PEZHVAKEIRAN.COM گردهمایی هانوفر...؛ گفتگو با محمود خلیلی
 

گردهمایی هانوفر...؛ گفتگو با محمود خلیلی
مجید خوشدل

هنوز  زود است، پای نوشته هایی در پیوند با زندان سیاسی  در رسانه های تبعیدی باز شوند که چشم و چار کور می کنند، آدرس اشتباه می دهند و بر حرف‌هایی تأکید می کنند، تا در عمل خلاف اش را اثبات ‌کنند.

هنوز خیلی زود است تا با سرقت بردن مفاهیمی نظیر«بازخوانی»، «دادخواهی» و... قاپ عده ای دوباره دزدیده شود و بارقه های امید و آرزو دوباره به یأس تبدیل شوند.

هنوز خیلی زود است، سیل نوشتار تکراری در کمتر از یک هفته به رسانه های تبعیدی سرازیر شوند تا فاجعه زندان‌های ایران را به مراسم سیاسی- عبادی تقلیل دهند. اما زود نیست تا فعل و انفعالات این عرصه را در اجتماعات ایرانی هوشیارانه دنبال کنیم.  

*    *    *

 

مراسم و گردهمایی هایی که در بیستمین سالگرد کشتار ۶۷‌ (و بیست و هفتمین سال کشتار زندانیان سیاسی) در کشورهای مختلف برگزار گشت، درس‌های آموزنده و پرسش های فراوانی در خود داشت که توجه و هوشیاری فعالان عملی و نظری این عرصه را دو چندان می کند:

- رشد کمّی این مراسم نسبت به گذشته، آیا معلول دوری جستن بخشی از جامعه تبعیدی از فرهنگ پایدار و مخرّب  سکتاریستی بوده است و یا باید آن را در تقارن زمانی بیست سالگی جستجو کرد؟

- آیا حضور مؤثر بخشی از فرزندان جانباختگان در گردهمایی ها در سال جاری نیز تداوم می یابد و یا این حضور امیدبخش  توسط عده قلیلی به گروگان گرفته خواهد شد؟

- آیا تجربه تفاوت های کیفی در بخش های مختلف گردهمایی ها؛ انتخاب تم های سخنرانی و سخنرانان، نحوه  اداره نشست‌ها، فضای نسبتاً باز و انسانی برخی گردهمایی ها و... به مراسم امسال نیز منتقل می شود؟

چند ماه انتظار اغلب این پرسش ها را به پاسخ می نشاند.

 

*    *    *

 

«گفتگوهای زندان» که به همراه طیفی از فعالان سیاسی و زندانیان سیاسی سابق دو گردهمایی را در سال‌های گذشته در کشور آلمان برگزار کرده، در صدد برپایی گردهمایی سوم در شهر هانوفر آلمان است.

بحث و گفتگوی دقیق پیرامون چگونگی این گردهمایی هنوز زود است. اما چون پیشگیری بر درمان تقدم دارد، و نیز این جمع تجربه برگزاری دو گردهمایی را در گذشته در کارنامه خود دارد، با طرح پرسش هایی به استقبال این گردهمایی می روم.

 

محمود خلیلی در این گفتگو به پرسش هایم پاسخ می دهد. پرسش هایی که اغلب بر کمبودها و نقاط ضعف دو گردهمایی گذشته انگشت می گذارد تا تصویر واقعی تری از گردهمایی هانوفر به خوانندگان گفتگو انتقال دهد.

این گفتگوی تلفنی بر روی نوار ضبط شده است.

*    *    *

* محمود خلیلی گرامی، سپاسگزارم از شرکت‌ تان در این گفتگو. «گفتگوهای زندان» با همکاری تعدادی از فعالان سیاسی و زندانیان سیاسی سابق قرار است سومین گردهمایی زندانیان سیاسی را در تابستان امسال در شهر هانوفر آلمان برگزار کند. در رابطه با برگزاری این گردهمایی شما در آغاز کارید. اما چو ن«پیشگیری بهتر از درمان است»، در این گفتگو به استقبال این گردهمایی می رویم. البته از آنجا که شما و دوستان‌تان دو گردهمایی دیگر در سال‌های گذشته برگزار کرده اید(که این مراسم نقاط قوت و ضعف زیادی داشته)، ما به فرازی از آنها توجه می کنیم. برای شروع گفتگو ممنون می شوم، به موارد مشخص شده گردهمایی هانور اشاره مختصری داشته باشید.

- با سلام و درود به شما مجید عزیز و مخاطبین گرامی تان که این مصاحبه را می خوانند. همان طور که مطرح کردید، این سومین گردهمایی است که تلاش می شود، توسط زندانیان سیاسی برگزار شود. ما تجربه برپایی دو مراسم را در سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ در شهر کلن آلمان داشتیم و امسال این گردهمایی در شهر هانوفر آلمان خواهد بود. تلاش ما بر این است که در گردهمایی امسال تا جایی که توان و امکان داریم، از مشورت و مشارکت دیگران بهره ببریم. بر این اساس هر دو یا سه هفته یکبار جلسات پالتاکی ای برگزار می کنیم، ضمن اینکه از طریق ایمیل-آدرس گفتگوهای زندان سعی می کنیم با دیگران ارتباط بگیریم...

* از شما سؤال کرده بودم، تا این لحظه چه مواردی از این گردهمایی تان قطعی شده؟

- در حال حاضر فقط جای گردهمایی مشخص شده و تاریخ برگزاری آن. همین طور انتشار اطلاعیه ای که نحوه ثبت نام و هزینه های شرکت در گردهمایی توضیح داده است.

