«خط دفاعی حکومت اسلامی، در برابر پیروزی جنبش دادخواهی»
موسی حاتمیان
جنبش دادخواهی مردم میهنمان، که با دستگیری حمید نوری توسط ایرج مصداقی و دوستانش، به یک مدار کیفی صعود کرد، و توانست پس از چهار دهه شکست و قربانی بسیار، دادخواهی مردم ایران را در جهان به ثبت برساند، و جا دارد که با شروع بازجویی از حمید نوری، تبریکات صمیمانه ی خود را به ایرج مصداقی عزیز که با «طرح پیچیده ی چند وجهی» حمید نوری را به دام انداخت، ابراز کنیم، و بر خلاف ساز همنوای تمامی حاشیه سازان، مغرضان و اضداد جنبش دادخواهی، که همگی با رذالت پیشگی، لباس وکالت و مقاومت و ...پوشیده و مدعی بودند، کسی نمی تواند عباسی و نوری را احراز هویت کند، یا این پرونده عنقریب شکست خواهد خورد، نوری آزاد خواهد شد، و ایرج مصداقی و دوستانش به زندان خواهند رفت...، اما در اولین روز شروع دفاعیه و بازجویی، نه تنها عباسی، هویت نوری خود و ...را انکار نکرد، بلکه مقامات سفارت دولت قتل عام نیز با علم و کتل اسلامی به دادگاه آمدند...«دیدید که باز هم بور شدید!»، و همانطور که از دو سال پیش ایرج مصداقی در پاسخ به تمام مغرضان و مدعیان، و حتی دوستان نگران، به روشنی می دید و می گفت، نگران نباشید، شب دراز است و قلندر بیدار!، این پیش بینی های درست ایشان در اولین روز بازجویی نوری، به روشنی اثبات گردیدند….
پس از شروع محاکمه ی حمید نوری در دهم آگوست، دادگاه استکهلم همچون دو سال گذشته، شاهد رویدادهای بسیاری بوده است، که توسط کارشناسان و تحلیلگران حقوقی، سیاسی، اجتماعی، ایرانی و سوئدی و... مورد واکاوی و نقد بسیاری قرار گرفته است، و بایسته است که باز هم بیشتر به این مهم پرداخته شود، تا برای همگان روشن گردد که چرا دادگاه نوری یک محاکمه و دادگاه تاریخی می باشد.
واقعیت حاشیه سازان، دروغ پردازان و امداد رسانان به حمید نوری و وکلایش، که هیچ برهان و توجیهی جز همدستی و ایستادن در صف حکومت اسلامی قتل عام کنندگان، در برابر مادران کردستان، خاوران، آبان، مسافران آسمان، خوزستان، و همین کشاورزان مورد حمله ی نیروهای امنیتی در اصفهان ...و همچنین بر علیه ایرج مصداقی و خانواده های قتل عام شدگان نداشته و ندارد، اکنون و بخصوص پس از انفجار گندگاو چاله دهانی آتشفشان خشم کوه تپاله ی اندیشه اسلامی رهبری عقیدتی، که پس از یک هفته درد بی آیندگی و نازایی، تنها موش زایید، و آنرا در تنها کانال اینترنت آزاد اخبار نیم ساعتی سیمای آزادی بردگان در جزیره شیطان، شادباش پیروزی و تهنیت گفتند، تنها یادآور حکایت عبید زاکانی بود که
ای خردمند عاقل ودانا
قصهٔ موش و گربه برخوانا
ناگهان موشکی ز دیواری
جست بر خم می خروشانا
سر به خم برنهاد و می نوشید
مست شد همچو «شیر همیشه بیدار» غرانا
گفت کو گربه ی اضداد تا سرش بکنم
پوستش پر کنم ز کاهانا...اما پس از چند روز که باد فیل هوا شده در آلبانی فرو نشست، در روز اول دفاعیات نوری جنایتکار، وابستگان این جریان در دادگاه و به فرموده، نزد وکیل ایرج مصداقی آمده و درخواست داشتند که چرا در دفاع از سازمان ما، به نوری اعتراض نمی کنید...، که بازادامه ی همان حکایت عبید است
