PEZHVAKEIRAN.COM اوراسیا؛امپراطوری روسیه و حکومت اسلامی ایران گفتگو با «سیروس بهنام»
 

اوراسیا؛امپراطوری روسیه و حکومت اسلامی ایران گفتگو با «سیروس بهنام»
مجید خوشدل

«اوراسیا»، مانیفست جهان گشایی کشور روسیه پس از فروپاشی «اردوگاه» است که در بیش از یک دهه گذشته در حال میدانی شدن است. هدفِ اوراسیا، ایجاد بلوکی متشکل از بخشی از کشورهای اروپایی (اغلب، کشورهای جدا شده از شوروی سابق) و آسیا می باشد که سرمایۀ روس و کلیسای ارتودوکس در کانون آن قرار داشته باشد. ایران (با هر رژیم سیاسی) در مرکز این پروژۀ کلان جلب توجه می کند.

الکساندر گلیویچ دوگین، گردآورنده و تدوین کنندۀ تئوری اوراسیا، محمل سیاسی ایجاد بلوک مزبور را «مبارزه با لیبرالیسم و منافع غرب در منطقه» عنوان می کند و محمل فرهنگی آن را «مبارزه با مدرنیسم و پست مدرنیسم و مظاهر آن (از جمله آزادی های فردی و مدنی برآمده از انقلاب فرانسه).

دوگین، که مطرح ترین «چهره»ی نزدیک به کلیسای ارتودوکس روسیه است، آلترناتیو خود را در بسته بندی «بازگشت بشریت به قرون و اعصار گذشته» فرموله می کند؛ دورانی که کلیساها، مساجد و کنیسه ها بر زندگی اجتماعی و سیاسی انسانها فرمانروایی می کردند.

*    *    *

تیم مذاکره کنندۀ رژیم اسلامی ایران با ایالات متحده و اروپا یک تیم زبدۀ امنیتی است که یکی از اهداف آن خریدن وقت برای تعدیل دادن، دور زدن و سپس حذف تحریم های کمرشکن اقتصادی می باشد. تیم مزیور که زیر نظر سیدعلی خامنه ای اداره می شود، هیچگاه برنامۀ نزدیکی به غرب را در دستور کار نداشته و نخواهد داشت. با این حال جناح باندهایی در داخل کشور هستند که بقاء خود و رژیم اسلامی ایران را در نزدیکی سیاسی و اقتصادی به غرب می بینند.

آیا کارگزاران پروژۀ «اوراسیا» در ایران، که بخشی از فرماندهان سپاه، مدیران ارشد دولتی و نهادهای امنیتی رژیم اسلامی را شامل می شود، اجازه نزدیکی رژیم اسلامی به غرب را خواهد داد؟ آیا پروژه اوراسیا بدون زیرچتر قرار دادن جغرافیای سیاسی ایران مفهوم ساختاری خود را از دست نداده و به کاغذپاره ای بدل نخواهد شد؟

طرح بالا موضوع گفتگوی تلفنی من با «سیروس بهنام» است. این گفتگو بر روی نوار ضبط شده است.

 

* سیروس بهنام، خوش آمدید به این گفتگو.

- سپاسگزارم؛ ممنون ام از لطف تان.

* شما به دلایلی مایل نیستی در این مصاحبه از نام واقعی ات استفاده کنی؛ چرا؟

- عمدتاً به دلایل امنیتی ست. موضوعی که مرا به خاطر اش به این گفتگو دعوت کردید، چون اساساً به نقش روسیه در منطقه، و رابطه اش با ج . اسلامی می پردازد، موضوع مهم و حساسی است. برای این مایل نیستم از نام واقعی ام استفاده کنم.

* بسیار خوب! کشور روسیه، چه در سده های پیش از انقلاب اکتبر (مثلاً از سالهای 1731 تا ماه مارس 1917)؛ چه از چند سال بعد از انقلاب اکتبر (از سالهای 1926 تا دوران فروپاشی «اردوگاه» در سال 1991)؛ و چه در دوران پوتین و مدودف، همیشه برای تشکیل یک قطب سیاسی- اقتصادی که مرکز ثقل آن سرمایه و ناسیونالیسم روسیه باشد، تلاش کرده. نظر خلاصه تان را راجع به این طرح می شنوم.

- به درستی اشاره کردید. من به عنوان یک فعال سیاسی کارگری بر این عقیده ام که در وهله نخست باید آشکارا گفت: آنچه که «ما» زمانی می گفتیم «امپریالیسم آمریکا»، ناشی از درک «ما» از آموزه های «سوسیالیسم روسی» بود؛ البته بی آنکه بخواهم نقش مخرب امپریالیسم و نظام جهانی سرمایه را در سرکوب جنبش های مترقی نادیده بگیرم. اما روسیه به عنوان یک سرزمین امپراطوری؛ از زمان تزاریسم، و سپس دورۀ کوتاهی بعد از انقلاب اکتبر؛ از سالهای 1325 به بعد کماکان یک نقش بسیار مخرب در رابطه با جنبش های مترقی و مردمی داشته؛ حداقل در رابطه با ایران یک نقش سرکویگرانه و انحصارگرایانه داشته و به نوعی یک هژمونی سیاسی و اقتصادی را در رابطه با ایران دنبال می کرده. شاید وقت بشود که صحبت کنیم، از گذشته ها روسیه چه نقش ویرانگری در ایران داشته؛ این نقش در دوره فعلی در چه جهتی حرکت می کند و ...

* به برخی از این نکات خواهم پرداخت، اما این پوشه را از صفحات اول اش باید بخوانیم. نکته ای که در طرح قبلی ام می تواند از اهمیت برخوردار باشد، این است که در دوره های مختلف توجیه ها و تئوری های مختلفی برای جهان گشایی های کشور روسیه ارائه و عرضه شده، که این تئوری های باعث اغتشاش فکری در بخش هایی از جهان شده، بطور مشخص در کشورهای پیرامونی. نظر شما را در این رابطه می شنوم.

