مصر بار دیگر به پا می خیزد
با تهدید به نافرمانی مدنی در مصر اولین سنگر توتالیتاریسم اسلامگرا فرو می ریزد 

علی شاکری زند

مصر بار دیگر به پا می خیزد 
با تهدید به نافرمانی مدنی در مصر اولین سنگر توتالیتاریسم اسلامگرا فرو می ریزد 
علی شاکری زند

همه ی شواهد بر این گواهی می دهد که قدیمی ترین و بزرگترین کشور اسلامی جهان که از دیرباز رهبری جهان عرب را به عهده داشته، برخلاف ایران ما در سی وچهارسال پیش، از خطر سهمگین استقرار و استحکام یک توتالیتاریسم دینی که مراحل نخستنین خود را طی کرده بود بیرون می جهد. 

ملت بزرگ مصر که در سال 2011 برای رهایی از ستم یک دیکتاتوری نظامی متمدنانه بر آن شوریدند اما در برابر تعرض سیاسی منظم اخوان المسلمین و انتخاب محمد مُرسی در ماه ژوئن 2012 غافلگیر شدند، پس از چندین کوشش ناهماهنگ و نافرجام در دوسال گذشته برای خنثی ساختن برنامه ی انحصارطلبانه ی اخوان المسلین اینک بار دیگر با نظم و همآهنگی خیره کننده ای برای باز ستاندن حقوق ملت و بازگرداندن حاکیمت ملی به پا خاسته اند.

تظاهرات روزهای اخیر و همآوایی و همآهنگی نیروهای آزادیخواه، از لیبرال گرفته تا چپ، از لحظه ی نخست بر این گواهی می داد که اخوان المسلمین با بزرگترین چالش ملی در برابر دستبردی که به حقوق مردم زده بودند روبرو شده اند بطوری که بسیار نامحتمل به نظر می رسید که بتوانند از نتایج آن رهایی یابند.

اسلامگرایان اخوان المسلمین که در مجلس پیشین مصر، یعنی در دوران دیکتاتوری نظامیان، شمار قابل توجهی نماینده داشتند و درآغاز انقلاب خود را از آن برکنار نگهداشته بودند با پدیدار شدن نشانه های ضعف در دیکتاتوری نظامی کوشیدند تا به سرعت خود را در صفوف مقدم جنبش قرار دهند تا در روز پیروزی نتایج آن را تصاحب کنند.

چنانکه در بسیاری از انقلاب های دیگر نیز دیده شده است، نیروهای خودانگیخته ی انقلاب مصر که دارای سازمان سیاسی گسترده ای نبودند در برابر این نیروی متشکل و ورزیده که تنها به تسخیر و انحصارِ قدرت می اندیشید بکلی غافلگیر شدند و هر روز بیشتر ابتکار عمل را از دست دادند.

این قاعده ی کار فرصت طلبان و عوامفریبان سیاسی است که از فرصت هایی که در نتیجه ی سالیان دراز فداکاری آزادیخواهان بدست می آید علیه آنان و علیه آزادی بهره برداری کنند. آنان در ابتدا با شعارهایی مردم پسند خود را به صفوف مردم نزدیک و در آن وارد می کنند و هرچه کارشان رونق بیشتری پیدا می کند نیات پنهانی خود را آشکار تر می سازند.

در مصر، در حالی که مردم عادی به فکر برچیدن دیکتاتوری حاکم بودند بدون آنکه جانشینی برای آن ساخته باشند، اخوان المسلمین تنها در این اندیشه بودند که چگونه جای آن دیکتاتوری را پر کنند. و این عینأ همان بود که در تونس نیز حزب النّهضه ، بطور متشکل و حساب شده، به دنبال آن بود و درتحقق آن موفق نیز شد. البته هم در مصر و هم در تونس، سازمان هایی که به قدرت رسیدند از راًی مردم نیز برای نیل به منظور خود بهره بردند؛ اما با این نقشه که با دادن وعده های ظاهر الصلاح و دست یافتن به اهرم های اصلی قدرت نهادهای حکومتی را چنان دگرگون سازند که به کمک آنها بتوانند راه را بر اعتراضات بعدی آزادیخواهان بسته قدرت به دست آمده ی خود را بیشتر و بیشتر تثبیت کنند.

تجربه نشان داده است که در اینگوئه موارد مردمی که سرمست از پیروزی بر حاکمان پیشین به مبارزه ی  روزمره سرگرمند کمتر به خطر دیکتاتوری دیگری می اندیشند زیرا با نظاره ی  قدرت خود و اعتمادی که از آن حاصل می شود نمی توانند تکرار دیکتاتوری به شکل دیگری را باور کنند. در حالی که مبارزه در راه آزادی هرقدر هم که برحق باشد اگر بدون دوراندیشی صورت گیرد خصلت  دوراندیشانه ی سیاسی را از دست می دهد و می تواند نتیجه ای وارونه ی خواست آزادیخواهان به بار آورد. شاید این گفته ی معروف ارسطو که " طبیعت از خلاء نفرت دارد" مصداقی بهتر از خلاء قدرت سیاسی نداشته باشد: همینکه جایگاه قدرت سیاسی خالی ماند آماده ترین نیروی سیاسی می کوشد تا آن را پر کند.