* راجع به این گردهمایی در ادامه پرسش هایی را طرح خواهم کرد. اما چون در گردهمایی های گذشته تان نکات قابل تأملی به چشم می خورد، از شما به عنوان یکی از کوشندگان هر دو گردهمایی سؤال می کنم: شما چه انتقاداتی به این دو مراسم داشتید؛ به طور مشخص به گردهمایی سال ۲۰۰۷؟

- مواردی که راجع به ایرادات و اشکالات دو گردهمایی گذشته وارد بوده و ما هم کم و بیش در جریان آن هستیم، یکی حجم زیاد برنامه ها و سخنرانان بود. عزیزان شرکت کننده اشتیاق داشتند که در تمام بحث‌ها مشارکت داشته باشند، ولی متأسفانه امکان پذیر نشد تا واکنش ها و نقد حاضرین در جلسه مطرح شود. روند و فشردگی برنامه طوری بود که اغلب خسته شده بودند.

* دیگر چه انتقادهایی به دو مراسم برگزار شده دارید؟

- انتقاد دیگری که راجع به دو مراسم گذشته مطرح شده، فعال شرکت نکردن طیف‌های مختلف در این دو مراسم  بوده...

* کدام طیف‌ها به طور مشخص؟

- بحث و انتقاد عده ای این بود که می گفتند، فلان طیف مشارکت بیشتری در مراسم داشته و امکانات بیشتری به آن‌ها داده شده. در صورتی که در سمینار قبلی این انتقاد راجع به نیرویی دیگر بود. در هر حالت این صحبت‌ها خواهد شد و انتقاداتی به ما خواهد بود. یعنی ما نمی توانیم خواسته صد در صد تمام افراد را برآورده کنیم. من فکر می‌کنم اگر افراد به طور نسبی به برآورده شدن شصت درصد خواسته هاشان رضایت بدهند، هر دو گردهمایی با همه ضعف‌ها و ایراداتی که به آن‌ها وارد بوده، خواسته اغلب شرکت کنندگان برآورده کرده....

* این کمبودها و انتقادها را در جزئیات نگاه کنیم. در مقدمه اشاره کنم که من با تعداد قابل توجهی از شرکت کنندگان گردهمایی کلن صحبت حضوری و تلفنی داشتم. بخشی از انتقادهای آن‌ها را با شما در میان می‌گذارم: در گردهمایی آخرتان یکی از انتقادهایی که عمومیت داشت، آوردن «موضوع ملی» به حوزه زندان سیاسی بود. بحث آن‌ها این بود که اگر توجیه برنامه گزاران برای این تصمیم وجود این خواسته در ایران است، خواست‌ها و جنبش های بسیاری می‌توانند به حوزه زندان سیاسی وارد شوند. مثلاً جنبش زنان، جوانان و غیره. به هر حال این عده معتقد بودند که شما با آوردن این موضوع فرعی، واقعیت تاریخی زندان سیاسی در نظام اسلامی را مخدوش کرده اید. نظر شما را می‌شنوم.

-  ما منکر این ایراد نیستیم. بحثی که موضوع ملی را مطرح می کرد، شاید در سمینار بد جا افتاد. به خاطر این که هدف ما چیز دیگری بود. هدف ما بررسی زندان در رابطه با قومیت ها و ملیّت های مختلف بود...

* به هر حال در جا انداختن این موضوع اگر اشکالی بود، اشکال از برگزار کنندگان مراسم بود.

- ما شاید در طرح موضوع اشتباه کردیم. به شیوه ای که شکل بیان‌مان غلط بود -چون هدفمان چیز دیگری بود- و برنامه هایی که ارائه داده شد، اصلاً بر این اساس نبود. یعنی صحبتی که با برخی از سخنرانان شده بود، این بود که بیایند، چهارچوب های این موضوع را باز کنند؛ کسانی که خودشان در شهرها و استان های مختلف ایران در زندان بودند...

* که چه بگویند؟

- که بگویند، شرایطی که در زندان شهرستان ها بود، چه بود و تجربه های آنها در این زندانها چگونه بود.

* اما نگاه کنید...

- البته این ایراد به ما وارد است که نتوانستیم هدف مان را پیش ببریم.

* اما مسئله این است که دوستان و رفقایی که در دهه شصت در زندان‌ شهرستان‌ها زندانی بودند، برای خواست های ملی به زندان نیفتاده بودند (البته استثناها به کنار).

- دقیقاً! ما هم به این موضوع اعتقاد داشتیم. ولی مسئله ما این بود که ابعاد مسئله زندان را باز کنیم، اما در این قضیه ناموفق بودیم و در این مورد انتقاد به ما وارد است. ولی هدف ما این بود که از زندان شهرستان‌ ها اطلاعاتی کسب کنیم و وضع زندان‌ در شهرستان‌‌ها را تا حدودی باز کنیم و اصلاً نمی خواستیم بحث ملیت را پیش ببریم.

* به هر حال این بحث عملاً در سمینارتان عمده شد و موضوع های دیگر را تحت الشعاع قرار داد...

- بله این حالت در سمینار به چشم می خورد.

* انتقاد دیگری که تعدادی به شما وارد می کردند، ناهماهنگی در میان برنامه گزاران و عدم مدیریت منسجم بود. این ویژگی تا حدودی تداخل و تشنج در برنامه ایجاد کرده بود: فردی چیزی می گفت و دیگری آن را ملغی می کرد. اعمال مدیریت در برنامه ها، خصوصاً در رابطه با موضوع های حساسی نظیر زندان سیاسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و متأسفانه اغلب برنامه های ما فاقد این خصوصیت است. نظرتان را در این باره می شنوم.

