« رکورد های جنایت در اندیشه اسلامی شقاوت»
موسی حاتمیان
منبع:پژواک ایران
« رکورد های جنایت در اندیشه اسلامی شقاوت»
پس از مسموم کردن بهنام محجوبی که در یک قدمی مرگ، با آه جگرسوز مادران قیام و جنبش دادخواهی همراه شده است، دار زدن پیکر بیجان زهرا اسماعیلی در بامداد چهارشنبه رکورد تازه ای از خامنهای جلاد و حکومت اسلامی جنایتکاران حاکم بر میهنمان در دو هفته اخیر بود. وکیلش امید مرادی در یادداشتی که در صفحه شخصی فیسبوکش منتشر کرده نوشته است، زهرا اسماعیلی با دیدن اعدام ۱۶ مرد دیگر که پیش از او در مقابل چشمانش اعدام شدند، دچار ایست قلبی شده و جان باخته است...با این وجود پیکر بیجانش را دار زدند!، زیرا همسر او از مدیران کل وزارت اطلاعات بود، و به شهادت همبندیهایش، همه، حتی مراجع قضایی میدانستند او فقط برای رهایی دختر نوجوانش از اعدام، قتل همسرش که یک مأمور اطلاعاتی فاسد بود را به گردن گرفته است...
اگر چه از این موارد مشابه را قبلاً در مقالات قبلی اشاره کرده ام، که مثلاً وقتی محمدجعفر خادم دزفولی در یونسکو توسط یکی از توابین(محمدرضا) در اواخر شهریور شصت لو رفت، خلف رضایی و آوایی و شکنجه گران تحت امرشان در اتاق تمشیت یونسکو، محمدجعفر را در زیر شکنجه کشتند، و سپس او را به درختی در حیاط چمن بسته و چند تیر هم زدند، تا مثلاً در اطلاعیه دادستانی دزفول در صبح ۲۸-۶-۱۳۶۰ توسط رادیو دزفول اعلام کنند، که با حکم شرع اسلامی بعنوان باغی و یاغی...دیشب اعدام شده است، اما تکرار امروز آن شقاوت بی مرز، مرا بر آن داشت تا مروری هر چند تیتروار به پروسه شروع و تکامل این اندیشه ی اسلامی جنایت داشته باشم.
اندیشه اسلامی از آغاز موسوم به بعثتش، مملو از جنایت بی مرز بدستور پیامبرش، و خلفای راشدینش بوده است، که در درازنای تاریخ اشغالگری میهنمان، آثار وحشتناکی از قتل عام قیام های مازندران و سیستان، تا جای جای ایران، و آدمخواری قِزِلْباش های صفویان و...بیادگار گذاشته است.
در اشغال مجدد ایران توسط آخرین هیولای بیرون پریده از این مرداب تاریخ میهنمان، خمینی جلاد نیز با استفاده از لشکر قِزِلْباشان خویش، که خلخالی ها و لاجوردی هایش کم از اسلاف صفوی نداشتند، از همان روز نخست اعلام خلافت اسلامی، و با استعانت از پیامبر و مولای متقیانش، قتل عام قریظه های بسیاری از تهران تا کردستان، خوزستان، ترکمن و...براه انداخت، که در چهار دهه گذشته بی وقفه ادامه داشته است.