آزادیخواهان مصر که از نتایج  ضد آزادی انقلاب "اسلامی" ایران بیخبر نبودند البته نمی توانستند خواستار استقرار نظامی ایدئولوژیکی مانند جمهوری اسلامی ایران در کشور خود باشند. اما این حکم درباره ی همه ی توده های کم اطلاع مردم مصر که، به غلط، شعارهای روزمره ی سران جمهوری اسلامی علیه قدرت های غربی را بر قدرت و استقلال آنها حمل می کردند، صدق نمی کرد؛ و بسیاری از کسانی که با راًی  خود در تعیین زمامداران جدید نقش اصلی را بر عهده داشتند از همین توده های کم اطلاع بودند.

از طرف دیگر نیروهای آزادیخواه مصراز فرصت آنکه شخصیت های برجسته ای را به جامعه عرضه کرده به خوبی معرفی کنند محروم بودند. شخصیت هایی چون عَمرو موسی دبیرکل جامعه ی عرب و محمد البرادعی رئیس پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی و برنده ی جایزده صلح نوبل فاقد امکاناتی بودند که اخوان المسلمین برای برپاکردن یک کارزار انتخاباتی وسیع دراختیار داشتند. و چنین شد که سِمَت ریاست جمهوری در اولین انتخابات جدید به دست محمد مُسری، یک عضوِ نه چنان شناخته شده ی اخوان المسلمین و نامزد حزب"آزادی و عدالت" افتاد؛ حزبی که چیزی جز یک ویترین برای اخوان المسلمین نبود. اخوان المسلمین که مانند آیت الله خمینی ابتدا نسبت به اِعمال قدرت سیاسی اظهار بی اعتنایی کرده بودند با این ترفند توانستند در میان مردم ساده دل اعتماد بیشتری کسب کنند؛ اما هنگامیکه به اولین اهرم قدرت دست یافتند مانند همه ی سازمان های سیاسی تک ایدئولوژیکی در بکار بردن آن اشتهایی سیری ناپذیر از خود نشان دادند. محمد مرسی مکارانه کوشید تا با دست اندازی خود و حزب خود براهرم های قدرت، یکی پس از دیگری، یک پیروزی انتخاباتی را به یک پیروزی همیشگی "اخوان" تبدیل کند.

پس از برکناری حسنی مبارک در ماه مارس 2011 طی یک همه پرسی برای قانون اساسی مردم به لزوم تغییراتی در قانون اساسی و انجام انتخاباتی برای مجلس مؤسسان در پایان همان سال راًی داده بودند. اما در این انتخابات از آنجا که نیروهای لیبرال به علت کمبود سازماندهی هنوز موفق به بسیج هواداران خود نشده بودند، تنها نیمی از واجدان شرایط در راًی دادن شرکت کردند و در نتیجه دو سوم کرسی های مجلس منتخب نصیب اخوان المسلمین و متحدان سلفی آنان شد.

خوشبختانه آن بخش از مردم مصر که آثار شوم غافلگیریِ مردم ایران در ابتدای انقلاب اسلامی را از نزدیک نظاره کرده بودند و نمی خواستند مصر نیز به سرنوشت ایران دچار شود به سرعت در برابر ابتکارات دولت مُسری واکنش نشان دادند. در برابر اولین تجاوزاتی که از سوی محمد مُسری نسبت به حقوق مردم آغاز شد بخش هایی از غافلگیرشدگان با اقدام به تظاهرات و درخواست لغو تصمیمات او کوشیدند تا این اقدامات را خنثی سازند.   

مسری برای آنکه برای تجاوزات خود به اصول قانونی دستی باز داشته باشد ابتدا با استفاده از یک حادثه ی مرزی مارشال طنطاوی فرمانده کل نیروهای مسلح را برکنار کرد.

از طرف دیگر، از آنجا که بر طبق قانون انتخابات یک سوم کرسی های مجلس به کاندیداهای بدون  حزب و مستقل تعلق داشت، اما شورای ارتش این ماده را معلق کرده بود. در نتیجه اخوان المسلمین عده ای از اعضای خود را با ظاهر مستقل وارد انتخابات ماه ژوئن 2012 کردند و موفق به انتخاب آنان شدند. اما شورای عالی قانون اساسی انتخاب این بخش از نمایندگان را غیرقانونی دانست و نتایج آن رالغو کرد. در این زمان بود که دور دوم انتخاب مرسی به ریاست جمهوری نیز انجام شد.