- ببینید، چپ ایرانی سوسیالیسم را از روسیه فرا گرفت (که البته خودِ روسها تصویر دیگری از سوسیالیسم و چپ داشتنذ). حتا مترقی ترین چپهای ایرانی- چپهای رادیکال- از این قاعده مستثنی نبودند. یعنی آبشخور سیاسی- تئوریک اغلب آنها «کمینترن» یا «مارکسیسم-لنینیسم» ساختگی روسی بود. بخشی از همین نیروها در حال حاضر که به نوعی دوران حاکمیت نئوتزاریسم روسی به رهبری «پوتین» و باندهای مافیایی زوسی هست، آنچنان به شکلی مزمن دلباختۀ این نظام سیاسی شده اند، که آدم بی اختیار به یاد همین نیروها در پیش از دوران فروپاشی می افتد...

* پرسش من روی توجیه های سیاسی- تئوریک روسیه برای امر جهان گشایی در دوره های مختلف زمانی بود.

- دقبقاً! به هر حال در هر دوره تاریخی پدیده را باید در همان دروه تاریخی توضیح داد.

* به دلیل محدودیت زمان مصاحبه به روسیه بعد از فروپاشی «اردوگاه» نظری اجمالی می اندازم و یکی از تئوری های کلان در سیاست خارجی روسیه در امر کشورگشایی را مورد توجه قرار می دهم: «نظریه اوراسیا» و گردآورنده آن « الکساندر گلیویچ دوگین».

بهتر است برای شروع، با شخصیت اجتماعی، سیاسی «دوگین» از زبان شما آشنا شویم.

- «دوگین» در حال حاضر به عنوان مشاور «کرملین» نقش بسیار مهمی در سیاست خارجی روسیه دارد؛ بویژه در رابطه با ایران. این شخص در دوره اول زمامداری پوتین (حدود نه سال پیش) نقش مهمی به عهده می گیرد؛ به عنوان یک تئوریسن، استاد دانشگاه و فیلسوف. از او به عنوان واضع مکتب مدرن ژئوپلتیک روسی هم نام می برند. از آن دوره این شخص همه جا حضور دارد. به عقیده من این آدم شباهت های زیادی به «احمد فردید» دارد. امیدوارم مخاطبان جوان مصاحبه شما این فرد را بشناسند. این فرد پروفایل ویژه ای دارد و اگر اجازه بدهید راجع به او صحبت کوتاهی داشته باشیم...

* فکر نمی کنم، زمان محدود مصاحبه اجازه بدهد راجع به او پوشه ای را باز کنیم.

- فقط اشاره کنم، این آدم بی شباهت به «سیدحسین نصر» هم نیست. کسی که جد اش برمی گردد به «شیخ فضل الله نوری»؛ هم مشاور فرح پهلوی بود، هم رئیس دانشگاه و هم بنیانگزار فرقه «مریمیه». دوگین، چنین نقشی در روسیه دارد. او مبلّغ تز «اوراسیا» ست؛ این تز خطرناک پرچم ایدئولوژیک، سیاسی ای است که قرار است قطب نوتزاریسم را به رهبری کرملین ایجاد کند. البته این فرد تنها نیست ...

* بسیار خوب! در تعدادی از «مصاحبه» هایی که با «دوگین» انجام شده، او خودش را منتقد جدی جهانی سازی در روسیه معرفی کرده. درضمن فردی ست بسیار نزدیک به کلیسای ارتودوکس، و اتفاقاً از همین منظر (یعنی از منظر تحجر و سنت) با نقد مدرنیسم و پست مدرنیسم نظریه «اوراسیا» را تدوین کرده.

در معرفی «دوگین» این را هم اضافه کنم که او از سنت و فرهنگ «اسلاو» خود با افتخار یاد می کند و از این بابت به خودش می بالد.

ببینید، من خیال ندارم پدیده «دوگین» و نظریه «اوراسیا» را با تأسی از فرهنگ «ساده اندیشی» که در بخش هایی از جامعۀ ما نهادینه شده، ساده کنم. اما او با نمایندگی کردن سرمایه و ناسیونالیسم روس، و البته کلیسای ارتودوکس پدیده خطرناکی را نمایندگی می کند. شما چی فکر می کنی؟

- لپ کلام را خودتان اشاره کردی. ببینید، در سالهای دهه شصت میلادی، وقتی «چپ نو» بوجود آمد، «راست نو» هم بوجود آمد. تئوری «نظریه چهارم» حاصل همین تفکر و جهان بینی «راست نو» است، هر چند لباس مذهب هم بر آن نظریه پوشانده اند. کلیسای ارتودکس روسیه تزاری ( توجه داشته باشیم که روسها معتقدند که تز «روم سوم» آنجا بوده) پیش از انقلاب اکتبر تلاش زیادی کرده بود که روسیه را مرکز ارتودوکس جهانی کند. در این رابطه راست نو و «متفکران» آن، همانندی هایی بین سنت گرایی در اسلام، مسیحیت و یهودیت سنت گرا می بینند و هیچ ابایی هم ندارند که بگویند، باید بازگشت کنیم به دوهزار و پانصد سال پیش.

* برای درک این پدیده؛ «ناسیونالیسم روس و کلیسای متحجر ارتودوکس» ( منظورم از متحجر، مقایسه آن با دو کلیسای کاتولیک و پروتستان است) باید نظریه «اوراسیا» در جزئیات اش مورد توجه قرار دهیم. اما وقت مصاحبه محدود است. نظر فشردۀ شما را در پیوند با مبانی اصلی این نظریه می شنوم.

