزی حزب لیکود در انتخابات آتی دارند. در چنین شرایطی که دولت موقت اسرائیل به طور روزافزون متهم به ضعف و بی عملی می شد، این دولت تصمیم به حمله به نوار غزه گرفت تا این اتهام را از خود دور کرده و زمینه را برای پیروزی در انتخابات فراهم کند. خانم سیپی لیونی، رهبر حزب حاکم کادیما و وزیر امور خارجه اسرائیل گفته است که اگر در انتخابات 10 فوریه پیروز و نخست وزیر اسرائیل شود، سرنگون کردن حماس در غزه را به عنوان یک هدف استراتژیک دنبال خواهد کرد. بنیامین نتانیاهو، رهبر حزب لیکود نیز عملکرد دولت اسرائیل در برابر حماس را منفعلانه دانسته و قول داده در صورت انتخاب سیاست حمله فعالانه علیه حماس را دنبال کند. در کنار این زمینه، نکته دیگری نیز وجود دارد: تا چند روز دیگر دوره ریاست محمود عباس بر تشکیلات خودگردان فلسطین پایان می یابد. می توان چنین پنداشت که اسرائیل، که محمود عباس و جنبش فتح را برای پیگیری گفت و گوهای صلح مخاطب مطلوب تری می داند، زمان حمله را چنان انتخاب کرده که عملا بتواند از راه تضعیف حماس، محمود عباس و جنبش فتح را در انتخابات پیش رو تقویت کند.

 

تردیدی نیست که حمله اسرائیل به نوار غزه برنامه ای از پیش اندیشیده و طراحی شده بوده است. بنابر گزارش خبرگزاری رویترز، عمرو موسی، دبیرکل اتحادیه عرب گفته است: "ما شاهد نمایشی هستیم که طرح آن به دقت تهیه شده است." فزون بر گفته عمرو موسی، دیدار دو هفته پیش اهود اولمرت، کفیل نخست وزیری اسرائیل، از واشنگتن و دیدار او با جرج دبلیو بوش و همچنین اولتیماتوم روز پنجشنبه سیپی لیونی، وزیر امور خارجه اسرائیل به حماس نیز شواهد دیگری هستند که طرح و نقشه دقیق قبلی برای حمله را تایید می کنند. در این زمینه، واکنش وزارت امور خارجه آمریکا به حمله اسرائیل به نوار غزه نیز قرینه ای دیگر است. به گزارش خبرگزاری فرانسه در روز شنبه 27 دسامبر، کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا با انتشار بیانیه ای، حماس را مسئول نقض آتش بس و از سرگیری خشونت در منطقه دانست. او از اسرائیل خواست در عملیات نظامی به گونه ای رفتار کند که به غیرنظامیان آسیب وارد نشود!

اهود اولمرت نیز در اجابت این درخواست گفت: "ما با مردم غزه نمی جنگیم، بلکه با تروریست های حماس و جهاد اسلامی می جنگیم."

حمله گسترده اسرائیل به نوار غزه واکنش های بسیاری پدید آورد: ابوعبیده، فرمانده شاخه نظامی حماس تهدید کرد که: "درهای جهنم را بر روی اسرائیل باز خواهد کرد". خالد مشعل، رئیس دفتر سیاسی حماس که در دمشق اقامت دارد، خواستار "انتفاضه سوم" در برابر رژیم اسرائیل شد. وزارت امور خارجه فرانسه، به نمایندگی از اتحادیه اروپا در بیانیه ای از "استفاده نامتعارف اسرائیل از زور" انتقاد کرد. بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرد: "استفاده از زور توسط تل آویو را که صدها کشته و زخمی به جا گذاشته محکوم می کنم." دبیرکل سازمان ملل در عین حال امنیت اسرائیل را به رسمیت شناخت. لیبی، تنها کشور اسلامی عضو شورای امنیت سازمان ملل، خواستار نشست اضطراری شورای امنیت شد.

 

شورای امنیت سازمان ملل که در آخرین ساعت های شامگاه شنبه 27 دسامبر تشکیل جلسه داد، خواستار پایان فوری کلیه ی خشونت ها در غزه شد. پیش از جلسه نماینده اسرائیل در سازمان ملل گفت: "کشوری نیست که اجازه موشک باران ممتد شهروندان غیرنظامی خود را بدهد و اقدام لازم برای متوقف کردن آن انجام ندهد."