در واقع هدف اصلی مرسی از اعلام تابعیت مراجع قضایی کشور از او این بود که تصمیم شورای عالی قانون اساسی درباره ی انتخابات اخیر را لغو کند و او چنین کرد1. مسری با این "حکم" نتایج غیر قانونی انتخابات مجلس مؤسسان (یعنی شورا بجای آن) را تنفیذ کرد و راه را برای تدوین یک قانون اساسی بر طبق سلیقه ی اخوان المسلمین باز ساخت.

این تصمیمات مسری خشم  و اعتراض شدید قضات مصر و آگاه ترین بخش های جامعه را برانگیخت و تظاهرات چندین هزار نفره ی مردمی را که برای رهایی از دیکتاتوری به پاخاسته بودند سبب گردید.

در جریان تدوین قانون اساسی جدید حدود 22 تن از اعضاء مجلس در اعتراض به روش یکجانبه ی اخوان و متحدان آنان که می خواستند قانونی مبتنی بر شریعت اسلام وضع کنند از نمایندگی استعفا دادند و بدین ترتیب قانون جدید منحصرأ طبق نظر اخوان المسلین و متحدان متعصب آنان تنظیم شد.

از مهم ترین خطوط ایدئولوژیکی این قانون یکی این بود که بطور تلویحی شریعت را به یک منبع اصلی برای قانونگذاری بدل می کرد. به علاوه با نام نبردن از قانون کیفری مصر در قانون اساسی، در امر قضا سابقه های قضایی متعلق به شریعت را به عنوان مبنای صدور حکم معتبر می ساخت. علاوه بر ابعاد یکجانبه ی متعدد این قانون در آن هیچ ارجاعی به قرارداد های بین المللی مربوط به حقوق بشر نیز وجود نداشت.

مخالفان لاییک، لیبرال و چپ بر آن بودند که این متن راه را بر تفسیرهای دینی خشک و سختگیرانه بازگذاشته بود. پس از تظاهرات متعدد اعتراضی که به کشته شدن چندین نفر انجامید سرانجام متن قانون اساسی به همه پرسی گذاشته شد و بیش از  60 از راًی دهندگان که شمار آنان به 33 از واجدین صلاحیت نمی رسید آن را تاًیید کردند. در واقع اخوان المسلمین نیز توانسته بودند با دراختیار گرفتن مجلس مؤسسان انقلاب مصر آن را به  یک مجلس خبرگان تبدیل کنند!

در حالی که چندین هفته تظاهرات اعتراضی مسالمت آمیز به کار مجلس مؤسسان با تلفات متعدد در میان تظاهر کنندگان ادامه داشت مصوبات مجلس در روزهای 18 و 25  دسامبر 2012 به همه پرسی گذاشته شد و نتایج کار دایر بر تصویب متن قانون اساسی در روز 26 دسامبر اعلام گردید. اعتراضات مخالفان و سازمان های غیر دولتی به انواع تخلفات انتخاباتی، از آن جمله عدم نظارت بسیاری از حوزه ها با حضور قضات حرفه ای، با توضیحاتی از طرف قاضی مسئول رسیدگی به صحت کار راًی گیری که جز اخوان المسلمین کسی را قانع نکرد رد شد.

اما ملت مصر که هر روز بیشتر به خطر استقرار درازمدتِ یک دیکتاتوری توتالیتر دینی در کشور پی می برد تسلیم وضع موجود نشد. چند تن از شخصیت هایی که توانسته بودند در دوران دیکتاتوری نظامی از گمنامی و انزوای کامل در امان بمانند با کمک بخش های هر روز بیشتری از مردم نارضایی عمومی را به کمک تظاهراتی که هربار به مناسبتی برپا می شد فعال نگاه داشتند. نخبگان سیاسی و فرهنگی مصرکه سرنوشت ایران را در برابر خود داشتند می دانستند که جماعت های متعصب و تشنه به خونی که شهوت قدرت خود را با ترویج متعصبانه ی ایدئولوژی و کوشش برای چنگ انداختن به اهرم ها و امتیازات دولتی ارضاء می کنند در صورتی که در دستگاه حکومتی جاخوش کنند و با ترویج فساد و تعصب در جامعه ریشه بدوانند از جا کندن آنها به مراتب دشوار تر و متضمن صرف نیرویی بیشتر و زمانی بس دراز تر و پرداخت بهایی بسی هنگفت تر از جان و مال مردم خواهد بود. از این رو از پای ننشستند و با اتکاء به پویایی و دلیری نسل جوان مبارزه ی مسالمت آمیز را به اشکال مختلف که تظاهرات در شهرهای بزرگ مهم ترین آنها بود ادامه دادند.

این سرعت واکنش جامعه ی مصر به برنامه ی تشکیل یک نظام توتالیتر دینی در کشورخود، در مقایسه با ایران، به تفاوت در درجه ی اعتقادات دینی دو ملت، یعنی اینکه تصور کنیم در ایران دلبستگی به دین شدید تر بود، ارتباطی نداشت بلکه از این جهت بود که آنان نسبت به آزادیخواهان ایران از چندین امتیاز بزرگ برخوردار بودند، که فی الجمله از وضع اقتصادی، تاریخ سیاسی معاصر مصر و ماهیت ارتش آن، در مقایسه با ایران سرچشمه می گرفت.

