PEZHVAKEIRAN.COM مصدق و اصلاحات ارضی ـ برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش ۲۳ ـ ب)
 

مصدق و اصلاحات ارضی ـ برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش ۲۳ ـ ب)
علی شاکری زند

بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران
مصدق و اصلاحات ارضی
در بخش بیست‌وسوم ـ ب ـ به این موضوع پرداختیم که چه کسانی را می‌توان مردم نامید و آیا مردم بودن یک جماعت به شمار و فزونی آنان مربوط است یا به رفتار شخصی و اجمتاعیشان. در همین زمینه بود که دیدیم اگرشمار اجامر هوادار شیخ فضل‌الله نوری در سال ۱۲۸۶ از چندصد نفر تجاوز نمی‌کردند، در ۲۸ مرداد کسانی که با پول‌های آیت لله بهبهانی دریافت شده از سیا شهر را دچار آشوب ساختند، مراکز احزاب ریختند و خانه‌ی نخست‌وزیر، مصدق را غارت کردند به چند هزار تن می‌رسیدند، کسانی که در ۵۶ و ۵۷، به دور از هرگونه خوی و رفتار مردمی، همه جا را آتش می‌زدند، مخالفان خود را مرعوب و مضروب می‌کردند و برای رهبری خمینی و علیه دولت بختیار تظاهرات به راه می‌انداختند دهها و گاه صدهاهزار تن بودند. سپس این پرسش مطرح می‌شد که منشاء فزونی گرفتن چنین بخشی از جامعه، که در کشورهای دیگری هم دیده‌شده، جامعه هایی که هانا ارنت «جامعه‌های اتمیزه» می‌نامد، چه می‌توانسته‌باشد. پرسش ساده نیست و پاسخ ان هم در همه‌ی کشورها نمی‌تواند یکسان باشد. ما در زیر به کوشش دریافتن مقدمات پاسخ آن در ایران معاصر پرداخته‌ایم.
مصدق و اصـــلاحــات کاذب
«تقسیم اراضی... با تمرکز جمعیت
می‌تواند عواقب وخیمتری...»
*

 
سخنرانی تاریخی مصدق
در جلسه‌ی سرّی کمیسیون نفت مجلس شانزدهم
نقل از ویژه نامه‌ی مصدق
شماره‌ی ۳۵ تاریخ ۱۴ ـ ۲۹ اسفند ۱۳۶۱
نامه‌ی نهضت
ارگان مرکزی نهضت مقاومت ملی ایران
در تمام طول ششماهه‌ی دوم سال ۱۳۲۹، در حالی که ملت به‌رهبری مصدق علیه دولت اقتدرطلب وقت و در راه ملی‌کردن صنعت ‌نفت مبارزه‌می‌کرد، عده‌ای نیز برای منحرف‌کردن افکار‌عمومی، به‌اشاره‌ی مراکز بیگانه، تحت عنوان "برنامه‌های‌اصلاحی" به طرح اموری انحرافی از قبیل "اصلاحات ارضی" در میان افکار عمومی می‌پرداختند. مصدق که با هوشیاری ناظر این تمهیدات و صحنه‌سازی‌های سیاسی بود طی سخنرانی تاریخی مهمی که در اولین‌ روز‌های اسفندماه ۱۳۲۹، در جلسه‌ی‌ سری کمیسیون‌نفت دوره‌ی شانزدهم مجلس شورای ملی ایراد‌کرد از روی این دسیسه‌ها پرده برداشت و علیه عواقب چنین انحرافی در مسیر مبارزات مردم به کشور هشدار‌داد. مصدق در این نطق مهم تاریخی خود همچنین خاطر‌نشان‌کرد که در شرایط فقدان دموکراسی و منابع مالی کافی برای عمران، اصلاحات ارضی در عین اینکه دام‌فریب خطرناکی است، ضمنأ می‌تواند دارای عواقب وخیمی برای وضع اجتماعی روستاها و شهرها باشد، با نتایج غیرقابل پیش بینی...!
چنانکه می‌دانیم انهدام ساخت کشاورزی ایران و مهاجرت عظیم روستائیان به حوالی شهر‌ها که منشاء پیدایش جمعیت " اتمیزه‌ی" کنونی [ اواخرسال‌های ۵۰ ـ سال‌های ۶۰، نامه‌ی نهضت] شهرهای بزرگ بود، در شرایط معین، پایگاهی برای صعود " توتالیتاریسم" به قدرت شد. به‌لحاظ اهمیت این‌ پیش‌بینی داهیانه‌ی تاریخی، ما قسمت‌هایی از نطق مزبور را در این شماره‌ی ویژه به‌نظر خوانندگان می‌رسانیم.
