آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟
علی شاکری زند

گره به باد مزن گرچه بر مراد وزد

که این سخن به مثل مور با سلیمان گفت

به مهلتی که سپهرت دهد ز راه مرو

ترا که گفت که این زال ترک دستان گفت

حافظ

 

علی شاکری زند      

آیا در این "انتخابات"

ملت شکست خورد؟

*

مسیر پیروزی بر جهل و زور

از چه مراحلی می گذرد؟

کسانی که امروز هنوز به نام آزادیخواهی و خیرِ ملت از شرکت بخش مهمی از مردم در انتخابات احساس پیروزی دارند و به خود و به  دیگران تبریک هم می گویند، فردای روزی که این رژیم ننگ و نکبت برچیده شد، چنانکه در کشورهای دیگری شده است ـ اگرچند بسیاری از ما زنده هم نباشیم، و امر مهم این نیست ! ـ سرشکسته و شرمسار خواهند بود؛ گو اینکه برخی از آنان که خوب می شناسیمشان آن روز هم هنوز با کمال بیشرمی برای خود انواع توجیهات را خواهند تراشید و حتی هزارگونه سابقه ی آزادیخواهی و مبارزه با رژیم امروز را نیز اختراع خواهند کرد!  

در یک نگاه سطحی و عامیانه آمارِ داده شده درباره شرکت در انتخابات اخیر نشان شکست اپوزیسیون، شکست شعار تحریم، بیگانگی اپوزیسیون با مردم و بی پروایی ملت به آن است؛ اما در یک تحلیلِ این امر از جوانب گوناگون بسیار چیزهای سودمند دیگر می توان از آن آموخت، که ربطی به آن ادعای کوته بینانه ندارد.

بدیهی است که آن که خواستار بقای این رژیم است، یا امیدی به برچیدن آن ندارد از آن نگاه سطحی برخورد می کند و آن که هم آرمانخواهانه و هم واقع بینانه نظر به پایان نظام دارد می باید به تحلیل دقیق قضیه بپردازد. خاصه اینکه گروه اخیر اکثراً دچار این توهم نبوده اند و نیستند که در یک انتخابات شعار تحریم به نحوی عمل خواهد کرد که رژیم به سرعت متزلزل شود و کار خاتمه یابد.

*

از همان فردای جمعه بیست و نهم اردیبهشت که گفتند رأی ها خوانده شده و از پنجاه و هفت میلیون واجدان شرایط چهل و یک میلیون نفر در انتخابات شرکت کرده اند، نه فقط علی خامنه ای که تیرش از به نامزدی رساندن رییسی به عنوان لولوی خوفناکی که در صورت کمی شرکت کنندگان می توانست بر سر مردم سوار شود، به هدف خورده بود، به خود و همه تبریک گفت، بلکه در خارج از کشور نیز بار دیگر خیل اصلاح طلبانی که در یک واکنش همآهنگ نسبت به انبوه دعوت های مخالفان رژیم به تحریم پاسخ داده بودند۱(حتی با جمع آوری امضاء از رزمندگان بازنشسته ی نظام)، در احساسی از سرمستی پیروزی دست ها را به هم مالیدند و از نو به صدا درآمدند تا «انتخابات موفقیت آمیز» را، با گوشه ی چشمی به  رژیم ـ یا نصایح جدیدی به آن ـ اول به خود و سپس به مردم تبریک بگویند.

از سوی دیگر، خانمی، که به دلیل وبلاگ نویسی می توان گمان کرد که بالنسبه جوان باشد، در یک پیامک از ایران به یکی از دوستان ما نوشت:

«سؤال: وبلاگم متوقف است و خیال ندارم پست جدید بگذارم ولی سؤالی دارم که آنرا (آنهم بطور کلی)، مطرح میکنم:

بنا بر آمار منتشر شده در خود سایتهای دولتی، واجدین شرایط رای دادن، بیش از ۵۶  میلیون ایرانی در داخل کشور بوده اند که از این تعداد حدود ۴۱ میلیون رای داده اند. چنانچه آمار شرکت کنندگان در انتخابات را واقعی هم فرض کنیم و درست بیانگاریم، تعداد ۱۵ میلیون واجد شرایط رای دادن، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ شرکت نکرده اند. این تعداد می تواند برابر با جمعیت یک کشور مستقل باشد. حال سؤالم اینست که سهم انسانی و حقوق اجتماعی و سیاسی این افراد چه می شود و چرا این میزان جمعیت کلان، نادیده گرفته شده و حقوقشان در ابراز نظر و انتخاب، و زندگی بر اساس آنچه بدان اعتقاد و باور دارند، پایمال می گردد؟  

«این ۱۵ میلیون جمعیت، چگونه و از چه طریق باید حرف و نظرشان را بیان کنند؟

«به امید روزی که هر انسانی راه زندگی اش پر از زیبایی و شکوفایی باشد، روزی سرشار از برابری، آزادی، آبادی،  و رنگ قشنگ شادی.»