بنابر گزارش بی بی سی، روز یکشنبه 28 دسامبر اسرائیل هشدار داد که تا زمانی که حماس به پرتاب موشک از غزه خاتمه ندهد، اسرائیل نیز به حملات خود ادامه خواهد داد. اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل نیز گفت: "اگر حملات هوایی باعث تغییر رفتار حماس نشود، احتمال آغاز حملات زمینی هم وجود دارد." او همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا کشورش حاضر است با حماس مذاکره و آتش بس برقرار کند، گفت: "به همان دلیل که آمریکا با القاعده مذاکره نمی کند، ما نیز با حماس مذاکره نمی کنیم."

حملات گسترده و وحشیانه اسرائیل به نوار غزه در ایران نیز واکنش های بسیاری برانگیخت. صدا و سیمای ولایت فقیه که تا روز پیش از حمله با ماجرای "لنگه کفش" معرکه گیری می کرد، آن را در صدر خبرهای خود قرار داد و کارشناسان ریز و درشتی را که همه گویی مانند آجر بهمنی از یک قالب درآمده اند، به برنامه های تفسیر خبری خود دعوت کرد تا همه یک حرف را تکرار کنند و از یک منظر به ماجرا بنگرند. محمود احمدی نژاد طبق معمول حمله اسرائیل را نشانه ضعف آن و پیش درآمد نابودی قریب الوقوعش خواند.

علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: "زمانی امام راحل فرمودند اگر مسلمانان جهان هر یک سطل آبی در دست گیرند و پی گیر وضع فلسطین باشند، رژیم صهیونیستی از بین خواهد رفت."

علی مطهری، نماینده مجلس هشتم نیز گفت: "امروز داوطلبانی هستند که آماده اند با اسرائیل بجنگند، ما باید راه را برای آنان باز کنیم تا این حرکت آغاز شود و کشورهای عربی جرات پیدا کنند. باید  جنگ را به یک جنگ زمینی واقعی با اسرائیل بکشانیم و در این صورت ظرف یک هفته اسرائیل نابود می شود. نباید از این که اسرائیل نیروی هوایی دارد بترسیم چرا که ما نیز نیروی هوایی داریم و از خیلی جهات برتر از آنها نیز هستیم." نیروی مقاومت بسیج هم با انتشار بیانیه ای ضمن محکوم کردن جنایات رژیم اشغالگر قدس تاکید کرد: "بسیجیان آماده تشکیل ارتش جهان اسلام برای کمک به مردم غزه هستند"!

اما، شدیدترین واکنش را رهبر معظم، حکیم و فرزانه انقلاب نشان داد. سید علی خامنه ای ضمن اعلام عزای عمومی در روز دوشنبه  ـ 29 دسامبر ـ و "کافر حربی" خواندن اسرائیل در پیام خود گفت: "هر کس در این دفاع مشروع و مقدس کشته شود شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و احد در محضر رسول الله (ص) محشور شود"!

آنچه که این پیام غیورانه و شورانگیز کم داشت این بود که رهبر معظم، حکیم و فرزانه انقلاب اعلام دارد که سه پسر برومندش نیز در این جهاد مقدس پیشگام شده و "در این دفاع مشروع و مقدس" شرکت می کنند تا "در صف شهدای بدر و اُحد در محضر رسول الله (ص) محشور شوند"! دریغا که ایشان  معظم تر و حکیم تر و فرزانه تر از آن است که هرگز از خودش مایه بگذارد!

حیف است که این نوشتار پایان گیرد و به نقش ریاکارانه و ویرانگر حکومت آخوندی در فاجعه ای که هم اکنون در غزه جریان دارد، اشاره ای نشود. "ریاکارانه" از این نظر که در حرف از اتحاد مسلمین و یکپارچگی مسلمانان داد سخن می دهد و در عمل با ناپسند و نامشروع ترین روش ها زمینه دو دستگی و نفاق بین فلسطینیان را ـ که خدا می داند تا چه حد به اتحاد و یکپارچگی برای دستیابی به صلح و داشتن کشوری مستقل نیاز دارند ـ تدارک می بیند. و "ویرانگر" زیرا با رفتار خود و حمایت مالی، لجستیکی و تسلیحاتی از حماس و جهاد اسلامی عملا موجب تخریب و ویرانی سرزمین های آنان گشته و حتما هزینه بازسازی آن را نیز همانند لبنان، از جیب مردم  به فقر کشیده شده ی ایران خواهد پرداخت!