از نطق مصدق
در جلسه‌ی سری کمیسیون نفت
مجلس شانزدهم
«(...) علاوه بر مطالب بالا که مربوط به خودمان است آقایان بایستی توجه داشته‌باشند که سیاست عمومی طرف دعوی ما یعنی شرکت نفت از دو حال نمی‌تواند خارج بوده‌باشد:
حالت اول اینکه بین منافع ما و شرکت تضادی موجود نیست و سیاست آنها با منافع ما تطبیق‌می‌کند؛ در این صورت جای بحث باقی‌نمی‌ماند.
حالت دوم اینکه بین سیاست عمومی شرکت و منافع ما تضادی موجود است و در این فرض یا غرض خاصی دارند یا در اشتباهند و در هر‌ دو صورت ما نمی‌بایست هیچگاه منافع و مصالح ملت رنجدیده‌ی ایران را فدای اغراض و جهل آنان کنیم؛ پس ما باید متفقاً راه حل مقبولی تصویب‌نماییم که منافع ملت ایران به‌حد‌اکثر تأمین‌گردیده و حقوق قانونی شرکت نیز ضمن آن پایمال‌نگردد و آنان هم به حقوق حقه‌ی خود برسند.
در این ایام که موضوع نفت در مجلس شورای ملی ایران مطرح گردیده‌است چنین به‌نظر می‌رسد که دوستان غربی ما یگانه راهی را که برای جلوگیری از عدم‌رضایت قاطبه‌ی ملت ایران پیدا‌کرده‌اند همانا تقسیم املاک موقوفه‌ی پهلوی و املاک خالصه و بالاخره در مرحله سوم تقسیم املاک اربابی است.
در اینجا لازم نیست به عرض آقایان برسانم که این راه‌حل پیشنهادی با ‌وجود ظاهر فریبنده‌ی آن کاری نیست که دوای قطعی آلام کشور بوده‌باشد بلکه اجرای آن در وضعیت فعلی قضیه‌ی نفت بدون اینکه ناراحتی دهاقین را بطور کامل و در تمام مملکت تقلیل‌دهد، اولاً باعث افزایش نارضایتی قسمتی از دهاقین که هنوز املاک بین آنها تقسیم ‌نشده‌است می‌شود. ثانیاً، در صورت تعمیم تقسیم اراضی و املاک اعم از موقوفه و خالصه و اربابی نظر به تأثیر اقتصادی و اجتماعی این عمل در بین اهالی شهر‌نشین ایجاد مضیقه‌ها و نارضایتی‌هایی خواهد‌نمود که با توجه به تمرکز‌ جمعیت بتواند عواقب وخیم‌تری برای کشور در‌برداشته‌باشد. ثالثاً اگر فقط تقسیم املاک می‌توانست دوای دردهای بی‌درمان کشور بوده‌باشد وضعیت خرده‌مالکین که هنوز هم قسمت مهمی از املاک کشور را تشکیل‌می‌دهند بصورت رقت‌بار کنونی نبود.» [! ] [تأکیدها از سایت نامیر (نهضت مقاومت ملی ایران) است]
«از توضیحات بالا نمی‌خواهم نتیجه‌بگیرم که تقسیم اراضی اعم از دولتی و موقوفه و اربابی بین زارعین اصولاً صحیح نیست، یا آنکه کاملاً به‌ضرر مملکت و مردم است، بلکه می‌خواهم بگویم این عمل که دارای تأثیر اقتصادی و سیاسی مهمی است، نمی‌بایستی با عجله و شتابزدگی و قبل از حل مشکلاتی که به‌وجود‌خواهد‌آورد اجراشود، و در هیچ حال نمی‌بایست به‌عنوان دوای واقعی درد اجتماعی فعلی ما که فقر بی‌حدو‌حساب تمام مردم و فقدان وسائل‌ کار است تلقی‌گردد.» [تأکیدها از سایت نامیر (نهضت مقاومت ملی ایران) است]
«مخصوصاً اینکه فقدان صلاحیت دولت‌های تحمیلی این کشور وضع امنیت جانی و مالی و قضایی ما را به‌جایی رسانده که نشو‌و‌نما و توسعه‌ی ابتکارات افراد بکلی از‌ ‌بین ‌رفته‌است و چون هیچکس اطمینان به‌استفاده از دسترنج خود ندارد آن کوشش و صرف‌نیرو که شرط اساسی بهبودی اوضاع عمومی و بالا‌بردن سطح تولید است نمی‌تواند عرض‌اندام‌کند، خاصه اینکه قدرت و اثر اجتماعی مالکینِ جزء هر روز کمتر‌شده و موجبات تعدی زورگویان و مأمورین غیر‌صالح و استفاده‌پرست فراهم‌تر خواهد‌گردید، بدون آنکه مردم ملجاء و پناه لازم برای حفظ و صیانت حقوق حقه‌ی خود را دراختیار داشته‌باشند.»