اندیشه اسلامی جنایت، که بسا مرگبارتر از ویروس کنونی قدیم و جدید انگلیسی بوده و هست، همانند کرونا در یک انطباق حیرت آور و جهش های پیاپی چهار دهه گذشته، مردم ایران و خاورمیانه و جهان را از جهاتی مبهوت کرده است. اعدام های خودسرانه مدرسه رفاه توسط خلخالی، دفاع توده ای، فدایی، مجاهد و کوتوله های دیگر از شروع قتل عام خلیفه اسلام با تئوریزه کردن ضرورت قتل عام بنی قریظه در نشریه مجاهد شماره ۳، که داغ ننگ جاودان را بر پیشانی خود کوبیدند، تا اشغال سفارت آمریکا و سینه زنی تمامی این کوتوله ها، با علم و کتل خمینی ای امام!، تا اولین شعبده اصلاحات در ۲۴ آذر ۱۳۶۱ که فرمان هشت مادهای امام برای منشور شهروندی بود!، و توسط توده ای و فدایی (نگهدار-کشتگر) و...در بوق و کرنا شد، و چند روز بعدش هیأتهایی برای بازدید از زندان ها(در تهران و شهرستان ها و منجمله یونسکو) آمدند، در هیأتی که درب سلول ما را باز کردند، برادر شکنجه گر سابق و اصلاح طلب کنونی خامنه ای جلاد نیز حضور و نقش سرتیم را داشت، و هنگامی که بعد از دو سه دقیقه هیچ پاسخی از ما سه نفر دریافت نکردند، چند فحش بارمان کرده، درب را قفل کرده، و درب سلول کنارمان را برای بازدید این هیأت حقوق بشری گشودند، بچه ی سید جواد(سید هادی خامنهای) به آنها گفت خودتان را معرفی کنید، به ترتیب هر چهار نفر که بر حسب اتفاق همه اسامی ایرانی(شاهنامه ای) داشتند، اسامی خود را گفتند، و سید هادی سرتیم حقوق بشر اسلامی دوران طلایی امام با خشم به خلف رضایی و همراهانش گفت، شنیدید، حرامزادههای منافق و پیکاری هیچکدام اسم اسلامی ندارند، و همه اسامی شاهان طاغوتی را بر خود گذاشته اند... و پس از کلی فحش و بد و بیراهی که نصیب آنها هم کردند، بسراغ بازدید حقوق بشری از سلول بعد شاهپور و هم سلولی هایش رفتند...
این ویروس اسلامی نه تنها در نوع خمینی، جان بسیاری در داخل کشور را گرفت، بلکه به سرعت در کشورهای همجوار نیز منتشر گردید، و در لبنان نیز جان بسیاری از نظامیان آمریکایی - فرانسوی و در کشورهای فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی جان ایرانیان و اروپایی ها را هم گرفت، و محققان بسیاری شروع به مطالعه این ویروسی کردند که برای گرفتن جانها، هیچ تفاوتی بین نژاد ایرانی و آریایی و اروپایی و آمریکایی قائل نیست!.
برند جدید یا نوع جهش یافته ی دیگری از این ویروس اسلامی، که در ابتدا جان افرادی با مشخصه های ریش و پشم دار را می ستاند، بسرعت با تاثیرپذیری متقابل از ویروس اولیه در جهش های انقلاب ایدئولوژیکی برای حفظ حیات خویش، به چنان موجودی ناشناخته مبدل شد، که گوی جانستانی را از ویروس نخستین ربود، و این ویروس دگردیسی شده ی جدید نیز شروع به گرفتن جان نزدیکترین ها(از یعقوبی تا زرکش ها) کرد، و در پروازهای تاریخساز پیاپی تحقق امیال مالیخولیایی اش برای تسخیر ایران و جهان، در جهشی مجدد به کشور امامان سازنده ی نخستین این ویروس رسید، و در آنجا غوغا بپا کرد...در این مقطع هر دو شاخک ویروس قدیم و جدید، جان ایرانیان را هدف قرار داده بودند، و از جبهه های جنگ تا زندانهای تهران و تمام شهرستان ها، برای گرفتن جان جوانان ایرانی، در رقابت بودند، و طی دو سال تمام زندانیان و سربازان و ...را آنچنان قتل عام کردند، که در سه دهه اخیر محققان بسیاری بدنبال یافتن نشان و گور آنانند!.