البته، اینجا سخن بر سر ارقام نیست. به فرض آن که پانزده میلیون(۲۷%) نَه، ده میلیون رأی نداده باشند؛ یا بیست میلیون. این عده تنها یک اقلیت انتخاباتی نیستند که بگوییم باید به مدت چهار سال دولت اکثریت، ۷۳% دیگر، را بپذیرند. این گروه که بر طبق آمارهای دیگری، مربوط به انتخابات دوران های گذشته، در حدود بیست در صد ثابت اند، بعلاوه ی گروه دیگری که آنها را  خاکستری نامیده اند و در حدود ۲۹ درصد اند، اما رقمی در حال نوسان از هر انتخابات به انتخابات دیگر، با گروه ثابت اول به چهل و یک درصد(۴۱%) می رسند.

چنان که گفته شد اینها یک اقلیت انتخاباتی را تشکیل نمی دهند. علاوه بر این چند میلیون پناهنده ی سیاسی ایرانی که بطور روشن سیستم حکومتی این رژیم را رد کرده اند، و مجموع این جمعیت کشور مخالف دولت وقت یا این سیاست و آن سیاست روز نیستند؛ آنها مخالف اصل و اساس رژیم حاکم اند.

افزون بر این، حتی نگاهی به رفتار، سخنان و ظواهر فوج مردمی که در شهرهای  بزرگ در  خیابانها در انتظار صندوق رأی صف کشیده اند می تواند نشان دهد که اکثریت بزرگ آنان نیز کسانی نیستند که خواستار رژیم حاکم باشند و از سر ناچاری و برای، به زعم خود، جلوگیری از انتخاب یک آدمکش خطرناک اقدام به شرکت در رأی گیری می کنند. بر طبق گفته های شهود عینی از داخل مرزها آنچه در داخل کشور مردم میان خود و به یکدیگر می گفتند همان بغض معاویه بود، نه حُبّ کسی: دادن رأی به یکی از دو نفر برای جلوگیری از چهره ی ترسناکی که برای تهدیدشان به میان معرکه انداخته بودند!

اینها داده های غیرقابل انکاری هستند و نتیجه ای که از آنها می توان گرفت این است که رژیم حاکم علی رغم میل و خواست عمیق اکثریتی مهم اما متفرق و فاقد رهبری و مرکزیت های توانا و مصمم توانسته به بقای خود ادامه دهد و در صورت رفع این کمبود در میان مخالفان آن، که خود نظام نیز با خفقان حاکم آن را بوجود آورده، دوام آن چندان طولانی نخواهد بود.

ما در دنباله ی این نوشته به مسئله ی این کمبود حیاتی که تا کنون در آنچه به تحریم انتخابات اختصاص داده شده در کمتر گفتاری بدان پرداخته اند، باز خواهیم گشت.

چشم انداز تاریخی ـ جغرافیایی:

طول عمر دیکتاتوری های توتالیتر

در قرن بیستم و قرن بیست و یکم

در حالی که طول عمر دیکتاتوری حزب بلشویک در اتحاد شوروی سابق هفتاد و چهار سال بود طول مدت دیکتاتوری توتالیتر «کاستِ» ملایان در ایران هم اکنون از سی و هفت سال، یعنی از نیمی از عمر رژیم بلشویک تجاوز کرده است. اگر در نظر داشته باشیم که آن دیکتاتوری که در ابتدای برقراری با مقابله ی بخشی از ارتش تزاری که به روس های سفید موسوم شدند روبرو شد، و تنها پس از یک جنگ داخلی سه ساله توانست همه چیز را قفل و بست بزند، اما مقاومت در برابر آن، با قربانیان بیشماری که دربر داشت، هیچگاه قطع نشد، و از یاد نبریم که در نیمه ی نخست قرن بیستم که آغاز آن رژیم بود وسعت امکانات مبادله ی اطلاعات و سرعت سیر خبرها به هیچوجه با امروز قابل قیاس نبود، در می یابیم که رژیم توتالیتر کاست ملایان در ایران به نسبت امکانات دسترسی به اطلاعات و کسب آگاهی درباره ی واقعیت های داخلی و خارجی در این عصر بیش از «حد معقول» دوام آورده است.

توجه به این امر به ما همچنین یادآور می شود که اولاً آن دیکتاتوری که اولین توتالیتاریسم جهان و مخترع این نوع رژیم در تاریخ بشر بود، و به همین جهت همه ی شاهدان، از مخالف و ناظر بیطرف گرفته تا هواداران داخلی و خارجی آن  را بکلی غافلگیر کرده بود، افزون بر مقابله ی مسلحانه ی شماری از سران ارتش تزاری، بسیار زود با مقاومت رقیبان سیاسی حزب بلشویک مانند احزاب سوسیالیست دموکرات و اصیل (منشویک ها و سوسیال روولوسیونرها) و نیز احزاب دموکرات و لیبرال و حتی بخش مهمی از آنارشیست های نیرومند روسیه روبرو شد. باید بر این مقاومت اِعراض و گسست بسیاری از بلشویک های نخستین روس و غیر روس را نیز که از همان زمان، و سپس در دهه های بعد، از این دیکتاتوری و زائده ی بین المللی آن، کمینترن، بریدند و اگر در زندان ها و تبعیدگاه های مخوف شوروی نمردند یا اعدام نشدند در خارج از این کشور سالیان دراز به افشاگری خود علیه آن سیستم و جنایت آن ادامه دادند، افزود.

