کارگاه های پروژه سازی جمهوری اسلامی
کوروش بزرگ
وینستون چرچیل اعتقاد داشت برای شکست دادن دشمن باید او را جدی گرفت و نسبت به توانایی های دشمن شناخت کامل پیدا کرد.
یکی از دلائل ناکامی اپوزیسیون جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون شناخت ناقص آنان از پروژه ها،بازیهای امنیتی ، مهره سازی ها و چینه بندی های سیاسیِ جمهوری اسلامی بوده است، دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی در هر مقطعی بازی جدیدی برای تداوم دیکتاتوری ولایت فقیه ابداع کرده اند و متاسفانه بخش عمده ای از اپوزیسیون جمهوری اسلامی نیز بعضا در دام این پروژه ها افتاده اند(مانند سبز شدن بخش زیادی از اپوزیسیون خارج نشین).
یکی از بازی های دستگاه های امنیتی این رژیم «مهره سازی» و «اپوزیسیون جعلی و موازی»1 ساختن است، مثلا روزی گروگانگیرها و سرکوبگران دهه اول انقلاب به عنوان رفرمیست و اصلاح طلب وارد بازی می شوند تا مثلا در افکار عمومی این تصور به وجود بیاید که بین باندهای قدرت جمهوری اسلامی نوعی رقابت به نفع حقوق مردم وجود دارد تا بتوانند تعداد بیشتری از مردم را وارد بازی انتخابات سازند و انتخابات نمایشی و غیر آزاد و گزینشی جمهوری اسلامی را انتخاباتی رقابتی و آزاد جلوه دهند.
در خرداد سال 76 نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی مانند سعید حجاریان ، خسرو قنبری تهرانی و یا علی ربیعی(عباد) بازی اصلاحات را کلید زدند و چپ های اسلامی و پیروان خط خمینی خود را طرفدار حقوق مردم و آزادی و جامعه مدنی معرفی نمودند،دلیل اصلی چنین پروژه ای کمک آنان به حفظ نظام و جلوگیری از قدرت گیری مخالفان سکولار بود و خاتمی همان «شاه مهره» خط امامی ها بود که پس از افتضاح میکونوس و مشخص شدن دست داشتن جمهوری اسلامی در ترور مخالفان وارد میدان شد و ماموریت خود2 را به مدت هشت سال انجام داد و بدون کوچکترین دستاورد ملموس و مشخصی برای مردم از صحنه خارج شد.
به عنوان مثال دستگاه امنیتی آلمان شرقی تبحرش بیشتر در ترورهایش بود در حالی که «افکار سازی» و «پروژه نویسی» دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی شکل پیچیده تری دارد و زمینه کارش به ترور ناراضیان خلاصه نمی شود.
در سال 84 نیز فاشیستهای اسلامی برای بیرون راندن استالینیستها از ساختار قدرت وارد بازی شدند،ماموریت باند احمدی نژاد بیرون راندن استالینستهایی مانند موسوی از دایره قدرت و کنترل صنایع موشکی و اتمی جمهوری اسلامی است ،در واقع فاشیستهای امام زمانی و عناصر حراستی جانشین خمینیستها و عناصر امنیتی شده اند ولی در افکار عمومی این گونه جا انداخته شد که احمدی نژاد مانند رابین هود عدالت اجتماعی را حاکم خواهد ساخت و توزیع ثروت را منصفانه تر خواهد ساخت در حالی که پس از شش سال وضعیت اقتصادی مردم در حالت فاجعه قرار دارد و شکاف طبقاتی افزونتر شده است.
دعوای جدیدی هم که بین باند احمدی نژاد و باند خامنه ای به راه افتاده است می تواند بخشی از یک پروژه امنیتی باشد که تا بار دیگر سیستم بتواند با درست کردن یک رقیب جعلی جدید یعنی مشایی و یارانش، بار دیگر به انتخابات فرمایشی خود رونق دهد و بار دیگر هسته اصلی و مرکز ثقل استبداد دینی یعنی ولایت فقیه دست نخورده باقی بماند.
در این بین اصلاح طلبان مذهبی نیز قصد دارند اجازه ندهند بازی سیاست در ایران از دست آنان خارج شود و نگذارند نیروهای طرفدار حکومت غیر دینی و دمکراسی خواه وارد سپهر سیاسی کشور شوند،سبزهای اسلامی قصد دارند از این نمد کلاهی «برای خود» ببافند وکماکان از تاسیس دولت مدرن در ایران جلوگیری کنند.
در شطرنج سیاست باید تمام متغیرها را شناخت و با حفظ هوشیاری اجازه نداد بار دیگر کشور اسیر نیروهای مذهبی و ارتجاعی بماند، تسویه حسابهای باندهای مافیایی رژیم یک فرصت مناسب برای ساماندهی نیروهای سکولار و طرفدار حقوق بشر است نباید با فرصت سوزی و طرح اختلافات کهنه انحلال جمهوری اسلامی را به تعویق بیاندازیم.
زیرنویس
1- بخشی از اپوزیسیون موازی متشکل از خردادی ها و مجمع روحانیون مبارز، مشارکتی ها و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، شبکه گفتمان تاجیک و علوی تبار، ملی - مذهبی ها و دار و دسته حبیب الله پیمان می باشد.
2- ماموریت اصلی محمد خاتمی ارائه چهره ای غیرواقعی و بزک شده از دیکتاتوری ولایت فقیه در انظار جهانیان بود.
منبع:پژواک ایران