PEZHVAKEIRAN.COM پوشه های خاک خورده(۱)
 

پوشه های خاک خورده(۱)
کالای تن- ویزای سفر به ایران 

مجید خوشدل

به دلیل شرایط ویژه ای که در آن به سر می برم، قادر نبودم عنوان ِ مصاحبه پیشین را در گفتگوهایی به پرسش بگیرم. در این پیوند حتا از ( میم- ر) دعوت به گفتگو کردم و نیز زمان انجام مصاحبه مشخص گشت. در این گفتگو می خواستم پوشه قطور «چپ ضد امپریالیست» را بگشایم و دلایل دفاع از جریانات ارتجاعی- استبدادی را به پرسش بگیرم. پوشه مکمل این گفتگو قرار بود مکث طولانی ای باشد بر بخشی از مقدمه ای که بر مصاحبه با حیدر جهانگیری با عنوان «رخنه، نفوذ، جاسوسی» نوشته بودم. طرح ساختمان این مصاحبه زمان زیادی از من برده بود. اما چون قدرت تکلم، دوباره برای مدتی از من گرفته شد، این پوشه به گوشه ای افتاد.

 

به هر روی، تا بازگشت به شرایط عادی می خواهم هرازگاه با مرور به دست نوشته هایم در دو دهه گذشته، بر بخشی از وقایع و تجربه هایی که جامعه ایرانی مقیم خارج از سر گذرانده است، مکث کوتاهی داشته باشم. در این باره سعی خواهم کرد، «عنصرتحلیل» در حاشیه قرار بگیرد و مرکز ثقل، دست نوشته هایی باشد که برای ثبت آنها صدها ساعت فعالیت میدانی کرده ام.   

پیش تر باید تأکید کنم که بنا به تجربه، هرگز ندیده ام که دانستن دلایل واقعی رویدادها، تجربه ها، شکل گیری روندها و به یک معنی فعل و انفعالات اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی مقیم خارج در دستور کار این جامعه بوده باشد و انعکاس آن در الویت فعالان رسانه ای. شاید از همین روی بوده که دلایل شکست اتحادها، حذفهای غیرانسانی و نیز انشعاب های پیاپی؛ دلایل عدم کارایی نهادهای فرهنگی، هنری، پناهندگی، زنان و «جمع»های رسانه ای در جامعه ایرانی مقیم خارج؛ نیز نهادینه نگشتن آنها عموماً دلایلی سطحی یا عواملی با ساختار و محتوای سیاسی عنوان شده است.

بر این منوال آیا جامعه ایرانی مقیم خارج بنا به ماهیت اش از خود گریزان، غافل و بیگانه نبوده است؟

 

مدخل بحث

بخش اعظم فعالان سیاسی و اجتماعی مخالف حکومت اسلامی ایران در دوره ای بیست ساله به ایران سفر کرده اند و سپس یا برای همیشه از صحنه فعالیت اجتماعی محو شدند و یا در حاشیه جامعه ایرانی در راستای منافع حکومت ایران تلاش کرده اند. این آمار در کشور انگلستان بیش از هشتاد درصدِ مخالفان حکومت ایران را شامل می شود.

نکته ای که در این پیوند حائز اهمیت است، چرایی و چگونگی سفر مخالفان حکومت اسلامی به ایران است. مخالف حکومت اسلامی؛ کسی ست که از سرکوبهای دهه شصت جان سالم به در برده و اغلب از راه کوه و دریا خود را از مرز خارج کرده است؛ مخالف حکومت اسلامی ایران، تیغ زندان تن اش را شکاف داده و جان اش هنوز مجروح است؛ دوستان و اقوام مخالفِ حکومت ایران در داخل و خارج ترور سیاسی، فیزیکی و شخصیتی شده اند؛ جوانی و شادابی مخالفِ حکومت ایران از وی ستانده شده و وی در جوانی به پیری زودرس دچار شده است. با این وجود، مخالف حکومت ایران راهی زندانی به بزرگی ایران اسلامی می شود؛ چرا؟

شوربختانه آنچه تاکنون در جامعه ایرانی مقیم خارج در این پیوند نگاشته یا عنوان گشته، غالباً طرح هایی با استدلال های ایمانی- سیاسی از سوی گرایش های مختلفی بوده که با ارزش گذاری های عادتمند شده (محکوم نمودن یا تأیید کردن) این موضوع مهم را به ورطه شعارهای شبه اخلاقی سوق داده است. 