در شوروی نیز انتخابات اعضای مجلس عالی شوراها (Soviet suprême) بر اساس کاندیداهای تعیین شده از طرف حزب واحد حاکم صورت می گرفت، اما در آن عصر فقدان امکانات خبری به اندازه ای بود که مقاومت در برابر تصمیمات رهبری حزب هیچگونه نتیجه ای جز انگشت نماشدن، تعقیب و بازداشت و حتی مرگ به دنبال نداشت، و به طریق اولی کوشش در بایکوت انتخابات، که فرهنگ آن هم هنوز در جهان شناخته نشده بود، نمی توانست جز خیال باطلی باشد. با اینهمه در تمام مدت هفتاد و چهار سال حکومت بلامنازع حزب بلشویک هیچ زمان مقاومت در برابر آن متوقف نشد.

نتیجه ی حاصل از این یادآوری این که اولاً دیکتاتوری ملایان به نسبت امکانات آگاهی رسانی در عصر ما بیش از «حد معقول» دوام یافته؛ اما باید پرسید که «حد معقول» درباره ی این پدیده ها چه معنا می دهد. پایین تر، با استمداد از پارادیگم های نوین علوم، به معنی این مفهوم اشاره ای خواهد شد.

اما همچنین، اینکه درازی عمر اینگونه رژیم ها، هرچند که می دانیم ابد مدت نیستند، امری غیرعادی نیست، و در عین حال، علی رغم تظاهر هرروزه ی سران آنها در تبلیغات اجباری و طبیعی خود به قدرت و اطمینان از آینده، و تراشیدن انواع ضرورت های اجتناب ناپذیر از تاریخی گرفته تا الهی برای نظام هایشان، به هیچ وجه امر مقدر و محتومی نیز نمی باشد.

در چشم انداز

 علوم طبیعی و انسانی:

نظام های حکومتی تابع اکثر قوانین کلی حاکم بر  سیستم ها (که در تئوری عمومی سیستم ها بررسی می شوند) نیز هستند.۲فیزیک معاصر با ارائه ی پارادیگم نوینی، ما را از وجود پدیده هایی در طبیعت آگاه می کند که نه وقوع آنها را می توان پیش بینی کرد و نه چگونگی و زمان پایان آنها را. این پارادیگم خائوس یا خاویه۳نام دارد و پدیده های مورد بحث تابع قوانین آن هستند. در تئوری سیستم های دینامیک سیستم هایی وجود دارد که تحول آنها به نوعی چرخه، اما چرخه ای بسیار غیرعادی شباهت دارد و آن را «جذب کننده های شگفت» می نامند. یک خصوصیت عمده ی چرخه ی خائوسی این است که در پیدایش آنها نسبت کمی میان علت ها و نتایج آنها می تواند بطور کاملاً غیرعادی افزایش یابد بگونه ای که یک تغییر جزئی در علت ها معلول های غیرقابل پیش بینی به دنبال داشته باشد. و همین ویژگی است که حساسیت نسبت به شرایط اولیه نامیده می شود.۴

در میان نظام های سیاسی رژیم های دیکتاتوری و خاصه نوع توتالیتر آنها، از این جهت که شناخت شرایط پیدایش آنها و بویژه زمان آن بسیار دشوار است، به این چرخه های غیرعادی یا «شگفت» طبیعت شباهت بسیار دارند.

علاوه بر این که وقوع آنها همواره ناظران را غافلگیر و شگفت زده کرده و حتی کنشگران داخلی آن ها را نیز دچار ناباوری می سازد، فهم طرز تحول داخلی آنها و پیش بینی چگونگی و لحظه ی پایانشان نیز مانند دریافتن چگونگی پدیداری آنها دشوار است.۵

 فروپاشی ناگهانی اتحاد شوروی سابق، که هیچکس چگونگی آن و نیز زمان آن را پیش بینی نکرده بود، همانقدر غافلگیرکننده بود که ظهور آن رژیم در تاریخ و شکل عجیب و بیسابقه ی آن همه را دچار شگفتی کرده بود؛ عده ای را مجذوب و عده ای دیگر را حیرت زده و متوحش.