- این نظریه مطرح می کند که تا به حال سه تئوری بوده که هر سه آنها شکست خورده: اول، تئوری کاپیتالیسم است. این نظریه می گوید که لیبرالیسم و نئولیبرالیسم چیزی جز از هم گسیختگی، نهیلیسم، نیست گرایی و نیست اندیشی برای بشریت نداشته. تئوری شکست خورده دوم از نگاه واعظان تئوری «اوراسیا»، فاشیسم است. البته تئوری اوراسیا در مواردی به فاشیسم نزدیک می شود که اگر صلاح دانستید، راجع به آن اشاره ای می کنم. تئوری شکست خورده سوم به زعم حامیان اوراسیا، سوسیالیسم است.

دوگین معتقد است که ما نیاز به یک تئوری چهارم داریم. البته او می گوید، «تئوری چهارم» کامل نیست؛ من آن را باز کرده ام و دیگران باید آنرا کامل کنند. همانطور که گفتم، دوگین نظر بسیار مساعدی به مذاهب، بویژه اسلام شیعی دارد. او می گوید، نظریه پردازان همه مذاهب باید بیایند و این ظرف را پر و کامل کنند. او معتقد است که این ظرف هیچوقت تکمیل نمی شود، اما در عین حال می گوید: وجوه مشترک این ظرف باید مخالفت با لیبرالیسم باشد؛ علیه آزادی هایی باشد که انقلاب فرانسه و اصولاً مدرنیسم با خودش آورده. همانطور که گفتم، او می گوید بشریت بایستی برگردد به سنّت ها و بنیان های سنتی جوامع بشری در هزاران سال قبل. اینجاست که او پای مذاهب را به میان می کشد. به عقیده او اسلام و عرفان اسلامی یکی از منابع نزدیک به «تئوری اوراسیا» است.

* در یکی از شبه مصاحبه هایی که مؤسسه ای موسوم به «مرکز مطالعات ایران و اوراسیا» با الکساندر دوگین انجام داده، این فرد نظریه «اوراسیا» را اینگونه فرموله می کند. دوگین می گوید: اوراسیا یک فلسفۀ سیاسی است که سه سطح خارجی، داخلی و میانی دارد. اضافه می کند: در سطح خارجی، جهان چندقطبی است؛ بعنی چند مرکز تصمیم گیری دارد که یکی از آنها «اوراسیا» است.

او توضیح می دهد (به این نکته مهم در توجبه کشورگشایی روسیه توجه کنید) منظور از اوراسیا، فقط کشور روسیه نیست، بلکه کلیۀ کشورهای شوروی سابق را هم شامل می شود.

در توضیح سطح میانی می گوید: همگرایی ای باید باشد بین کشورهای شوروی سابق در ایجاد یک اتحاد فراملی.

دوگین می گوید: در سطح داخلی، اوراسیا ساختار سیاسی جامعه روسیه را تبیین می کند که بر اساس مدل و الگوی لیبرالی و ملی گرایی تعریف شده.

پرسش ام: این فرمول بندی برای توجیه سیاسی و نظری کشورگشایی ناسیونالیسم روس و کلیسای ارتودوکس باید کافی باشد؛ این طور نیست؟

- دقیقاً همین طور است. ببینید، مثلاً حضور نظامی و سیاسی روسیه در سوریه و ایران بسیار حائز اهمیت است. به عقیده من حتا «مهندسی انتخابات» در ایران؛ مهندسی و مدیریت سرکوب خیزش ها در ایران در سالهای اخیر نیز با کشور روسیه بوده. چون آنها معتقدند، خط قرمز روسیه با غرب، کشور ایران است. یعنی در صورت نزدیکی ایران به غرب، روسیه واکنش سختی نشان می دهد...

* این ادعای تان را مستند کنید.

- یکی از مفسرین و همراهان دوگین، فردی ست به اسم «صفر اف»، که این اواخر در «صدای آمریکا» بسیار دیده می شود. او که به فارسی روان صحبت می کند، می گوید: جهان، یک قطبی ست و ما خواهان تغییر این وضعیت به سود منافع روسیه هستیم. او می گوید: به همت پوتین و همراهان او فدراسیون ها دوباره در روسیه ساخته شده اند. هم او می گوید که ایران خط قرمز روسیه است و ...

* دوگین سفرهای زیادی به کشورهای مختلف از جمله ایران داشته و نهادهای مذهبی، سپاه و اطلاعاتی رژیم ایران رابطه ویژه ای با او دارند. تصور شما از این رابطه چی هست؟

- بله، او به کشورهای زیادی سفر کرده و در آن کشورها سخنرانی می کند. گاهی ماهی یکبار به ایران سفر می کند و در دانشگاه های سپاه پاسداران حضور پیدا می کند. نزدیکی دوگین با رژیم ایران به حدی ست که در سفر آخر احمدی نژاد به روسیه، او را در کنار احمدی نژاد می بینیم. به عقیده من روسیه اهداف سیاسی، نظامی بزرگی را در ایران دنبال می کنند و در این رابطه، دوگین صرفاً یک نظریه پرداز نیست و رل بسیار بزرگی در سیاست خارجی روسیه ایفا می کند.

- وقتی نزدیکی روسیه را به برخی از نظام های مذهبی- استبدادی (از جمله حکومت ایران) مورد توجه قرار می دهیم، و در عین حال وقتی کشمکش ها و مخالفت های این کشور را با اروپا و آمریکا از نظر می گذرانیم، بلافاصله «تئوری چهارم» دوگین برای من عمده می شود.

تئوری ای که مؤلف اش مدعی هست با نقد کمونیسم، لیبرالیسم و فاشیسم به راهکار چهارمی رسیده که همان نظریۀ اوراسیا است.

در رابطه با «تئوری چهارم» نظر خلاصه شما را می شنوم، با این توضیح که ترجمۀ فارسی این کتاب به سفارش «رایزن فرهنگی حکومت ایران» در مسکو بوده.

