ریشهً ایرانی کلمات قنات و قائن و قائنات
جواد مفرد کهلان
کلمه اوستایی کا-یئونه به معنی جایگاه چشمه و قنات علی الاصول می تواند ریشه اصلی نام قائن و قائنات (کاین کتاب پهلوی شهرستانهای ایران) بوده باشد. چه یکی از محلات بزرگ و اصلی شهر اکنون هم کنو (منسوب به چشمه آب و قنات) نام دارد. برای ریشه مفرد خود قنات نیز دو واژهً مرکب رسای اوستایی کانَ-تیه (مخزن و چشمه پنهانی و پوشیده) و کَنَ-تیه (رمزی و پنهانی و پوشیده کنده شده) موجود است که جمع عربی مکسر آنها قنوات شده است. ریشهً دوم را از مصدر کَن (کندن) قبلاً در یافته اند ولی در وجه اشتقاق آن ریشه و معنی جزء دوم یعنی "ت" (تلخیص واژهً اوستایی تیه یعنی پوشیده و پنهان و رمزی) برایشان ناشناخته و نامفهوم مانده است. نام فارسی دیگر قنات یعنی کاریز که در آذربایجان به صورت کهریز تلفظ میشود لفظاً به معنی آب جاری شونده از کوه است که مفهوم آن عاری از توصیف پوشیده و پنهانی بودن قنات است.
در سایت کاریز آروین پیشتر چنین اطلاعاتی مقدماتی جالب ولی ناقص از تاریخچه قنات جمع آوری و تدوین شده است: "کاریز واژهای فارسی است و در اصل کهریز بوده است. واژه قنات کلمه پارسی معرب شده است. در ایران خاوری و افغانستان و آسیای میانه واژه کاریز بیش تر کاربرد دارد و در ایران باختری واژه قنات. قنات خود عربی شده کنات فارسی است که از ریشه فعل کندن گرفته شده است. جمع «قنات» را «قنوات» گویند.
قنات یا کاریز یا کهریز به راهی که در زیر زمین میکنند تا آب از آن جریان یابد میگویند. کاریز کانالی است که از دیر باز برای مدیریت آب در زمین میساختهاند. رشته چاهی است که از «چاه مادر» سرچشمه میگیرد و احیانا هزارها متر به طول میانجامد که سرانجام آب این کاریزها برای شرب و کشت و کار به سطح زمین میرساند و در جای معینی به روی زمین میآید. ایرانیان باستان در چندین هزار سال قبل دست به این ابتکار جدید زده و آن را کاریز یا کهریز نام نهادند. با این اختراع که در نوع خود در جهان تاکنون بینظیر است، میتوان مقدار قابل توجهی از آبهای زیرزمینی را جمع آوری کرد و به سطح زمین رساند، که همانند چشمههای طبیعی، آب آن در تمام طول سال بدون هیچ کمکی از درون زمین به سطح آن جاری گردد. کاریز که توسط مقنیان ایرانی اختراع شده، هزاران سال قدمت دارد. قدمت بسیاری از کاریزهای ایران، از پنج یا شش هزار سال متجاوز است و عمری برابر با تاریخ کهن ایران دارد. با وجود این که چندبن هزار سال از اختراع آن میگذرد، با این حال هنوز هم این روش استفاده از آب، در قسمت مهمی از روستاها و مناطق مسکونی و کشاورزی و دامداری کشور معمول و متداول است و حتی یکی از ارکان اصلی کشت و زرع در نواحی خشک را تشکیل میدهد. این اختراع که امروزه شهرت جهانی پیدا کرده، بعدها از ایران به بسیاری از کشورهای جهان انتقال یافته و مورد استفاده مردم در دیگر نقاط دنیا قرار گرفتهاست.
طولانیترین کاریز جهان و عمیقترین مادرچاه در شهرستان گناباد قرار دارد که تاریخ کندن آن به دوره هخامنشی و یا قبل از آن میرسد.