در فاجعه ی حمله وحشیانه اسرائیل به نوار غزه، نکته نهفته دیگری نیز هست. بسیار بعید است که این حمله از پیش طراحی شده تنها گروه کوچکی چون حماس را هدف قرار داده باشد. به گزارش روز یکشنبه 28 دسامبر بی بی سی، خانم سیپی لیونی، وزیر امور خارجه اسرائیل، رژیم تهران را به حمایت از حماس متهم کرد و گفت پس از حملات موشکی اخیر حماس که از سوی رژیم تهران حمایت می شود، چاره دیگری برای اسرائیل جز نابودی پایگاه های حماس در غزه باقی نمانده بود." معنی نهفته در این گفته این است که حمله به نوار غزه، در واقع نوعی محک زدن حکومت آخوندی و آزمایش این است که این نظام صرف نظر از رجزخوانی هایش در عرصه عمل چند مرده حلاج است.

چنین آزمایشی عملا حکومت آخوندی را در موقعیتی بسیار دشوار قرار میدهد. موقعیتی که یا باید در حمایت از دست پروردگان خود ـ حماس، جهاد اسلامی و . . . ـ وارد میدان شود و یا . . . عملا ضعف و زبونی خود را ـ حتی در برابر همان دست پروردگان ـ به نمایش بگذارد و در هیچ یک از این دو مورد امید بردی برایش نیست.

به هر روی، اکنون فاجعه رخ داده است و با این فاجعه تنها آرزوهای دور و دراز من، که می توانست موضوع این نوشتار باشد نیست که نقش بر آب شده است. آرزوهای دست کم 320 انسان که تاکنون به خاک و خون غلتیده اند نیز خاک شده و امروز و روزهای آینده ـ تا زمانی که حمله ادامه داشته باشد ـ دم به دم نیز بر شمار آنها افزوده خواهد شد. و من به اندیشه ویرانگری می اندیشم که از همزیستی، صلح، دوستی، گفت وگو، توافق، مصالحه و عشق به هم نوع و زندگی چیزی نمی داند ـ و نمی خواهد بداند ـ و راه حل همه مشکلات را تنها در کشتن "کافر حربی" یا کشته شدن "شهادت" می جوید!

به این می اندیشم که سرانجام، در بهترین سناریوی قابل تصور، این اندیشه ویرانگر که جز باد نمی کارد و در نتیجه جز توفان فاجعه نیز درو نمی کند، با این دل سیاه و آکنده از کینه و دشمنی راه به کجا خواهد برد.

اما، از آنجا که انسان به امید زنده است و آرزو میوه ی امید است، نوشتار را با این آرزو به پایان می برم که 2008، با این فاجعه پایان سال، سال پایان فاجعه باشد!

 

ایمیل نویسنده:

