سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد
علی شاکری زند

 

خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان

زاین فتنه ها که دامنِ آخِر‌زمان گرفت

حافظ

 

علی شاکری زند

سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها

تنها بهدست مردم برچیده خواهد شد

انحطاط اجتماعی و فرهنگی

نتیجه ی جمهوری اسلامی

هنگامی که فاتحان عرب، در پی نخستین شکست سپاهیان ایران، به حوالی شهرهای مدائن نزدیک می شدند، در هر نقطه که خبر نزدیکی آنان می‍رسید مردم به یکدیگر می گفتند«دیوان آمدند.» کسانی که امروز بر کشور ما حکومت می کنند از بیابان های دور و از بیرون مرزها نیامده اند، اما رفتار و سلطه‌ی آنان از رفتار و سلطه‌ی همان «دیوان» بیگانه کمتر غیر‌انسانی نبوده است، و اگر آنان متعلق به هزار و چهار صد سال پیش بودند و عذر خودی نبودن را هم داشته اند اینان برای ارتکاب جنایات و مفاسدشان هیچیک از این معاذیر را ندارند.

آیا با وجود رژیمی که هر روز آن فقر و محرومیت اکثریت مردم را شدتی بیشتر بخشیده و انحطاط فرهنگی و اخلاقی جامعه‍ی ما را  فرسنگ ها جلوتر رانده می توان به انتظار پایان درگیری های جناح های رژیم بر سر این و آن موضوع  فرعی، که خوشبینان حرفه ای آنها را نشانه های نبرد نهایی میان آنها و آغاز دورانی جدید معرفی می کنند، نشست.

نزاع میان دو جناح بر سر منشاءِ مشروعیت حکومت و حاکمان که، نشان خواهیم داد، در این جمهوری کاذب بحثی است از اساس انحرافی؛ یا نزاع میان نهادهای انتصابی و مقامات به‌اصطلاح انتخابی‌ و «غیرقابل تغییر»؛ یا تفاوت و نزاع میان اصلاح طلبی و «انحلال طلبی» از دید کسانی که حتی میان دو مقوله ی عمده ی حکومت(نظام) و دولت(قوه ی اجرائیه) نیز بطور سیستماتیک خلط می کنند؛ یا، بالأخره، نزاع میان آنان که «عجله دارند، قصد دارند کار را به سرعت یکسره سازند... منتهی ممکن است اقداماتشان نتایج معکوس به بار آورد»، با «‌ منتخب اکثریت مردم ایران،( ...)، مسئولان منتخبی که تفاوت دیدگاه با آیت الله خامنه ای دارند، ... .»[ت. ا.]

در حالی که موجودیت، تمامیت ارضی و سلامت فرهنگی و اخلاقی ایران در خطر است ملت ما تا کی باید در انتظار نتایج نهایی این نزاع ها میان کسانی بنشیند که به قول استاد فقید دانشکده های حقوق و معقول و منقول تهران، محمد سنگلجی « گرگ هایی هستند که یکدیگر را گاز می گیرند اما نمی کشند»؟

انحطاط جامعه و نمونه هایی

از فجایع معرف آن

خوب است ابتدا  به چند نمونه از فجایع هر روزه ی این جامعه، که تنها مشتی از خروار است رجوع کنیم.

در خبری چنین می خوانیم:

«دو قاتلِ فرهنگ امیری، یک شهروند بهائی ایرانی که در سپتامبر ۲۰۱۶ با ضربات چاقو در یزد به قتل رسید، پس از اعتراف به اینکه مقتول را به سبب بهائی بودن به قتل رسانده‌اند، به قید وثیقه آزاد شدند. این دو تن اعتراف کردند که هدف آنها «کشتن یک بهائی بوده» زیرا بر اساس «اعتقادِ مذهبی خود» و «سخنانی که از برخی روحانیون» شنیده‌اند، «ریختن خون بهائیان ثواب است».

«قاتلین فرهنگ امیری، که دو برادر هستند، در روز ۵ مهرماه ۹۵/ ۲۶ سپتامبر ۲۰۱۶، پس از ارتکاب جنایت خود در محلۀ قاسم آباد یزد در حال فرار توسط کاسبان و اهالی محل دستگیر و در اختیار نیروی انتظامی این شهر قرار گرفتند. آن دو در جریان بازجویی‌ها و در برابر دادگاه به قتل فرهنگ امیری اعتراف کرده و انگیزۀ خود را از این اقدام اعتقاد وی به مذهب بهائی دانستند.»