از لحاظ دینی به جراًت می توان گفت که مردم مصر بطور مسلم از ایرانیان زمان ما دیندار تر و به معنی سنتی کلمه مسلمان تراند، و از جهاتی قابل مقایسه با ایرانیان زمان مشروطه اند که نسبت به ایرانیان زمان انقلاب اسلامی اعتقادات دینی صمیمانه تر و بی پیرایه تری داشتند. بدین دلیل اعتماد نخستین بخشی از توده های مردم مصر به اخوان المسلمین به دلیل اعتقادشان به برتری دینی آنان نبود؛ این بخش از مردم مصر که در روزهای اخیر زنانشان هزار هزار با حجاب های کامل اما آزادانه و خودبخودی به تظاهرات ریخته بودند تنها از این جهت در یکی دو سال پیش فریب آنان را خوردند که این فرقه ی سیاسی ـ مذهبی توانسته بود ده ها سال ادعاهای خود را با همه وسائل، و از  جمله با تظاهر به امور خیریه که وسیله ای برای گسترش شبکه های ارتباط آن با جامعه و رخنه در اعماق آن بود، ترویج کند.

از خصوصیات دیگر مصر که به عکس مشخصات بالا از وجوه مشترک آن با ایران به شمار می آید عدم صلاحیت خیره کننده ای است که اسلامگرایان این کشور با حزب اللهی های ما، که آنان نیز از همان ساعات نخستِ اقتدار خود آن را به منصه ی ظهور رساندند، در آن شریک اند؛ حزب الله تشنه به خونی که جز در زمینه ی اعدام های بی رویه  و حبس و شکنجه ی مردم از مخالفان گرفته تا مردم عادی و تنها  برای ایجاد وحشت در جامعه و اطمینان از اینکه واقعأ در امر باورنکردنی گرفتن قدرت سیاسی موفق شده است، از خود توانی نشان نداد.

اما در میان امتیازات دیگر نخبگان دموکرات و مردم مصر نسبت به آزادیخواهان ایران در درجه ی نخست باید از جایگاه درآمد سرشار و بادآورد نفت که در ایران یاد کرد که همواره وسیله ی سلطه ی دولت های زورگو به جامعه بوده در صورتی که در مصر از آن خبری نیست. اخوان المسلمین که  گفته شد مانند حزب اللهی های مسلط بر ایران از اداره ی اقتصاد کشور عاجر بودند، برخلاف نودولتان ایران که حربه ی نفت را در دست داشتند، نمی توانستند دردها و زخم های مردم مصر را با استفاده ی غلط از این وسیله تخدیر کنند و بطور موقت تسکین بخشند. در نتیجه انواع مضیقه در مایحتاج عمومی مانند نان و سوخت و برق و بخصوص اشتغال روز به روز بیشتر گلوی جامعه را می فشرد و به مردم نشان می داد که ادعای نزدیکی با خدا که از هرکسی با اندکی شیادی ساخته است برای کسی نان و آب نمی شود. شک نیست که این عامل در بیدار نگهداشتن مردم مصر و بیدار کردن هر روز بیشتر آنان نقشی تعیین کننده داشت.

دیگر از امتیازات وضع سیاسی مصر نسبت به ایران ساخت ارتش آن است. برخلاف ارتش ایران در دوران محمد رضاشاه که فرماندهی آن در سطح عالی در درجه ی نخست از سرسپردگان بی شخصیت شخص شاه تشکیل می شد ارتش مصر که خصلت آن در جنگ های سختی در برابر اسرائیل ساخته و آبدیده شده بود از فرماندهی لایق تری برخوردار بود که علی رغم گرایش طبیعی سران آن به فساد که از دیکتاتوری بالاترین ها ناشی می شد خصلت میهنی و مردمی خود را به میزان زیادی حفظ کرده بود. به همین دلائل نیز این فرماندهی نه به ریاست جمهوری مبارک چسبید و نه مانند امراء نالایق ارتش شاهنشاهی ایران که خود را برای ذبح اسلامی تسلیم آیت الله خمینی کردند، به زائده ی اخوان المسلمین تبدیل شد.

از این حیث تنها ارتشی که می توان از لحاظ رابطه ی آن با مردم و نقش آن، دست کم در مرحله ی کنونی انقلاب مصر، با آن مقایسه کرد ارتش پرتغال است که با نهضت موسوم به "انقلاب گلهای میخک" به دیکتاتوری سالازار خاتمه داد.

پس می توان گفت همه ی این عوامل، به علاوه ی فقدان کاست روحانی نمایان در مصر، بود که دست به دست هم داد و امکان رشد سریع جنبش اعتراضی مصرعلیه پدیده ی بسیار خطرناکی را که در حال تکوین بود فراهم کرد. 