طول عمر رژیم های توتالیتر بسیار متنوع است، و ظاهراً، و در تقریب اول، به ابعاد جغرافیایی و حجم محمل انسانی آنها نیز بستگی دارد. در حالی که رژیم بلشویک بیش از هفتاد سال دوام آورد و چین مائوییست که جمعیت آن از همان ابتدای تأسیس در اکتبر ۱۹۴۷ در مقیاس یک میلیارد بود پس از نزدیک به هفتاد سال هنوز برجاست، رژیم های سرهنگ منگیستو در حبشه و پول پوت در کامبوج بسیار زود از میان رفتند. در عین حال کوبای کاسترو، از جمله شاید به این علت که پایگاه سرزمینی آن یک جزیره است، پس از نزدیک به شصت سال هنوز بر جای خود باقی است.

بخش دوم:

تحریم انتخابات

و نتایج گذشته، حال و آینده ی آن           

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1]  البته باید میان اینان با کسی با نجابت و اصالت آقای عبدالعلی بازرگان که در همه ی موضعگیری های خود با صراحت و قاطعیت رژیم ولایت فقیه را رد می کنند و هیچگونه قصد تقرب جویی و نفع طلبی در سخنانشان دیده نمی شود تفاوت گذاشت.

۲از دیدگاه معرفت شناختی، اگرچه سیستم های اجتماعی، به علت انسانی بودن آنها، دارای قوانین اختصاصی خود هستند که آنها را از سیستم های طبیعی متمایز و نیز نسبت به آنها به مراتب پیچیده تر می سازد، اما عیناً مانند سیستم های زیست شناختی که علی رغم خصوصیات زیستی از قلمرو قوانین طبیعی بیرون نیستند، اینها نیز در جای خود تابع قوانین عمومی سیستم ها هستند و ویژگی انسانی آنها بر حکومت قوانین طبیعی افزوده می شود بی آنکه از اعتبار آنها بکاهد؛ از این روست که مجموعه های سازمان یافته ی انسانی را نیز می توان و باید از دید نظریه ی عمومی سیستم ها (von Bertalanffy) که نظریه ای کلی است بررسی کرد؛ با این تفاوت عمده که بر خلاف سیستم های فیزیکی، سیستمهای انسانی از گذشته ی خود می آموزند! در فیزیک گروهی از سیستم ها را تعریف می کنند که سیستم های دینامیک نامیده می شوند و شناخت آنها  معمولاً به کمک دستگاهی از معادلات دیفرانسیل صورت می گیرد. منظومه ی شمسی نمونه ای کلاسیک از اینگونه سیستم هاست.

۳ این کشف، که درباره ی رفتارِ گونه ی خاصی از «سیستم های دینامیک» سخن می گوید ـ نوعی که خائوس (chaos) نامیده می شود ـ پارادیگم جدیدی در فیزیک است، و از کشفیات عمده ی این دانش در قرن بیستم بشمار می رود که بویژه در نیمه ی دوم این قرن انکشاف یافته است. این نظریه نگاه ما درباره ی پدیده های طبیعی را، که در نظریه ی موسوم به دترمینیسم لاپلاسی (déterminisme laplacien)، یعنی فیزیک کلاسیک، بسیا ساده گرا بود، از اساس تغییر می دهد. دراین نوع دترمینیسم جدید که کمتر پدیده ای خارج از قلمرو آن رخ می دهد، قدرت پیش بینی علمی، جز در موارد نادر، بسیار کاهش می یابد.

واژه ی خائوس در اصل یونانی است و، در حالی که نیاکان ما این واژه ی یونانی را به شکل اصلی، و البته به معنی کهن آن،  پذیرفته بودند و گاه نیز در برابر آن از واژه ی خاویه(لغتنامه ی دهخدا) استفاده  کرده اند، در مقاله های فارسی مربوط به فیزیک معاصر این مفهوم(که چون بسیاری از مباحث دیگر همین رشته به فارسی بسیار نارسا و غلط توضیح داده شده)، به خطا، به واژه ی «آشوب» ترجمه شده، و چنین ترجمه ای گویای معنای درست  مفهوم نیست، زیرا «آشوب» مترادف بی نظمی کامل است، حال آنکه خائوس معمولاً دارای نوعی نظم دترمینیستی است که از معادلات دقیقی پیروی می کند؛ تنها رفتار آن معادلات و روش حل آنهاست که با معادلات کلاسیک و طرز حل آنها متفاوت است و به جواب های متفاوت می انجامد. علت این امر این است که حل کاملِ معادلات فیزیک یک سیستم معمولاً محتاج شناخت وضع اولیه ی آن سیستم (در لحظه ی صفر) است و در مورد سیستم های خائوسی معادلات به کمترین تغییر در وضع اولیه ی سیستم بسیار حساس اند. اولین سیستم فیزیکی که وجود این رفتار در مورد آنها ثابت شد(هانری پونکاره) سیستم های نجومی بود که از سه جسم (یا بیشتر) تشکیل شده باشند؛ مثلاً مانند سیستم مرکب از خورشید، زمین و ماه: تأثیر قوه ی جاذبه ی سه جسم در آن واحد بر یکدیگر مانع از حل کلاسیک دقیق معادلات دینامیک و پیش بینی آینده ی دراز مدت این سیستم می شود.