این دو تن اظهار داشتند که اعتقادات مذهبی‌ آنان و اظهارات روحانیونی که بهائیان را ضد اسلام معرفی می‌کنند آنان را به ارتکاب قتل ترغیب کرده است. این دو تن ... به خانۀ او آمده و هنگامی که وی درب را گشوده است، با ضربه‌های فراوان او را بطرز فجیعی به قتل رساندند.»

«یکی از قاتلین در مراحل بازجوئی دربارۀ انگیزۀ عمل خود گفته است: "می‌خواستیم یک بهائی را بکشیم. شنیده بودیم که بهائیان، مسلمانانی هستند که از اسلام روی برگردانده‌ و مرتد هستند و ریختن خونشان ثواب است.» قاتل دیگر در بازجویی‌ دیگری با تائید اعترافات برادر خود اظهار داشته است: «هدفمان کشتن یک بهائی بود. مهم نبود چه کسی باشد." این دو برادر حتی در جریان بازجویی‌ها گفته اند که در صورت آزادی فرد دیگری را به قتل خواهند رساند.» [ت. ا.]

« دادگاه علیرغم این اعترافات و تهدیدات، این دو فرد را با قرار وثیقه آزاد کرده است.»

از آنجا که در این نظام این جنایت نه نخستین جنایت از این نوع بوده و نه آخرین، و هنگامی که مرتکبان اینگونه تبهکاری ها اعمال خود را به «احکام» ملایان حاکم و پیروی از آنان نسبت می دهند، و باید قتل های سیاسی بیشمار رسمی و غیر رسمی عوامل نظام در تمام طول سی و هشت سال را نیز در کنار آنها قرار دهیم، آیا می توانیم نتیجه بگیریم که این سیستم حکومتی جز برای ارتکاب جنایت و گسترش آن، و آزاد ساختن هولناک ترین سائقه‍های بیمارترین و خطرناک ترین افراد این جامعه اعم از روحانی نمایان یا پیروان آنان که باید در جایی در زیر کنترل شدید و تحت مداوا قرار می گرفتند، بوجود نیامده است؟

مورد دیگر، خبرهای دایر بر «گستاخی بیشتر» اسیدپاشان به چهره‍ی زنان بخت برگشته‍ی این کشور است. در این مورد به شگفت‍انگیز ترین اظهار نظرها برمی‍خوریم. در گزارشی چنین آمده است:

« یک جامعه‌شناس جنایی می‌گوید: "متاسفانه برخی پرونده‌های اسیدپاشی‌ که در سیستم عدالت کیفری داریم یا معلق شده و یا اینکه منع تعقیب برای فرد صادر شده است که این موجب گستاخی مجرم شده است و اگر این روند ادامه پیدا کند، فرد اسیدپاش با عامل بازدارنده مواجه نمی‌شود و کار خود را به راحتی انجام می‌دهد."»

در جایی که رژیم حاکم با بردن طرح قانونی برخورد شدید به «مسئله ی» حجاب و سخنان تحریک‌‌آمیز هواداران آن قانون علیه زنان، که پیش از اولین مورد اسیدپاشی شاهد آن بودیم، عوامل خرده‌پای خود را به این کار تشویق کرد و کمترین عملی نیز علیه مرتکبان آن انجام نداد، و بجای آن معترضان به این بی‌اعتنایی را بازداشت کرد، حال جامعه شناسانی هم پیدا شده اند که به‌دنبال علل اجتماعی این جنایت می گردند! مگر این وضع جز یک واقعیت سیاسی که وجود رژیمی مرکب از تبهکاران است، علت دیگری هم دارد؟ 

همانجا:

«مرد چهل‌ساله پس از درگیری با اعضای یک خانواده در پارک فدائیان اسلام به منزل خود رفت، با تهیه یک ظرف اسید به پارک بازگشت، و بدون اینکه بداند چه‌کسی مقابلش قرار دارد، روی ۱۶ نفر اسید پاشید. فردی در کرمانشاه به بهانه اخذ مدارک خودرو به منزل پدری همسر سابق خود مراجعه و پس از درگیری لفظی با مادر همسر سابق خود اسید موجود در داخل قوطی پلاستیکی را که از قبل آماده کرده بود به طرف او پاشید. اینها خبرهایی است که هفته گذشته به تیتر رسانه‌ها بدل شده بود، البته طی سال‌های اخیر کم نبودند.»