در این رابطه از اواخر دهه نود میلادی تاکنون در مصاحبه هایی چند بخشی از دلایل سفر مخالفِ رژیم اسلامی به ایران را برجسته یا مستند کرده ام. از جمله عوامل ِ تسریع یا تعیین کننده ای که ریشه در عملکرد فعالان سیاسی و اجتماعی مخالف رژیم ایران در خارج کشور داشته است. عملکردهایی که محصول آن تنهایی، بی زاری و سرخوردگی انسان تبعیدی بوده، که این فاکتورها نقش تعیین کننده ای در تصمیم سفر او  به ایران داشته است.

در این مجموعه می خواهم با رجوع به دفتر خاطرات ام نمونه ای از عملکرد رژیم اسلامی در این پیوند را  مورد توجه قرار دهم. نمونه ثبت شده ای که هرگز فرصت رسانه ای شدن پیدا نکرده است.

 

سکس- ابزاری برای شکار مخالفان

ماه مارس ۱۹۹۸ یکی از فعالان سیاسی که در گذشته با طیف «فداییان خلق- اقلیت» فعالیت می کرد و در این دوره مستقل از تشکیلات سیاسی بود، در ملاقاتی با اضطراب و تشویش می گوید: خانمی پیشنهاد همبستر شدن به وی داده و او مدتی ست که با این زن رابطه دارد. این فعال سیاسی در مقابل عکس العمل من مبنی بر خصوصی بودن چنین امری عنوان می کند: «مسئله پیچیده تر از یک رابطه جنسی است [...] و تازه فهمیده ام که من نفر اول نیستم...» او در این رابطه از فرد دیگری نیز نام می برد که با خانم فرح ارتباط داشته است. من این فرد را که چندی پیش از سرنگونی طلبان طیف چپ بود، در اوایل سال ۱۹۹۸ میلادی در صف «ایران ایر» در فرودگاه هیثرو لندن دیده بودم. فرد مزبور پس از سفر به ایران هرگز در جامعه ایرانی مقیم خارج دیده نشد.

این ملاقات در فضایی پردلهره برگزار می شود و همراه با اظهارنظرهایی مملوّ از ایما و اشاره. از آنجا که این فرد نمی خواهد تمام اطلاعات اش را در اختیار من بگذارد، گفته ی او را فراموش می کنم تا سال ۱۹۹۹ میلادی.

 

آوریل این سال شب شعری برگزار می کنم که خاطره انگیز است. پس از پایان برنامه، ساعت نه شب به سمتِ قطار زیرزمینی می روم که «خانم فرح» را در کنار خود می بینم. این زن از فعالان سیاسی مخالف رژیم ایران بود و چند سالی می شد، پس از سفر به ایران، از سیاست و فعالیت سیاسی دست شسته بود، اما همچنان پای ثابت گردهمایی های مخالفان رژیم اسلامی در بریتانیا بود.

باری، خانم فرح که از شرکت کنندگان مراسم آن شب بود، در بین راه سر ِ صحبت را باز می کند و بی درنگ حرفهایش را به ارتباط های شخصی و خصوصی اش می برد.

چون من می بایستی از قطار پیاده می شدم و اتوبوسی را به مقصد خانه می گرفتم، به صورت فرمال با او وداع می کنم. اما در کمال ناباوری می بینم او نیز پیاده می شود و سپس پیشنهاد می دهد، آبجویی با وی بنوشم. این پیشنهاد، بی درنگ خاطره سال گذشته را به یادم می آورد و مرا ترغیب به رفتن می کند. جایی می رویم که من قهوه می نوشم و او آبجو.