- در گردهمایی اول ما این حالت را کمتر داشتیم. به خاطر این که طیف محدودی از بچه های شناخته شده که قبلاً با هم کار کرده بودند، پایه ی تشکیل دهنده مراسم بودند. اما در گردهمایی دوم ما سعی کردیم جمع برگزارکننده را گسترش دهیم؛ از یک محدوده خارج شویم و جمع بسته ای نباشیم. بر این مبنا درگردهمایی دوم دیدگاه‌های مختلفی عمل می کرد. قبلاً اگر پنج نظر را به راحتی می شد جمع کرد، حالا ما با سی نظر مواجه بودیم که جمع و جور کردن آن به مراتب مشکل‌تر بود...

* و شما این تداخل و بی نظمی را هنوز طبیعی می‌ بینید؟

- ببینید، ما دستاوردهای زیادی از این گردهمایی به دست آوردیم. دیدیم که با چه کسانی می شود کار کرد و کار کردن با چه کسانی مشکل است. متوجه شدیم چگونه می شود همکاری‌ها را گسترش داد. البته ما منکر ضعف‌ها و کمبودها نیستیم. ولی همان‌طور که گفتم، همکاری و تصمیم گیری بیست- سی نفر ناهماهنگی هایی را ایجاد خواهد کرد.

* اما یکی از ظرافت‌های کار و اصولاً از وظایف تدارک دهندگان گردهمایی‌‌‌‌‌ها زدودن ناهماهنگی هاست. به هر حال به هر کار عملی، از جمله به دو گردهمایی پیشین شما انتقادهایی وارد بوده است. با این حال، ظاهراً نیرویی که بیش از دیگران شمشیر را برای این گردهمایی از رو بسته بود، گرایش(یا نمی دانم محفلی) از سوپر چپ‌های رادیکال بودند. و شما بیشترین تلاش و انرژی تان را برای قانع کردن این محفل ناسالم و منحرف صرف کردید.

- همان طور که می دانید، هر کس کاری انجام دهد، خواه ناخواه انتقاد افراد مختلف را خواهد داشت. این که شما از چپ سوپر رادیکال نام می برید، بابد واضح تر توضیح داده شود، تا بشود توضیحی در آن باره داد...

(محمود خلیلی راجع به«جریان ناسالم و منحرف» سؤال مشخص می‌کند و به ایشان توضیح می دهم، چون نام بردن از افراد بی چهره‌ و آلوده ای که تنها با یک رسانه اینترنتی «سوپر رادیکال» تداعی می شوند، تبلیغات کردن برای آن‌هاست، ترجیح می دهم نامی از آن ها در مصاحبه برده نشود. پس از توضیحاتم، محمود خلیلی عنوان می کند که هیچ جواب و پلمیکی با این جریان ناسالم از طرف برگزارکنندگان گردهمایی ها صورت نگرفته است. ادامه صحبت های ایشان را پی می‌گیریم.)

- ... به هر حال مسئله این است که مثلاً اگر مجید خوشدل، محمود خلیلی و تعدادی دیگر که در یک تشکیلات بودند و در گردهمایی حضور پررنگ تری داشته و توانسته باشند دیگران را تحت تأثیر قرار دهند، آیا به این مسئله انتقاد وارد است؟ به نظر من این موضوع بیش از هر چیز ضعف دیگرانی را می رساند که مشارکت فعال نداشته اند...

* آیا شما سعی کردید، مشارکت دیگران را جلب کنید؟

- بله، مشخصاً در گردهمایی دوم ما این کار را کردیم و گرایش های مختلفی در گردهمایی کلن حضور داشتند.

* در گفتگوهای حضوری و تلفنی که با شرکت کنندگان هر دو گردهمایی شما داشتم، در خلال برخی از اظهارنظرها واقعیت تلخی به من منتقل شد: گردهمایی ها برای برخی از شرکت کنندگان تنها وسیله ای بیش نیست، برای برآورده شدن منافع فردی، محفلی و تشکیلاتی آنها. اگر این منافع برآورده نشوند، آن‌ها میز را به هم می ریزند. شما برای این عارضه تمهیدی نیاندیشید و تمام سخنرانان را با اهداف گردهمایی تان همراه نکردید. نظرتان را در این باره می شنوم.

- هدف ما این است که چهارچوب گردهمایی را معین کنیم تا افراد مختلف بتوانند در آن چهارچوب مشارکت داشته باشند. فعال شرکت کردن افراد در گردهمایی ها به برگزارکنندگان در پیشبرد کارها کمک می کند. اما نکاتی که شما مطرح می کنید، می تواند در همه فعالیت‌ها وجود داشته باشد. اما مسئله مهم از نقطه نظر گردانندگان این است که آنها امکانات موجود را به چه شکل در اختیار دیگران قرار می دهند. به نظر من جمع برگزارکننده گردهمایی هانوفر باید این قدرت و توانایی را داشته باشد تا مشارکت افراد را در چهارچوب ها و اهداف گردهمایی هدایت کند...

* فکر می کنم با پرسش ام ارتباط نگرفتید؛ آن را باز می کنم: یکی از مسئولیت های اصلی برنامه گزاران اعمال مدیریت است. یعنی هماهنگ کردن سخنرانان و سخنرانی ها با اهداف گردهمایی. تنها یکی از راههای نیل به این مقصود دریافت خلاصه سخنرانی هاست که شما در دو گردهمایی گذشته در این خصوص تا حدودی ناموفق بودید. در مجموع شما در دو گردهمایی گذشته نتوانستید همه سخنرانان را در اهداف گردهمایی توجیه کنید. برای همین راههای استفاده و سوء استفاده برخی از سخنرانان در برنامه فراهم شد. این مسئله فقط به گذشته تعلق ندارد و می تواند در گردهمایی هانوفر دوباره تکرار شود.