عفو کن بر من این گناهانا
مست بودم اگر گهی خوردم
گه فراوان خورند مستانا…
در باره ی اظهارات نوری، و نمایش شخصیت یک شکنجه گر آخوندی، در هییت نماینده ی حکومتی که از آغاز تاکنون با قتل عام مدرسه رفاه، کردستان، خوزستان، شصت تا شصت و هفت در تهران و سراسر ایران، تا آبان، قتل عام مسافران در آسمان، و مجدداً تشنگان خوزستان و قتل عام دسته جمعی با کرونا، اندیشه و راهکاری جز کشتار برای حل بحرانها و حفظ قدرت نداشته اند، و اکنون نیز در دادگاه استکهلم، با لودگی بازجو- آخوندی سعی دارد «عاشقانههای یک جلاد» در وقاحت بی انتهای آخوندی، «به زندانیانی که از بازجویی بازمیگشتند میگفتم عزیز دلم، خوش اومدی، قربونت برم، برو تو اتاقت!...» را در دادگاه استکهلم به نمایش بگذارد، و با روضه خوانی و تلاش برای تغییر تاریخ شفاهی چهار دهه ی اخیر و حتی پیش از آن، که هنر آخوندها و تربیت شدگان این اندیشه شیادی اسلامی در تمامی خوانش های ارتجاعی، نواندیش و نوین بوده و هست، در اتاق کلاپ هاوس دادخواهی، از زوایای مختلف توسط کارشناسان حقوقی و سیاسی و...مانند شهلا شفیق، حنیف حیدرنژاد و... پرداخته شده، و حمید نوری نیز با همان هوشیاری از هم گسیخته در دو سال گذشته، تلاش کرده که با لو دادن مردگان جانیان، گوشی را به رییسی و جنایتکاران زنده بدهد، که اگر از من حمایت نکنید، معلوم نیست در آینده مانند احمدینژاد بگم یا نگم!...
و در دومین روز از دفاعیه متهم، باز هم نوری در اجرای یک کمدی تنفر انگیز تلاش کرد در شخصیت ارشمیدس حکومت قتل عام ظاهر شود، و هر بار از حمام و تشت خون قربانیان بیرون پریده و فریاد بزند، یافتم، یافتم، که تمام روایات شاهدان قتل عام غیرواقعی، و بر اساس کتاب های ایرج مصداقی و خاطرات منتظری بر علیه من و نظام مقدس بیان شده است...و با آشفته گویی و روده درازی و همسان دیدن دادگاه استکهلم و بیدادگاه های حکومت اسلامی، مستمرا از قاضی سوئدی در کنار اژه ای گوشخوار و حداد و مقیسه و دیگر آدمخواران حکومت اسلامی تمجید و تشکر کند، و به مقامات دادگاه استکهلم آموزش حقوقی بدهد، که شما می توانید از دولت آیت الله قتل عام استعلام بگیرید که آیا این شاهدان اصلا در زندان بوده اند؟!.
با نگاهی به وقایع اتفاقیه ی اخیر جنبش دادخواهی مردم میهنمان، درک بهتری از اتصال و امتداد غیرقابل انکار دادخواهی از استکهلم تا سرتاسر میهنمان خواهیم داشت.
نرگس محمدی در هفته گذشته، بطور وحشیانه ای در مراسم یادبود یکی از قتل عام شدگان آبان(ابراهیم کتابدار) مجدداً دستگیر و با ضرب و شتم به زندان منتقل گردید، و تقریباً همزمان با دستگیری مجدد ایشان، ظهر ۱۶ نوامبر رضا خندان همسر نسرین ستوده در توییتر اطلاع رسانی کرد، که در حمله به بند ۸ زندان قرچک، سهیلا حجاب را نیز مورد ضرب و شتم شدید قرار داده و سپس به زندان سنندج منتقل کرده اند... خبرهای بعدی از همبندی او حاکی از این بود که صورت و بدن سهیلا کبود شده و مهره های گردن او نیز آسیب دیده و در همان حال وی را منتقل کرده اند….
