PEZHVAKEIRAN.COM لزوم مقابله با ویروس اسلام سیاسی
 

لزوم مقابله با ویروس اسلام سیاسی
کوروش بزرگ

یکی از کهنه ترین و پیش پا افتاده ترین روشها که توسط بلوک اصلی قدرت در جمهوری اسلامی همواره استفاده شده این استدلال سست و بی پایه است که اسلام همه پاسخهای معضلات امروز بشر را داراست و حکومت اسلامی «تنها»حکومت «بر حق» برای مردم مسلمان ایران است، به این مدعا باید صریح پاسخ داد.

اولا چه دلیلی متقنی وجود دارد که هر آنچه در متون مذهبی و رفتار پیامبر اسلام و امامان شیعه آمده همگی درست و بی نقص است،هزار و چهار صد سال پیش فردی ادعای سخن گفتن از جانب خدا را داشته و دهها سال بعد از مرگش عده ای مدعی شده اند کلام خدا را جمع آوری کرده اند.

اگر متن قرآن(به عنوان مهمترین سند دینکاران) مورد تحلیل محتوایی قرار گیرد می توان در آن ایرادات بسیاری یافت،اشکالاتی مثل آیات متناقض و متضاد ،آیات بی ربط به زندگی مدرن امروز،آیات کاملا محلی و ویژه جامعه عرب عصر محمد،آیات تکراری،آیات نقض کننده حقوق ذاتی انسان و نیز آیاتی که جنبه تبعیض گرایانه و جنگجویانه دارند،آیاتی که در آن نادیده گرفته شدن حق «فردی» انسان آشکاراست، بنابراین آن طور که طرفداران اسلام حکومتی ادعا می کنند اصولا متن قرآن دارای جنبه عدالت گستر، نورانی و کامل نیست ،برفرض محال هم این طور باشد ایمان امری خصوصی است و متعلق به رابطه فرد با خدای خویش است و هرگز نباید در عرصه عمومی تحمیل شود.

دوم آن که تمام آنچه محتوای متون مذهبی خوانده می شود اصولا فقط برای«مومنان» آن دین می تواند جنبه معنوی و مقدس داشته باشد،ولی نمی تواند به عنوان دستور العملی «کامل» برای زندگی فردی و اجتماعی همه جامعه مورد استفاده قرار گیرد،تجربه قرون وسطا و جمهوری اسلامی ثابت کرد کسانی که با مدعای معنویت و امر مقدس حکومت می کنند جز درست کردن یک جهنم تمام عیار برای مردم کار دیگری نمی کنند،چرا که با بهره گیری از باورهای مذهبی چنان مخالفان را سرکوب می کنند که هیچ حاکم مستبد سکولاری نمی تواند چنین بی رحمی را از خود نشان دهد.

تمام مدعای اسلام گرایان در ایران در طول تاریخ معاصر ایران این بوده که چون اسلام مانند مسیحیت نیست و جنبه های سیاسی و اجتماعی دارد پس جز با تشکیل حکومت مذهبی نمی توان دستورات اسلام را پیاده کرد،در حالی که در متن قرآن از «حقوق فردی»، «آزادی واختیار انسان»، «حکومت بدون تبعیض»،«مساوات مذهبی و عقیدتی»، «برابری حقوق زن و مرد»،«آزاد بودن انسان برای خروج از دین اسلام»،«مبانی علمی»،« راهکارهای دقیق اقتصادی»،«الگو و مکتب حکومتی و مدیریتی خاص» و مانند اینها که زیربنای ساختن یک حکومت است خبری نیست و برعکس ذات «اقتدار گرای متن دینی» که بر«درگیری با غیر مومنان به آموزه های اسلام» و«انواع و اقسام تبعیض ها» بنا شده نمی تواند در هیچ دوره ای(به خصوص دوران جدید) پایه تشکیل حکومت قرار گیرد،حکومت مذهبی حکومت زور و زوال اندیشه آزاد و غیر دینی است.

باید برای هر جنگی ابتدا باید «محل نزاع» را دقیق و شفاف مشخص ساخت،در جنگ فکری بنیادگرایان و طرفداران اسلام سیاسی با سکولارها  و دمکراسی خواهان محل اصلی نزاع «ناکارآمدی نظری و عملی مطلق حکومت مذهبی» است، در قرون وسطای ایران هم باید با حوصله و کامل به ادعاها و حملات لفظی اسلامگرایان پاسخ داد و از مواجهه علمی و استدلالی با متن مذهبی نهراسید،زیرا آنچه یک بنیادگرا را گستاخ تر می کند پاسخ ندادن به سفسطه های مداوم اوست،تناقضات ذاتی متن دینی را باید به رخ مدعیان «انسان کامل و اسلام کامل» کشید، متن قرآن و سایر کتب مذهبی اساسا متونی «ناقص» هستند که به هیچ وجه نمی توان از آنها «مدیریت پیچیده جوامع» را بیرون کشید و«نسخه شفا بخش همگانی» هم نیستند زیرا هرگاه مقدس مآبان  قدرت را به دست گرفته اند جز تبعیض و سوء مدیریت و جلوگیری از انتشار سایر اندیشه ها کار دیگری نکرده اند، نخبگان فرهنگی و سیاسی ما باید برای بازگشت مذهب به جای خودش که همانا رابطه «فرد» با «خدای مورد نظرش» است تلاش کنند.