- در رابطه با دریافت خلاصه سخنرانی ها؛ حدود هفتاد درصد در این کار موفق بودیم. اما وقتی سخنرانی معرفی می شود و زمانی برای او در نظر گرفته شده، ولی او به تعهد اش عمل نکرده، ما از چه طریقی می توانیم او را وادار کنیم تا خلاصه سخنرانی اش را در اختیار ما قرار دهد؟ در نتیجه ما از محتوای سخنرانی این عده اطلاعی نداشتیم...

* آیا نمی توانستید راه حل ساده ای برای این معضل درنظر بگیرید؛ مثلاً از سخنرانی آنها جلوگیری می کردید؟

-  مسئله در این است که اگر ما در آن مرحله هر اقدامی می کردیم، می گفتند که عده ای را حذف کرده ایم. شاید این ایراد به ما وارد باشد. من این ایراد را شخصاً قبول دارم و این مسئله را یکی از ضعف های خودمان می دانم که دست به حذف کسی نزدیم. این اشکال به ما وارد است...

* استدلال تان در این مورد چه بود؟

- ما فکر می کردیم که اگر کسانی که خلاصه سخنرانی شان را نداده اند، حذف کنیم، آنها غیر از این که چماقی بر علیه گردهمایی باشند، چیز دیگری نخواهند شد. و عملاً هم عده ای از آنها این نقش را به عهده گرفتند.

* به هر حال، گردهمایی دیگری در راه است و اگر بخواهید همین استدلال و عملکرد مشابه را در آنجا داشته باشید، شاهد همان نابسامانی ها خواهید بود.

- صد در صد ما تلاش می کنیم که در گردهمایی هانوفر این ایرادها را برطرف کنیم. من اطمینان دارم که در این گردهمایی شاهد این مشکلات نخواهیم بود.

* پرسش قبلی ام را به گردهمایی هانوفر می برم: یکی از نکات مثبت گردهمایی کلن حضور طیفی از جوانان و فرزندان جانباختگان بود. اما وجود «فرهنگ سوء استفاده» در جامعه ایرانی این نکته مثبت را می تواند به ضد خودش تبدیل کند. آیا برای گردهمایی هانوفر به این موضوع فکر کرده اید که حضور جوانان و فرزندان جانباختگان توسط طیفی به گروگان گرفته نشود؟

- دقیقاً ما هم به این نکته اشراف داریم که چنین تفکری هست. ولی باید بگویم که هدف ما ارتباط گیری با نسل جوان است. من فکر می کنم که ما این کار را کم و بیش در گردهمایی قبلی انجام دادیم. اما در گردهمایی هانوفر ما می خواهیم  این مسئولیت را به دوش نیروی جوان بگذاریم تا آنها دیدگاه خودشان را به دور از سوء استفاده دیگران به پیش ببرند و...

* آیا شما مکانیسمی برای شناختن ماهیت گروگان گیرهای احتمالی دارید، آیا راجع به این موضوع بحث کرده اید تا از سوء استفاده های احتمالی در این عرصه پیش از وقوع اش جلوگیری کنید؟

- ما این مسئله را در نظر داریم و می خواهیم این مسئولیت را به دوش همان قشر جوان بگذاریم. در گردهمایی قبل ما از جوانان و فرزندان جانباخته دعوت کرده بودیم، ولی این بار می خواهیم که خود آنها عمل کننده باشند و بخشی از مسئولیت را خودشان به عهده بگیرند. مسئولیت‌هایی که اهداف گردهمایی را خدشه دار نمی کند. به هر حال ما تمام امکانات را در نظر می گیریم تا مانع به انحراف کشیده شدن این مسئله شویم.

* به گردهمایی هانوفر بپردازیم. در یکی-دو فراخوان پالتاکی که برگزار کردید، ظاهراً تعداد زیادی در آن شرکت نکردند. آیا هنوز در آغاز کار هستید، یا این موضوع دلایل دیگری داشته؟

- ما تا این لحظه دو جلسه پالتاکی داشتیم. شرکت کنندگان در جلسه اول نسبتاً بد نبود. اما در برنامه دوم، همزمانی آن با برنامه ای دیگر مشکلاتی پدید آورد. قرار ما این بوده که هر دو یا سه هفته یکبار، در روز یکشنبه جلسه پالتاکی داشته باشیم تا در شروع کار از دیدگاه‌های مختلف استفاده کنیم. اما به دلیل همزمانی جلسه دوم ، ما زمان آن را از یکشنبه به بدترین روز ممکن -یعنی جمعه- تغییر دادیم. این بود که تعداد کمی در آن جلسه شرکت کردند. در کنار این مسئله ما با مشکل جدی تری روبرو هستیم، و آن این که ما هنوز نتوانستیم یک «اطاق آبی» تدارک ببینیم تا شرکت کنندگان از ایران بدون دغدغه در جلسات شرکت کنند. این مسئله برای ما خیلی مهم است...

* این ایده را مدتی ست که شما در سر می پرورانید و هنوز نتوانستید آن را عملی کنید. ظاهراً انجام این کار که  نباید زیاد مشکل باشد.

- درست است. این ایراد به ما وارد است. مسئولین این قضیه(که یکی از آنها خود من هستم) تا حدودی کوتاهی کرده اند. و آن هم به دلیل مشغله های کاری است. ما تلاش مان این است که با کمک گرفتن از دوستان دیگر،  زودتر این کار را بکنیم. ارتباط با ایران برای ما از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، اما ما باید کاری کنیم که برای آن عزیزان مشکلی پیش نیاید. بله، ما باید بیشتر کار کنیم، که نکرده ایم. اما این ضعف را برطرف خواهیم کرد.