نمایش دیگری از حکومت اسلامی قتلعام، بعنوان دادگاه رسیدگی به متهمان شلیک به هواپیمای مسافربری در روز یکشنبه ۳۰ آبان، آنهم در ابتداء با یک قاضی که مدعی بود، بله با موشک زدیم و خوب کردیم که زدیم، و با چند متهمی که به آنها گفته شده صورتشان را برنگردانند تا شناسایی نشوند!، و گسیل نیروهای امنیتی در مقابل مقر دادگاه، برای آمادگی سرکوب خانواده های قتل عام شدگان در آسمان و... همگی تفاوت از زمین تا آسمان دادخواهی مورد نظر ما در یک دادگاه دمکراتیک نظیر دادگاه نوری در استکهلم، با بیدادگاه های حکومت اسلامی را نشان می دهد، که در آن خامنهای، رییسی، شیخ مقیسه و مفتی و محتسب همه تزویر می کنند، و بقول تنگسیر «آخه این چه شهریه؟… حاکمش دزده! وکیلش دزده! سیدش دزده! پَ مو حقمُ از کی بگیرُم؟» و واقعاً این خانواده های دادخواه و داغدار حقشان را از چه کسی بگیرند؟، از یک دادگاه مجازی پروژه نویسان جعلی یا دادگاه های اژه ای؟، و یا از یک دادگاه واقعی با یک متهم واقعی که خود را نماینده ی نظام مقدس اعلام کرده و دقیقاً بعنوان تمامیت حکومت اسلامی قتل عام در استکهلم به محاکمه کشیده شده است...
در امتداد همین تک و پاتک های جنبش دادخواهی مردم ما و اشغالگران حاکم، ادامه ی قیام آبان و خوزستان را، اینبار نه به بهانهی بنزین، بلکه آب، از بستر خیابان ها در اصفهان و شهرکرد به بستر رودخانه ها کشانده اند، اما باز همچنان با همان شعارهای توپ تانک فشفشه آخوند باید گم بشه، پیام اصلی تظاهرات و دادخواهی اصلی مردم را فریاد می زنند، و رژیم هم دیروز با آتش زدن چادر های کشاورزان و مردم معترض در کنار سی و سه پل، و انتصاب یکی دیگر از پاسداران سپاه قدس بعنوان استاندار چهارمحال بختیاری و...، تلاش دارد که در صورت شعله ور شدن مجدد قیام سراسری، در انقباض حداکثری دولت قتل عام، از تعدد مراکز تصمیم گیری برای سرکوب حداکثری پیشگیری کند، زیرا که خوب می داند، هر شعله ور شدن قیامی پس از آبان، چه بسا غیرقابل مهار باشد!، و به همین دلیل امروز نیروهای امنیتی رژیم، بار دیگر با حمله ی وحشیانه به تجمع کشاورزان و مردم اصفهان در بستر زاینده رود، برگی دیگر از جنایت را به کارنامه رییس جمهور قتلعام و حکومت اسلامی جانیان افزودند، که تا این ساعت، دهها نفر مجروح و دستگیر شده اند، و چه بسا طی امشب و فردا به تجمع مردم چهارمحال نیز که با ترانه ی دایه دایه وقت جنگه ، هنوز در محل تجمع حضور دارند نیز حمله ور شوند...
و امروز در سومین روز دفاعیه ی متهم، نوری باز هم با خطاب قرار دادن مستمر ایرج مصداقی و تمرکز بر عامل دستگیری خودش، و همچنین هدف قرار دادن مهدی اصلانی و مصاحبه های ایشان و دیگر شاهدان قتل عام در تلویزیون میهن تی وی و...تلاش کرد با بی اعتبار کردن عکس های قاتلان فرزندان ایرانزمین، که در کتابهای ایرج و ... منتشر شده، چهره ی مظلومیت خویش و نظام مقدس قتل عام را به نمایش رمالی خودش بیفزاید، اما این بازجوی خوش حافظه ای که نماد خوش تیپی حکومت اسلامی قتل عام است، کم حافظه شده و فراموش کرده بود، که در روزهای پیش و پریشانگویی مستمر، ضمن زیر سوال بردن زندانی بودن ایرج مصداقی و دیگر شاهدان،
برای پاسخ به سوالات دادستانی به عکسها و نوشته های ایرج و مهدی و... استناد کرده است، و این دروغگوی خوش حافظه، امروز هم در سوتی دیگری اذعان کرد که خودش با ایرج در زندان برخورد داشته است… و از «حاج احمد پیگیری» زندان مخوف اوین بعنوان دوست نزدیکش در پیگیری ضمانت های سنگین خانه و اشخاص و...در حفظ گروگانگیری زندانیان سیاسی آزاد شده یاد کرد، که همچنان بعنوان یک روش نهادینه شده ی غیر قانونی در مورد تمامی زندانیان سیاسی چند دههی اخیر تاکنون در حال اجراست، و نوری اذعان کرد که این روش بجا مانده از دوران طلایی امام جلاد برای پیشگیری از ادامه فعالیت سیاسی زندانیان آزاد شده است.