خانم فرح، حالا طوری با من حرف می زند که اگر نفر سومی در آن جا حضور می داشت، گمان می برد ما سالها یکدیگر را می شناسیم و از دوستان بسیار نزدیک هم هستیم. در این فاصله ادعای آن فعال سیاسی برای من شکل زنده و عینی تری به خود می گیرد. با این پیش زمینه کنترل و هدایت این دیدار تا حدود زیادی در دست من است.

ساعت از ده و نیم شب که می گذرد، قصدم را برای رفتن با وی در میان می گذارم و بلافاصله بلند می شوم. که او نیز برمی خیزد و سپس با لبخندی شیطنت آمیز می گوید: اگر مایل باشید، می توانید امشب را با من به صبح کنید!

نمی دانم چرا، اما در آن لحظه دوست داشتم او را خلع سلاح کنم. می گویم: منظورتان را متوجه نمی شوم. وی با لودگی می گوید: دل تان می خواهد امشب را با من بخوابید؟

چون انتظار چنین پیشنهادی را از او داشتم، با آمادگی قبلی می گویم: اینکه آیا باید به شهامت تو در بیان خواسته ات تبریک بگویم یا نگویم، نمی دانم! اما این را می دانم که من با کسی همبستر می شوم که دوست اش داشته باشم[...]

خانم فرح که ظاهراً طبق تجربه های پیشین اش انتظار چنین پاسخی را از من نداشت، در جایش سُر می خورد و من بدون خداحافظی از آن مکان دور می شوم. حالا دیگر حرف آن فعال سیاسی را نمی توانم فراموش کنم. از این مقطع این ماجرا برای من، موضوع جامعه ایرانی مقیم انگلستان است.

نزدیک به سه ماه از تمام امکانات ام برای باز کردن این گره کور کمک می گیرم، اما در این مدت چیز زیادی عایدم نمی شود. بزرگترین عامل بازدارنده را عدم تمایل جامعه ایرانی در بیان تجربه ها و احساسات درونی اش می بینم؛ نیز اجتماعات تکه پاره شده ای که عنصر اعتماد از میان اش رخت بربسته است. البته نباید فراموش کنیم که جامعه ایرانی مقیم خارج هیچگاه به صورت متمدانه مانیتور نشده است. این مسئله نیز مزید بر علت می شود.

در چهارمین ماه، بالاخره به اسامی ای دست می یابم که در محفل های خانم فرح پای ثابت بوده اند. به سراغ تعدادی از آنها می روم. اما عنصر ترس، آلودگی و یا جوّ بدبینی و بی اعتمادی باعث می شود که جملگی سکوت کنند و حتا در موردی، فردی تا مرز برخورد فیزیکی پیش می رود. این فرد که پیش تر با یکی از جریانات خط ۳ فعالیت می کرد، از سال ۲۰۰۳ میلادی در جامعه ایرانی مقیم انگلستان دیده نشده است.

تا پیش از هزاره جدید میلادی مفیدترین اطلاعات در این زمینه از سوی فعال سیاسی سابقی ( آقای ع- ت) به من منتقل می شود. کسی که پس از سفر به ایران، مقامات امنیتی حکومت اسلامی برای جلب همکاری اطلاعاتی نزد او رفته اند. آقای ع اطلاعات اش را با این انگیزه در اختیار من می گذارد که درصورتی که برای وی حادثه ای رخ دهد، اطلاعات موجود را منتشر کنم.