* یکی از مشکلاتی که تا کنون در پیوند با برنامه پالتاکی تان خودش را نشان داده، عدم انتشار و درج فعالیت های شما در اغلب رسانه های ایرانی خارج کشور است. آیا شما ریز فعالیت تان را برای این رسانه ها فرستادید و آنها منتشر نکردند، و یا این که اشکال در جای دیگری ست؟

- ما سعی می کنیم برنامه هامان را برای همه ارسال کنیم. این بخش وظیفه ماست. بخش دیگر به عهده رسانه های جمعی مثل شماست. باید بگویم که خیلی از طیف ها هستند که ما را سانسور کرده اند...

* جنس این سانسور چیست؟ چرا سانسورتان می کنند؟

- از نظر من دو دلیل دارد. یکی، از نظر دیدگاهی و نظری این کار را می کند، و جریان دیگری هستند که مخالفند تا زندانی سیاسی سابق خودش در برگزاری برنامه ها مشارکت داشته باشد. این طیف می گوید، ما مراسم برگزار می کنیم، و شما [زندانیان سیاسی سابق] به عنوان سخنران در آن شرکت کنید...

* اما بخشی هم هستند که به صورت منطقی به نوع فعالیت های شما در گذشته انتقاد دارند و شاید این مسئله دلیل آنها باشد برای عدم درج فعالیت های شما در رسانه هاشان.

- (مکث)... اگر این طور باشد، این انتقاد را می توانند مطرح کنند؛ می توانند بگویند که ما این انتقادها را به شما داریم(چرا ما نباید بتوانیم حرف مان را به هم بزنیم)، اما در عین حال وظیفه رسانه ای خودشان را انجام دهند. شما الان دارید با من مصاحبه می کنید و اگر انتقادی دارید، با من مطرح می کنید. اما در عین حال ما داریم با هم گفتگو می کنیم. به نظر من این دو مسئله را باید از هم جدا کرد. این دسته به این شیوه بسنده می کنند که(مکث)...

* بایکوت می کنند؟

- بایکوت می کنند؛ خیلی راحت و ساده این کار را می کنند. که این کار به نظر من فقط به ضرر جنبش بوده است.

* تا اینجای گفتگو به مواردی از نقاط قوت و ضعف دو گردهمایی تان اشاره کردیم و نگاهی گذرا داشتیم به گردهمایی هانوفر. البته من بر روی قسمت جوانان و فرزندان جانباخته در گردهمایی هانوفر دو خط قرمز می کشم. پرسشی که مطرح است اما: فکر می کنید برای رفع کمبودها و نقاط ضعف گردهمایی هانوفر چقدر موفق باشید؛ تا چه اندازه بتوانید، سخنرانان و شرکت کنندگان را با اهداف گردهمایی تان هماهنگ کنید؟

- اگر تا زمان برپایی گردهمایی هانوفر بتوانیم ارتباط درستی با دیگران برقرار کنیم، مسلماً می توانیم گردهمایی خوبی داشته باشیم. ولی اگر در ارتباط گیری‌های هر دوهفته یک بارمان، و یا از طرق دیگر نتوانیم با بخش های زیادی ارتباط بگیریم، قطعاً نتیجه کارمان رضایت بخش نخواهد بود. اما واقعاً هدف ما این است که با مخاطبین مان ارتباط تنگاتنگی بگیریم. البته بخشی از این وظیفه به عهده ماست و بخش دیگر به عهده رسانه های جمعی است.

* پوشه دیگری را باز می کنم: در بحث‌های پالتاکی که داشته اید، آن طور که من توجه کرده ام، روند بحث‌ها اغلب ذهنی ست و کمتر به موارد مشخص و عینی اشاره می شود. که من فکر می کنم، اتفاقاً در اینجا هم مدیریت نقش زیادی بازی می کند. راجع به این موضوع چه نظری دارید؟

- با شما موافق ام. مدیریت درست در بحث‌ها جهت منطقی به آن می دهد، معیارها را مشخص می کند تا از چهارچوب های ذهنی دوری شود. به نظر من تا زمانی که بافت کلی برنامه مشخص نشود، این گرفتاری وجود خواهد داشت. ما تلاش مان این است، مواردی که در گردهمایی عملی و قابل پیاده شدن است، را در جلسات بحث پالتاکی بگنجانیم و آن‌ها را مشخص کنیم...

* چون در آغاز کار هستید، اگر بحث‌ها منطقی و عینی باشند- توأم با اعمال مدیریت برنامه گزاران- هم انرژی ها هدر نمی روند و هم نتیجه کارتان را در هانوفر خواهید دید.

- مسلماً ما سعی می کنیم در جلسات پالتاکی آینده بحث هایمان را مشخص تر کنیم، افرادی را برای سخنرانی روی موضوع های مشخص دعوت کنیم...

* و یا از شرکت کنندگان بخواهید که پیشنهادهای مشخص و کوتاه ارائه دهند؟

- دقیقاً! ما سعی می کنیم، بحث‌ها را از چهارچوب های انتزاعی خارج کنیم و آن‌ها را عینی کنیم. این است که وقتی منِ نوعی و یا شما آقای خوشدل اگر بیاید در جلسات و نظرهایش را ارائه دهد، و از قبل هم اعلام شود که آقای خوشدل می خواهد راجع به گردهمایی هانوفر صحبت کند، آن موقع روند بحث‌ها از چهارچوب‌های انتزاعی خارج می شود. چرا که شما نظرات مشخص تان را می گویید و منِ شنونده نسبت به آن عکس العمل نشان می دهم. در این حالت افرادی که مسئولیت برگزاری گردهمایی را به عهده دارند، می توانند از این بحث های زنده و مشخص بهترین استفاده را کنند.