۴

. strange attractor ; attracteur étrangeـ

۵ «چرخه» هایی که در تئوری خائوس «کشنده های شگفت» یا «جذب کننده های شگفت» نامیده شده اند به گرداب هایی می مانند که وقتی سیستمی به آنها داخل شد نمی توان زمان خروج از آن را، که معمولاً بی نهایت نیست، برایش پیش بینی کرد. در یک تشبیه و تقریب زمخت، رفتار رژیم های دموکراسی کلاسیک به چرخه های ساده شباهت دارد که  سیر تحولات ادواری آنها تقریباً قابل پیش بینی است؛ اما رژیم های دیکتاتوری کلاسیک که بصورت ناگهانی و پیش بینی نشده پدیدار می شوند ـ و بیشتر از آنها رژیمهای توتالیترـ به «چرخه» هایی متفاوت ( و به عبارت درست تر گرداب هایی) که جذب کننده های شگفت نامیده می شوند بسیار شبیه ترند. در علوم زیستی یکی از مثال های خوبی که برای اعتبار این قوانین آورده می شود طرز کار قلب است که انطباق آن با قوانین خائوس در کتاب های مربوط به این نظریه توضیح داده شده(نک. در زیر: جیمز گلیک). در علوم انسانی نیز چرخه های اقتصادی، که از این دیدگاه، البته بصورت کیفی، بررسی شده اند، نمونه ی خوبی برای مشاهده ی کار قوانین خائوس در روابط اجتماعی انسان ها هستند. داوید روئل، یکی از دو مبتکر مفهوم «جذب کننده ها»، نوسانات برخی از چرخه های اقتصادی را با احتیاط بسیار با نوسانگرهای فیزیک مقایسه کرده است. پیداست که چنین مقایسه ای در تاریخ و علوم سیاسی باز هم از احتیاط دورتر می شود؛ به همین دلیل ما در مورد نظام های سیاسی به چنین مقایسه ای تنها در مورد زمان آغاز یک پروسه ی خائوسی اکتفا کردیم. وقتی سیستمی، مثلاً یک جامعه ی ملی، وارد یکی از این چرخه های اخیر ـ جذب کننده های شگفت ـ شد، مانند موجودی که به گردابی افتاده باشد، پیش بینی درست و دقیق زمان خروج از آن برای ناظران و کنشگران داخل آن بسیار دشوار می گردد. به علت پیچیدگی شدید این تئوری از لحاظ شکل ریاضی آن توضیح صوری دقیق در نوشته ی حاضر ممکن نیست و در تشریح غیرفنی آن تنها می توان از تشبیهات غیر دقیق مانند آنچه در بالا آمد کمک گرفت.

 برای همه ی این نمونه ها نک. داوید روئل، تصادف و خائوس، بویژه فصول ۱۰، ۱۳ و ۱۴؛

-David Ruelle, Hasard et chaos, Edition Odile Jacob, Paris, 1991.

ـ برای قرائتی غیرتخصصی تر باید کتاب بسیار موفق جیمز گلِیک را توصیه کرد:

-James Gleik, Chaos: Making a New Science, Viking Penguin (ISBN 0670811785); revised edition 2008 (ISBN 0143113453).

و در ترجمه ی فرانسه:

ـJames Gleik , La Théorie du Chaos, Paris, Flammarion, coll. « Champs », 1988 (réimpr. 1999), 432 p. Édition corrigée, 2008 (ISBN 978-20812-1804-8).

و در ترجمه ی آلمانی

ـ James Gleik,Chaos: die Ordnung des Universums. Droemer Knaur 1988, ISBN 3-426-04078-6.

ـ همچنین نک. علی شاکری زند، بختیار، بازرگان و روحانیت، بخش دوم، نگاه دوم مهندس بازرگان به روحانیت، ب ـ مشروعیت دولت ها، یادداشت شماره ی ۹.