shahbaznakhai@live.ca

منبع:پژواک ایران


شهباز نخعی

فهرست مطالب شهباز نخعی  در سایت پژواک ایران 

*اختیارات بدون پذیرش مسئولیت!‏   [2018 Jun] 
*انتخاب بین ارسنیک و سیانور!‏   [2018 May] 
*ترقی ازابراز «تأسف» و «نگرانی» به «بهت زدگی»!  [2018 May] 
*برجام درجام!‏   [2018 May] 
*هنوز فرصت هست!  [2018 May] 
*درس چگونگی رهایی از شرّ استبداد!   [2018 Apr] 
*فرار بی مغزها!‏   [2018 Apr] 
*«کارنامه درخشان»!   [2018 Apr] 
*دلار 10 هزارتومانی!  [2018 Mar] 
*سال آخر!   [2018 Mar] 
* حرکت در دایره بسته!   [2018 Mar] 
* قطعنامه های بی معنا!   [2018 Feb] 
*«العفو، العفو»!  [2018 Feb] 
*دخیل بستن به امامزاده رفراندوم!  [2018 Feb] 
* ‏«توبه گرگ...»!‏   [2018 Feb] 
*مسابقه سقوط!‏  [2018 Feb] 
*تبدیل بنگاهداری به سهامداری!‏   [2018 Jan] 
* تَرَک برداشتن دیوار ترس!‏  [2018 Jan] 
* دستاویز واقعیت گریزی!‏   [2018 Jan] 
*فرصت طلایی!‏   [2018 Jan] 
*آنکارا درصدد چنگ اندازي مجدد بر خاورنزديک است؛ پايان «مدل ترک»  [2017 Apr] 
*ترجمه کتاب "امپراتوری تفتیش"   [2017 Mar] 
*نبرد عقل و احساس!  [2016 Jun] 
*در شیشه کردن غول!   [2016 Jun] 
* امنیت واقعی و توهّم امنیت!  [2016 Jun] 
*داد از این همه بیداد!  [2016 Jun] 
*«ترکیه لاییک است و لاییک می ماند»!   [2016 May] 
* بهای سنگینِ خیره سری!  [2016 May] 
* «مایه شرمساری و نابخشودنی»!   [2016 May] 
*ذهنیت ترفندباز!  [2016 Apr] 
* هشدارهای مکرّر و گوش های ناشنوا!  [2016 Apr] 
* پرونده موشکی، جایگزین پرونده هسته ای!  [2016 Apr] 
* پرونده موشکی، جایگزین پرونده هسته ای!  [2016 Apr] 
*پرده ی غبار!  [2016 Apr] 
*چرا نمی پرسید چرا؟!  [2016 Mar] 
*پا پس کشیدن ناگهانی!   [2016 Mar] 
*پیامد نرمش قهرمانانه!   [2016 Mar] 
*«خُب، به کجا رسیدید؟»!  [2016 Mar] 
*در انتظار داوری تاریخ!   [2016 Feb] 
*بیم و امید   [2016 Feb] 
*ولایت مطلقه فقیه منشأ فساد است!  [2016 Feb] 
*چشم پوشی بر نقض گسترده حقوق بشر درایران!  [2016 Jan] 
* فرجام یا آغاز راه دراز 8 ساله اجرای برجام!   [2016 Jan] 
*پنهان کردن ناتوانی در پوشش سخاوت!   [2016 Jan] 
*رهایی از شرّ حکومت ولایت مطلقه فقیه!  [2016 Jan] 
*لاف زنی های ریاکارانه روباه بنفش!   [2015 Dec] 
*جنایت مشروع و قانونی علیه بشریت!  [2015 Dec] 
*ترفند بازی حکومت آخوندی!  [2015 Dec] 
*اردوغان، نفت، داعش!  [2015 Dec] 
*شکرگزاری!  [2015 Nov] 
*چرا؟!  [2015 Nov] 
*13 کرسی تا سلطان رجب!  [2015 Nov] 
*سازمان بی سامان!  [2015 Oct] 
* تلنگر مردمی!  [2015 Oct] 
*زدوبند روسیه با غرب!  [2015 Oct] 
*گام نهایی!  [2015 Oct] 
*سوریه در اشغال روسیه!  [2015 Oct] 
*تکلیف روشن است!  [2015 Sep] 
