ابعاد خشونت و خودکامگی خمینی
کوروش بزرگ
آنچه حکومت جمهوری اسلامی را از سایر حکومتهای اسلامی در تاریخ اسلام متمایز می کند ماهیت به شدت ایدئولوژیک و خاص آن است،تصور من این است اکثریت کسانی که با انگیزه های مذهبی دنبال خمینی افتادند هدفشان برقراری نوعی حکومت عدل ومساوات وحاکم شدن معنویات در گستره زندگی بود ،بسیاری گمان می کردند "آقا" که بیاید مملکت ایران دارای حکومتی مردمی واخلاق گرا خواهد بود،من یقین دارم کثیری از مردم دقیقا هدف خمینی از قیام بر علیه شاه را درک نمی کردند و آن را تنها به مسائل اسلامی محدود می دانستند،اما آنچه در مقام عمل پس از پیروزی انقلاب دیده شد ماهیتی یکسره متفاوت با تصورات مذهبیون سنت گرا داشت،اعتقاد دارم ابعاد مخرب شخصیت خمینی و نیز افکار و آثار او هنوز بعد از اینهمه سال به دقت مورد واکاوی قرار نگرفته و هنوز بسیاری از روشنفکران ایرانی به دلیل آشنا نبودن با متون مذهبی و فقهی نتوانسته اند اسلام مد نظر خمینی را با قدرت نقد کنندعموم مبارزات مخالفین جمهوری اسلامی در سالهای اخیر محدود به مسائل زیر است:
انتقاد از نقض فاحش حقوق بشر
انتقاد از نقض حقوق زنان
انتقاد شدید به دولت احمدی نژاد و سپاه پاسداران
انتقادات خیلی محدود به خامنه ای
- جانشین ساختن اسلامی دستکاری شده و ایدئولوژِیک و کاملا سیاسی به جای اسلام سنتی و عرفانی و صوفیانه ایرانی
- حاکم نمودن روحیه جهاد گرایی (کشتن و کشته شدن)
در اسلام خمینی جایی برای مفاهیمی مانند ترحم،بخشش، تزکیه اخلاقی،سلوک معنوی و حتی رعایت موازین خود فقه هم دیده نمی شود،خود خمینی به صراحت گفت در صورت اقتضاء حاکم اسلامی می تواند کلیه احکام اولیه را نادیده بگیرد و تنها حکومت اسلام را تداوم بخشد این یعنی ماکیاولیست بودن به تمام معنا و نشان می دهد که آنچه برای خمینی اصالت داشت «حفظ قدرت»بود و بس و اگر کلیه اتباع ایران و حتی کشورهای همسایه برای این قدرت فدا شوند اشکالی ندارد برای همین خمینی از پایان جنگ با عراق بسیار ناراحت بود،اصلاح طلبان دینی هنوز قصد دارند چهره ای موجه و مقدس از خمینی ارائه دهند و حتی حاضر نیستند یک اشکال به دوره رهبری خمینی وارد کنند،خود خامنه ای در سخنانی درباره خمینی در 14خرداد 89 به صراحت جملاتی را بیان کرد که ابعاد رفتار ضد بشری خمینی را ترسیم می کند،خامنه ای گفت:"مواضع امام بايستى به طور روشن و واضح همان طور كه خود او گفت، همان طور كه خود او نوشت تبيين شود نبايد براى خوشامد اين و آن، برخى از مواضع حقيقى امام را يا انكار كرد، يا مخفى نگه داشت بعضى اينجور فكر مي كنند و اين فكر غلطى است كه براى اينكه امام پيروان بيشترى پيدا كند، كسانى كه مخالف امام هستند، آنها هم به امام علاقه مند شوند، بايستى ما بعضى از مواضع صريح امام را يا پنهان كنيم يا نگوئيم يا كمرنگ كنيم؛ نه، امام هويتش، شخصيتش به همين مواضعى است كه خود او با صريحترين بيانها، روشنترين الفاظ و كلمات، آنها را بيان كرد، نمي شود به خاطر اينكه زيد وعمر و از امام خوششان بيايد، ما مواضع امام را پنهان كنيم .... كمونيستها را صريح طرد كرد..... در مقابل ليبرال مسلكها و دلباختگان به نظامهاى غربى و فرهنگ غربى، امام قاطعيت نشان داد؛ اينها را از خود دور كرد ... هيچ رودربايستى و ملاحظهاى نكرد ..... بعضىها با امام از پاريس تو هواپيما بودند و آمدند ايران؛ اما در زمان امام به خاطر خيانت اعدام شدند بعضىها از دورانى كه امام در نجف بود و بعد كه به پاريس رفت، با ايشان ارتباط داشتند، در اول انقلاب هم مورد توجه امام قرار گرفتند؛ اما بعد رفتار اينها، موضعگيرىهاى اينها موجب شد كه امام اينها را طرد كرد، از خودش دور كرد.... مبناى نظام اسلامى اين است و امام اينجورى عمل كرد" به نظر من از این دقیق تر نمی توان خشونت و خودکامگی خمینی را ترسیم کرد
کوروش از تهران
منبع:پژواک ایران