نوری در توصیف حسینیه ی زندان که تنها نامگذاری درست آنها در زندان ها برای پروژه ی تواب سازی و سرکوب حداکثری اندیشه ی اسلامی ضرب شده در عاشورای حسینی اشغالگران حاکم در امپراتوری مرگ لاجوردی و حاج داوود است، باز هم در منتهای وقاحت بازجو - اخوندی تلاش کرد که حسینیه را نیز بعنوان یک سالن دیدار خانوادگی زندانیان سیاسی و محل مصاحبه های تلویزیونی(و نه اعترافات اجباری) و یک امکان رفاهی توصیف کند...زیرا که نوری یک فرزند هیولای اسلامی امام خمینی است، که در این اندیشه و فرهنگ رشد کرده و ساخته و پرداخته شده، که اتفاقاً یکی از اصلی ترین جنایاتش «قتل عام کلمات» است, که خمینی جلاد با استارت قتل عام از مدرسه رفاه و کردستان و خوزستان، واژه ها را نیز به مسلخ برد، خدا را کارگر نامید، و دانشگاه را کانون بلا و زندان را دانشگاه ...و در همین دوران طلایی امام، نوری ها ساخته و پرداخته شدند، گیلانی و رییسی مدال حقوق بشر می گیرند، و حمید نوری مدافع حقوق وعاشق زندانیان سیاسی می شود…
اما تغییر لحن و بازجویی دادستان ها که امروز با تذکرات قاضی همراه بود، ظاهراً نوری را شیر فهم کردند، که در یک دادگاه رسیدگی به جنایت قتل عام زندانیان سیاسی، نمی توان با لودگی و دروغ و انکار جنایت، از عدالت گریخت!.
و سخن پایانی، این است که نه تنها برای مردم ایران، بلکه برای سوئد و سیستم قضایی اینجا نیز یک دادگاه تاریخی می باشد، زیرا که بعنوان یک تجربه بی نظیر، تمامی اعتبار این سیستم قضایی نیز در معرض داوری جهانی قرار خواهد گرفت، و بسیار بعید است که پس از این همه خرج هنگفت، و وارد کردن این تجربه ی تاریخی در سیستم آموزشی و...که به یک موضوع جدی در رسانهها و افکار عمومی مردم نیز تبدیل شده است، در پایان دادگاه آنها بگویند که ببخشید آقای جنایتکار ما معذرت می خواهیم، و غرامت سنگینی را نیز بابت جنایات شما در پالت سوار هواپیمای حامل شما کرده و به تهران ارسال خواهیم کرد... همچنانکه دفاعیه ی نوری، مانند خط دفاعی حکومت اسلامی، از استکهلم تا تهران و تمام شهرهای میهنمان، در برابر جنبش دادخواهی فرو خواهد ریخت، و با پیروزی در دادگاه نوری، بی تردید، صورت وضعیت مابین جنبش دادخواهی مردم، و حکومت اسلامی اشغالگران، و تمامی همدستان عینی و کلامی و عملی شان، از سرفصل برگشت ناپذیر دیگری عبور خواهد کرد، و فرصت های پیگیری قضایی، دستگیری و محاکمه ی رییسی جنایتکار و تمامی جنایتکاران حاکم بر میهنمان را به همراه ادامه قیام ها تا سرنگونی حکومت اسلامی اشغالگران ضد ایران و ایرانی در دسترس و پیش روی ما قرار خواهد داد.
ما پیروز می شویم، خامنهای، رییسی، تمامی قاتلان فرزندان ایرانزمین و جنایتکاران بر علیه بشریت بدست عدالت سپرده خواهند شد، و آن روز دور نیست!
موسی حاتمیان
آدینه چهارم آذر / Nov26,2021
استکهلم
منبع:پژواک ایران