* به هر حال حق همه انسان هاست که به جای پرداختن به موضوع های کنکرت درد دل کنند، سخنرانی کنند،«لکچر» بدهند و غیره. اما در بطن سؤال به وظایف مسئولین و برگزارکنندگان گردهمایی تأکید داشت، که این وظیفه آنهاست که بحث‌ها را هدایت کنند به موضوع های عینی.

ما احتمالاً گفتگوی دیگری پیش از برگزاری گردهمایی هانوفر خواهیم داشت، که آن گفتگو ملموس تر و متمرکزتر خواهد بود. حرف آخر این گفتگو را در سی ثانیه به شما محول می‌ کنم تا پیام گردهمایی هانوفر را به دیگران منتقل کنید.

- من فکر می کنم پیام گردهمایی هانوفر چیزی نباید باشد، جز خواست عزیزانی که جسماً در بین ما نیستند و خواست خانواده هایی که قبرهای شخم زده عزیزان شان را دیده اند.

* برای اهداف انسانی گردهمایی تان آرزوی موفقیت می کنم، و از شرکت شما در این گفتگو یک بار دیگر تشکر می کنم.

- ضمن خسته نباشید به شما، من هم از شما متشکرم.

*    *    *

تاریخ انجام مصاحبه: ۲۲ مارس ۲۰۰۹

تاریخ انتشار مصاحبه: ۳ آوریل ۲۰۰۹

 

 www.goftogoo.net

 

 