اینک که جنین یک ساله ی یکی از دو نظام توتالیتاریسم اسلامی اصلی (چه مورد طالبان در افغانستان از هر حیث تابع شرایط بسیار متفاوتی بوده وهست) پیش از نضج کافی به نیروی اراده ی مردم مضمحل می شود، زمان آن است که در کشور کهنسال ما ایران نیز نسل مبارز جوان به آینده ی مقاومت خود  در برابر توتالیتاریسم دینی حاکم بر ملت ایران بیش از هر زمان امیدوار باشد و های و هوی پیروزی دروغین سران جمهوری اسلامی و زرخریدان آن در انتخابات دروغین این نظام را در این امیدش خللی وارد نکند. و تردید نیست که هم اکنون مردمی که در ایران با دلی خونپالا از نظام اسلامگرای تهران به اوضاع مصر می نگرند و آن را با کشور خود می سنجند برای رخ دادن سرنوشت مشابهی برای این نظام نیایش می کنند. 

همچنین زمان آن است که کسانی که از سر اشتباه حساب و سوء تفاهم اما از روی خیرخواهی و حسن نیت هنوز گوشه ی دلی در گرو جمهوری اسلامی ایران و امیدی به اصلاح آن در جهت برقراری مردمسالاری دارند با مشاهده ی این عاقبت رژیم های توتالیتر که با همه ی ابهت ظاهری خود، مانند آنچه که برای نظام توتالیتر اتحاد شوروی سابق نیز هم رخ داده بود و اینک در مصر شاهد آنیم، یعنی فروپاشی کامل ظرف یک یا دو روز، به خود آیند و به بازاندیشی دراین مسئله ی حیاتی ایران و تجدید نظر در تصورات گذشته یا کنونی خود بپردازند؛ یعنی بپذیرند که مسئله ی ایران با امثال حسن روحانی که به مراتب از مُرسی مکارتر اند هرگز حل نخواهد شد؛ بپذیرند که امر تغییر در ایران بدبختانه از همان زمستان 1357، که قدرت سیاسی نباید به خشکه مقدسان آن روز و نودولتان امروز تحویل داده می شد، غلط سوزن بانی شد؛ و بپذیرند که نظام ها و ایدئولوژی ها می روند اما آنچه می ماند، چون باید بماند، ایران و ملت ایران است و بدین منظور باید برای برپایی نظامی متحد شد که در آن همه ی ملت ایران بلا استثنا جای شایسته ی خود را داشته باشند.

چهارم ژوییه ی 2013

 

ع. ش. زند

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

  1 در تاریخ 22 نوامبر 2012 با استفاده از آتش بس درغزه بنا به تصمیم باراک اوباما، که تمام وزن و اعتبارگذشته ی مصر در مسئله ی فلسطین ـ اسرائیل را به آن باز می گرداند، مرسی طی "فرمانی" (مانند حکم حکومتی!) شورای عالی قضایی مصر را که بالاترین مرجع حقوقی کشور و در حکم دیوان عالی کشور بود تابع تصمیمات خود اعلام کرد. این تجاوز او به اصل تفکیک قوایی که از مشخصات اساسی نظام های استوار بر دموکراسی است به منظور این بود که رئیس جمهوربتواند در امور مربوط به قانونگذاری، خاصه تصویب قانون اساسی جدید فعال مایشاء باشد. این "حکم" به مسری اختیار می داد که با صدور فرمانی اقدام به قانونگذاری کند و نیز بتواند احکامی را که  از طرف محاکم و مراجع قضایی مصر در دست صدور بود لغو نماید. بر طبق قانون انتخابات یک سوم کرسی ها به کاندیداهای بدون  حزب و مستقل تعلق داشت، اما شورای ارتش این ماده را معلق کرده بود و در نتیجه اخوان المسلمین عده ای از اعضای خود را با ظاهر مستقل وارد انتخابات کرده بودند و موفق به انتخاب آنان شده بودند. اما شورای عالی قانون اساسی انتخاب این بخش از نمایندگان را غیرقانونی دانست و نتایج آن را لغو کرد.

 