- البته نسخه انگلیسی آن پیش تر منتشر شده بود. اما در رابطه با پرسش تان از آغاز شروع می کنم. «اوراسیا» برگرفته از دو واژه «اروپا» و «آسیا» است. پروژه ای که قرار است کشورهای اروپایی؛ عمدتاً کشورهای جدا شدۀ شوروی سابق را زیر پرچم «روسیه بزرگ» به بخشی از آسیا متصل کند. اخیراً دوگین گفته است که ترکیه دارد از دست ما خارج می شود باید کاری در این باره کرد؛ ما باید بلوکی ایجاد کنیم که بیشترین کشورهای اروپایی را تحت رهبری کرملین به آسیا وصل کنیم؛ برای مقابله با نفوذ غرب. اظهارنظر او نشانۀ ساختن یک پرچم ایدئولوژیک است. خلاصه کنم: پروژۀ اوراسیا یک پروژه عمدتاً جهانی ی سرمایه داری است، منتهی در بلوکی که روسیه در مرکز آن قرار دارد. بنابراین حضور روسیه در ایران و سوریه از این زاویه است؛ حضوری که تا مرز مانورهای نظامی هم پیش می رود.

* دوگین در بخشی از کتاب «تئوری چهارم» مدعی می شود که تاریخ سیاسی و رویدادهای قرون اخیر جهان را باید با مواضعی جدید و خارج از جهان بینی ها و ایدئولوژی های قدیمی (منظورش کمونیسم، لیبرالیسم و فاشیسم است) مورد توجه و تجدیدنظر قرار داد.

با این حال خود او در تعریف و توضیح سطح داخلی نظریه اوراسیا، ساختار سیاسی روسیه را بر اساس مدل لیبرالی و ملی گرایی تعریف و تببین می کند. برای این تناقض چه پاسخی می توان پیدا کرد؟

- در ناسیونالیسم نزدیک به فاشیسم در اوراسیا تردید ندارم، اما...

* چرا فاشیسم؟

- چون در اوراسیا موجودیت تمام ملیت های دیگر نفی می شود. به زبانی، اوراسیا قطبی ست در برابر سرکوب و نابود کردن قطب دیگر. ولی در رابطه با لیبرالیسم مورد سوأل تان، تا جایی که من می دانم، دوگین فقط یکبار به این مفهوم اشاره می کند. او لیبرالیسم را محکوم می کند...

* تا آنجا که به «ریسرچ» من برمی گردد، ظاهراً دوگین را جمعی مورد پرسش قرار می دهند و او در پاسخ به یکی از پرسش ها بر مدل لیبرالی جامعه روسیه صحه می گذارد.

با اینکه وقت این مصاحبه محدود است، اما باید این پوشه مهم را در این مصاحبه باز کنم. چون می خواهم با فاصله گرفتن از مباحث تئوریک، موضوع مصاحبه را عینی و اجتماعی کنم.: رابطه روسیه با رژیم اسلامی ایران. پیش از آنکه نقل قولی از «دوگین» را در پیوند با این موضوع عنوان کنم، نظر خلاصه تان را در این باره می شنوم.

- روسیه منافع بسیار مهمی در ایران دارد. نمونه اش بازار سلاح در ایران است. مثال ساده آن، کلاشینکوفی که دست هر سرکوبگر بسیجی است تا موشک های پیشرفتۀ زمین به زمین و زمین به هوا. و یا مرکز اتمی بوشهر و کلاً پروژه اتمی رژیم ایران، که زیر نظر روسیه اداره می شود.

موضوع دیگر، سهم ایران از دریای خزر است که آن طور که گفته می شود، روی سهم یازده درصدی ایران هم تردیدهای بسیاری است، در صورتی که این سهم در دوران «سوسیالیسم واقعاً موجود» حداقل پنجاه درصد بود.

به هر حال از آنجا که ج . اسلامی پشتوانه ای در جهان و مشروعیتی در داخل ندارد، عمیقاً به حمایت و پشتیبانی روسیه احتیاج دارد که هزینه این «حمایت» بسیار بسیار بالا است. این حمایت شامل حضور مستشاران و کارشناسان نظامی روسیه در ایران است تا مسافرتهای مستمر افرادی نظیر «دوگین» و تیم همراه او به ایران، و پیاده کردن طرح هایی که در پروژه اوراسیا قرار دارند. به هر حال، روسیه منافع استراتژیک بلند مدتی در ایران دارد که اگر مایل بودید، می توانیم ابعاد آن را باز کنیم.

* در شبه مصاحبه ای که نهاد موسوم به «مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا» با الکساندر دوگین انجام داده، نظر او را در رابطه با جایگاه رژیم اسلامی ایران در پیوند با نظریه اوراسیا سوأل می کنند. دوگین پاسخ می دهد: «در تئوری اوراسیا، ایران نقش بسیار کلیدی ای دارد». در ادامه او به منافع استراتژیکی ایران و روسیه اشاره می کند و می گوید: «این روند فقط از راه اتحاد استرتژیک بین دو کشور ایران و زوسیه محقق می شود».

پرسش ام: کدام منافع استراتژیک؟ این «اتحاد استراتژیک» منافع چه کشوری را نأمین می کند؟

- مسلم است که منافع حاکمان روسیه را [تأمین می کند]؛ منافع سرمایه داران حاکم بر روسیه را که قدرت سیاسی، اقتصادی دست شان است. یعنی کنترل نفت و گاز و سلاح در دست آنهاست.

اما رژیم ایران به حمایت روسیه نیاز دارد. بعد از سرکوب خیزش سال 88، اولین جایی که احمدی نژاد دعوت می شود تا به او مشروعیت جهانی بدهند، روسیه است.

ببینید، وقتی دوگین با بزرگترین «آیت الله» های ایران ملاقات می کند؛ مثل «نوری همدانی»...

* مثل «مرعشی».

