تشکبل «دولت سایه» در جمهوری اسلامی مبارک!
پرویز داورپناه
با اعلام موجودیت تشکیلات "همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران" روشنفکران ايرانی در داخل و خارج از کشور، سناریوی جدیدی را با همکاری افراد خود شیفته ی شناخته شده ای امثال حشمت الله طبرزدی و کوروش زعیم و صد البته با چراغ سبز وزارت اطلاعات رژیم اسلامی در یک خانه شخصی در تهران برپا ساختند. پس از اعلام موجودیت این "تشکیلات" موج جدید تکذیبیه هاشروع شده، همچنان ادامه دارد (نگاه کنید به تکذیبیه ها)
اخیراً در سایت " ایران امروز" آقای دکترحسین باقرزاده یکی از برگذارکنندگان و رئیس نشست پاریس(کِنت تیمرمن) در تاریخ ۵ خرداد ۸۸ پیرامون اعلام موجودیت "همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران" یادآوری کرده اند:
"تلاش برای تشكیل نهادهای ائتلافی یا همبستگی حول ارزشهای دموكراتیك و حقوق بشری چندین سال است كه به صورتهای گوناگون در بین ایرانیان رواج داشته است. این تلاشها، [مانند کنفرانس پاریس یادشده!]، اما، عمدتا در خارج كشور متمركز بوده و كمتر توانسته بود در داخل كشور بازتاب پیدا كند. البته نمونههای معدودی از تلاشهای داخل كشوری تحت عنوان «جبهه دموكراسی و حقوق بشر» با محوریت بخشی از اصلاحطلبان به چشم میخورد كه، به دلیل تعارض ماهوی مقولات دموكراسی و حقوق بشر با تعهد این اصلاحطلبان بر التزام به یا حمایت از جمهوری اسلامی، نمیتوانست صادقانه باشد و به این دلیل نیز به جایی نرسید. به جز این، برخی از شخصیتهای دخیل در این نهاد جدید نیز بارها به تلاش برای تشكیل چنین نهادی در داخل كشور برآمدند و جلساتی برگزار كردند، ولی نتیجه كار آنان از معدود افراد دخیل در این تلاشها فراتر نرفت."
آری، آقای باقرزاده درست می گویند، ساليان درازی است که سلطنت طلبان در پی "اتحاد بزرگ" با نيروهای ملی بودهاند. جريان "کنفرانس ملی" و جريان سال ۲۰۰۰ در واشنگتن و بالاخره سه کنفرانس برلن، لندن و پاريس "برای بازگشت نظام پادشاهی" که آخرین آنها زیر نظر مستقیم "کنت تیمرمن" به ریاست آقای دکتر حسین باقرزاده برگذار شد. و از جمله آقایان حسن ماسالی، (سخنگوی حشمت الله طبرزدی در خارج از کشور)، منوچهر آهی، (رئیس دفتر رضا پهلوی)، و دکتر عبقری و همسرش و ...از برگذارکنندگان نشست پاریس بودند که در تاریخ پانزده تا هفده ژوئن ۲۰۰۷ (۱۳۸۶) در فرانسه انجام شد و آقای تيمرمن، که از لابيگران اسرائيل است، خواهان بازگشت نظام شکست خورده پادشاهی سابق شده بودنددر حدود بیست دقیقه صحبت کردند که مورد اعتراض برخی از شرکت کنندگان قرار گرفت.. (نگاه کنید ۱)
اکنون «همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران» نموداری از اين حرکت میباشد. البته "بازگشت نظام پادشاهی"، تخيلی بيش نيست. اینها بايد روزی اين واقعيت را بپذيرند که نظام گذشته بر گشت ناپذير است.
شایان توجه است که در کنفرانس پاریس تعداد شرکت کنندگان ایرانی قلیل بود، برای اینکه آقای تیمرمن عضو عالیرتبه سازمان جاسوسی آمریکا، سیا، و شخصیبت نومحافظه کار امریکائی آن را اداره کرد.
