در خیکمان چپاندند
شادی سابجی
شعر و نثر» شادی سابُجی
از هر طرف که رفتند بن بست بود و وحشت، با ناله های دهشت !
در خیکمان چپاندند ! برجام پشت برجام، فرجام پشت هر جام ! .....
از هر طرف که گفتند زَحمِ ریا و نفرت، با آه و خونِ ذلت، در تشتِ مام حسرت،
در خیکمان چپاندند یک نه، دو نه که صد جام، از مقعدین این جام ! برجامِ بی سرانجام !
از هر طرف که جُستند، جَستند موشکانی، از هسته جانِ این موش، شیطانِ کشور ما
" جمهور اسلام ما " ! با ضجه های ماندن، جان کندن اما ماندن ! جان خوردن اما ماندن !
در خیکمان چپاندن چترِ ستاره داری، سرخ و سفید و آبی با دست های شیطان،
لبخندهای زشتی، دادند و پس گرفتند، دردا " ستاره طغیان " خفت است ! بس نماند است !
دی ماه دیگری باز، بر بام می دمد زود، زودا فرار باید توی ای جوادِ آمل تا " بازجوی آمل"،
چون تشنه کام خون است، دریا که خشم خون است، از کارگر، معلم، نوزادِ خون به خون است !
20 می 2018- برابر با 30 اردیبهشت 1397- فرانسه
پانوشت شعر: (محلی برای طرح سوال در ادبیات متعهد)
--------------------------------------------------------------------------
به گزارش روزنامه "ولت ام زونتاگ" در آلمان، فرانسه، آلمان، بریتانیا، چین و روسیه سرگرم رایزنی بر سر بسته پیشنهادی تازهای هستند که قرار است برای مقابله با تحریمهای آمریکا تسلیم ایران شود. ولت نوشته است که بر اساس این طرح اگر ایران عقد یک قرارداد تکمیلی بر برجام را بپذیرد، میلیاردها یورو کمک در اختیار این کشور قرار می گیرد. دیپلمات های اتحادیه اروپا به روزنامه ولت گفته اند: "قرارداد جدید مضمون قرارداد قبلی را که در سال 2015 بسته شده دربر خواهد گرفت، اما قواعد جدیدی نیز درباره برنامه موشکی ایران و حضور این کشور در منطقه بر آن افزوده خواهد شد" ( منبع: 15 می 2018-مقاله ی جواد طالعی-رادیو بین المللی فرانسه )
و اینک که مریدان از پس خشم مراد اعظم خود برنیامدند دست به تقلای شدید زده و برجام دیگری را به ایرانا می خواهند تحمیل می کنند...تنها به عنوان یکی از میلیون ها جوان ایران، می نویسم به سهم کوچک یک نفره ی خود که ما به چه زبانی بگوییم که جمهوری اسلامی نمی خواهیم! در هیچ دوره ایی از تاریخ صد ساله ی ایران حاکمیت یک کشوری این چنین ضد منافع و مصالح ملی عمل نکرده است. حتی در دوره ی استعمار و استعمار گری هم این چنین کفتارهای سرمایه داری روی یک مملکت و منافع آن خیمه نزده بودند و این چنین تن و گوشت ایرانا را میان خود پاره پاره نکرده بودند.
سوال اول این است که چرا اتخاذ مجموعه ی راهبردها و برنامه های غلط جمهوری اسلامی باعث شده که از یک سو با " اعلیحضرت سرمایه داری جهانی" در بیفتیم و له شویم و در حد ملی ضرر اقتصادی متوجه ایرانا شود و از سوی دیگر در همه ی زمینه های فناوری اسیر و ابسته ی شدید نوچه های اروپایی والا حضرت بزرگ سرمایه داری شویم؟
به سهم خود تنها فکر می کردم که چند صد شرکت اروپایی در ایران مشغول بهره وری از منافع ملی ایران هستند اما وقتی برای اولین بار مقاله ی روزنامه ی لوموند در تاریخ 11 می 2018 نوشته ی " سسیل بوتله " روزنامه نگار لوموند در آلمان را دیدم که فقط ده هزار شرکت آلمانی مشغول کار و فعالیت تجاری و به عبارت دیگر مشغول چاپیدن بازار ایران و وابسته کردن تولید ملی ایران به خود هستند کمی بیشتر در باتلاق فرو رفتم و زیر پایم خالی شد! با خود گفتم: تنها یک قلم آلمان، ده هزار شرکت دارد؟ وای من !
http://www.lemonde.fr/economie/article/2018/05/11/iran-les-entreprises-allemandes-denoncent-les-menaces-de-sanctions-americaines_5297544_3234.html?xtmc=1988_iran&xtcr=8
سوال دوم: اصلا مجموعا چه تعداد شرکت و موسسه اروپایی در بازار ایران مشغول فعالیت و بهره وری هستند؟
اکنون روی سخنم در این قسمت از پانوشت شعر که محلی برای طرح سوال در ادبیات متعهد است با سردار محمد جعفری در سپاه پاسداران است که مدام در مصاحبه هایش می گوید که وظیفه ی سپاه پاسداران جمهوری اسلامی حفظ آرمان های انقلاب اسلامی است. یکی از آرمان های شعارگونه و بسیار هزینه بر این انقلاب، مبارزه با امپریالیسم جهانی بوده است و دیگری استقلال. سوال سوم این است حالا چه شد که انقلاب ضد امپریالیسی تان کار را به جایی رساند که خود امپریالیسم منطقه ی شده اید؟ سوال چهارم: آیا این برجام دو اروپا، جریمه ایی برای امپریالیسم شما در منطقه نیست؟ سوال پنجم: آیا با غارت ایران توسط نمی دانم چند ده هزار و یا چند صد هزار شرکت اروپایی باز هم دم از استقلال و حفاظت از استقلال ایرانا توسط سپاه پاسداران می زنید؟
منبع:پژواک ایران