منبع:پژواک ایران


*اوراسیا؛امپراطوری روسیه و حکومت اسلامی ایران گفتگو با «سیروس بهنام»  [2013 Oct] 
*انتقاد به «خود» مان نیز!؟ گفتگو با کریم قصیم  [2013 Sep] 
* به گفته ها و نوشته ها شک کنیم!  [2013 Jul] 
*استبداد سیاسی؛ فرهنگ استبدادی، انسان استبدادزده گفتگو با ناصر مهاجر (مستبد و دیکتاتور چگونه ساخته می شود) [2013 Jun] 
*کشتار زندانیان سیاسی در سال 67؛ جنایت علیه بشریت- گفتگو با رضا بنائی (در حاشیه کمپین «قتل عام 1۹88») [2013 Jun] 
*رأی «مردم»، ارادۀ «آقا» و نگاه «ما» (در حاشیه «انتخابات» ریاست جمهوری در ایران) [2013 May] 
*جبهه واحد«چپ جهانی» و اسلامگرایان ارتجاعی، گفتگو با مازیار رازی  [2013 May] 
*«تعهد» یا «تخصص»؟- در حاشیه همایش دو روزه لندن- گفتگو با حسن زادگان  [2013 Apr] 
*انقلاب 1357؛ استقرار حاکمیت مذهبی، نقش نیروهای سیاسی- گفتگو با بهروز پرتو  [2013 Apr] 
*بحران هویت- گفتگو با تقی روزبه  [2013 Mar] 
*چرا «تاریخ» در ایران به اشکال تراژیک تکرار می شود؟ گفتگو با کوروش عرفانی [2013 Feb] 
*موقعیت چپ ایران در خارج کشور (2) / گفتگو با عباس (رضا) منصوران  [2013 Feb] 
*موقعیت «چپ» در ایران و در خارج کشور(1) /گفتگو با عباس (رضا) منصوران  [2013 Jan] 
*انشعاب و جدایی؛ واقعیتی اجتناب ناپذیر یا عارضه ای فرهنگی / گفت‌وگو با فاتح شیخ   [2013 Jan] 
*بهارانه با اظهارنظرهایی از حنیف حیدرنژاد، سعید افشار [2012 Dec] 
*مصاحبه های سایت «گفت و گو» و رسانه‌های ایرانی و در حاشیه؛ گفتگو با سیامک ستوده [2012 Dec] 
*بن بست«تلاش های ایرانیان» برای اتحاد؟! (در حاشیه نشست پراگ) گفتگو با حسین باقرزاده  [2012 Dec] 
*اتهام زنی؛ هم تاکتیک، هم استراتژی (در حاشیه ایران تریبونال)- گفتگو با یاسمین میظر  [2012 Nov] 
*ایران تریبونال؛ دادگاه دوم گفتگو با ایرج مصداقی  [2012 Oct] 
*لیبی، سوریه... ایران (۲)/ گفتگو با مصطفی صابر   [2012 Sep] 
*لیبی، سوریه... ایران؟/ گفتگو با سیاوش دانشور  [2012 Aug] 
*مقوله «نقد» در جامعه تبعیدی ایرانی؛ گفتگو با مسعود افتخاری  [2012 Jul] 
*(آرزو می کنم، ای کاش برادرهایم برمی گشتند) گفتگو با رویا رضائی جهرمی  [2012 Jul] 
*ایران تریبونال؛ امیدها و ابهام ها گفتگو با اردوان زیبرم  [2012 Jul] 
*رسانه های همگانی ایرانی در خارج کشور؛ گفتگو با رضا مرزبان  [2012 Jun] 
*مستند کردن؛ برّنده ترین سلاح گفتگو با ناصر مهاجر  [2012 Jun] 
*کارگران ایران و حکومت اسلامی؛ گفتگو با مهدی کوهستانی   [2012 May] 
*سه زن، گفتگو با سه زن پناهنده ایرانی  [2012 Apr] 
*بهارانه؛ تأملی بر «بحران رابطه» در جامعه تبعیدی ایرانی  گفتگو با مسعود افتخاری [2012 Mar] 
* صرّاف های غیرمجاز ایرانی در بریتانیا   [2012 Mar] 
*اتحاد و همکاری؛ ‌چگونه و با کدام نیروها؟ گفتگو با تقی روزبه  [2012 Mar] 
*پوشه های خاک خورده(۵) مافیای سیگار و تنباکو  [2012 Feb] 
*«چپ ضد امپریالیسم» ایرانی؛ گفتگو با مسعود نقره کار  [2012 Feb] 
*حمله نظامی به ایران؛ توهم یا واقعیت؛ گفتگو با حسین باقرزاده  [2012 Feb] 
*پوشه های خاک خورده(۳)  تلّی از خاکستر- بیلان عملکرد فعالان سیاسی و اجتماعی [2012 Jan] 
*پوشه های خاک خورده(۲) پخش مواد مخدر در بریتانیا- ردّ پای رژیم ایران [2012 Jan] 
*پوشه های خاک خورده(۱) کالای تن- ویزای سفر به ایران [2012 Jan] 
*زندان بود؛ جهنم بود بخدا ، ازدواج برای گرفتن اقامت  [2011 Sep] 
*گفتکو با کوروش عرفانی، فکت، اطلاع رسانی، شفاف سازی...(بخش دوم)  [2011 Sep] 
*فکت، اطلاع رسانی، شفاف سازی؛ غلبه بر استبداد- گفتگو با کوروش عرفانی  [2011 Sep] 
*حکومت استبدادی، انسان جامعه استبدادی، گفتگو با کوروش عرفانی  [2011 Aug] 
*چرا حکومت اسلامی در ایران(۳) گفتگو با «زهره» و «آتوسا»  [2011 Aug] 
*چرا حکومت اسلامی در ایران(۲) گفتگو با مهدی فتاپور  [2011 Jul] 
*چرا حکومت اسلامی در ایران؟ گفتگو با علی دروازه غاری  [2011 Jul] 
*رخنه، نفوذ، جاسوسی (۲) گفتگو با محمود خادمی  [2011 Jul] 
*رخنه، نفوذ، جاسوسی گفتگو با حیدر جهانگیری  [2011 Jun] 
*... و چه نباید می کردیم- گفت و گو با ایوب رحمانی  [2011 Jun] 
*پناهجویان و پناهندگان ایرانی(بخش آخر) گفتگو با محمد هُشی(وکیل امور پناهندگی)  [2011 May] 
*پناهجویان و پناهندگان ایرانی (۲) سه گفتگوی کوتاه شده  [2011 May] 
*پناهجویان و پناهندگان ایرانی(۱)، گفتگو با سعید آرمان  [2011 May] 
*حقوق بشر، گفتگو با احمد باطبی  [2011 May] 
*سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟ گفت‌وگو با کوروش عرفانی  [2011 Mar] 
*سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟ گفتگو با عباس منصوران  [2011 Mar] 
*سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟، «پنج گفتگوی کوتاه شده»   [2011 Feb] 
*سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟ گفتگو با رحمان حسین زاده  [2011 Feb] 
*سرنگونی... چگونه؟، گفتگو با اسماعیل نوری علا  [2011 Jan] 
*ما و دوگانگی‌های رفتاری‌مان گفتگو با مسعود افتخاری  [2010 Dec] 
*ترور، بمبگذاری، عملیات انتحاری گفتگو با کوروش عرفانی  [2010 Dec] 
*اغتشاش رسانه‌ای گفتگو با ناصر کاخساز  [2010 Nov] 
*کاسه ها زیر نیم کاسه است گفتگو با م . ایل بیگی  [2010 Nov] 
*حکومت اسلامی، امپریالیسم، چپ جهانی و مارکسیستها, گفتگو با حسن حسام  [2010 Oct] 
*تحرکات عوامل رژیم اسلامی در خارج (۳) انتشار چهار گفتگوی کوتاه [2010 Sep] 
*تحرکات عوامل اطلاعاتی رژیم اسلامی در خارج (۲)  تجربه هایی از: رضا منصوران، حیدر جهانگیری، رضا درویش [2010 Sep] 