منبع:پژواک ایران


علی شاکری زند

فهرست مطالب علی شاکری زند در سایت پژواک ایران 

*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»! سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ (بخش سوم)  [2024 Jan] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش بیستم)  [2024 Jan] 
*شباهت‌ها و تفاوت‌ها میان دو شکست: ۲۸ مرداد و ۲۲ بهمن  [2023 Dec] 
*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»!  سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ [2023 Dec] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش هجدهم- ب  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/بخش هجدهم- الف  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش شانزدهم  [2023 Oct] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش پانزدهم -ج  [2023 Sep] 
* برگهایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پانزدهم ـ ب  [2023 Sep] 
* جمهوری اسلامی حکومتی مرده است! اما چرا برچیده‌ نمی‌شود؟ بخش اول: یک نظام رو به موت  [2023 Sep] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار (بخش پانزدهم ـ الف) بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Aug] 
*آخرین نخست وزیر نظام مشروطه ایران، متن سخنان علی شاکری زند بر مزار شاپور بختیار  [2023 Aug] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش چهاردهم  [2023 Jul] 
*دعوت پادشاه از شاپور بختیار برای دیدار با او برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش سیزدهم) [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش دوازدهم)  [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش یازدهم)، علی شاکری زند  [2023 Jun] 
*باز هم تشدید اعدام‌ها  [2023 Jun] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش دهم  [2023 Jun] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش نهم ـ ب)  [2023 May] 
*چگونه منشور ننویسیم!/ بخش دوم  [2023 May] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپوربخش نهم – الف بختیار*  [2023 May] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش هشتم ـ ب)  بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Apr] 
*همبستگی برای ایران استیا ایران برای همبستگی است؟  [2023 Apr] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*، بخش هفتم  - ب: اعلامیه‌ سه ماده‌ای کریم سنجابی در پاریس و ولایت فقیه خمینی [2023 Apr] 
*منشوری برای اهالی کره‌‏ی ماه  [2023 Mar] 
*برگهایی اززندگی سیاسی دکترشاپور بختیارـ بخش ششم  [2023 Mar] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پنجم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Mar] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش چهارم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Feb] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار، بخش سوم: فعالیت در تجدید سازمان جبهه ملی ایران  [2023 Feb] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* (بحش دوم)  [2023 Jan] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار ـ جوانی، تحصیلات، مبارزه با نازیسم  [2023 Jan] 
*دولت موقت در تبعید و ضرورت حیاتی آن در شرایط کنونی  [2022 Dec] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر، مفهوم «ملت»، پادزهری در برابر واژه‌ ایدئولوژیک «امت اسلام» و فتیشیسم قومی (بخش سوم)  [2022 Aug] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر  [2022 Aug] 
*آیا جمهوری اسلامی مشروعیتی داشته که ازدست داده؟ غباربرانگیختن در مسیر حرکت واقعی [2022 Jul] 
* اتحادعملِ همه ی نیروهای ملی از مشروطه خواه تا جمهوریخواه  اسم رمز پیروزی اتحاد است [2022 May] 
*درباره ی نهضت مقاومت ملی ایران*  [2022 May] 
*خمینی چگونه به قدرت رسید؟ آیا این فاجعه اجتناب‌ناپذیر بود؟ ضرورت بیان کامل حقیقت به جای حاشیه‌نویسی!   [2022 Apr] 
*منوچهر هزارخانی: مرگی از هر جهت اندوهبار  [2022 Mar] 
*آیا فدراسیون روسیه و اتحاد شوروی سابق ماهیتاً یکی نیستند؟   [2022 Mar] 
*پوتین اوکرایین و روسیه، همه چیز اینجا شروع می شود  [2022 Mar] 
*احیاءِ «عظمت گذشته ی» امپراتوری روس؟ کدام عظمت؟  [2022 Mar] 
* در حاشیه عملیات تروریستی اخیرِ داعش  [2022 Feb] 
*برای دوری از انحرافات و انشعابات در جبهه ملی ضرورت بازگشت به اصالت نهضت ملی  [2022 Jan] 
*اتحادعمل برای نجات کشور از زوال! * انتظار تا کی و برای چه؟  [2021 Dec] 
* راه انتخاب میان سلطنت مشروطه و جمهوری از دید شاپور بختیار  [2021 Oct] 
*بحران سیاسی کشور و راه اتحاد عمل همه ی ایراندوستان دموکرات، پیش بینی بختیار نزدیک است  [2021 Aug] 
*شاپور بختیار و توتالیتاریسم، گریزی به رساله ی دکتری او  [2021 Jul] 
* اثرات متقابل مخالفان فعال رژیم و مردم غیرمتشکل: یک فرآیند دینامیک  [2021 Jun] 
*سر و ته، یک کرباس  [2021 Jun] 
*نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ملی بخش سوم   [2021 Mar] 
* نگاهی به ریشه‌های ژرف یک فاجعه‌ی ملی، به مناسبت ۲۲ بهمن ماه (بخش دوم)  [2021 Mar] 
* به مناسبت ۲۲ بهمن ماه، نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ی ملی  [2021 Feb] 