می بینیم این جنایت نوع جدید هم که ابتکار آن از سوی پیروان «علما» بود، حال به مذهب مختار همه ی جنایتکاران، بیماران روانی و بطور کلی دیوان خُرد و درشت تبدیل شده است. در دنباله ی گزارش به نظریات متعددی از «کارشناسان» و خود گزارشگر می رسیم که هر یک، بی آنکه نقش خشونت پراکنی رژیم و ترویج ضدیت با نظم و قانون از سوی آن و ایدئولوگ های آن را نشان دهند به دنبال توضیحات علمی پیچیده روانه می شوند. یک جامعه شناس می گوید: «مشکلات اقتصادی یا شکاف‌های طبقاتی به علاوه ناکامی‌های جنسی در این مسئله دخیل هستند و مجموع اینها باعث شده است که ابراز خشونت و شکل آن تغییر کند.» یکی دیگر می نویسد: «در حال حاضر تنها تحقیق عملی [علمی؟]که در خصوص آن انجام شده است، به سالهای ۸۳ تا ۸۹ و به مطالعات انجام شده در بیمارستان شهید مطهری برمی‌گردد که شامل بیماری‌های سوختگی ناشی از خشونت است و بعد از آن هیچ تحقیق جامع و علمی در رابطه با خشونت صورت نگرفته است.» سپس از قول همان «جامعه شناس» می خوانیم که:

«... قوانین ما در این زمینه پیشگیری خاصی ندارد، یعنی قانونی نداریم که بازدارندگی ایجاد کند، مگر اینکه از جهت اخلال در نظم عمومی و وحشت و ارعابی که از طرف فرد اسیدپاش ایجاد می‌شود این مسئله را بررسی کرد که در نهایت براساس ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی این مسئله مطرح می شود که محاربه است[!]. متأسفانه از روی استیصال حقوقدان و جرم‌شناس است که اسیدپاشی را به ماده ۲۷۹ ربط دهند، چرا که [قانون] برای محاربه تعاریف مخصوص به خود را دارد؛ بنابراین در قانون با سکوت در برابر پدیده اسیدپاشی مواجه هستیم.»[!] گویی در قوانین مجازات همه ی کشورهای جهان فصلی هم درباره ی اسیدپاشی وجود دارد. آیا باید برای قتل نفس با حربه های مختلف کیفرهای متفاوت وضع کرد؟ و نیز، آیا وارد کردن آسیب جسمانی باید بر حسب وسیله ای که مورد استفاده ی مهاجم قرار می گیرد متفاوت باشد؟ آیا عدم مجازات مرتکبین این جنایات، که در واقع از عدم پیگرد واقعی برای بازداشت آنان آغاز می شود نتیجه ی خلاءِ حقوقی در قوانین کیفری است؟ و آیا، در صورت سعی در یافتن خلائی از این دست نباید بیشتر به‌دنبال قانون کیفرِ تحریض کنندگان به اینگونه اعمال، یعنی«علمای اعلام» رفت و آن را تکمیل کرد؟ بالأخره، جامعه شناس ما، که چه بسا به‌عذر کار علمی بحث سیاسی را بر خود ممنوع دانسته، این کشف داهیانه‌ی خود را مطرح می کند که:

«پیگیری‌های اجتماعی برای فرد اسیدپاش بازدارنده است به طوری که می‌توان اقدامات موثری در این راستا انجام داد تا برای فردی که قصد اسیدپاشی دارد، بازدارنده باشد. باید به او فهمانده شود که اگر این کار را انجام دهد با چه واکنش های قانونی مواجه خواهد شد.[!] متأسفانه برخی پرونده‌های اسیدپاشی‌ که در سیستم عدالت کیفری داریم یا معلق شده است و یا اینکه منع تعقیب برای فرد صادر شده است که [و] این موجب گستاخی مجرم شده است و اگر این روند ادامه پیدا کند، فرد اسیدپاش با عامل بازدارنده مواجه نمی‌شود.»

گویی قانون و بازدارندگی آن واقعیتی مجرد و معلق در فضاست، و به ساخت رژیم سیاسی و رفتار آن بستگی ندارد. علی نجفی‌توانا، رییس کانون وکلای دادگستری مرکز، نیز به این کشف بزرگ نائل شده که:

«وقتی استفاده از اسید توسط رسانه‌ها به عنوان واکنش ... به عنوان آموزش به شخص منتقل می‌شود فردی که نظام عصبی شدیدی دارد از سخت‌ترین وسیله برای ابراز خشم خود استفاده می‌کند. مطالعات مربوط به اسیدپاشی در کشور نشان می‌دهد که افراد در اوج حالت کینه‌ورزی و انتقام جویی اقدام به این کار می‌کنند و در سال‌های اخیر نیز مسائل عقیدتی در این مورد مطرح بوده است.»