آقای باقر زاده نوشته خود را با این کشف جدید ادامه می دهد که:
"... میدان سیاست در درون كشور است، و هیچ فعالیت سیاسی بدون اتكا به نیروهای فعال درون كشوری نمیتواند شانسی برای موفقیت داشته باشد. دلایل این ناكامی را نیز باید عمدتا دو عامل (مرتبط به هم) دانست: یكی حساسیت شدید نیروهای امنیتی رژیم در مورد همكاری نیروهای ایرانی داخل و خارج كشور در فعالیتهایی كه خصیصه ساختارشكنانه (!) داشته باشد، و دیگری اتخاذ سیاستها و شعارهای تند از سوی نیروهای خارج كشوری (مانند «براندازی») كه ممكن است هزینههای سنگینی برای نیروهای داخل كشور به دنبال بیاورد."
"... این امر بخصوص برای نیروهای خارج كشوری كه در پیوند زدن به نیروهای درون كشور در گذشته دچار مشكل بودهاند اهمیت خاص دارد. اینان باید كه از خودمحوری در مبارزات سیاسی جامعه ایران دست بكشند و محوریت مبارزات داخل كشور را بپذیرند. تنها در این صورت است كه میتوان مبارزات را متناسب با ظرفیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران سازمان داد و از خطرات افراطیگری و ماجراجویی سیاسی اجتناب كرد."
"عدم توجه به مشكل اخیر، یكی از مهمترین و محوریترین عوامل شكست این تلاشها در خارج كشور و از جمله جریان موسوم به «همبستگی ملی ایران - هما» بوده است."
اشاره آقای باقرزاده به تلاش در کنفرانس پاریس است(نگاه کنید1 ) این همایش، با طرح ۱۹۸۳ تیمرمن، مدیر اجرائی «بنیاد دموکراسی در ایران» و "کارشناس مسائل ایران" که در ۱۹۸۳ در مجله کوئین در اورشلیم می نویسد:
" برای اینکه اسرائیل ماندگار باشد، باید کشورهای بزرگ خاورمیانه درهم شکسته و تجزیه شوند." و آنگاه مثال عراق را میزند با کرد و سنی و شیعه- و مصر با قبطی و عرب و ترک و . . . که آماده تجزیه اند."
شبکه ی مرکب از این عناصر، در داخل و خارج از کشور بدنبال آلترناتیو تراشی برای ایران و تحریک اقوام و تجزیه ایران، از آنجا که با مقاومت و استقامت و اعتراض شدید ملیون و احزاب چپ مستقل در ایران و خارج از کشور مواجه شدند، مصدق ستیزی را در صدر برنامهء سیاسی خود قرار دادند و هفته ای نیست که مباشران و جیره خوارانشان، نشر نوشته هایی سراسر مغالطه علیه دکتر مصدق و راه او و حتی، اینجا و آنجا، ناسزاگوئی و اهانت به دکتر محمد مصدق ورهبران ملی را، به امید روگردان کردن ملت ایران از راه اصیل و خجسته ی او و ایجاد تمایل به ته مانده ی پهلوی ها که آرمانی و سابقه ای مثبت برای عرضه ندارند، وسیلهء خوش خدمتی به سیا وجنگ طلبان آمریکایی و خاندان پهلوی نکنند.
آقایان باقرزاده و تیمرمن (نگاه کنید۲ ) و دوستانشان در ایران اگر دل نگران دموکراسی و حقوق مردم ایرانند، بهتر است از بدیل سازی با عنوان های کاذب «بنیاد دموکراسی در ایران» و «همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران» (در مورد اخیر با جعل امضاء و جعل وبلاگ های دیگران به سبک سرویس های اطلاعاتی که در برابر سازمانهای اصیل به تاًسی سازمانهای زرد اقدام می کنند) دست بردارند و آگاه باشند که دستشان رو شده و حنایشان ابداً رنگی ندارد.