*تحرکات عوامل اطلاعاتی رژیم اسلامی در خارج کشور- گفتگو با حمید نوذری  [2010 Aug] 
*عملیات انتحاری، گفتگو با کوروش طاهری  [2010 Aug] 
*هوشیار باشیم؛ مرداد و شهریور ماه نزدیک است(۲)، گفتگو با مینا انتظاری  [2010 Jul] 
*سیاستمداران خطاکار، فرصت طلب، فاسد، گفتگو با مسعود افتخاری  [2010 Jun] 
*کارگر؛ طبقه کارگر و خیزشهای اخیر در ایران، گفتگو با ایوب رحمانی  [2010 May] 
*تریبیونال بین المللی : گفتگو با لیلا قلعه بانی  [2010 May] 
*سرکوب شان کنید! گفتگو با حمید تقوایی  [2010 Apr] 
*ما گوش شنوا نداشتیم، گفتگو با الهه پناهی  [2010 Apr] 
*خودکشی...، گفتگو با علی فرمانده  [2010 Apr] 
*تو مثل«ما» مباش!، گفتگو با کوروش عرفانی  [2010 Mar] 
*«تحلیل» تان چیست؟!، گفتگو با ایرج مصداقی  [2010 Mar] 
*شما را چه می‌شود؟ گفتگو با فرهنگ قاسمی  [2010 Feb] 
*چه چیزی را نمی دانستیم؟  با اظهار نظرهایی از: مهدی اصلانی، علی فرمانده، بیژن نیابتی، ی صفایی [2010 Feb] 
*۲۲ بهمن و پاره ای حرفهای دیگر; گفتگو با البرز فتحی  [2010 Feb] 
*بیست و دوم بهمن امسال گفتگو با محمد امینی  [2010 Feb] 
*تروریست؟! گفتگو با کوروش مدرسی   [2010 Jan] 
*چرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است(۴) گفتگو با مسعود نقره کار  [2010 Jan] 
*چرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است؟(۳), گفتگو با رضا منصوران  [2009 Dec] 
*چرا «جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است(۲), گفتگو با علی اشرافی  [2009 Dec] 
*چرا«جمهوری» اسلامی ایران سی سال در قدرت است؟ گفتگو با رامین کامران  [2009 Nov] 
*سایه های همراه، (به بهانه انتشار سایه های همراه) گفتگو با حسن فخّاری  [2009 Oct] 
*آغاز شکنجه در زندانهای رژیم اسلامی، گفتگو با حمید اشتری و ایرج مصداقی  [2009 Sep] 
*گردهمایی هانوفر, گفتگو با مژده ارسی  [2009 Sep] 
*گپ و گفت دو همکار, گفتگو با سعید افشار (رادیو همبستگی)  [2009 Sep] 
*«سخنرانی» نکن... با من حرف بزن  [2009 Aug] 
*«انتخابات»، مردم...(۷) (حلقه مفقوده) گفتگو با«سودابه» و «حسن زنده دل»  [2009 Aug] 
*«انتخابات»، مردم...(۶),(فاز سوم کودتا، اعتراف گیری), گفتگو با سودابه اردوان  [2009 Aug] 
*«انتخابات»، مردم...(۵) گفتگو با تقی روزبه  [2009 Jul] 
*«انتخابات»، مردم...(۴); گفتگو با رضا سمیعی(حرکت سبزها)  [2009 Jul] 
*«انتخابات»، مردم...(۳) گفتگو با سیاوش عبقری  [2009 Jul] 
*«انتخابات»، مردم...(۲) گفتگو با حسین باقرزاده  [2009 Jun] 
*«انتخابات»، مردم... / گفت‌وگو با حسین باقرزاده (۲)  گفتگو با حسین باقرزاده [2009 Jun] 
*«انتخابات»، مردم...؟! گفتگو با فاتح شیخ  و نظرخواهی از زنان پناهجوی ایرانی [2009 Jun] 
*پناهجويان موج سوم، گفتگو با علی شیرازی (مدیر داخلی کانون ایرانیان لندن)  [2009 May] 
*رسانه؛ به همراه اظهارنظر رسانه های«انتگراسیون»، «پژواک ایران»، «سینمای آزاد»، «ایران تریبون»، «شورای کار»  [2009 Apr] 
*گردهمایی هانوفر...؛ گفتگو با محمود خلیلی  [2009 Apr] 
*سی سال گذشت; گفت‌وگو با یاسمین میظر  [2009 Mar] 
*مسیح پاسخ همه چیز را داده! گفت‌وگو با«مریم»  [2009 Mar] 
*«کانون روزنامه‌نگاران و نویسندگان برای آزادی»؛گفت‌و گو با بهروز سورن  [2009 Feb] 
*تخریب مزار جانباختگان...حکایت«ما»و دیگران; گفت‌وگو با ناصر مهاجر  [2009 Feb] 
*همسران جان‌باختگان...گفت‌وگو با گلرخ جهانگیری  [2009 Jan] 
*من کماکان «گفت‌وگو» میکنم! (و کانون ۶۷ را زیر نظر دارم) [2009 Jan] 
*مراسم لندن، موج سوم گردهمایی‌ها، گفتگو با منیره برادران  [2008 Dec] 
*سرنوشت نیروهای سازمان مجاهدین خلق در عراق گفتگو با بیژن نیابتی [2008 Sep] 
*سرنوشت نیروهای سازمان مجاهدین خلق در عراق گفتگو با بیژن نیابتی  [2008 Sep] 
*اگر می‌ماندم، قصاص می‌شدم گفتگو با زنی آواره  [2008 Sep] 
*صدای من هم شکست  گفتگو با «مهناز»؛ از زندانیان واحد مسکونی  [2008 Aug] 
*بازخوانی و دادخواهی؛ امید یا آرزو  گفتگو با شکوفه‌ منتظری [2008 Jul] 
*«مادران خاوران»; گزینه‌ای سیاسی یا انتخابی حقوق بشری گفتگو با ناصر مهاجر [2008 Jul] 
*«شب از ستارگان روشن است» گفتگو با شهرزاد اَرشدی و مهرداد [2008 Jun] 
*به بهانۀ قمر... گفتگو با گیسو شاکری [2008 Jun] 
*دوزخ روی زمین- گفتگوی مجید خوشدل با ایرج مصداقی  [2008 Jun] 
*سردبیری، سانسور، سرطان... و حرفهای دیگر  گفتگو با ستار لقایی  [2008 Apr] 
*سردبیری، سانسور، سرطان... و حرفهای دیگر  گفتگو با ستار لقایی [2008 Apr] 
*بهارانه؛ پرسش‌هایی «خود»مانی با پروانه سلطانی و بهرام رحمانی  [2008 Mar] 
*«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله (3)  گفتگو با حسن فخاری [2008 Feb] 
*ایرانیان لندن، پشتیبان دانشجویان دربند با اظهار نظرهایی از: جمال کمانگر، علی دماوندی، حسن زنده دل یدالله خسروشاهی، ایوب رحمانی [2008 Feb] 
*«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله (2)  [2008 Feb] 
*«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله  گفتگو با رضا (عباس) منصوران [2008 Jan] 
*کدام «دستها از مردم ایران کوتاه»؟ گفتگو با تراب ثالث [2008 Jan] 
*میکونوس گفتگو با جمشید گلمکانی (تهیه کننده و کارگردان فیلم)* [2007 Dec] 
*«انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» در ایران اسلامی!؟ گفتگو با بیژن مهر (جبهه‌ی ملّی ایران ـ امریکا) [2007 Dec] 
*چه خبر از کردستان؟ گفتگو با رحمت فاتحی [2007 Nov]