تقریبا از زمان قتل کسروی توسط فداییان اسلام تا کنون پاسخ متناسب و همه جانبه به بنیادگرایان اسلامی داده نشده و روشنفکران ایران در پیچ و خم اختلافات خود با یکدیگر فاقد انسجام لازم برای مقابله با این ویروس خطرناک بوده اند، خط نواب صفوی و خمینی یک خط مشخص است آنان به چیزی کمتر از حذف دگراندیشان و منتقدان راضی نبودند و این خود دلیل محکمی بر ضعف کامل بنیان های اندیشه اسلامگرایی است.

وقتی به قتل کسروی پاسخ مناسب داده نشد یاران نواب به ترور مسئولین حکومت دست زدند و این خط در جمهوری اسلامی با قتلهای سیاسی دگراندیشان و ناراضیان با شدت بیشتری پیگیری شد.

در حکومتی که رهبر مذهبی اش بهاییان را نجس می داند1 و دگر اندیش مذهبی خونش حلال است چگونه می توان از آن آرمان عدالت و مساوات را انتظار داشت.

هر سه طیف اسلامگرایان امروز دچار رکود و ورشکستگی فکری شده اند،  روشنفکران دینی در پیوند تجدد و مذهب و پدید آوردن نوعی اسلام مدرن ناکام مانده اند، اسلام سنتی در مقابل اسلام سیاسی نتوانسته بدیلی قابل قبول و جذاب ارائه دهد و اسلام سیاسی نیز در عرصه حکومت دچار شکست کامل گردید و نتوانست اقتصاد، سیاست و فرهنگ ایران را سامان دهد.

گفتمان اسلامگرایی با روی کار آمدن جمهوری اسلامی دچار بحران عمیقی گردید ولی روشنفکران ایرانی هنوز جرات نقد تمام عیار آن را ندارند و سعی می کنند بین اسلامگرایان و طرفداران دمکراسی و مدرنیته آشتی به وجود آورند در حالی که جنس تفکر افرادی مانند شیخ فضل الله نوری، نواب صفوی و روح الله خمینی آشتی ناپذیر و تمامیت خواه است ، این نوع تفکر خواهان از بین بردن کامل جنبه نرم افزاری تجدد و اندیشه مدرن است و خود خمینی نیز بارها تکرار کرد:« آخوند خود اسلام است  آخوند همه جا خواهد بود» که این سخن معنایی جز دخالت روحانیت در تمامی عرصه های زندگی انسان ندارد.

تجربه تاریخی اروپاییان نشان داد آنان زمانی پیشرفت کردند که از خواب حکومت آسمانی کلیسا بیدار شدند و قدرت را زمینی نمودند و فلاسفه ای مانند ولتر «بنیان های» حکومت پاپ ها را زیر پرسش بردند و بورژوازی منافع خود را در رهایی از سیطره کلیسا یافت، متاسفانه محافظه کاری های ایستا گونه مانند افکار اعضای نهضت آزادی و اصلاح طلبان  و حتا برخی از جریان های چپ تنها به حکومت اسلامی این مجال را می دهد تا بیشتر سرکوب کند و روحیه پرخاشگری خود را افزایش دهد،هرگونه عقب نشینی در مقابل اسلامگرایی رادیکال تنها فرصت دادن به رشد ویروس گونه افکار مخرب امثال نواب و خمینی است، بنیادگرایی که امروز خاورمیانه را هم به تنش و بحران کشانده است و سدی در برابر رشد دمکراسی شده است.

زیان عمده دیگر آن است که اسلام سیاسی نه تنها با جنبه های فکری تجدد مخالف است بلکه با بن مایه های تمدن باستانی ایران هم سر ستیز دارد البته دلیل اصلی مخالفت شدید آنان با برجسته شدن مکان هایی مانند تخت جمشید و پاسارگاد و سند ارزشمندی مانند منشور کوروش به خاطر ضعف مفرط اسلام سیاسی در عرصه پاسخگویی به نیازهای انسان امروز است.