*روغن روی آش سوریه!  [2015 Sep] 
*سیاست مداران دروغگو، خودخواه و فرصت طلب!  [2015 Sep] 
*بدتر از دروغ!  [2015 Aug] 
*زیر آواز زدن ورشکسته [به تقصیر]!  [2015 Aug] 
*«هزاران نکته و سخن ناگفته»!  [2015 Aug] 
*کورسوی امید!  [2015 Aug] 
*«سوریه، ننگین ترین لکّه بروجدان انسانی جهان»!  [2015 Jul] 
*یک نان نسیه و صد گرسنه!  [2015 Jul] 
*دو توافق و یک پرسش: فرجام یا آغاز؟!  [2015 Jul] 
*«میراث بین المللی افتضاح»!  [2015 Jul] 
*نظام برده داری مدرن!  [2015 Jul] 
*رسیدن به توافق نهایی؟!  [2015 Jun] 
*شکست فاجعه بار ج.ا. !  [2015 Jun] 
*حساب هایی که درست از آب در نیامد!  [2015 Jun] 
*رسوایی فساد در فیفا!  [2015 Jun] 
*مظلوم نمایی و رجزخوانی های توخالی!  [2015 May] 
*داعش، پدیده ای گذرا یا ماندگار؟!  [2015 May] 
*زمین لرزه در تهران، احتمالی ضعیف یا رویدادی محتوم با زمان غیرقابل پیش بینی!  [2015 May] 
*وجدان ناآرام آقای اوباما!  [2015 May] 
*جایگاه در شاخص شادی و رضایت!  [2015 May] 
*جایگاه در شاخص فلاکت!  [2015 Apr] 
*گل سوریه و سبزه یمن!  [2015 Apr] 
*آن که فریب می دهد و آن که فریب می خورد  [2015 Apr] 
*هردو حق دارند!  [2015 Apr] 
*پیشنهاد رهبری خاتمی!  [2015 Mar] 
*مسئول مستقیم سرنوشت دردناک یونس ها!  [2015 Mar] 
*قمار سیاسی!  [2015 Mar] 
*عجیبا! غریبا! شگفتا!  [2015 Feb] 
*سکولاریسم اسلامی!  [2015 Feb] 
*سر گاو هسته ای در خمره ولایت!  [2015 Feb] 
*جنایات بی مکافات!  [2015 Jan] 
* گسترش آشفتگی، تنش و آشوب!  [2015 Jan] 
*جنگ با معلول!  [2015 Jan] 
*جمهوری اسلامی، آری یا نه؟!  [2015 Jan] 
*2015، سال تعیین تکلیف؟!  [2015 Jan] 
*زهی خیال محال!  [2014 Dec] 
*«سبقت گرفتن در شیادی»!  [2014 Dec] 
*نشانی بیت رهبری!  [2014 Dec] 
* کاهش و افزایش بهای نفت و نان!  [2014 Dec] 
* بغض فروخورده!  [2014 Nov] 
* گریز از مسئولیت!  [2014 Nov] 
*«روز واقعه» برای باراک حسین اوباما!  [2014 Nov] 
*روگردانی از اسلام سیاسی!  [2014 Oct] 
*مستقیم از بیت رهبری!  [2014 Oct] 
*نباید درحد حرف باشد!  [2014 Oct] 
*حق زندگی!  [2014 Oct] 
*پایان رنج ها!  [2014 Oct] 
*ردایی از تار و پود دروغ!  [2014 Sep] 
*بان کی مون، عامل سازمان CIA!  [2014 Sep] 
*رطب خورده...!  [2014 Sep] 
*راهبرد بی عملی و انفعال!  [2014 Sep] 
*دور باطل!  [2014 Aug] 
*«یک: رهبر نباشد، دو: سپاه نباشد»!  [2014 Aug] 
*شمار طرفداران حکومت آخوندی!  [2014 Aug] 
*زندانی با 78 میلیون زندانی!  [2014 Jul] 
*حد و مرز بیدادگری!  [2014 Jul] 
*غزوه ی غزه!  [2014 Jul] 
*معنای اعتدال!  [2014 Jul] 
*دو خلیفه در یک اقلیم!  [2014 Jul] 
*«فروپاشی نظامی پوسیده»!  [2014 Jun] 
*رهایی از بن بست!  [2014 Jun] 
*حوزه آسیب رسانی توفان!  [2014 Jun] 