*ملاحظاتی درباره‌ متن حقوقی امانتی استاد محمـدرضا شجریان  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟   [2021 Jan] 
*هموطنان بی مسئولیتی که در برابر امام جماران به امامزاده ی کاخ سفید دخیل بسته بودند یتیم شدند  [2020 Nov] 
*رادیکالیزاسیون دینی جوانان پناهنده و نقش حس ملی  [2020 Nov] 
*دولت موقت و چارچوب قانونی کارهای آن  [2020 Oct] 
*«علوم اجتماعی اسلامی» چه صیغه ای است؟   [2020 Aug] 
*جمهوری اسلامی کابوسی باورنکردنی بیست ونهمین سالگرد قتل شاپور بختیار و دستیار وی سروش کتیبه  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش سوم: دیگرِ تجربه‌های عملی اپوزیسیون  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش دوم: کدام استثناء؟  [2020 Jul] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟   [2020 Jul] 
* آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک جمعی است (بخش دوم) • ضرورت قواعد مشترک همکاری و همگامی برای اپوزیسیون دموکرات ایران [2020 Jun] 
*آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک کار جمعی است  [2020 Jun] 
*ایران هرگز نخواهد مرد!   [2020 May] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار  [2020 Apr] 
*نمایش از این پس بی اثر «انتخابات»، پرده دری از فریب «اصولگرا ـ اصلاح طلب»  [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار* ۳۹ـ تدارکات و ترتیبات سالیوان برای ایجاد پیوند میان ارتش و نمایندگان خمینی   [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*  [2020 Mar] 
*بحثی در مقاله‌ی : خطای بختیار، پایان بازرگان  [2020 Feb] 
*تحریم انتخابات را به کارزار همصدایی علیه اساس رژیم و رفراندم برضد آن بدل کنیم   [2020 Feb] 
*منطق جمهوری اسلامی: تحریک دیگران؛ تحقیرشدن؛ واکنش به تحقیرشدن کشته شدن قاسم سلیمانی تحقیری بزرگ برای نظام و چالشی خطرناک برای کشور بود [2020 Jan] 
*تحریم یکصدای نمایش انتخابات: ضرورتی سیاسی، نه انتخاباتی!   [2019 Dec] 
*انبار باروتی بنام ایران  ضرورت حادهمآهنگی و آشتی میان همه ی هواداران حاکمیت ملی [2019 Nov] 
*شورای دوران گــُـذار یا مدیریت بی‍گــُـدار برای «اقوام و ملیت های ساکن ایران» !   [2019 Oct] 
* بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم (۲)  [2019 Sep] 
*بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم بخش یکم: مشروعیت نظام‌های سیاسی و رابطه‌ نهاد انتخابات با آن [2019 Sep] 
*بیست و هشت سال پس از قتل شاپور بختیار پراکندگی نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و راه پیروزی بر آن   [2019 Aug] 
* بحران در روابط ایران و آمریکا:‏ یا زمان قدرت نمایی شاگرد جادوگرها  [2019 Jul] 
* زند ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟  ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟ ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه بخش دوم ادعای درونی بودن اسلام و ...!  [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ‏ ایرانیت کدام است؟   [2019 Jun] 
*جمهوری اسلامی:‏ یک نظام تروریست، با همه‌ی اجزاء و بازوانش   [2019 Apr] 
*اتحادِ عمل آری؛ ‏ اما برای چه منظور؟ و از کدام راه؟   [2019 Apr] 
*جامعه‌ ایران از سر گندیده است  [2019 Mar] 
*این نظام رفتنی است ما نیستیم که می گوییم؛ آنها خود می دانند!  [2019 Feb] 
*در میان مخالفان جمهوری اسلامی اختلاف ها از کجا سرچشمه می گیرد؟  [2019 Jan] 
*ما نمی بایست سنگر قانون اساسی را رها می کردیم   [2019 Jan] 
*ملاحظاتی درباره ی رساله ی دکترای شاپور بختیار  [2018 Nov] 
*جمهوری، یا مشروطه ی پادشاهی؟ بحث بر سر چیست؟  [2018 Nov] 
* با اعتصاب عمومی نباید بازی کرد   [2018 Oct] 
* مجازات شلاق برای معلمان کشور !   [2018 Oct] 
*مرگ امیرانتظام فرصتی برای آب تطهیر بر سر انقلابیون دیروز و اصلاح‌طلبان امروز!  [2018 Aug] 
* اقتصادی ویران؛ نتیجه ی تحریم ها، یا اثر ورشکستگی به تقصیر   [2018 Aug] 
*آزادی گرفتنی است نه دادنی  [2018 Jul] 
*چرا جمهوری اسلامی رفتنی است وظیفه‌ی ما برای وقوع بهترین صورت این فرآیند چیست* [2018 May] 
*از بحث عدم‌ مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید (بخش دوم)،  [2018 Apr] 
*از بحث عدم‌مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید  [2018 Mar] 
*همه‌پرسی، به چه منظور، چگونه، در چه زمان، و به دست کدام حکومت ؟   [2018 Feb] 
*جدایی دین از حکومت یا حکومتِ لاییک*  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری* بخش چهارم  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش سوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش دوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری ، بخش یکم  [2017 Dec] 
* افسانه‌ی حمله‌ی نظامی عراق به ایران بنا به ‏ توصیه‌ی شاپور بختیار بخش چهارم   [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش سوم)  جستجو در علل و مقدمات حمله‌ی عراق به ایران  [2017 Nov] 
* علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش دوم)  [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش یکم)  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـلاحات کاذب، بخش سوم: موضع نیروهای سیاسی دیگر  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـــلاحــات کاذب «تقسیم اراضی ... با تمرکز جمعیت می تواند عواقب وخیم‌تری...»   [2017 Oct] 