پس از آن قتل عام وحشتناک، ویروس قدیمی و جدید، بموازات هم شروع به جهش های تغییر ژنتیکی جدیدی کردند، در آن سوی مرز به شکل امیرکبیر اصلاحات و ولی فقیه جدید، و در این سوی مرز نیز به شکل امام زمان، و هر دو بسرعت به ولایت مطلقه فقیه جهش کردند، و در دور جدید ی، جان روشنفکران را در قتل های زنجیره ای از تهران تا اشرف، هدف قرار دادند، و جان بسیار دیگری گرفتند، و سپس در جهش های ژنتیکی جدیدی, زنان را هدف قرار دادند، و از غزاله علیزاده ها تا نسرین احمدی ها، حتی رحم زنان اسیر را نیز بیرون کشیدند..!، و در مقطع پیش و پس از اشغال عراق، چنان جهشهای ژنتیکی جدیدی داشتند، که در مدرنیسم، انکار فتوای قتل سلمان رشدی، تا انکار نبرد با آمریکا و سر کوچه کمینه و...حتی دختران را وادار به خوش رقصی برای صاحب خانه ی جدید عراق کردند و... آنچنان که دوست و دشمن در شناسایی این ویروس های جهش یافته درمانده بودند!.
در تمام این سالیان گذشته نیز این دو ویروس همزادی که از یک نقشه ژنتیکی مرگبار جدا شده اند، لحظه ای از گرفتن جان ایرانیان(در داخل کشور تا ترکیه، عراق، آلبانی و...) غافل نبوده اند، و اگر چه هر دو در تدارک قتل عام دیگری از ایرانیان و اروپاییان و دیگر اقوام در پاریس ناکام مانده اند، و هر دو نیز از این جهت حسرت می خورند، اما هر دو ویروس همزاد، بشدت از افشا شدن چند و چون این قتل عام ناکام مانده وحشت دارند!، و اخیراً نیز مغز متفکر ویروس برون مرزی که ظاهراً در چاهی مخفی شده است، ویروسچه های تکثیر شده و بجا مانده از جنگ جهانی دوم و پایگاه های یکان های شورشی اسکاندیناوی! و دیگر مناطق سرخ بجز آلبانی!، را با کنش واکنش های کپی شده به صحنه فرستاده، تا برای محققانی(مانند مصداقی، یغمائی، روحانی، اقبال و...) که بر روی این ویروس های مرگبار تحقیقات گسترده ای در لابراتوارهای پژواک ایران، دریچه زرد، کمپین لیبرتی، میهن تی وی و ... داشته اند، چنگ و دندان نشان داده، و عر و تیزهای سبز براه اندازند، و برای گرفتن جان آنها هشدار های ترسناک ارسال کنند، تا با فریاد های آی دزد آی دزد، چه بسا علائم و ردپاهای مشابه سُم های مثلثی سعدونی- نعامی- عارفانی خود را نیز پاک کنند...!.
مغز های متفکر هر دو ویروس درون مرزی و برون مرزی، علیرغم اینکه ایرانیان را در داخل و خارج از مرزهای میهن به گروگان گرفته اند، اما خودشان نیز دریافته اند، که واکسن ضد ویروس مرگبارتر از کرونای آنها مدتهاست که کشف و به بازار عرضه شده است!، واکسن آگاهی و نور و نور و نور بیشتر!، و به همین دلیل نیز در آخرین واکنشهای اشاره شده، نسبت به نویسندگی و نویسندگان، شاعری و شاعران، و تمامی روشنفکران هشدار مرگبار داده اند!.
در پایان همچنانکه قبلاً نیز تأکید کرده ام، در قیام های پساکرونایی، گردآفریدان و سیاووشان مسلح به مشعل های ایرانی و آگاهی، تمامیت این ویروس مرگبارتر اسلامی را در گورستان تاریخ دفن خواهند کرد، و آن روز دور نیست!
موسا حاتمیان
جمعه اول اسفند ۱۳۹۹
۱۹ فوریه ۲۰۲۱
منبع:پژواک ایران فهرست مطالب موسی حاتمیان در سایت پژواک ایران *آمریکا در نقطه پرل هاربر! و آیا خامنهای هم پَر؟! [2024 Nov] |