- مرعشی، دقیقاً! یا مهمتر از همه «فاضل لنکرانی» (که البته چند سال پیش مُرد)؛ کسی که فتوای قتل های موسوم به قتل های زنجیره ای را می داد... دوگین، ملاقاتهایی با مصباح یزدی و محقق داماد داشته. او دیدارهایی با «فیلسوف» هایی مثل اعوانی، ابراهیمی، مهدی سنایی، دینانی – که از شاگردان فردید هستند- داشته. دینانی، نماینده مجلس است؛ از کادرهای امنیتی، که داماد ابراهیم یونسی است. او حتا دیدارهایی با فرماندهان سپاه و بسیج داشته. با حسین الله کرم، حسن عباسی، مشایی، شمقدری و دیگران ملاقات کرده. بنابراین می بینیم که دیدارهای دوگین لایه های مختلف حکومتی را دربرمی گیرد...

* ادبیات طیفی از کسانی که نام بردید، ضمن نزدیکی به هم، شباهت هایی به ادبیان سیاسی دوگین دارد.

- دقیقاً همین طور است. کلماتی که اینها بکار می برند، کلماتی ست که دوگین به آنها آموزش داده. مثلاً سیدحسن عباسی می گوید: مکتب دکترینال را من در ایران به پیش می برم!

* گفتگو را به عمق ببریم. در پیوند با پروژه اوراسیا، رابطه روسیه با رژیم ایران، صرفاً از منظر منافع استراتژیک روسیه در حوزه جغرافیایی ایران قابل تبیین نباید باشد. «جنبش» ها و نظام های اسلامی در پروژه اوراسیا جایگاه استراتژیکی دارند. باید بدانید که دوگین روی «عرفان اسلامی» تأکید زیادی داشته. آیا در این نگاه کلان نیست که طیفی از مسئولان اطلاعاتی و سپاه پاسداران دوره هایی را در دانشگاه های روسیه گذرانده اند؟

- همین طور است که می گویید. وقتی نوری همدانی سفری به روسیه در سال گذشته داشت، حتا از جمهوری های دوردست روسیه هم پروازهای مخصوصی برای دیدار با او گذاشته شده بود. توجه داشته باشید، تا این تاریخ بیش از سه هزار مسجد در روسیه ساخته شده که یکی از فعالیتهای این مساجد، تربیت «امام جمعه» است.

به ایران برگردیم، در رابطه با پروژه اوراسیا تا سال گذشته نزدیک به شصت کنگره در ایران برگزار شده؛ و این غیر از نشست ها و سخنرانی های خصوصی در این رابطه بوده. اوراسیا، مؤسسه ای در ایران دارد که زیر نظر مهدی سنایی و نزدیک به پنجاه نفر اداره می شود. البته لابی های اوراسیا در ایران بسیار هستند و همانطور که گفتید، لایه های مختلف حاکمیت را در برمی گیرد.

جمع بندی کنم خودم را، به عقیده من اوراسیا، پروژه ای مختص بخشی از سرمایه داری روسیه نیست. یک پروژه کلان است که درنظر دارد، نئوتزاریسم را به عنوان یک بلوک بر بخشی از آسیا و اروپا حاکم کند.

* وقت مصاحبه با اینکه تمام شده، اما می خواهم این پوشه را هم باز کنم، با این توضیح کوتاه: رژیم ایران، رژیم جناح باندها است. یکی از باندهایی که خواهان نزدیکی به غرب؛ به طور مشخص خواهان نزدیکی به آمریکا است، طیف موسوم به «اصلاح طلب» است. نزدیکی به غرب برای این طیف، تنها راه حفظ نظام اسلامی ایران است.

پرسش ام: آیا جناح- باندهایی که به روسیه متمایل است و در بخش هایی اجرایی، امنیتی، نظامی، سپاه حضور فعال دارند و منافع خودشان را در نزدیکی به روسیه می بینند، در مقابل پیشروی جناح- باند پروغرب ساکت می نشیند، یا دست به عکس العمل هایی خواهد زد؟

- به نظر من برای باند حامی روسیه و پروژه اوراسیا؛ یعنی سران سپاه و امنیتی ها، چون مسئلۀ مرگ و زندگی است، حتماً ساکت نخواهند نشست.

اجازه بدهید این را بگویم که به عقیده من نگاه شما، نگاهی حقیقت جویانه و دقیق است و از این مسئله به دور است. اما حسن روحانی و ظریف پروغرب نیستند و اینها آمده اند تا با خریدن زمان، به اهداف شان برسند. گذر از بحران اقتصادی، به پیش بردن برنامه هسته ای، از بین بردن تحریم ها، از جمله اهدافی ست که این تیم امنیتی آنرا دنبال می کند.

* با نکته تان موافق ام. اما باندهایی در حکومت اسلامی هستند که از زمان تأسیس این حکومت برای نزدیکی با غرب تلاش کرده اند. این باند بقای خودش و بقای نظام را در نزدیکی با غرب می بیند.

پرسش ام را دوباره تکرار می کنم: روسیه و کارگزاران پروژه اوراسیا در رابطه نزدیکی احتمالی رژیم ایران به غرب چه واکنشی نشان خواهند داد؟ آیا آنها از «متحد استراتژیک» خودشان به سادگی خواهند گذشت؟

- به هیچ وجه! اتفاقاً «صفر اف» در صدای آمریکا به طور علنی اعلام کرد که روسیه، به هیچ وجه اجازه نخواهد داد که ایران، به عنوان یک مرکز مهم حیاتی برای روسیه، شرایط مشابه رژیم پهلوی را در رابطه با نزدیکی با غرب داشته باشد. به این دلیل که کلیت پروژه اوراسیا زیر سوأل می رود؛ اصولاً موجودیت روسیه زیر سوأل می رود.

بنابراین در پاسخ به پرسش تان: بله، روسیه با تاکتیک های مختلف کارشکنی خواهد کرد. البته همان طور که می دانید، جریان مذاکره کنندۀ فعلی با غرب، به هیچوجه یک جریان پروغرب نیست و خیال روسیه از این بابت راحت است...