او نیز به‌دنبال مشتی اظهار لحیه‌ی جامعه شناسانه ـ و نه جامعه شناختی ـ درباره ی علل رواج خشونت در جامعه، و این یادآوری البته بجا و کاملاً درست که:

«زمانی که حتی بین جناح های مختلف یک کشور برخوردهای کلامی و گاه توأم با خشونت وجود دارد، نمی‌توان از مردم انتظار داشت خشم خود را کنترل کنند و یا در صورت وجود مشکلات اجتماعی و اقتصادی [بر] خودکنترلی داشته باشند. التهاب سیاسی موجب التهاب رفتاری[شده]در اشخاص مختلف واکنش‌های مختلف ایجاد می‌کند...»

متأسفانه به این نتیجه‌ی عملی و نهایی می رسد که :

«باید در قانون رویه‌ای ایجاد شود که اسیدپاش هزینه‌های درمانی قربانی را به طور کامل پرداخت کند و مجازات حبس برای او تشدید شود که [و] اگر کسی با پاشیدن اسید بر روی دیگری مرتکب جرم شد مجازات حبس بیشتری برای او در نظر گرفته شود و سومین شیوه نیز پیش‌بینی مقابله به مثل یا قصاص با لحاظ شرایط خاص باید باشد.» [ت. ا.]

گفتیم متأسفانه، زیرا علاجی که این شهروند دانش آموخته، این«رییس کانون وکلای مرکز» پیشنهاد می کند، یعنی توسل به روش باستانی و خشونت‌آمیز تر قصاص، نمونه ی بدیهی دفع فاسد به افسد است، چه دستور اسیدپاشی از سوی محکمه به مراتب از جنایتی که یک مجرم نادان و خشن مرتکب می شود هولناک‌تر است !

اگر در این موضوع در واکنش های شهروندانی با تخصص های متفاوت درنگ کردیم نه از دید روزنامه نگارانه، بل برای نشان دادن این بود که اندکی به میزان انحطاط فکری و فرهنگی که از برکت رژیم جهل و جنایت دامنگیر جامعه ی ما شده آشناتر شویم. سومین نمونه از اینگونه  پدیده های اجتماعی ـ سیاسی در خبر زیر به چشم می خورد:

«پس از موجی که کلمه‌ی‌«گورخواب»ها به ساحل افکار عمومی روانه كرد، حالا خبر می‌رسد که یكی از مسئولان استانداری از پیشنهادی سخن گفته که در آن برای کاهش آسیب‌های اجتماعی و معضلاتی که از ناحیه چنین افرادی به جامعه وارد می‌شود، طرح عقیم‌سازی زنان روسپی کارتن‌خواب را اجرا ئی کنند. (...) به نظر می‌رسد تراکم شدید خبرهایی با موضوع فقر در این روزها، با اهداف سیاسی انجام می‌شود، اما [ این] باعث نمی‌شود که صورت‌مسئله‌ی عقیم‌سازی زنان روسپی کارتن‌خواب را نادیده بگیریم.» و گزارشگر، خانم فریده‌ی غیرت در این باره اضافه می کند:

«مگر می‌شود با زشتی‌ای بزرگ‌تر، زشتی کوچک‌تری را پاک کنیم؟ مگر می‌شود دفع فاسد به افسد کنیم و بدون درنظرگرفتن جایگاه انسانی آدم‌ها به‌راحتی درباره عقیم‌سازی‌شان و درباره ازبین‌بردن یکی از اصلی‌ترین نشانه‌های انسانی حیاتشان حرف بزنیم؟ عقیم‌سازی زنان روسپی، حتی اگر کارتن‌خواب باشند و محل بروز فساد، معادله‌ی‌ صحیحی نیست، به‌ هزار‌ و ‌یک دلیل. چنین طرحی نمی‌تواند پاسخ‌گوی مشکلات جامعه‌ای باشد که در آن فقر هربار با چهره‌ای خود را نمایش می‌دهد. گیریم که با عقیم‌سازی توانستند ارتباط این زنان را محدود و مانع از فرزندآوری ناخواسته یا خواسته‌ی‌ آنها شوند، آیا دردی دوا می‌شود؟ از سوی دیگر، کدام قانون به آنها این اختیار را داده که درباره یکی از نشانه‌های حیاتی شهروندان این شهر سخن بگویند؟ حتی اگر این زنان از بدترین‌ها، منحرف‌ترین‌ها و عاملان اصلی آسیب‌های اجتماعی دیگر باشند، هیچ قانونی به مسئولان این حق را نداده که بخواهند عقیمشان کنند.»