گفتگو با فرد مزبور، بر بخشی از تحرکات عوامل اطلاعاتی رژیم اسلامی در نحوه ی شکار مخالفان حکومت در خارج نوری می تاباند، و نیز عملکرد آنان در پیوند با این افراد در داخل کشور را بر ملا می کند. اما این گفتگو خارج از نوار است و نمی تواند امکان رسانه ای شدن پیدا کند. طنز تلخ اینجاست که باید قریب به یازده سال بگذرد تا فرد مزبور در مصاحبه ای فشرده تجربه اش را به خوانندگان گفتگوی من منتقل نماید. این مصاحبه با عنوان «تحرکات عوامل رژیم اسلامی در خارج (۳)» در ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۰ منتشر می شود. 

 

باری، در هزاره جدید میلادی اطلاع دارم که طیفی از فعالان سیاسی مخالف رژیم ایران ساکن بریتانیا پیش از سفر به ایران مراحلی را از سر گذرانده اند (به نوعی قرنطینه شده اند)؛ در جمع هایی «فرهنگی» حضور یافته اند که هدایت آن از سوی حکومت ایران و عوامل آنهاست؛ نیز فرمی را پر کرده اند که در آن حداقل نام پنج تن از فعالان سیاسی را قید نموده اند. با این حال من به دنبال یافتن فردی برای انجام مصاحبه هستم تا نگاشتن مقاله ای روشنگرانه.

در این فاصله با آقای ع چند ملاقات دیگر دارم که در آنها ابعاد دیگری از کارکرد عوامل اطلاعاتی رژیم اسلامی روشن می شود. از جمله، آقای ع نیز یکی از «قربانیان» خانم فرح بوده که در بهار ۱۹۹۸ مدت کوتاهی با وی ارتباط داشته و پس از آن به جمعی «فرهنگی» هدایت شده که جمله شرکت کنندگان آن نیز از مخالفان سابق رژیم  اسلامی ایران بوده اند.

آقای ع که در آن دوره متأهل بود، عنوان می کند که رابطه کوتاه مدت وی با خانم فرح را تعدادی به رخ او می کشند و به طور مشخص وی را تهدید به افشاگری می کنند. آقای ع می گوید: آنها گفته اند که از این رابطه مدارک مؤثق نیز دارند!

با اصرار من اما آقای ع در این دوره اسمی از افراد مزبور نمی برد و دلیل آنرا مسائل امنیتی عنوان می کند. اما او از خانم فرح به عنوان حلقه ای از زنجیره وزارت اطلاعات رژیم ایران برای شکار مخالفان حکومت اسلامی ایران نام می برد. نزدیک به یازده سال بعد، پس از پایان مصاحبه با آقای ع ، و بعد از خاموش کردن ضبط صوت، او اسامی ای را قید می کند که جملگی از فعالان سیاسی یا تشکیلاتی طیف چپِ سرنگونی طلب (سابق) بوده اند. این اسامی برای فعالان سیاسی مقیم بریتانیا اسامی شناخته شده ای هستند.

و این هم چند پرسش نهایی: آیا در انگلستان افراد دیگری نظیر خانم فرح عملکرد مشابهی داشته اند؟ اگر راهکار مزبور برای حکومت ایران در شکار مخالفان مفید و مؤثر واقع شده، آیا جامعه ایرانی در کشورهای دیگر نیز تجربه مشابهی نداشته است؟ راهکارهای دیگر حکومت ایران در شکار مخالفان چه بوده است؟

در یکی از حلقه های لندن که رقم «قربانیان» بالغ بر ده نفر می شده، چرا هیچ یک از آنان لب به سخن نگشوده است؟ اصولاً آیا جامعه ایرانی مقیم خارج ظرفیت پذیرش واقعیت های (حتا تلخ) را دارد و در این راه نیز تلاش درخوری کرده است؟

*    *    *

زمان انتشار: ۱2 ژانویه ۲۰۱۲

 

 

 

 

 

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب مجید خوشدل در سایت پژواک ایران 

