زندانشهر
شادی سابجی
تقديم به گوهري سياه از عشق
خرمشهر آزاد شد
اما
زندانشهرِ بزرگ، چشم انتظار نشست
چون درخت ها
گل ها و گيلاس ها
چشمِ انتظارِ بهار
زندانشهر را
دشتِ کرک دارِ علف هرزها
تسخير کرد
اما تنها
گوهر مادري از عشق
سياه پوشان
گوهري سياه از عشق
خميده
با قابِ عکسي در دست
آرام
با موج خروشان ساحل چشمهاش
مي گويد
برخيز
مکيدند آبِ خاکِ زندانشهر را
علف هرزها
برخيز
مکيدند آبِ ريشه هاي درخت ها را
برخيز
تشنه اند گيلاس ها
برخيز
خشکاندند گل ها را
برخيز
آه زندانشهر
آه زندانشهر، خرمشهر باد
20 آوريل 2014-فرانسه –مصادف با روز مادر در ايران
برای گوش دادن به لینک صوتی شعر اینجا را فشار دهید
منبع:پژواک ایران