* ولی باندهایی در حکومت اسلامی ایران هست که خواهان نزدیکی به غرب هستند و بخشی از نمایندگان فکری آنها در طیفی از رسانه های پرمخاطب در خارج کشور حضور فعال دارند. و این پدیده واقعی ست.

- دقیقاً این طور است. به عقیده من روسیه به هر شکلی؛ حتا به هر جنایتی دست خواهد زد تا جلو نزدیکی رژیم ایران به غرب را بگیرد. خوب می دانید که پروژه اوراسیا طرفداران پر و پا قرصی در نهادهای نظامی و امنیتی ایران دارد و به نظر من اگر ایجاب کند، روسیه از این امکانات نیز استفاده خواهد کرد. البته فراموش نکنیم که رژیم ایران هم به حمایت روسیه نیاز حیاتی دارد. به نظر من غرب به زودی نمی تواند جایگاه خودش را مثل رژیم گذشته در ایران تحکیم کند. این مسئله سالها طول می کشد. اما روسیه در این فاصله فرصت دارد که منافع خودش را در ایران و در منطقه پیش ببرد. که من حتم دارم این کار را خواهد کرد.

* بله، من هم فکر می کنم که روسیه، «متحد استراتژیک» خودش را به سادگی از دست نخواهد داد.

«سیروس بهنام» از شرکت تان در این گفتگو یکبار دیگر تشکر می کنم.

- سپاسگزارم از جمع بندی خوب تان؛ و از دعوتی که از من کردید.