*اوراسیا؛امپراطوری روسیه و حکومت اسلامی ایران گفتگو با «سیروس بهنام»  [2013 Oct] 
*انتقاد به «خود» مان نیز!؟ گفتگو با کریم قصیم  [2013 Sep] 
* به گفته ها و نوشته ها شک کنیم!  [2013 Jul] 
*استبداد سیاسی؛ فرهنگ استبدادی، انسان استبدادزده گفتگو با ناصر مهاجر (مستبد و دیکتاتور چگونه ساخته می شود) [2013 Jun] 
*کشتار زندانیان سیاسی در سال 67؛ جنایت علیه بشریت- گفتگو با رضا بنائی (در حاشیه کمپین «قتل عام 1۹88») [2013 Jun] 
*رأی «مردم»، ارادۀ «آقا» و نگاه «ما» (در حاشیه «انتخابات» ریاست جمهوری در ایران) [2013 May] 
*جبهه واحد«چپ جهانی» و اسلامگرایان ارتجاعی، گفتگو با مازیار رازی  [2013 May] 
*«تعهد» یا «تخصص»؟- در حاشیه همایش دو روزه لندن- گفتگو با حسن زادگان  [2013 Apr] 
*انقلاب 1357؛ استقرار حاکمیت مذهبی، نقش نیروهای سیاسی- گفتگو با بهروز پرتو  [2013 Apr] 
*بحران هویت- گفتگو با تقی روزبه  [2013 Mar] 
*چرا «تاریخ» در ایران به اشکال تراژیک تکرار می شود؟ گفتگو با کوروش عرفانی [2013 Feb] 
*موقعیت چپ ایران در خارج کشور (2) / گفتگو با عباس (رضا) منصوران  [2013 Feb] 
*موقعیت «چپ» در ایران و در خارج کشور(1) /گفتگو با عباس (رضا) منصوران  [2013 Jan] 
*انشعاب و جدایی؛ واقعیتی اجتناب ناپذیر یا عارضه ای فرهنگی / گفت‌وگو با فاتح شیخ   [2013 Jan] 
*بهارانه با اظهارنظرهایی از حنیف حیدرنژاد، سعید افشار [2012 Dec] 
*مصاحبه های سایت «گفت و گو» و رسانه‌های ایرانی و در حاشیه؛ گفتگو با سیامک ستوده [2012 Dec] 
*بن بست«تلاش های ایرانیان» برای اتحاد؟! (در حاشیه نشست پراگ) گفتگو با حسین باقرزاده  [2012 Dec] 
*اتهام زنی؛ هم تاکتیک، هم استراتژی (در حاشیه ایران تریبونال)- گفتگو با یاسمین میظر  [2012 Nov] 
*ایران تریبونال؛ دادگاه دوم گفتگو با ایرج مصداقی  [2012 Oct] 
*لیبی، سوریه... ایران (۲)/ گفتگو با مصطفی صابر   [2012 Sep] 
*لیبی، سوریه... ایران؟/ گفتگو با سیاوش دانشور  [2012 Aug] 
*مقوله «نقد» در جامعه تبعیدی ایرانی؛ گفتگو با مسعود افتخاری  [2012 Jul] 
*(آرزو می کنم، ای کاش برادرهایم برمی گشتند) گفتگو با رویا رضائی جهرمی  [2012 Jul] 
*ایران تریبونال؛ امیدها و ابهام ها گفتگو با اردوان زیبرم  [2012 Jul] 
*رسانه های همگانی ایرانی در خارج کشور؛ گفتگو با رضا مرزبان  [2012 Jun] 
*مستند کردن؛ برّنده ترین سلاح گفتگو با ناصر مهاجر  [2012 Jun] 
*کارگران ایران و حکومت اسلامی؛ گفتگو با مهدی کوهستانی   [2012 May] 
*سه زن، گفتگو با سه زن پناهنده ایرانی  [2012 Apr] 
*بهارانه؛ تأملی بر «بحران رابطه» در جامعه تبعیدی ایرانی  گفتگو با مسعود افتخاری [2012 Mar] 
* صرّاف های غیرمجاز ایرانی در بریتانیا   [2012 Mar] 