واژه شناسی قنات: كانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان كه جهت جمعآوری آب شیرین و انتقال آن به سطح زمین برای مصارف كشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و آسیای میانه قنات و كاریز و در كشورهای عربی فقره میگویند. كاریز كلمهای پارسی و قنات كلمهی پارسی معربشده است. در ایران خاوری و افغانستان و آسیای میانه واژهی کاریز بیشتر کاربرد دارد و در ایران باختری واژهی قنات. قنات خود عربیشدهی کنات فارسی است که از ریشهی فعل کندن گرفته شده است.
قنات را در لغت عدهای به معنای نیزه معنی كردهاند که جمع آن، قنوات، قنیات و قنیاست، كه بعدها، به معنای كانال و مجرای آن و معادل كاریز به كار رفته است، عدهای نیز آن را از كلمهی پهلوی كانیكه برگرفته از كانال و فعل كن و كندن میدانند كه به زبان عربی رفته و معرب شده است. این كلمه در زبان آكدی و آشوری به شكل قانو (نی، نیزه)، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت كانال دیده میشود و در زبان پهلوی نیز به شكل كهس به كار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، كلمه كاریز و كهریز است.
اسامی معادل قنات: در ایران و سایر كشورهای جهان برای قنات بیش از ٢٧ اسم وجود دارد یا به عبارت دیگر، برای نامیدن این شیوهی آبیاری بیش از ٢٧ اصطلاح به كار برده میشود. این اسامی درجنوب غربی آسیا عبارتند از:
قونات، كنانت، كونوت، كانات، خنات، خاد، كنایت، قنات، كارز، كاه ریز، كاه رز، كرز، كاكوریز، كهریز و چین آوولز. اسامی معادل قنات در آفریقای شمالی: فوگارا (فقره)، فقاره، فگاره، مایون، ایفلی، نگولا، ختارا، خوتارا، رتارا. این اسامی در عربستان عبارتند: از فلج، افلج، فلج.
پژوهشگران به اتفاق معتقدند كه بهرهبرداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دورهی هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و شاخ آفریقا نیز راه یافت سپس مسلمانان آن را به اسپانیا بردند. مهمترین و قدیمیترین كاریزها در ایران، افغانستان و تاجیكستان وجود دارد. در حال حاضر در ٣٤ كشور جهان قنات وجود دارد ولی چهلهزار قنات فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قناتها در سایر كشورهای جهان است. مهمترین قناتهای ایران در استانهای كویری خراسان، یزد، كرمان، مركزی و فارس وجود دارد.
قنات یا كاریز یكی از شگفتانگیزترین كارهای دستهجمعی تاریخ بشری است كه برای رفع یكی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آبرسانی به مناطق كم آب و تامین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با كار گروهی و مدیریت و برنامهریزی به وجود آمده است. این پدیدهی شگفتانگیز آبرسانی از دیرباز و از عصر آهن به عنوان یكی از منابع تامین آب شرب و كشاورزی در مناطقی كه با خطرات خشكسالی در فلات ایران روبهرو بودهاند، نقش كلیدی و مؤثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی كشور داشته و موجب شكوفایی اقتصاد كشاورزی و ایجاد كار و فعالیتهای متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است.
به گواه تاریخ، و كشفیات باستان شناسی این فنآوری مهم از ابتكارات ویژهی ایرانیان بوده و به تدریج، به سایر مناطق جهان، از جمله منطقهی اروپای غربی، شمال آفریقا، چین و حتی به بخشهایی از آمریكای جنوبی چون شیلی راه یافته است.
تاریخ قنات در ایران بهطور مشخص، به دورهی ایران باستان و ماقبل كتابت و به عصر آهن بر میگردد. تمدن پنجهزار سالهی شهر سوخته و تمدن هكمتانه و وجود قنات در این شهر دلیل روشنی بر ساخت قنات در دورهی ماقبل هخامنشی است. یكی از قدیمیترین اسناد مكتوب شناخته شده كه در آن به قنات اشاره شده، شرح هشتمین نبرد سارگون دوم، (پادشاه آشور است كه در سده هشتم قبل از میلاد میزیسته) علیه امپراطوری اوراتور در سال ٧١٤ قبل از میلاد مسیح است (محقق فرانسوی گوبلو به كمك یك لوح بزرگ مسی که با خط میخی و به زبان آكادی نوشته شده، از آن مطلع شده است. این لوح، اكنون در موزهی لوور پاریس موجود میباشد). سارگون از كوههای زاگرس میگذرد و به ناحیهای واقع در اطراف شهر اوهلو (مرند كنونی) در حدود ٦٠ كیلومتری شمال غرب تبریز در شمال دریاچهی ارومیه میرسد. او متوجه میشود كه در این ناحیه رود وجود ندارد.