*اعداد بی پایه و اساس و مغایر منافع ملی!  [2014 Jun] 
*نجات دهنده سوریه و کل خاورمیانه!  [2014 May] 
* قوطی بگیر و بنشان!  [2014 May] 
*بهایی ستیزی؛ ما منزجریم!  [2014 May] 
*«آیینه شکستن خطاست»!  [2014 May] 
*فارغ شدن از عشق به استبداد یا دگرگونی در بازتولید آن؟!  [2014 May] 
*توهین به مقام معظم رهبری!  [2014 Apr] 
*بحران عمیق تر و پیامدهای وحشتناک!  [2014 Apr] 
*«باید به شدت مراقب بود»!  [2014 Apr] 
*شکستن رکورد بیدادگری!  [2014 Apr] 
*... که غصّه سرآید!  [2014 Mar] 
*باید ازما تشکر کنند!  [2014 Mar] 
*خواب آرام آقای اوباما!  [2014 Mar] 
*«حرف حساب جواب ندارد»، جنجال دارد!  [2014 Mar] 
*پیروزی ایستادگی بر سرکوب!  [2014 Feb] 
*جام زهر و این همه ادا!  [2014 Feb] 
*بانی واقعی انقلاب!   [2014 Feb] 
*سبد کالا؛ چرا چنین خوار شدیم؟!  [2014 Feb] 
*دیپلماسی واقعیت گریز و روان پریش  [2014 Jan] 
*عوض کردن آبنبات با سماق!  [2014 Jan] 
*قربانی سیاست بازی ها!  [2014 Jan] 
*سرباز کوچک و جسور ولایت و جرثومه فساد!  [2014 Jan] 
*تئوری توطئه!  [2013 Dec] 
* تسویه خرده حساب ها!   [2013 Dec] 
*گنداب ولایی فساد!  [2013 Dec] 
*نگاه راهبردی ظریف به ابوموسی!   [2013 Dec] 
*توافق ذلت بار ژنو؛ چاره دیگری نبود!   [2013 Nov] 
*دخیل بستن به امامزاده اوباما!  [2013 Nov] 
*مذاکرات کرها!  [2013 Nov] 
*کاپیتولاسیون روسی و چینی!   [2013 Nov] 
*کاشت باد و دروی توفان!  [2013 Oct] 
*حکایت چوب و پیاز!  [2013 Oct] 
*بحران ساز پایان بخش بحران!  [2013 Oct] 
*پاک کردن داغ ننگ!  [2013 Oct] 
*پایان بخشیدن به کابوس 35 ساله!  [2013 Oct] 
*نخورده نباید شکرکرد!  [2013 Sep] 
* «آنچه این نامردمان...»!  [2013 Sep] 
*تله خود ساخته!  [2013 Sep] 
*کوبیدن برطبل رسوایی!  [2013 Sep] 
*ترکیب دو رییس جمهوری!  [2013 Aug] 
* پرداخت یکجای صورت حساب!   [2013 Aug] 
*هم تقلب بود، هم تدلیس!  [2013 Aug] 
*کدام فرقه ضالّه، مضلّه واقعی است؟!   [2013 Aug] 
*مرغ یک پا دارد!  [2013 Jul] 
*کشتار در بن بست!  [2013 Jul] 
*«ولا[کن] تجسسوا»!  [2013 Jul] 
*حال ایران خانم بد است!  [2013 Jul] 
*پیروزی جامعه مدنی بر جامعه مدینه النبی!  [2013 Jul] 
*زندان یا قتلگاه!  [2013 Jun] 
*کله شقی و قانون گریزی یا برگشت براه اعتدال و عقلانیت!   [2013 Jun] 
*عروسک های سپاه!  [2013 Jun] 
*«حقوق تعریف شده حزب الله»!  [2013 Jun] 
*آیا «روز رهایی نزدیک است»؟!  [2013 May] 
*به سوی خلافت اسلامی!  [2013 May] 
*رد صلاحیت در پایبندی به قانون!   [2013 May] 
*سیرک انتصخوابات  [2013 May] 
*کارنامه سیاه حکومت مدعی حمایت از مستضعفان!   [2013 May] 
*بی یاوری مردم سوریه!  [2013 Apr] 
*«سال رسوایی سیاسی و اقتصادی»!   [2013 Apr] 