منبع:پژواک ایران


علی شاکری زند

فهرست مطالب علی شاکری زند در سایت پژواک ایران 

*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»! سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ (بخش سوم)  [2024 Jan] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش بیستم)  [2024 Jan] 
*شباهت‌ها و تفاوت‌ها میان دو شکست: ۲۸ مرداد و ۲۲ بهمن  [2023 Dec] 
*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»!  سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ [2023 Dec] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش هجدهم- ب  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/بخش هجدهم- الف  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش شانزدهم  [2023 Oct] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش پانزدهم -ج  [2023 Sep] 
* برگهایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پانزدهم ـ ب  [2023 Sep] 
* جمهوری اسلامی حکومتی مرده است! اما چرا برچیده‌ نمی‌شود؟ بخش اول: یک نظام رو به موت  [2023 Sep] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار (بخش پانزدهم ـ الف) بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Aug] 
*آخرین نخست وزیر نظام مشروطه ایران، متن سخنان علی شاکری زند بر مزار شاپور بختیار  [2023 Aug] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش چهاردهم  [2023 Jul] 
*دعوت پادشاه از شاپور بختیار برای دیدار با او برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش سیزدهم) [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش دوازدهم)  [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش یازدهم)، علی شاکری زند  [2023 Jun] 
*باز هم تشدید اعدام‌ها  [2023 Jun] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش دهم  [2023 Jun] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش نهم ـ ب)  [2023 May] 
*چگونه منشور ننویسیم!/ بخش دوم  [2023 May] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپوربخش نهم – الف بختیار*  [2023 May] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش هشتم ـ ب)  بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Apr] 
*همبستگی برای ایران استیا ایران برای همبستگی است؟  [2023 Apr] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*، بخش هفتم  - ب: اعلامیه‌ سه ماده‌ای کریم سنجابی در پاریس و ولایت فقیه خمینی [2023 Apr] 
*منشوری برای اهالی کره‌‏ی ماه  [2023 Mar] 
*برگهایی اززندگی سیاسی دکترشاپور بختیارـ بخش ششم  [2023 Mar] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پنجم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Mar] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش چهارم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Feb] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار، بخش سوم: فعالیت در تجدید سازمان جبهه ملی ایران  [2023 Feb] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* (بحش دوم)  [2023 Jan] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار ـ جوانی، تحصیلات، مبارزه با نازیسم  [2023 Jan] 
*دولت موقت در تبعید و ضرورت حیاتی آن در شرایط کنونی  [2022 Dec] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر، مفهوم «ملت»، پادزهری در برابر واژه‌ ایدئولوژیک «امت اسلام» و فتیشیسم قومی (بخش سوم)  [2022 Aug] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر  [2022 Aug] 
*آیا جمهوری اسلامی مشروعیتی داشته که ازدست داده؟ غباربرانگیختن در مسیر حرکت واقعی [2022 Jul] 
* اتحادعملِ همه ی نیروهای ملی از مشروطه خواه تا جمهوریخواه  اسم رمز پیروزی اتحاد است [2022 May] 
*درباره ی نهضت مقاومت ملی ایران*  [2022 May] 
*خمینی چگونه به قدرت رسید؟ آیا این فاجعه اجتناب‌ناپذیر بود؟ ضرورت بیان کامل حقیقت به جای حاشیه‌نویسی!   [2022 Apr] 
*منوچهر هزارخانی: مرگی از هر جهت اندوهبار  [2022 Mar] 
*آیا فدراسیون روسیه و اتحاد شوروی سابق ماهیتاً یکی نیستند؟   [2022 Mar] 
*پوتین اوکرایین و روسیه، همه چیز اینجا شروع می شود  [2022 Mar] 
*احیاءِ «عظمت گذشته ی» امپراتوری روس؟ کدام عظمت؟  [2022 Mar] 
* در حاشیه عملیات تروریستی اخیرِ داعش  [2022 Feb] 
*برای دوری از انحرافات و انشعابات در جبهه ملی ضرورت بازگشت به اصالت نهضت ملی  [2022 Jan] 
*اتحادعمل برای نجات کشور از زوال! * انتظار تا کی و برای چه؟  [2021 Dec] 
* راه انتخاب میان سلطنت مشروطه و جمهوری از دید شاپور بختیار  [2021 Oct] 
*بحران سیاسی کشور و راه اتحاد عمل همه ی ایراندوستان دموکرات، پیش بینی بختیار نزدیک است  [2021 Aug] 
*شاپور بختیار و توتالیتاریسم، گریزی به رساله ی دکتری او  [2021 Jul] 
* اثرات متقابل مخالفان فعال رژیم و مردم غیرمتشکل: یک فرآیند دینامیک  [2021 Jun] 
*سر و ته، یک کرباس  [2021 Jun] 
*نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ملی بخش سوم   [2021 Mar] 
* نگاهی به ریشه‌های ژرف یک فاجعه‌ی ملی، به مناسبت ۲۲ بهمن ماه (بخش دوم)  [2021 Mar] 
* به مناسبت ۲۲ بهمن ماه، نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ی ملی  [2021 Feb] 