*اتحاد و همکاری؛ ‌چگونه و با کدام نیروها؟ گفتگو با تقی روزبه  [2012 Mar] 
*پوشه های خاک خورده(۵) مافیای سیگار و تنباکو  [2012 Feb] 
*«چپ ضد امپریالیسم» ایرانی؛ گفتگو با مسعود نقره کار  [2012 Feb] 
*حمله نظامی به ایران؛ توهم یا واقعیت؛ گفتگو با حسین باقرزاده  [2012 Feb] 
*پوشه های خاک خورده(۳)  تلّی از خاکستر- بیلان عملکرد فعالان سیاسی و اجتماعی [2012 Jan] 
*پوشه های خاک خورده(۲) پخش مواد مخدر در بریتانیا- ردّ پای رژیم ایران [2012 Jan] 
*پوشه های خاک خورده(۱) کالای تن- ویزای سفر به ایران [2012 Jan] 
*زندان بود؛ جهنم بود بخدا ، ازدواج برای گرفتن اقامت  [2011 Sep] 
*گفتکو با کوروش عرفانی، فکت، اطلاع رسانی، شفاف سازی...(بخش دوم)  [2011 Sep] 
*فکت، اطلاع رسانی، شفاف سازی؛ غلبه بر استبداد- گفتگو با کوروش عرفانی  [2011 Sep] 
*حکومت استبدادی، انسان جامعه استبدادی، گفتگو با کوروش عرفانی  [2011 Aug] 
*چرا حکومت اسلامی در ایران(۳) گفتگو با «زهره» و «آتوسا»  [2011 Aug] 
*چرا حکومت اسلامی در ایران(۲) گفتگو با مهدی فتاپور  [2011 Jul] 
*چرا حکومت اسلامی در ایران؟ گفتگو با علی دروازه غاری  [2011 Jul] 
*رخنه، نفوذ، جاسوسی (۲) گفتگو با محمود خادمی  [2011 Jul] 
*رخنه، نفوذ، جاسوسی گفتگو با حیدر جهانگیری  [2011 Jun] 
*... و چه نباید می کردیم- گفت و گو با ایوب رحمانی  [2011 Jun] 
*پناهجویان و پناهندگان ایرانی(بخش آخر) گفتگو با محمد هُشی(وکیل امور پناهندگی)  [2011 May] 
*پناهجویان و پناهندگان ایرانی (۲) سه گفتگوی کوتاه شده  [2011 May] 
*پناهجویان و پناهندگان ایرانی(۱)، گفتگو با سعید آرمان  [2011 May] 
*حقوق بشر، گفتگو با احمد باطبی  [2011 May] 
*سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟ گفت‌وگو با کوروش عرفانی  [2011 Mar] 
*سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟ گفتگو با عباس منصوران  [2011 Mar] 
*سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟، «پنج گفتگوی کوتاه شده»   [2011 Feb] 
*سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟ گفتگو با رحمان حسین زاده  [2011 Feb] 
*سرنگونی... چگونه؟، گفتگو با اسماعیل نوری علا  [2011 Jan] 
*ما و دوگانگی‌های رفتاری‌مان گفتگو با مسعود افتخاری  [2010 Dec] 
*ترور، بمبگذاری، عملیات انتحاری گفتگو با کوروش عرفانی  [2010 Dec] 
*اغتشاش رسانه‌ای گفتگو با ناصر کاخساز  [2010 Nov] 
*کاسه ها زیر نیم کاسه است گفتگو با م . ایل بیگی  [2010 Nov] 
*حکومت اسلامی، امپریالیسم، چپ جهانی و مارکسیستها, گفتگو با حسن حسام  [2010 Oct] 
*تحرکات عوامل رژیم اسلامی در خارج (۳) انتشار چهار گفتگوی کوتاه [2010 Sep] 
*تحرکات عوامل اطلاعاتی رژیم اسلامی در خارج (۲)  تجربه هایی از: رضا منصوران، حیدر جهانگیری، رضا درویش [2010 Sep] 