*    *    *

تاریخ انجام مصاحبه: 26 سپتامبر 2013

تاریخ انتشار مصاحبه: 16 اکتبر 2013

منبع:پژواک ایران


*اوراسیا؛امپراطوری روسیه و حکومت اسلامی ایران گفتگو با «سیروس بهنام»  [2013 Oct] 
*انتقاد به «خود» مان نیز!؟ گفتگو با کریم قصیم  [2013 Sep] 
* به گفته ها و نوشته ها شک کنیم!  [2013 Jul] 
*استبداد سیاسی؛ فرهنگ استبدادی، انسان استبدادزده گفتگو با ناصر مهاجر (مستبد و دیکتاتور چگونه ساخته می شود) [2013 Jun] 
*کشتار زندانیان سیاسی در سال 67؛ جنایت علیه بشریت- گفتگو با رضا بنائی (در حاشیه کمپین «قتل عام 1۹88») [2013 Jun] 
*رأی «مردم»، ارادۀ «آقا» و نگاه «ما» (در حاشیه «انتخابات» ریاست جمهوری در ایران) [2013 May] 
*جبهه واحد«چپ جهانی» و اسلامگرایان ارتجاعی، گفتگو با مازیار رازی  [2013 May] 
*«تعهد» یا «تخصص»؟- در حاشیه همایش دو روزه لندن- گفتگو با حسن زادگان  [2013 Apr] 
*انقلاب 1357؛ استقرار حاکمیت مذهبی، نقش نیروهای سیاسی- گفتگو با بهروز پرتو  [2013 Apr] 
*بحران هویت- گفتگو با تقی روزبه  [2013 Mar] 
*چرا «تاریخ» در ایران به اشکال تراژیک تکرار می شود؟ گفتگو با کوروش عرفانی [2013 Feb] 
*موقعیت چپ ایران در خارج کشور (2) / گفتگو با عباس (رضا) منصوران  [2013 Feb] 
*موقعیت «چپ» در ایران و در خارج کشور(1) /گفتگو با عباس (رضا) منصوران  [2013 Jan] 
*انشعاب و جدایی؛ واقعیتی اجتناب ناپذیر یا عارضه ای فرهنگی / گفت‌وگو با فاتح شیخ   [2013 Jan] 
*بهارانه با اظهارنظرهایی از حنیف حیدرنژاد، سعید افشار [2012 Dec] 
*مصاحبه های سایت «گفت و گو» و رسانه‌های ایرانی و در حاشیه؛ گفتگو با سیامک ستوده [2012 Dec] 
*بن بست«تلاش های ایرانیان» برای اتحاد؟! (در حاشیه نشست پراگ) گفتگو با حسین باقرزاده  [2012 Dec] 
*اتهام زنی؛ هم تاکتیک، هم استراتژی (در حاشیه ایران تریبونال)- گفتگو با یاسمین میظر  [2012 Nov] 
*ایران تریبونال؛ دادگاه دوم گفتگو با ایرج مصداقی  [2012 Oct] 
*لیبی، سوریه... ایران (۲)/ گفتگو با مصطفی صابر   [2012 Sep] 
*لیبی، سوریه... ایران؟/ گفتگو با سیاوش دانشور  [2012 Aug] 
*مقوله «نقد» در جامعه تبعیدی ایرانی؛ گفتگو با مسعود افتخاری  [2012 Jul] 
*(آرزو می کنم، ای کاش برادرهایم برمی گشتند) گفتگو با رویا رضائی جهرمی  [2012 Jul] 
*ایران تریبونال؛ امیدها و ابهام ها گفتگو با اردوان زیبرم  [2012 Jul] 
*رسانه های همگانی ایرانی در خارج کشور؛ گفتگو با رضا مرزبان  [2012 Jun] 
*مستند کردن؛ برّنده ترین سلاح گفتگو با ناصر مهاجر  [2012 Jun] 
*کارگران ایران و حکومت اسلامی؛ گفتگو با مهدی کوهستانی   [2012 May] 
*سه زن، گفتگو با سه زن پناهنده ایرانی  [2012 Apr] 
*بهارانه؛ تأملی بر «بحران رابطه» در جامعه تبعیدی ایرانی  گفتگو با مسعود افتخاری [2012 Mar] 
* صرّاف های غیرمجاز ایرانی در بریتانیا   [2012 Mar] 
*اتحاد و همکاری؛ ‌چگونه و با کدام نیروها؟ گفتگو با تقی روزبه  [2012 Mar] 
*پوشه های خاک خورده(۵) مافیای سیگار و تنباکو  [2012 Feb] 
*«چپ ضد امپریالیسم» ایرانی؛ گفتگو با مسعود نقره کار  [2012 Feb] 
*حمله نظامی به ایران؛ توهم یا واقعیت؛ گفتگو با حسین باقرزاده  [2012 Feb] 
*پوشه های خاک خورده(۳)  تلّی از خاکستر- بیلان عملکرد فعالان سیاسی و اجتماعی [2012 Jan] 
*پوشه های خاک خورده(۲) پخش مواد مخدر در بریتانیا- ردّ پای رژیم ایران [2012 Jan] 
*پوشه های خاک خورده(۱) کالای تن- ویزای سفر به ایران [2012 Jan] 
*زندان بود؛ جهنم بود بخدا ، ازدواج برای گرفتن اقامت  [2011 Sep] 
*گفتکو با کوروش عرفانی، فکت، اطلاع رسانی، شفاف سازی...(بخش دوم)  [2011 Sep] 
*فکت، اطلاع رسانی، شفاف سازی؛ غلبه بر استبداد- گفتگو با کوروش عرفانی  [2011 Sep] 
*حکومت استبدادی، انسان جامعه استبدادی، گفتگو با کوروش عرفانی  [2011 Aug] 
*چرا حکومت اسلامی در ایران(۳) گفتگو با «زهره» و «آتوسا»  [2011 Aug] 
*چرا حکومت اسلامی در ایران(۲) گفتگو با مهدی فتاپور  [2011 Jul] 
*چرا حکومت اسلامی در ایران؟ گفتگو با علی دروازه غاری  [2011 Jul] 
*رخنه، نفوذ، جاسوسی (۲) گفتگو با محمود خادمی  [2011 Jul] 
*رخنه، نفوذ، جاسوسی گفتگو با حیدر جهانگیری  [2011 Jun] 
*... و چه نباید می کردیم- گفت و گو با ایوب رحمانی  [2011 Jun] 
*پناهجویان و پناهندگان ایرانی(بخش آخر) گفتگو با محمد هُشی(وکیل امور پناهندگی)  [2011 May] 
*پناهجویان و پناهندگان ایرانی (۲) سه گفتگوی کوتاه شده  [2011 May] 
*پناهجویان و پناهندگان ایرانی(۱)، گفتگو با سعید آرمان  [2011 May] 
*حقوق بشر، گفتگو با احمد باطبی  [2011 May] 
*سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟ گفت‌وگو با کوروش عرفانی  [2011 Mar] 
*سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟ گفتگو با عباس منصوران  [2011 Mar] 
*سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟، «پنج گفتگوی کوتاه شده»   [2011 Feb] 
*سرنگونی حکومت اسلامی... چگونه؟ گفتگو با رحمان حسین زاده  [2011 Feb] 
*سرنگونی... چگونه؟، گفتگو با اسماعیل نوری علا  [2011 Jan] 
*ما و دوگانگی‌های رفتاری‌مان گفتگو با مسعود افتخاری  [2010 Dec] 
*ترور، بمبگذاری، عملیات انتحاری گفتگو با کوروش عرفانی  [2010 Dec] 
*اغتشاش رسانه‌ای گفتگو با ناصر کاخساز  [2010 Nov] 
*کاسه ها زیر نیم کاسه است گفتگو با م . ایل بیگی  [2010 Nov] 
*حکومت اسلامی، امپریالیسم، چپ جهانی و مارکسیستها, گفتگو با حسن حسام  [2010 Oct] 
*تحرکات عوامل رژیم اسلامی در خارج (۳) انتشار چهار گفتگوی کوتاه [2010 Sep] 