*جابجایی محمود با محمد یا محسن و یا ...!  [2013 Apr] 
*گشودن گره کور!  [2013 Mar] 
*پیروزی نوروز!  [2013 Mar] 
*پایمال شدن منافع ملی!  [2013 Mar] 
*کش بدهید!  [2013 Feb] 
*زجرکشی!  [2013 Feb] 
*چه چیز «مجرمانه» نیست؟!  [2013 Feb] 
*سکّه یک پول!  [2013 Feb] 
*شورش پابرهنگان!  [2013 Jan] 
*کشت علوفه در جنگل!  [2013 Jan] 
*نمایش درماندگی در اپرا!  [2013 Jan] 
*پا جای پای ما!  [2012 Dec] 
*راه تازه غارت!  [2012 Dec] 
*شکست شعار «النصربالرعب»!  [2012 Dec] 
*«تصحیح بی عدالتی تاریخی»  [2012 Dec] 
*بزنگاه حساس!  [2012 Nov] 
*لحاف ملا!  [2012 Nov] 
*هرگز چنین مباد!  [2012 Nov] 
*«تغییر»؟ حتی یک ذرّه!  [2012 Nov] 
*فریب خوار و فریبکار!  [2012 Sep] 
*درحال پیشرفت مطلوب!  [2012 Sep] 
*نظام ولایی و اصل انصاف!  [2012 Sep] 
*«به نام ایرانیان، مردم سوریه را نکشید»!  [2012 Sep] 
*بیماری درمان ناپذیر!  [2012 Aug] 
*تا هست می کشد!  [2012 Aug] 
*خط قرمز یا چراغ سبز!  [2012 Aug] 
*دریاچهء بینوای ارومیه!   [2012 Aug] 
*«هان ای دل عبرت بین...»!   [2012 Aug] 
*پشت سر افغانستان!  [2012 Jul] 
*«مسیر طبیعی امور»!   [2012 Jul] 
*ترک برداشتن شیشهء عمر!   [2012 Jul] 
*کنگره وصف گل!  [2012 Jun] 
*استخوان های لای زخم!  [2012 Jun] 
*در صدر فهرست ننگ!   [2012 Jun] 
*کارنامه درخشان برادران قاچاقچی   [2012 Jun] 
*زبان زور!   [2012 May] 
*کند شدن شمشیردودم!   [2012 May] 
*مرحله آخرکلاه گشاد هدفمند!   [2012 May] 
*اثر تذکر و هشدار!  [2012 May] 
*اثر تذکر و هشدار!   [2012 Apr] 
*آخرین تیرهای ترکش!  [2012 Feb] 
*دیوان بلخ!  [2012 Feb] 
* پرسش تلخ!  [2012 Feb] 
*ننگ بر روسیه و...  [2012 Feb] 
*بار سنگین و ننگین!  [2012 Feb] 
*افسارگسیختگی اقتصاد!  [2012 Jan] 
* جدایی ج. ا. از سوریه!  [2012 Jan] 
*گردنه خطرناک!  [2012 Jan] 
*تنگه و تنگنا!  [2012 Jan] 
*شرط بندی روی اسب مرده!  [2011 Dec] 
*به «جوان آنلاین» سپاه پاسداران و اذنابش!  [2011 Dec] 
*واسلاو و کیم!  [2011 Dec] 
*حیف و صد حیف!  [2011 Dec] 
*انجام کار ناتمام!  [2011 Nov] 
*مرگ در بحران!  [2011 Nov] 
*نیاز به حمله نظامی نیست!  [2011 Nov] 
*محاکمه دردادگاه صالح!  [2011 Nov] 
*زایش موش از کوه «بهار عربی»!  [2011 Oct] 
*«فکاهی مبتذل»!  [2011 Oct] 
*من آدم می کشم، تو آدم می کشی...  [2011 Oct] 
*خودش کش می آید!  [2011 Oct] 
*آسانی و آرامی!  [2011 Sep] 
*حق ناحق!  [2011 Sep] 
*نیمه راه ناکجاآباد!  [2011 Sep] 
*این مسخره بازی ها برای چیست؟!   [2011 Sep] 
*کویر غیرقابل سکونت!  [2011 Aug] 
*لرزه براندام ولی فقیه!  [2011 Aug] 
*معیار سنجش بزرگی یک ملت چیست؟  [2011 Aug] 