«(...) درست است که قانون در مواردی بسیار خاص و با شرایط بسیار ویژه و براساس نظریات پزشکی، اجازه عقیم‌سازی برخی بیماران مبتلا به بیماری‌های خطرناک را صادر کرده، اما نباید از این مجرای بسیار باریک برای عقیم‌سازی زنان کارتن‌خواب استفاده شود. آنها بیش از عقیم‌سازی، به حمایت، درمان و مراعات نیاز دارند؛ نیاز دارند به عملی‌شدن وعده‌هایی که گاه با داغ‌شدن حوادث از سوی مسئولان مطرح می‌شود و خیلی زود به فراموشی می‌رود.»

اینجا نیز با نمونه ای از رفتارهای رژیم های توتالیتر سروکار داریم. برنامه‌های‌ عقیم سازی برخی از شهروندان در رژیم نازی، که بر اساس اندیشه‌ی سخیف برتری نژادی و در نتیجه‌ی توهمات «اصلاح نژاد» بنا شده بود، در مورد برخی از بیماری های جسمی یا روانی واقعی یا خیالی، به منظور جلوگیری از انتقال آنها به نسل های آینده، مورد استفاده قرار می گرفت، و تصادفی نیست که خیال استفاده از همان روش، آنهم سه‌ربعِ ‌قرن پس از نازی ها به ذهن مسئولان جمهوری اسلامی خطور می کند؛ و نه برای بیماری ها یا نقائص جسمانی لاعلاج، بلکه، اینجا، برای مقابله با دردهایی که زاییده‌ی رژیم عجیب الخلقه‌ی خود آنهاست.