اگر قرار باشد دولت "سایه !!" ای(!) نیز در سایه ی مراحم نظام حاکم بروید و هم استقلال و دموکراسی را که لازم و ملزوم یکدیگرند، فدای منافع بیگانگان و قوام خود کند، چنین دولتی هرقدر هم که در سایه بخزد، و در سایه ی هر قدرتی که بخزد، از آن مردم ایران نخواهد بود.
راستی چرا این دولت سایه باید با استفاده از تبلیغات صدای آمریکا برسر کار آید یکی از سخنگویان دولت سایه یعنی آقای کورش زعیم در برنامه تفسیر خبر روز شنبه نهم خرداد ماه 1388 ضدای آمریکا (VOA) که در آن آقایان حسن ماسالی، احمد باطبی و مهران براتی نیز شرکت داشتند، چنین می گوید:
"ما هیچ وسیله ی رسانه ای نداریم، هیچ روزنامه، هیچ رسانه ای در ایران نداریم... ما تنها وسیله ای که داریم، همین چند دقیقه ای است که با شما صحبت می کنیم"
سخن، اینجا، بر سر ادامه ی خدمت به استقلال و آزادی است و استقرار و تحکیم دموکراسی در حیطه ی سیاسی و بسط آن به همه ی شئون اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه، با سپردن اداره ی امور مردم در همه ی حیطه های کار و زندگی روزمره محلی و شهری و منطقه ای بدست ارگان های منتخب خود مردم میسر است.
ایران هرگز نخواهد مرد و مصدق نیز ماندگار است زیرا میراث معنوی و راه سیاسی مصدق امروز نیز مانند گذشته تمام ارزش و فعلیت خود را حفظ کرده است و فرا رفتن در این راه نه از طریق حکومت آلترناتیو بیگانگان و تشکیل یک "دولت سایه!!" (!)، در سایه ی این و آن، و همزمان با آن، نفی دموکراسی و استقلال کشور و تجزیه ایران، بلکه فقط از راه تحکیم و بسط هر چه بیشتر دموکراسی و دفاع از تمامیت ارضی ایران به همت والای جبهه ملی ایران و اصیل ترین متحدان طبیعی آن در عرصه ی مبارزه ی داخل و خارج کشور، ممکن خواهد بود.
مصدق میگويد
"ای مرگ بر آن کسانی که به جای خدمت، خيانت به وطن را پيشه خود قرار میدهند."
این از وظایف مهم سازمانهای سیاسی مستقل، دموکرات و ایران دوست است که اسامی همکاران ایرانی آقای تیمرمن و مباشران ایرانی سیا را برای اطلاع مردم منتشر کنند. و مانند همیشه بسیار هشیار و آگاه باشند. بهترین کارشناسان امور ایران تنها در میان خود ایرانیان حضور دارند، ایرانیانی که با اعتماد به نفس و تکیه بر تاریخ و نبوغ ملی خود به سرنوشت کشور و ملت خود می اندیشند، نه آنها که خود را ایرانی می نامند اما نسخه ی موفقیت در میان ملت ایران را از دیگران دریافت می کنند..
ملت بزرگ ایران دولت سایه ی روییده در سایه ی چماق و سرنیزه و حکومت آلترناتیو بیگانگان، و نفی دموکراسی و استقلال و تجزیه ایران را هرگز نمی پذیرد و با چنگ و دندان در راه حفظ تمامیت ارضی ایران و احیای نهادهای آزادی پارلمانی، دستاورد ارجمند و خونبهای پدران مشروطیت تا پیروزی نهایی از پای نخواهد نشست.
پاینده باد ایران
پیروز باد جبهه ملی ایران، خانه سیاسی مصدق
دکتر پرویز داورپناه ـ ۹ خرداد ماه ۸۸
منبع:پژواک ایران