با این حال ناحیهای است كه با آبیاری سبز و خرم شده، اما او از این امر تعجب نمیكند برای این كه او در دشتهایی فرمانروایی كرده كه چنین تكنیكها یا سیستمهایی از حداقل دو هزار سال پیش در آنها معمول بوده است اما آنچه كه او را شگفتزده میكند، بیاطلاعی از منشاء این آبها بوده است.
به طور قطع، سارگون موفق شد كه قنات را ببیند. اما این قناتها را چه كسانی ساختهاند؟ و چه كسی این تكنیك را به منطقه آورده است؟
به استناد كتیبهی سارگون، روسای اول پادشاه هم عصر او بوده كه اولین قنات را احداث كرده است. بنابراین فرمانروای آشور، رواج این تكنیك را كه به گفتهی او پدیدهای تازه بوده است، به اهالی اوراتور نسبت میدهد. از طرف دیگر در ناحیهی دریاچه وان (كه در آن زمان جزء خاك ایران بوده) ناظری در آغاز قرن هشتم قبل از میلاد، به وجود ٢١ رشته قنات اشاره كرده است. در كتابی تحت عنوان « ارمنستان در گذشته و حال » نوشتهی لهمان ـ مورخ ١٩٢٥، آمده است كه ابداع قنات به اوراتورها تعلق دارد و میدانیم كه اهالی اورارتو، اعقاب بلافصل ارمنیها هستند. برابر مطالب اوستایی و مطابق شاهنامهی فردوسی هوشنگ مخترع قنات بوده است و جم یا جمشید مخترع لباس، تبر، شمشیر، بیل و ادوات كشاورزی است میدانیم كه شاهان پیشدادی براساس داستانهای شفاهی تا دورهی زرتشت ادامه داشتند و این روایت ها تا زمان فردوسی در میان مردم نیز نقل میشدند این داستانهای شفاهی ریشهی هفت تا ده هزار ساله دارند.
اشغال فلات ایران از سوی مادها و پارسها با ایجاد شهرهای بزرگ و باشكوه همراه است مانند شهرهای اكباتان (همدان) و پاسارگاد پایتخت قدیمی امپراطور ماد كه از سوی كوروش دوم بنیان گذاشته شد. همچنین تختجمشید كه داریوش اول آن را در نزدیكی پاسارگاد به وجود آورد و به صورت پایتخت هخامنشیان درآمد.
شهر راگس یا راجس (ری) در چند كیلومتری شهر ری كنونی یكی از پرجمعیتترین شهرها بود. تمامی این شهرها با استفاده از سیستم قنات توانستد آب خود را تامین كنند و به حیات خود ادامه دهند زیرا در آن زمان رودها و یا چشمههایی بیش از امروز وجود نداشته است. اما به هر حال قدیمیترین قنات ثبتشده در تاریخ به سههزار سال پیش (٣٠ قرن قبل)، برمیگردد كه در آذربایجان و ارمنستان حفر گردیده است. در پی آن، در دورهی داریوش كبیر (٤٨٦-٥٢١ ق. م) كه اوج شكوفایی و اقدامات آبیاری و حفر كاریز در سرتاسر فلات ایران به شمار میرود. قناتهای متعددی در قلمرو فلات ایران و در عمان و مصر حفر شده است. براساس كاوشهای باستان شناسی این باور وجود دارد كه كاریزهای ایجاد شده در نواحی جنوبی خلیجفارس، خراسان، یزد و كرمان در دورهی هخامنشیان ساخته شده و قنوات قدیمی قم و بسیاری دیگر از مناطق ایران در عصر ساسانیان و قنوات تهران در دورهی صفویه و قاجاریه حفر شده است.