*ملاحظاتی درباره‌ متن حقوقی امانتی استاد محمـدرضا شجریان  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟   [2021 Jan] 
*هموطنان بی مسئولیتی که در برابر امام جماران به امامزاده ی کاخ سفید دخیل بسته بودند یتیم شدند  [2020 Nov] 
*رادیکالیزاسیون دینی جوانان پناهنده و نقش حس ملی  [2020 Nov] 
*دولت موقت و چارچوب قانونی کارهای آن  [2020 Oct] 
*«علوم اجتماعی اسلامی» چه صیغه ای است؟   [2020 Aug] 
*جمهوری اسلامی کابوسی باورنکردنی بیست ونهمین سالگرد قتل شاپور بختیار و دستیار وی سروش کتیبه  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش سوم: دیگرِ تجربه‌های عملی اپوزیسیون  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش دوم: کدام استثناء؟  [2020 Jul] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟   [2020 Jul] 
* آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک جمعی است (بخش دوم) • ضرورت قواعد مشترک همکاری و همگامی برای اپوزیسیون دموکرات ایران [2020 Jun] 
*آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک کار جمعی است  [2020 Jun] 
*ایران هرگز نخواهد مرد!   [2020 May] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار  [2020 Apr] 
*نمایش از این پس بی اثر «انتخابات»، پرده دری از فریب «اصولگرا ـ اصلاح طلب»  [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار* ۳۹ـ تدارکات و ترتیبات سالیوان برای ایجاد پیوند میان ارتش و نمایندگان خمینی   [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*  [2020 Mar] 
*بحثی در مقاله‌ی : خطای بختیار، پایان بازرگان  [2020 Feb] 
*تحریم انتخابات را به کارزار همصدایی علیه اساس رژیم و رفراندم برضد آن بدل کنیم   [2020 Feb] 
*منطق جمهوری اسلامی: تحریک دیگران؛ تحقیرشدن؛ واکنش به تحقیرشدن کشته شدن قاسم سلیمانی تحقیری بزرگ برای نظام و چالشی خطرناک برای کشور بود [2020 Jan] 
*تحریم یکصدای نمایش انتخابات: ضرورتی سیاسی، نه انتخاباتی!   [2019 Dec] 
*انبار باروتی بنام ایران  ضرورت حادهمآهنگی و آشتی میان همه ی هواداران حاکمیت ملی [2019 Nov] 
*شورای دوران گــُـذار یا مدیریت بی‍گــُـدار برای «اقوام و ملیت های ساکن ایران» !   [2019 Oct] 
* بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم (۲)  [2019 Sep] 
*بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم بخش یکم: مشروعیت نظام‌های سیاسی و رابطه‌ نهاد انتخابات با آن [2019 Sep] 
*بیست و هشت سال پس از قتل شاپور بختیار پراکندگی نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و راه پیروزی بر آن   [2019 Aug] 
* بحران در روابط ایران و آمریکا:‏ یا زمان قدرت نمایی شاگرد جادوگرها  [2019 Jul] 
* زند ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟  ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟ ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه بخش دوم ادعای درونی بودن اسلام و ...!  [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ‏ ایرانیت کدام است؟   [2019 Jun] 
*جمهوری اسلامی:‏ یک نظام تروریست، با همه‌ی اجزاء و بازوانش   [2019 Apr] 
*اتحادِ عمل آری؛ ‏ اما برای چه منظور؟ و از کدام راه؟   [2019 Apr] 
*جامعه‌ ایران از سر گندیده است  [2019 Mar] 
*این نظام رفتنی است ما نیستیم که می گوییم؛ آنها خود می دانند!  [2019 Feb] 
*در میان مخالفان جمهوری اسلامی اختلاف ها از کجا سرچشمه می گیرد؟  [2019 Jan] 
*ما نمی بایست سنگر قانون اساسی را رها می کردیم   [2019 Jan] 
*ملاحظاتی درباره ی رساله ی دکترای شاپور بختیار  [2018 Nov] 
*جمهوری، یا مشروطه ی پادشاهی؟ بحث بر سر چیست؟  [2018 Nov] 
* با اعتصاب عمومی نباید بازی کرد   [2018 Oct] 
* مجازات شلاق برای معلمان کشور !   [2018 Oct] 
*مرگ امیرانتظام فرصتی برای آب تطهیر بر سر انقلابیون دیروز و اصلاح‌طلبان امروز!  [2018 Aug] 
* اقتصادی ویران؛ نتیجه ی تحریم ها، یا اثر ورشکستگی به تقصیر   [2018 Aug] 
*آزادی گرفتنی است نه دادنی  [2018 Jul] 
*چرا جمهوری اسلامی رفتنی است وظیفه‌ی ما برای وقوع بهترین صورت این فرآیند چیست* [2018 May] 
*از بحث عدم‌ مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید (بخش دوم)،  [2018 Apr] 
*از بحث عدم‌مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید  [2018 Mar] 
*همه‌پرسی، به چه منظور، چگونه، در چه زمان، و به دست کدام حکومت ؟   [2018 Feb] 
*جدایی دین از حکومت یا حکومتِ لاییک*  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری* بخش چهارم  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش سوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش دوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری ، بخش یکم  [2017 Dec] 
* افسانه‌ی حمله‌ی نظامی عراق به ایران بنا به ‏ توصیه‌ی شاپور بختیار بخش چهارم   [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش سوم)  جستجو در علل و مقدمات حمله‌ی عراق به ایران  [2017 Nov] 
* علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش دوم)  [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش یکم)  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـلاحات کاذب، بخش سوم: موضع نیروهای سیاسی دیگر  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـــلاحــات کاذب «تقسیم اراضی ... با تمرکز جمعیت می تواند عواقب وخیم‌تری...»   [2017 Oct] 