بخش دوم

انحطاط اجتماعی و فرهنگی،

مشروعیت الهی و جمهوریت

منبع:پژواک ایران


علی شاکری زند

فهرست مطالب علی شاکری زند در سایت پژواک ایران 

*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»! سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ (بخش سوم)  [2024 Jan] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش بیستم)  [2024 Jan] 
*شباهت‌ها و تفاوت‌ها میان دو شکست: ۲۸ مرداد و ۲۲ بهمن  [2023 Dec] 
*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»!  سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ [2023 Dec] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش هجدهم- ب  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/بخش هجدهم- الف  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش شانزدهم  [2023 Oct] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش پانزدهم -ج  [2023 Sep] 
* برگهایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پانزدهم ـ ب  [2023 Sep] 
* جمهوری اسلامی حکومتی مرده است! اما چرا برچیده‌ نمی‌شود؟ بخش اول: یک نظام رو به موت  [2023 Sep] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار (بخش پانزدهم ـ الف) بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Aug] 
*آخرین نخست وزیر نظام مشروطه ایران، متن سخنان علی شاکری زند بر مزار شاپور بختیار  [2023 Aug] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش چهاردهم  [2023 Jul] 
*دعوت پادشاه از شاپور بختیار برای دیدار با او برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش سیزدهم) [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش دوازدهم)  [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش یازدهم)، علی شاکری زند  [2023 Jun] 
*باز هم تشدید اعدام‌ها  [2023 Jun] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش دهم  [2023 Jun] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش نهم ـ ب)  [2023 May] 
*چگونه منشور ننویسیم!/ بخش دوم  [2023 May] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپوربخش نهم – الف بختیار*  [2023 May] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش هشتم ـ ب)  بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Apr] 
*همبستگی برای ایران استیا ایران برای همبستگی است؟  [2023 Apr] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*، بخش هفتم  - ب: اعلامیه‌ سه ماده‌ای کریم سنجابی در پاریس و ولایت فقیه خمینی [2023 Apr] 
*منشوری برای اهالی کره‌‏ی ماه  [2023 Mar] 
*برگهایی اززندگی سیاسی دکترشاپور بختیارـ بخش ششم  [2023 Mar] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پنجم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Mar] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش چهارم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Feb] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار، بخش سوم: فعالیت در تجدید سازمان جبهه ملی ایران  [2023 Feb] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* (بحش دوم)  [2023 Jan] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار ـ جوانی، تحصیلات، مبارزه با نازیسم  [2023 Jan] 
*دولت موقت در تبعید و ضرورت حیاتی آن در شرایط کنونی  [2022 Dec] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر، مفهوم «ملت»، پادزهری در برابر واژه‌ ایدئولوژیک «امت اسلام» و فتیشیسم قومی (بخش سوم)  [2022 Aug] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر  [2022 Aug] 
*آیا جمهوری اسلامی مشروعیتی داشته که ازدست داده؟ غباربرانگیختن در مسیر حرکت واقعی [2022 Jul] 
* اتحادعملِ همه ی نیروهای ملی از مشروطه خواه تا جمهوریخواه  اسم رمز پیروزی اتحاد است [2022 May] 
*درباره ی نهضت مقاومت ملی ایران*  [2022 May] 
*خمینی چگونه به قدرت رسید؟ آیا این فاجعه اجتناب‌ناپذیر بود؟ ضرورت بیان کامل حقیقت به جای حاشیه‌نویسی!   [2022 Apr] 
*منوچهر هزارخانی: مرگی از هر جهت اندوهبار  [2022 Mar] 
*آیا فدراسیون روسیه و اتحاد شوروی سابق ماهیتاً یکی نیستند؟   [2022 Mar] 
*پوتین اوکرایین و روسیه، همه چیز اینجا شروع می شود  [2022 Mar] 
*احیاءِ «عظمت گذشته ی» امپراتوری روس؟ کدام عظمت؟  [2022 Mar] 
* در حاشیه عملیات تروریستی اخیرِ داعش  [2022 Feb] 
*برای دوری از انحرافات و انشعابات در جبهه ملی ضرورت بازگشت به اصالت نهضت ملی  [2022 Jan] 
*اتحادعمل برای نجات کشور از زوال! * انتظار تا کی و برای چه؟  [2021 Dec] 
* راه انتخاب میان سلطنت مشروطه و جمهوری از دید شاپور بختیار  [2021 Oct] 
*بحران سیاسی کشور و راه اتحاد عمل همه ی ایراندوستان دموکرات، پیش بینی بختیار نزدیک است  [2021 Aug] 
*شاپور بختیار و توتالیتاریسم، گریزی به رساله ی دکتری او  [2021 Jul] 
* اثرات متقابل مخالفان فعال رژیم و مردم غیرمتشکل: یک فرآیند دینامیک  [2021 Jun] 
*سر و ته، یک کرباس  [2021 Jun] 
*نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ملی بخش سوم   [2021 Mar] 
* نگاهی به ریشه‌های ژرف یک فاجعه‌ی ملی، به مناسبت ۲۲ بهمن ماه (بخش دوم)  [2021 Mar] 
* به مناسبت ۲۲ بهمن ماه، نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ی ملی  [2021 Feb] 