*تحرکات عوامل اطلاعاتی رژیم اسلامی در خارج کشور- گفتگو با حمید نوذری  [2010 Aug] 
*عملیات انتحاری، گفتگو با کوروش طاهری  [2010 Aug] 
*هوشیار باشیم؛ مرداد و شهریور ماه نزدیک است(۲)، گفتگو با مینا انتظاری  [2010 Jul] 
*سیاستمداران خطاکار، فرصت طلب، فاسد، گفتگو با مسعود افتخاری  [2010 Jun] 
*کارگر؛ طبقه کارگر و خیزشهای اخیر در ایران، گفتگو با ایوب رحمانی  [2010 May] 
*تریبیونال بین المللی : گفتگو با لیلا قلعه بانی  [2010 May] 
*سرکوب شان کنید! گفتگو با حمید تقوایی  [2010 Apr] 
*ما گوش شنوا نداشتیم، گفتگو با الهه پناهی  [2010 Apr] 
*خودکشی...، گفتگو با علی فرمانده  [2010 Apr] 
*تو مثل«ما» مباش!، گفتگو با کوروش عرفانی  [2010 Mar] 
*«تحلیل» تان چیست؟!، گفتگو با ایرج مصداقی  [2010 Mar] 
*شما را چه می‌شود؟ گفتگو با فرهنگ قاسمی  [2010 Feb] 
*چه چیزی را نمی دانستیم؟  با اظهار نظرهایی از: مهدی اصلانی، علی فرمانده، بیژن نیابتی، ی صفایی [2010 Feb] 
*۲۲ بهمن و پاره ای حرفهای دیگر; گفتگو با البرز فتحی  [2010 Feb] 
*بیست و دوم بهمن امسال گفتگو با محمد امینی  [2010 Feb] 
*تروریست؟! گفتگو با کوروش مدرسی   [2010 Jan] 
*چرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است(۴) گفتگو با مسعود نقره کار  [2010 Jan] 
*چرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است؟(۳), گفتگو با رضا منصوران  [2009 Dec] 
*چرا «جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است(۲), گفتگو با علی اشرافی  [2009 Dec] 
*چرا«جمهوری» اسلامی ایران سی سال در قدرت است؟ گفتگو با رامین کامران  [2009 Nov] 
*سایه های همراه، (به بهانه انتشار سایه های همراه) گفتگو با حسن فخّاری  [2009 Oct] 
*آغاز شکنجه در زندانهای رژیم اسلامی، گفتگو با حمید اشتری و ایرج مصداقی  [2009 Sep] 
*گردهمایی هانوفر, گفتگو با مژده ارسی  [2009 Sep] 
*گپ و گفت دو همکار, گفتگو با سعید افشار (رادیو همبستگی)  [2009 Sep] 
*«سخنرانی» نکن... با من حرف بزن  [2009 Aug] 
*«انتخابات»، مردم...(۷) (حلقه مفقوده) گفتگو با«سودابه» و «حسن زنده دل»  [2009 Aug] 
*«انتخابات»، مردم...(۶),(فاز سوم کودتا، اعتراف گیری), گفتگو با سودابه اردوان  [2009 Aug] 
*«انتخابات»، مردم...(۵) گفتگو با تقی روزبه  [2009 Jul] 
*«انتخابات»، مردم...(۴); گفتگو با رضا سمیعی(حرکت سبزها)  [2009 Jul] 
*«انتخابات»، مردم...(۳) گفتگو با سیاوش عبقری  [2009 Jul] 
*«انتخابات»، مردم...(۲) گفتگو با حسین باقرزاده  [2009 Jun] 
*«انتخابات»، مردم... / گفت‌وگو با حسین باقرزاده (۲)  گفتگو با حسین باقرزاده [2009 Jun] 
*«انتخابات»، مردم...؟! گفتگو با فاتح شیخ  و نظرخواهی از زنان پناهجوی ایرانی [2009 Jun] 