*دکتر مصدق ‏ و اصـلاحـات کاذب یا یکی از ریشه‌های عمده‌ی ضدِانقلاب‌اسلامی ‏  [2017 Oct] 
*از مرگ هیچکس شاد نباید شد اما...  [2017 Sep] 
* سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد بخش دوم   [2017 Jul] 
*سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد  [2017 Jul] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟ قسمت دوم  [2017 Jun] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟  [2017 May] 
* تحریم انتخابات ساده گیری مبارزه نیست ‏  [2017 May] 
*گفتید جمهوریت؟ کدام جمهوریت؟   [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ (بخش دوم)  [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ «انتخابات» کاذب را هرچه یکصدا تر تحریم کنیم ! [2017 Apr] 
*انتخابات ریاست جمهوری فرانسه؛ نامه ی سرگشاده به نامزدها و رأی دهندگان به آنان*   [2017 Apr] 
* ضرورت گام هایی کوتاه و سنجیده برای اتحاد آزادیخواهان واقعی  ورشکستگی اخلاقی کامل نظام حاکم و نشانه هایی از آغاز فروپاشی آن [2017 Mar] 
*کسانی که تروریست‌ها و خرابکاران را مردم می‌نامند! (بخش دوم)  [2017 Mar] 
* نوبت خطرکردن بختیار برای نجات کشور از سقوط در پرتگاهی که به سوی آن می رفت (بخش سوم)  [2017 Feb] 
*آیا نظام مشروطه منسوخ شده بود؟ جلوگیری از نخست ‌وزیری صدیقی و نوبت خطرکردن بختیار (بخش دوم)  [2017 Feb] 
* به مناسبت سی و هشتمین سال تشکیل دولت ملی بختیار ‏  [2017 Feb] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش چهارم و پایانی)  [2016 Oct] 
* نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش سوم)  [2016 Oct] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه بخش دوم   [2016 Sep] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه؛ به مناسبت بیست و پنجمین سال ‏ قتل شاپور بختیار  [2016 Sep] 
* منشاء هراس شدید نظام از مردم ! (بخش پایانی) بخش دوم  [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم ! بخش دوم، بهره ی الف   [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم !  نظامی که مشروعیت ندارد همواره خود را در خطر نابودی می بیند [2016 Jun] 
*رژیم راًی مردم را برای نمایش و کسب مشروعیت می خواهد  [2016 Feb] 
* در حاشیه ی عملیات تروریستی اخیرِ داعش   [2016 Jan] 
*نکاتی از زندگی خسرو شاکری زند و سبب درگذشت وی  [2015 Oct] 
*توسل به دروغ و فریب برای پوشاندن تسلیم به توافقنامه ای خفت بار  [2015 Apr] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف سکولاریسم نو(۳)  [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف   [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف «سکولاریسم نو»  [2014 Dec] 
*دولت اسرائیل، یا یک یاغی جهانی که در پی اجرای «راه حل نهایی» برای مردم فلسطین است  [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب (بخش دوم) چگونگی پذیرش تشکیل دولت ملی از سوی دکتر شاپور بختیار [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب  [2014 Jul] 
*ملاحظاتی پيرامون مقاله «بازرگان، روحانيت و بختيار»، بخش سوم (قسمت دوم)  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت؛ ملاحظاتی پیرامون مقاله‌‌‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱- بخش سوم تیرخلاص  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت- بخش دوم  [2013 Sep] 
*ملاحظاتی پیرامون مقاله‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱ بخش اول روحانیت درنهضت ملی [2013 Sep] 
*مصر بار دیگر به پا می خیزد با تهدید به نافرمانی مدنی در مصر اولین سنگر توتالیتاریسم اسلامگرا فرو می ریزد [2013 Jul] 
*درباره‌ی پرچم ملی ایران  [2013 Jan] 
*آیا صلحجویان نسل های جدید اسرائیل خواهند توانست ماجراجویی رهبران سنتی جنگ طلب خود را مهار کنند و از فکر حمله به ایران بازدارند   [2012 Apr] 
*پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی   [2011 Nov] 
*افشاء یک تحریف بزرگ تاریخی پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه‌ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی و عده ای از رهبران آن  [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  چه کسانی از نام مصدق و بختیار می ترسند و چرا؟ بخش دوم 2ـ دنباله ی" راه توده" و مصدق [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار (۲)  [2011 Aug] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  [2011 Aug] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصول کار و منش آنان (بخش دوم ـ ب)  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  بخش نخست ـ ب [2011 Mar] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن( بخش دوم)   تصفیه ها در جمهوری اسلامی از همان آغاز کار [2010 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن(٭)   [2010 Mar] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش دوم)  [2010 Jan] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش نخستین)  [2010 Jan] 
*چه کسانی از علائم شیر و خورشید پرچم ملی ایران می ترسند؟  [2009 Aug]