*ملاحظاتی درباره‌ متن حقوقی امانتی استاد محمـدرضا شجریان  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟   [2021 Jan] 
*هموطنان بی مسئولیتی که در برابر امام جماران به امامزاده ی کاخ سفید دخیل بسته بودند یتیم شدند  [2020 Nov] 
*رادیکالیزاسیون دینی جوانان پناهنده و نقش حس ملی  [2020 Nov] 
*دولت موقت و چارچوب قانونی کارهای آن  [2020 Oct] 
*«علوم اجتماعی اسلامی» چه صیغه ای است؟   [2020 Aug] 
*جمهوری اسلامی کابوسی باورنکردنی بیست ونهمین سالگرد قتل شاپور بختیار و دستیار وی سروش کتیبه  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش سوم: دیگرِ تجربه‌های عملی اپوزیسیون  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش دوم: کدام استثناء؟  [2020 Jul] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟   [2020 Jul] 
* آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک جمعی است (بخش دوم) • ضرورت قواعد مشترک همکاری و همگامی برای اپوزیسیون دموکرات ایران [2020 Jun] 
*آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک کار جمعی است  [2020 Jun] 
*ایران هرگز نخواهد مرد!   [2020 May] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار  [2020 Apr] 
*نمایش از این پس بی اثر «انتخابات»، پرده دری از فریب «اصولگرا ـ اصلاح طلب»  [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار* ۳۹ـ تدارکات و ترتیبات سالیوان برای ایجاد پیوند میان ارتش و نمایندگان خمینی   [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*  [2020 Mar] 
*بحثی در مقاله‌ی : خطای بختیار، پایان بازرگان  [2020 Feb] 
*تحریم انتخابات را به کارزار همصدایی علیه اساس رژیم و رفراندم برضد آن بدل کنیم   [2020 Feb] 
*منطق جمهوری اسلامی: تحریک دیگران؛ تحقیرشدن؛ واکنش به تحقیرشدن کشته شدن قاسم سلیمانی تحقیری بزرگ برای نظام و چالشی خطرناک برای کشور بود [2020 Jan] 
*تحریم یکصدای نمایش انتخابات: ضرورتی سیاسی، نه انتخاباتی!   [2019 Dec] 
*انبار باروتی بنام ایران  ضرورت حادهمآهنگی و آشتی میان همه ی هواداران حاکمیت ملی [2019 Nov] 
*شورای دوران گــُـذار یا مدیریت بی‍گــُـدار برای «اقوام و ملیت های ساکن ایران» !   [2019 Oct] 
* بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم (۲)  [2019 Sep] 
*بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم بخش یکم: مشروعیت نظام‌های سیاسی و رابطه‌ نهاد انتخابات با آن [2019 Sep] 
*بیست و هشت سال پس از قتل شاپور بختیار پراکندگی نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و راه پیروزی بر آن   [2019 Aug] 
* بحران در روابط ایران و آمریکا:‏ یا زمان قدرت نمایی شاگرد جادوگرها  [2019 Jul] 
* زند ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟  ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟ ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه بخش دوم ادعای درونی بودن اسلام و ...!  [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ‏ ایرانیت کدام است؟   [2019 Jun] 
*جمهوری اسلامی:‏ یک نظام تروریست، با همه‌ی اجزاء و بازوانش   [2019 Apr] 
*اتحادِ عمل آری؛ ‏ اما برای چه منظور؟ و از کدام راه؟   [2019 Apr] 
*جامعه‌ ایران از سر گندیده است  [2019 Mar] 
*این نظام رفتنی است ما نیستیم که می گوییم؛ آنها خود می دانند!  [2019 Feb] 
*در میان مخالفان جمهوری اسلامی اختلاف ها از کجا سرچشمه می گیرد؟  [2019 Jan] 
*ما نمی بایست سنگر قانون اساسی را رها می کردیم   [2019 Jan] 
*ملاحظاتی درباره ی رساله ی دکترای شاپور بختیار  [2018 Nov] 
*جمهوری، یا مشروطه ی پادشاهی؟ بحث بر سر چیست؟  [2018 Nov] 
* با اعتصاب عمومی نباید بازی کرد   [2018 Oct] 
* مجازات شلاق برای معلمان کشور !   [2018 Oct] 
*مرگ امیرانتظام فرصتی برای آب تطهیر بر سر انقلابیون دیروز و اصلاح‌طلبان امروز!  [2018 Aug] 
* اقتصادی ویران؛ نتیجه ی تحریم ها، یا اثر ورشکستگی به تقصیر   [2018 Aug] 
*آزادی گرفتنی است نه دادنی  [2018 Jul] 
*چرا جمهوری اسلامی رفتنی است وظیفه‌ی ما برای وقوع بهترین صورت این فرآیند چیست* [2018 May] 
*از بحث عدم‌ مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید (بخش دوم)،  [2018 Apr] 
*از بحث عدم‌مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید  [2018 Mar] 
*همه‌پرسی، به چه منظور، چگونه، در چه زمان، و به دست کدام حکومت ؟   [2018 Feb] 
*جدایی دین از حکومت یا حکومتِ لاییک*  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری* بخش چهارم  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش سوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش دوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری ، بخش یکم  [2017 Dec] 
* افسانه‌ی حمله‌ی نظامی عراق به ایران بنا به ‏ توصیه‌ی شاپور بختیار بخش چهارم   [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش سوم)  جستجو در علل و مقدمات حمله‌ی عراق به ایران  [2017 Nov] 
* علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش دوم)  [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش یکم)  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـلاحات کاذب، بخش سوم: موضع نیروهای سیاسی دیگر  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـــلاحــات کاذب «تقسیم اراضی ... با تمرکز جمعیت می تواند عواقب وخیم‌تری...»   [2017 Oct] 