زیر نویس

1-    فتوای خامنه ای درباره بهاییان در پاسخ به یک پرسش :

راجع به نشست و برخاست با آنها، فرقه ضاله بهاییت نجس می‏باشند و افراد به هنگام برخورد و تماس با آنها واجب است مسایل طهارتی که نسبت به آنها شرط شده است مراعات کنند، و همچنین جمیع مؤمنین مسؤولیت دارند که توطئه‏ها و دسایس فرقه ضاله بهاییت را نابود و محو کنند و امثال این فرقه‏های گمراه کننده که موجب انحراف مسلمین می‏باشد باید از آنها اجتناب و خودداری شود، فرقه بهایی نجس و دشمن دین و ایمان هستند و مردم باید از آنها اجتناب کنند. (اجوب الاستفتائات، سیدعلی خامنه‏ای،عبادات جزء اول، دارالوسیله)

کوروش/تهران

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب کوروش بزرگ در سایت پژواک ایران 

*آیا استیضاح وزیرکارآغازی برپایان احمدی نژاد است؟   [2013 Feb] 
*در دفاع از مواضع شاهزاده رضا پهلوی  [2012 Apr] 
*اکبر گنجی و نگرانی از فروپاشی جمهوری اسلامی  [2011 Nov] 
*چرا نمی توانیم از قرون وسطای ایران عبور کنیم؟   [2011 Aug] 
*سفسطه ها و تناقض گویی های اردشیر امیرارجمند  [2011 Jul] 
*آقای بهنود! ما هم تاریخ می‌خوانیم  [2011 Jul] 
*سحابی کهنه اندیش و محافظه کار  [2011 Jun] 
*هراس اصلی اصلاح طلبان از چیست؟  [2011 May] 
*هراس اصلی اصلاح طلبان از چیست؟  [2011 May] 
*کارگاه های پروژه سازی جمهوری اسلامی  [2011 May] 
*پایمال شدن حقوق کارگران در جمهوری اسلامی  [2011 Apr] 
*اصلاحات و روشنفکران جهان سومی  [2011 Apr] 
*اشک تمساح برای بحرین سکوت در برابر سوریه  [2011 Apr] 
*لایت فقیه نهادی فرا قانونی و غیر پاسخگو  [2011 Apr] 
*اصرار خاتمی بر مبهم گویی  [2011 Apr] 
*میراث فکری دکتر مصدق  [2011 Apr] 
*چند پرسش از اصلاح طلبان و راه توده  [2011 Apr] 
*اصلاح طلبان مذهبی مانعی برای تاسیس یک دولت دمکراتیک   [2011 Apr] 
*لزوم مقابله با ویروس اسلام سیاسی  [2011 Apr] 
*فقه، قانون نیست  [2011 Apr] 
*تضاد قانون اساسی جمهوری اسلامی با حقوق ملت و مفهوم ملیت  [2011 Apr] 
*بی اعتباری همه پرسی 12 فروردین  [2011 Apr] 
*شکست کامل جمهوری اسلامی در زمینه اقتصاد  [2011 Mar] 
*ناممکن بودن تغییر رفتار جمهوری اسلامی   [2011 Mar] 
*متن قرآن عامل اصلی نابرابری حقوق زنان با مردان  [2011 Mar] 
*سکولار سبز بی معناست  [2011 Mar] 
*وظیفه روشنفکران ، جلوگیری از خواب زدگی ملت است  [2011 Feb] 
*25 بهمن نخستین گام در راه وضوح و شفافیت مبارزه   [2011 Feb] 
*نمایندگان مجلس، دست نشاندگان مستقیم خامنه ای  [2011 Feb] 
*شکست الگوی جمهوری اسلامی در خاورمیانه  [2011 Feb] 
*فرخ نگهدار، از آشفتگی فکری تا پریشان گویی سیاسی  [2011 Jan] 
*قانون مجازات اسلامی دلیل اصلی اعدام ها و تبعیض ها  [2011 Jan] 
*حنای محمد خاتمی دیگر رنگی ندارد   [2011 Jan] 
*مسیح علی نژاد و دعوت به تسلیم شدن مردم و مبارزان  [2011 Jan] 
*استمرار جمهوری اسلامی و خطر تجزیه کشور  [2011 Jan] 
*اشکالات ساختاری طرح حذف سوبسیدها  [2010 Dec] 
*مغایرت برنامه اتمی رژیم اسلامی با منافع ملی ایران  [2010 Dec] 
*بی اعتباری دیپلماسی جمهوری اسلامی   [2010 Dec] 
*الله اکبر شعار من نیست   [2010 Dec] 
*ابعاد خشونت و خودکامگی خمینی   [2010 Dec] 
*اجازه دهیم مصدق هم نقد شود  [2010 Nov] 
*چرا نمی توان به جمهوری اسلامی اعتماد کرد  [2010 Nov] 
*مجلس شورای اسلامی مجلسی زینتی و نمایشی  [2010 Nov] 
*دستگیری وکلا از نگاهی دیگر  [2010 Nov] 
*محتوا مهمتر از شکل نظام  [2010 Nov] 
*مسجد در جمهوری اسلامی  [2010 Nov] 
*طبقه متوسط اقتصادی پیش نیاز دمکراسی  [2010 Nov]