*دکتر مصدق ‏ و اصـلاحـات کاذب یا یکی از ریشه‌های عمده‌ی ضدِانقلاب‌اسلامی ‏  [2017 Oct] 
*از مرگ هیچکس شاد نباید شد اما...  [2017 Sep] 
* سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد بخش دوم   [2017 Jul] 
*سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد  [2017 Jul] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟ قسمت دوم  [2017 Jun] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟  [2017 May] 
* تحریم انتخابات ساده گیری مبارزه نیست ‏  [2017 May] 
*گفتید جمهوریت؟ کدام جمهوریت؟   [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ (بخش دوم)  [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ «انتخابات» کاذب را هرچه یکصدا تر تحریم کنیم ! [2017 Apr] 
*انتخابات ریاست جمهوری فرانسه؛ نامه ی سرگشاده به نامزدها و رأی دهندگان به آنان*   [2017 Apr] 
* ضرورت گام هایی کوتاه و سنجیده برای اتحاد آزادیخواهان واقعی  ورشکستگی اخلاقی کامل نظام حاکم و نشانه هایی از آغاز فروپاشی آن [2017 Mar] 
*کسانی که تروریست‌ها و خرابکاران را مردم می‌نامند! (بخش دوم)  [2017 Mar] 
* نوبت خطرکردن بختیار برای نجات کشور از سقوط در پرتگاهی که به سوی آن می رفت (بخش سوم)  [2017 Feb] 
*آیا نظام مشروطه منسوخ شده بود؟ جلوگیری از نخست ‌وزیری صدیقی و نوبت خطرکردن بختیار (بخش دوم)  [2017 Feb] 
* به مناسبت سی و هشتمین سال تشکیل دولت ملی بختیار ‏  [2017 Feb] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش چهارم و پایانی)  [2016 Oct] 
* نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش سوم)  [2016 Oct] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه بخش دوم   [2016 Sep] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه؛ به مناسبت بیست و پنجمین سال ‏ قتل شاپور بختیار  [2016 Sep] 
* منشاء هراس شدید نظام از مردم ! (بخش پایانی) بخش دوم  [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم ! بخش دوم، بهره ی الف   [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم !  نظامی که مشروعیت ندارد همواره خود را در خطر نابودی می بیند [2016 Jun] 
*رژیم راًی مردم را برای نمایش و کسب مشروعیت می خواهد  [2016 Feb] 
* در حاشیه ی عملیات تروریستی اخیرِ داعش   [2016 Jan] 
*نکاتی از زندگی خسرو شاکری زند و سبب درگذشت وی  [2015 Oct] 
*توسل به دروغ و فریب برای پوشاندن تسلیم به توافقنامه ای خفت بار  [2015 Apr] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف سکولاریسم نو(۳)  [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف   [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف «سکولاریسم نو»  [2014 Dec] 
*دولت اسرائیل، یا یک یاغی جهانی که در پی اجرای «راه حل نهایی» برای مردم فلسطین است  [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب (بخش دوم) چگونگی پذیرش تشکیل دولت ملی از سوی دکتر شاپور بختیار [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب  [2014 Jul] 
*ملاحظاتی پيرامون مقاله «بازرگان، روحانيت و بختيار»، بخش سوم (قسمت دوم)  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت؛ ملاحظاتی پیرامون مقاله‌‌‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱- بخش سوم تیرخلاص  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت- بخش دوم  [2013 Sep] 
*ملاحظاتی پیرامون مقاله‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱ بخش اول روحانیت درنهضت ملی [2013 Sep] 
*مصر بار دیگر به پا می خیزد با تهدید به نافرمانی مدنی در مصر اولین سنگر توتالیتاریسم اسلامگرا فرو می ریزد [2013 Jul] 
*درباره‌ی پرچم ملی ایران  [2013 Jan] 
*آیا صلحجویان نسل های جدید اسرائیل خواهند توانست ماجراجویی رهبران سنتی جنگ طلب خود را مهار کنند و از فکر حمله به ایران بازدارند   [2012 Apr] 
*پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی   [2011 Nov] 
*افشاء یک تحریف بزرگ تاریخی پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه‌ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی و عده ای از رهبران آن  [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  چه کسانی از نام مصدق و بختیار می ترسند و چرا؟ بخش دوم 2ـ دنباله ی" راه توده" و مصدق [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار (۲)  [2011 Aug] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  [2011 Aug] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصول کار و منش آنان (بخش دوم ـ ب)  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  بخش نخست ـ ب [2011 Mar] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن( بخش دوم)   تصفیه ها در جمهوری اسلامی از همان آغاز کار [2010 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن(٭)   [2010 Mar] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش دوم)  [2010 Jan] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش نخستین)  [2010 Jan] 
*چه کسانی از علائم شیر و خورشید پرچم ملی ایران می ترسند؟  [2009 Aug]