*پناهجويان موج سوم، گفتگو با علی شیرازی (مدیر داخلی کانون ایرانیان لندن)  [2009 May] 
*رسانه؛ به همراه اظهارنظر رسانه های«انتگراسیون»، «پژواک ایران»، «سینمای آزاد»، «ایران تریبون»، «شورای کار»  [2009 Apr] 
*گردهمایی هانوفر...؛ گفتگو با محمود خلیلی  [2009 Apr] 
*سی سال گذشت; گفت‌وگو با یاسمین میظر  [2009 Mar] 
*مسیح پاسخ همه چیز را داده! گفت‌وگو با«مریم»  [2009 Mar] 
*«کانون روزنامه‌نگاران و نویسندگان برای آزادی»؛گفت‌و گو با بهروز سورن  [2009 Feb] 
*تخریب مزار جانباختگان...حکایت«ما»و دیگران; گفت‌وگو با ناصر مهاجر  [2009 Feb] 
*همسران جان‌باختگان...گفت‌وگو با گلرخ جهانگیری  [2009 Jan] 
*من کماکان «گفت‌وگو» میکنم! (و کانون ۶۷ را زیر نظر دارم) [2009 Jan] 
*مراسم لندن، موج سوم گردهمایی‌ها، گفتگو با منیره برادران  [2008 Dec] 
*سرنوشت نیروهای سازمان مجاهدین خلق در عراق گفتگو با بیژن نیابتی [2008 Sep] 
*سرنوشت نیروهای سازمان مجاهدین خلق در عراق گفتگو با بیژن نیابتی  [2008 Sep] 
*اگر می‌ماندم، قصاص می‌شدم گفتگو با زنی آواره  [2008 Sep] 
*صدای من هم شکست  گفتگو با «مهناز»؛ از زندانیان واحد مسکونی  [2008 Aug] 
*بازخوانی و دادخواهی؛ امید یا آرزو  گفتگو با شکوفه‌ منتظری [2008 Jul] 
*«مادران خاوران»; گزینه‌ای سیاسی یا انتخابی حقوق بشری گفتگو با ناصر مهاجر [2008 Jul] 
*«شب از ستارگان روشن است» گفتگو با شهرزاد اَرشدی و مهرداد [2008 Jun] 
*به بهانۀ قمر... گفتگو با گیسو شاکری [2008 Jun] 
*دوزخ روی زمین- گفتگوی مجید خوشدل با ایرج مصداقی  [2008 Jun] 
*سردبیری، سانسور، سرطان... و حرفهای دیگر  گفتگو با ستار لقایی  [2008 Apr] 
*سردبیری، سانسور، سرطان... و حرفهای دیگر  گفتگو با ستار لقایی [2008 Apr] 
*بهارانه؛ پرسش‌هایی «خود»مانی با پروانه سلطانی و بهرام رحمانی  [2008 Mar] 
*«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله (3)  گفتگو با حسن فخاری [2008 Feb] 
*ایرانیان لندن، پشتیبان دانشجویان دربند با اظهار نظرهایی از: جمال کمانگر، علی دماوندی، حسن زنده دل یدالله خسروشاهی، ایوب رحمانی [2008 Feb] 
*«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله (2)  [2008 Feb] 
*«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله  گفتگو با رضا (عباس) منصوران [2008 Jan] 
*کدام «دستها از مردم ایران کوتاه»؟ گفتگو با تراب ثالث [2008 Jan] 
*میکونوس گفتگو با جمشید گلمکانی (تهیه کننده و کارگردان فیلم)* [2007 Dec] 
*«انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» در ایران اسلامی!؟ گفتگو با بیژن مهر (جبهه‌ی ملّی ایران ـ امریکا) [2007 Dec] 
*چه خبر از کردستان؟ گفتگو با رحمت فاتحی [2007 Nov]