*دکتر مصدق ‏ و اصـلاحـات کاذب یا یکی از ریشه‌های عمده‌ی ضدِانقلاب‌اسلامی ‏  [2017 Oct] 
*از مرگ هیچکس شاد نباید شد اما...  [2017 Sep] 
* سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد بخش دوم   [2017 Jul] 
*سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد  [2017 Jul] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟ قسمت دوم  [2017 Jun] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟  [2017 May] 
* تحریم انتخابات ساده گیری مبارزه نیست ‏  [2017 May] 
*گفتید جمهوریت؟ کدام جمهوریت؟   [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ (بخش دوم)  [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ «انتخابات» کاذب را هرچه یکصدا تر تحریم کنیم ! [2017 Apr] 
*انتخابات ریاست جمهوری فرانسه؛ نامه ی سرگشاده به نامزدها و رأی دهندگان به آنان*   [2017 Apr] 
* ضرورت گام هایی کوتاه و سنجیده برای اتحاد آزادیخواهان واقعی  ورشکستگی اخلاقی کامل نظام حاکم و نشانه هایی از آغاز فروپاشی آن [2017 Mar] 
*کسانی که تروریست‌ها و خرابکاران را مردم می‌نامند! (بخش دوم)  [2017 Mar] 
* نوبت خطرکردن بختیار برای نجات کشور از سقوط در پرتگاهی که به سوی آن می رفت (بخش سوم)  [2017 Feb] 
*آیا نظام مشروطه منسوخ شده بود؟ جلوگیری از نخست ‌وزیری صدیقی و نوبت خطرکردن بختیار (بخش دوم)  [2017 Feb] 
* به مناسبت سی و هشتمین سال تشکیل دولت ملی بختیار ‏  [2017 Feb] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش چهارم و پایانی)  [2016 Oct] 
* نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش سوم)  [2016 Oct] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه بخش دوم   [2016 Sep] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه؛ به مناسبت بیست و پنجمین سال ‏ قتل شاپور بختیار  [2016 Sep] 
* منشاء هراس شدید نظام از مردم ! (بخش پایانی) بخش دوم  [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم ! بخش دوم، بهره ی الف   [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم !  نظامی که مشروعیت ندارد همواره خود را در خطر نابودی می بیند [2016 Jun] 
*رژیم راًی مردم را برای نمایش و کسب مشروعیت می خواهد  [2016 Feb] 
* در حاشیه ی عملیات تروریستی اخیرِ داعش   [2016 Jan] 
*نکاتی از زندگی خسرو شاکری زند و سبب درگذشت وی  [2015 Oct] 
*توسل به دروغ و فریب برای پوشاندن تسلیم به توافقنامه ای خفت بار  [2015 Apr] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف سکولاریسم نو(۳)  [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف   [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف «سکولاریسم نو»  [2014 Dec] 
*دولت اسرائیل، یا یک یاغی جهانی که در پی اجرای «راه حل نهایی» برای مردم فلسطین است  [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب (بخش دوم) چگونگی پذیرش تشکیل دولت ملی از سوی دکتر شاپور بختیار [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب  [2014 Jul] 
*ملاحظاتی پيرامون مقاله «بازرگان، روحانيت و بختيار»، بخش سوم (قسمت دوم)  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت؛ ملاحظاتی پیرامون مقاله‌‌‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱- بخش سوم تیرخلاص  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت- بخش دوم  [2013 Sep] 
*ملاحظاتی پیرامون مقاله‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱ بخش اول روحانیت درنهضت ملی [2013 Sep] 
*مصر بار دیگر به پا می خیزد با تهدید به نافرمانی مدنی در مصر اولین سنگر توتالیتاریسم اسلامگرا فرو می ریزد [2013 Jul] 
*درباره‌ی پرچم ملی ایران  [2013 Jan] 
*آیا صلحجویان نسل های جدید اسرائیل خواهند توانست ماجراجویی رهبران سنتی جنگ طلب خود را مهار کنند و از فکر حمله به ایران بازدارند   [2012 Apr] 
*پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی   [2011 Nov] 
*افشاء یک تحریف بزرگ تاریخی پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه‌ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی و عده ای از رهبران آن  [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  چه کسانی از نام مصدق و بختیار می ترسند و چرا؟ بخش دوم 2ـ دنباله ی" راه توده" و مصدق [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار (۲)  [2011 Aug] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  [2011 Aug] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصول کار و منش آنان (بخش دوم ـ ب)  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  بخش نخست ـ ب [2011 Mar] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن( بخش دوم)   تصفیه ها در جمهوری اسلامی از همان آغاز کار [2010 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن(٭)   [2010 Mar] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش دوم)  [2010 Jan] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش نخستین)  [2010 Jan] 
*چه کسانی از علائم شیر و خورشید پرچم ملی ایران می ترسند؟  [2009 Aug]