*علوم انسانی، بر پایهء قرآن-شرعیات!  [2011 Aug] 
*استبداد پذیری!  [2011 Aug] 
*زندان يا محل شکنجه و کشتار!   [2011 Jul] 
*خودکامگی و نبود آزادی، جواز مبارزه مسلحانه ؟!  [2011 Jul] 
*خانه چوبی!  [2011 Jul] 
*شهامت اخلاقی یا زدن نعل وارونه!  [2011 Jul] 
*ناهمبستگی اسلامی!  [2010 Sep] 
*گرفتار در چنبر خودکرده‌ها!  [2010 Jun] 
*گندیدگی ریشه!  [2010 May] 
*ایستاده بر بلندای قلّهء وقاحت!   [2010 May] 
*آیا واقعا" «این اسلام نیست»؟!  [2010 Apr] 
*سرازیری سقوط!  [2010 Apr] 
*زبان هرزه درا!  [2010 Apr] 
*صداهای انیرانی!  [2010 Apr] 
*98 به 2، 2 به 98!  [2010 Apr] 
*"در کمرکش چاه"!  [2010 Mar] 
*فرصت سوزی!  [2010 Feb] 
*مجمع عمومی 22 بهمن!  [2010 Feb] 
*ورشکستگی همه جانبه!  [2010 Jan] 
*گازانبر ترور و فریب!  [2010 Jan] 
*غبارآلود یا تیره وتار؟!  [2010 Jan] 
*وبال گردن!  [2009 Dec] 
*توفان در فنجان شکستهء ولایت!  [2009 Dec] 
*ژرفنای فرومایگی!  [2009 Dec] 
*ما دانشجوییم!  [2009 Dec] 
*فاسد تا مغزاستخوان!  [2009 Nov] 
*فروریزی دیوارهای ننگ و ترس!  [2009 Nov] 
*مخلّ مبانی زندگی انسانی!  [2009 Nov] 
*جایگاه سبز در رنگین کمان!  [2009 Oct] 
*کهریزک: دادگاه جنایتکاران!  [2009 Oct] 
*اوباما چه می کند؟!   [2009 Sep] 
*جامعهء پریشان و حاکمان روان پریش!  [2009 Aug] 
*تجاوز در نظام تجاوز در تجاوز!  [2009 Aug] 
*سردرگم وآشفته!  [2009 Aug] 
*دشمنی با هویت ایرانی!  [2009 Aug] 
*تلقّی فاشیستی ازآزادی بیان و...  [2009 Jul] 
*چه نیاز به دشمن؟!  [2009 Jul] 
*به سوی فروپاشی!  [2009 Jul] 
*ما نشستیم و...  [2009 Jul] 
*ایران غلتیده در خون   [2009 Jun] 
*حماسه شکوهمند رسوایی  [2009 Jun] 
*سه رباعی درباره‌ی مقام معظم رهبری  [2009 Jun] 
*دود شد و به هوا رفت  [2009 Jun] 
*من رأی نمی‌دهم   [2009 Jun] 
*گردونه ی اهریمنی   [2009 Jun] 
*آزادترین کشور دنیا   [2009 May] 
*حکومت بسیجی ـ سپاهی   [2009 Apr] 
*سال اصلاح الگوی مصرف   [2009 Mar] 
*نفت و فرهنگ  [2009 Mar] 
*به عمر تا علی بشنود  [2009 Mar] 
*نوروزتان پیروز   [2009 Mar] 
*حیا  [2009 Feb] 
*ولایت فقیه و حقوق بشر  [2009 Feb] 
*آمدن شهسوار ناجی  [2009 Feb] 
*بهای آمریکا ستیزی   [2009 Feb] 
*اوبامانیا!  [2009 Jan] 
*آلوده چون هوا   [2009 Jan] 
*فروش چاه های نفت   [2009 Jan] 
*عظمت کنفت شدن   [2009 Jan] 
*فاجعه پایان سال، سال پایان فاجعه  [2009 Jan] 
*نظام قانون ستیز   [2008 Dec] 
*بخشش از کیسه خلیفه!  [2008 Dec] 
*ننگ بر دیکتاتوری  [2008 Dec] 
*دنیای پرآشوب  [2008 Dec] 
*"YES WE CAN" !  [2008 Nov] 
*دو بازوی بلند و کوتاه   [2008 Nov] 
*دگرگشت یا برگشت   [2008 Nov] 
*کار شما تمام است   [2008 Nov] 
*هم شرقی، هم غربی   [2008 Sep]