از مطالعهی كتب قدیم و آثار باستانی ایران پی میبریم كه كندن كاریز و تعمیر آن و آبیاری و زراعت كاری مقدس محسوب میشده است. در وندیداد كه زرتشتیان آن را كتاب الهی میدانند و بعضی نیز آن را دایرةالمعارف فرهنگ باستان محسوب میكنند چنین جملاتی وجود دارد:
"سوگند یاد میكنم به جاری كردن آب خنك در خاك خشك (كاریز) و عمارت راه و سوگند یاد میكنم به زراعت و كاشتن درخت میوه."
آقای گوبلو، دانشمند فرانسوی كه حدود بیست سال در ایران اقامت داشته و در زمینهی آب در ایران كار كرده است، این سیستم باستانی دستیابی به آب زیرزمینی را قابل مطالعه مییابد و بر این اساس وقتی به وطن خود (فرانسه) برمیگردد موضوع دكترای خود را قنات انتخاب میكند و با سفرهای متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از ٥٣٤ منبع علمی، تحقیقی، كتاب یا تز دكترای خود را تحت عنوان «قنات فنی برای دستیابی به آب در ایران» مینویسد او در این نوشتهی خود ثابت میكند كه قنات اختراع ایرانیان است و دهها قرن هم قدمت دارد در حالی كه چینیها فن قنات را تازه چند قرن پس از ایرانیان آموختهاند، گوبلو در كتاب خود كه در سال ١٩٧٩ انتشار یافته مینویسد:
"همه چیز دال بر آن است كه نخستین قناتها در محدودهی فرهنگی ایران ظاهر شدهاند و انگیزهی اصلی از حفر قنات، باور و فرهنگ یك جانشینی و توسعهی كشاورزی و آبادی بوده است به طوری كه این صنعت در میان تركهای شرقی و اعراب كه فرهنگ كوچنشینی داشتهاند رونق نیافته است."
گوبلو دهها صفحه از كتاب خود را به بررسی صادر شدن فن قنات از ایران به دیگر كشورهای شرق و غرب و غیره اختصاص داده است اما برای جلوگیری از طولانیشدن مقاله فقط به ذكر نكات زیر كه در واقع نتیجهگیری كوچكی از نوشتههای مهم این دانشمند فرانسوی است اكتفا میشود : این دانشمند در نتیجهی سالها تحقیق و نیز سفر به كشورهای مختلف و همچنین استفاده از صدها منبع، معتقد است كه خاستگاه اصلی قنات ناحیهی آذربایجان غربی ایران و ارمنستان فعلی در منطقهی معادن سرب این نواحی میباشد و این فن دستیابی به آب زیرزمینی، در محیط فرهنگی ایران در اوایل هزارهی اول قبل از میلاد مسیح، اختراح شد و سپس به سرعت در دیگر نقاط كشور و در خارج از آن رواج یافت این فن دستیابی به آب زیرزمینی در سالهای ٨٠٠ قبل از میلاد به وسیلهی كشاورزان در داخل فلات ایران رواج پیدا كرد و از آنجا به سایر نقاط جهان گسترش یافت. به عنوان مثال حدود ٥٠٠ سال قبل از میلاد مسیح ایرانیان، آموزش فن حفر قنات را به مصر و حدود ٧٥٠ میلادی مسلمانان بنیامیه این فن را از آنجا به اسپانیا منتقل كردند و سپس از آنجا به مراكش منتقل شد و حدود سال ١٥٢٠ میلادی به آمریكا به ویژه منطقهی لسآنجلس فعلی، انتقال یافت (به موجب بررسیها، آب لسآنجلس آمریكا ابتدا به وسیلهی قنات تأمین میشده است) و در سال ١٥٤٠ میلادی به ناحیهی پیكارد شیلی منتقل شده است. بررسیهای گوبلو ثابت میكند كه سیستم قنات تازه در سال ١٧٨٠ یعنی در حدود ٢٢٥ سال قبل به چین شرقی (ناحیه تورفان) رسیده است."
منبع:پژواک ایران