*تحرکات عوامل اطلاعاتی رژیم اسلامی در خارج (۲)  تجربه هایی از: رضا منصوران، حیدر جهانگیری، رضا درویش [2010 Sep] 
*تحرکات عوامل اطلاعاتی رژیم اسلامی در خارج کشور- گفتگو با حمید نوذری  [2010 Aug] 
*عملیات انتحاری، گفتگو با کوروش طاهری  [2010 Aug] 
*هوشیار باشیم؛ مرداد و شهریور ماه نزدیک است(۲)، گفتگو با مینا انتظاری  [2010 Jul] 
*سیاستمداران خطاکار، فرصت طلب، فاسد، گفتگو با مسعود افتخاری  [2010 Jun] 
*کارگر؛ طبقه کارگر و خیزشهای اخیر در ایران، گفتگو با ایوب رحمانی  [2010 May] 
*تریبیونال بین المللی : گفتگو با لیلا قلعه بانی  [2010 May] 
*سرکوب شان کنید! گفتگو با حمید تقوایی  [2010 Apr] 
*ما گوش شنوا نداشتیم، گفتگو با الهه پناهی  [2010 Apr] 
*خودکشی...، گفتگو با علی فرمانده  [2010 Apr] 
*تو مثل«ما» مباش!، گفتگو با کوروش عرفانی  [2010 Mar] 
*«تحلیل» تان چیست؟!، گفتگو با ایرج مصداقی  [2010 Mar] 
*شما را چه می‌شود؟ گفتگو با فرهنگ قاسمی  [2010 Feb] 
*چه چیزی را نمی دانستیم؟  با اظهار نظرهایی از: مهدی اصلانی، علی فرمانده، بیژن نیابتی، ی صفایی [2010 Feb] 
*۲۲ بهمن و پاره ای حرفهای دیگر; گفتگو با البرز فتحی  [2010 Feb] 
*بیست و دوم بهمن امسال گفتگو با محمد امینی  [2010 Feb] 
*تروریست؟! گفتگو با کوروش مدرسی   [2010 Jan] 
*چرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است(۴) گفتگو با مسعود نقره کار  [2010 Jan] 
*چرا«جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است؟(۳), گفتگو با رضا منصوران  [2009 Dec] 
*چرا «جمهوری» اسلامی سی سال در قدرت است(۲), گفتگو با علی اشرافی  [2009 Dec] 
*چرا«جمهوری» اسلامی ایران سی سال در قدرت است؟ گفتگو با رامین کامران  [2009 Nov] 
*سایه های همراه، (به بهانه انتشار سایه های همراه) گفتگو با حسن فخّاری  [2009 Oct] 
*آغاز شکنجه در زندانهای رژیم اسلامی، گفتگو با حمید اشتری و ایرج مصداقی  [2009 Sep] 
*گردهمایی هانوفر, گفتگو با مژده ارسی  [2009 Sep] 
*گپ و گفت دو همکار, گفتگو با سعید افشار (رادیو همبستگی)  [2009 Sep] 
*«سخنرانی» نکن... با من حرف بزن  [2009 Aug] 
*«انتخابات»، مردم...(۷) (حلقه مفقوده) گفتگو با«سودابه» و «حسن زنده دل»  [2009 Aug] 
*«انتخابات»، مردم...(۶),(فاز سوم کودتا، اعتراف گیری), گفتگو با سودابه اردوان  [2009 Aug] 
*«انتخابات»، مردم...(۵) گفتگو با تقی روزبه  [2009 Jul] 
*«انتخابات»، مردم...(۴); گفتگو با رضا سمیعی(حرکت سبزها)  [2009 Jul] 
*«انتخابات»، مردم...(۳) گفتگو با سیاوش عبقری  [2009 Jul] 
*«انتخابات»، مردم...(۲) گفتگو با حسین باقرزاده  [2009 Jun] 
*«انتخابات»، مردم... / گفت‌وگو با حسین باقرزاده (۲)  گفتگو با حسین باقرزاده [2009 Jun] 
*«انتخابات»، مردم...؟! گفتگو با فاتح شیخ  و نظرخواهی از زنان پناهجوی ایرانی [2009 Jun] 
*پناهجويان موج سوم، گفتگو با علی شیرازی (مدیر داخلی کانون ایرانیان لندن)  [2009 May] 
*رسانه؛ به همراه اظهارنظر رسانه های«انتگراسیون»، «پژواک ایران»، «سینمای آزاد»، «ایران تریبون»، «شورای کار»  [2009 Apr] 
*گردهمایی هانوفر...؛ گفتگو با محمود خلیلی  [2009 Apr] 
*سی سال گذشت; گفت‌وگو با یاسمین میظر  [2009 Mar] 
*مسیح پاسخ همه چیز را داده! گفت‌وگو با«مریم»  [2009 Mar] 
*«کانون روزنامه‌نگاران و نویسندگان برای آزادی»؛گفت‌و گو با بهروز سورن  [2009 Feb] 
*تخریب مزار جانباختگان...حکایت«ما»و دیگران; گفت‌وگو با ناصر مهاجر  [2009 Feb] 
*همسران جان‌باختگان...گفت‌وگو با گلرخ جهانگیری  [2009 Jan] 
*من کماکان «گفت‌وگو» میکنم! (و کانون ۶۷ را زیر نظر دارم) [2009 Jan] 
*مراسم لندن، موج سوم گردهمایی‌ها، گفتگو با منیره برادران  [2008 Dec] 
*سرنوشت نیروهای سازمان مجاهدین خلق در عراق گفتگو با بیژن نیابتی [2008 Sep] 
*سرنوشت نیروهای سازمان مجاهدین خلق در عراق گفتگو با بیژن نیابتی  [2008 Sep] 
*اگر می‌ماندم، قصاص می‌شدم گفتگو با زنی آواره  [2008 Sep] 
*صدای من هم شکست  گفتگو با «مهناز»؛ از زندانیان واحد مسکونی  [2008 Aug] 
*بازخوانی و دادخواهی؛ امید یا آرزو  گفتگو با شکوفه‌ منتظری [2008 Jul] 
*«مادران خاوران»; گزینه‌ای سیاسی یا انتخابی حقوق بشری گفتگو با ناصر مهاجر [2008 Jul] 
*«شب از ستارگان روشن است» گفتگو با شهرزاد اَرشدی و مهرداد [2008 Jun] 
*به بهانۀ قمر... گفتگو با گیسو شاکری [2008 Jun] 
*دوزخ روی زمین- گفتگوی مجید خوشدل با ایرج مصداقی  [2008 Jun] 
*سردبیری، سانسور، سرطان... و حرفهای دیگر  گفتگو با ستار لقایی  [2008 Apr] 
*سردبیری، سانسور، سرطان... و حرفهای دیگر  گفتگو با ستار لقایی [2008 Apr] 
*بهارانه؛ پرسش‌هایی «خود»مانی با پروانه سلطانی و بهرام رحمانی  [2008 Mar] 
*«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله (3)  گفتگو با حسن فخاری [2008 Feb] 
*ایرانیان لندن، پشتیبان دانشجویان دربند با اظهار نظرهایی از: جمال کمانگر، علی دماوندی، حسن زنده دل یدالله خسروشاهی، ایوب رحمانی [2008 Feb] 
*«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله (2)  [2008 Feb] 
*«فتانت»، فتنه‌ای سی و چند ساله  گفتگو با رضا (عباس) منصوران [2008 Jan] 
*کدام «دستها از مردم ایران کوتاه»؟ گفتگو با تراب ثالث [2008 Jan] 
*میکونوس گفتگو با جمشید گلمکانی (تهیه کننده و کارگردان فیلم)* [2007 Dec] 
*«انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» در ایران اسلامی!؟ گفتگو با بیژن مهر (جبهه‌ی ملّی ایران ـ امریکا) [2007 Dec] 
*چه خبر از کردستان؟ گفتگو با رحمت فاتحی [2007 Nov]