«بطور‌کلی تقسیم اراضی اگر عمومیت پیدا‌نکند خطرناک‌تر[است] و اگر هم عمومیت‌ پیدا‌کند به‌دلیل فقدان امنیت قضایی نتیجه‌ی مطلوبه را به‌بار نخواهدآورد، و دلیل اصلی آن وجود همین دولت‌های دست‌نشانده‌ی اجنبی است که برای تأمین منافع استعمارگران به‌ضرر ملت ایران روی‌کارآمده و از آنان برای آبادی مملکت و بهبود وضع اقتصادی کشور نمی‌توان انتظار‌داشت زیرا انجام این قبیل خدمات با علت‌العلل تحمیل این دولت‌ها که خواب‌نگهداشتن مردم برای چپاول منابع ثروتی آنها توسط بیگانگان و مشتی طفیلی داخلی است مباینت‌دارد و بنا بر این ما که داعیه‌ی تأمین منافع کشور و بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی این ملت ستمدیده را داریم بایستی به رفع و دفع علت‌العلل بدبختی‌ها که دولت‌های ناصالح فعلی عامل آن هستند دست‌بزنیم و البته تا زمانی که خارجیان در این کشور منافعی داشته‌باشند که در حدود دو ‌برابر بودجه‌ی سالیانه‌ی کشور ماست انجام چنین خدمات و تأمین چنین منظوری جز خیال خام چیز دیگر نخواهد‌بود.»
«پس دلیل عدم موفقیت یکی وجود دولت‌های ناصالح و، در نتیجه، ‌ فقدان امنیت قضایی و دیگری فقر عمومی و فقدان وسائل کار است؛ که هر دو آنها را می‌توان با ملی شدن صنعت نفت در سراسر ایران چاره‌جویی اساسی نموده و از‌میان‌برداشت زیرا:
اولأ انتزاع نفت ایران از دست یک شرکت خارجی کهتوسط یک دولت سرمایه‌دار و متنفذی، زیر پرده و حتی علناً حمایت‌می‌شود، باعث‌خواهد‌شد عوایدی که به جیب سرمایه‌داران خارجی و دولت انگلیس می‌رود عاید دولت ایران گردیده ارز لازم برای جبران فقر عمومی و تأمین نیازمندی‌های کشور از نقطه‌ی نظر وسائل کار و کارخانجات تولیدی فراهم‌گردد.
ثانیاً در‌اختیار‌گرفتن نفت ایران با اعلام ملی‌بودن آن سبب قطع رشته‌های امید یک شرکت خارجی در ایران گردیده، دیگر منافع آنها اقتضا ‌نخواهد‌داشت که تا این اندازه وسائل عقب‌ماندگی ما را فراهم‌کنند و در این صورت با توجه به بیداری و مقاومتی که هم اکنون از طرف ملت ایران ابراز‌می‌شود دولت‌های ما هم به‌سرعت رو‌به‌اصلاح رفته، تأثیر بهبودی آنها در تمام شئون کشور هویدا خواهدگردید.» [تأکیدها از سایت نامیر (نهضت مقاومت ملی ایران) است]
حال برای روشن‌شدن منظور بخشی از نقل‌قول بالا را که خود آن نیز برگرفته از سخنرانی مفصل‌تری‌در کمیسیون سری نفت مجلس شانزدهم بوده، ازنو نقل‌ و سعی‌می‌کنیم آن‌را «زیر ذره‌بین» بگذاریم. مصدق آنجا می‌گوید:
«این راه حل پیشنهادی با وجود ظاهر فریبنده‌ی آن کاری نیست که دوای قطعی آلام کشور بوده باشد بلکه اجرای آن در وضعیت فعلی قضیه‌ی نفت، بدون اینکه ناراحتی دهاقین را بطور کامل و در تمام مملکت تقلیل دهد، اولاً باعث افزایش نارضایتی قسمتی از دهاقین که هنوز املاک بین آنها تقسیم نشده‌است می‌شود؛ ثانیأ، در صورت تعمیم تقسیم اراضی و املاک اعم از موقوفه و خالصه و اربابی، نظر به تأثیر اقتصادی و اجتماعی، این عمل در بین اهالی شهر‌نشین ایجاد مضیقه‌ها و نارضایتی‌هایی خواهد‌نمود که با توجه به تمرکز جمعیت بتواند عواقب وخیم‌تری برای کشور دربرداشته باشد....»
و از این جملات بخش زیر را، که می‌دانیم مانند همه‌ی کلماتی که دکتر مصدق در آن دوران زندگی خود، که درکمال تجربه و آزمودگی بوده، به‌کار‌می‌برده، با منظور و بنا به حکمتی دقیق ادا‌کرده، بیرون‌می‌کشیم:
«ثانیاً، در صورت تعمیم تقسیم اراضی و املاک اعم از موقوفه و خالصه و اربابی نظر به تأثیر اقتصادی و اجتماعی این عمل در بین اهالی شهر‌نشین ایجاد مضیقه‌ها و نارضایتی‌هایی خواهد‌نمود که با توجه به تمرکز جمعیت بتواند عواقب وخیم‌تری برای کشور دربرداشته‌باشد.»
پرسشی که مطرح‌می‌شود این است که دکتر مصدق چه رابطه‌ای میان تقسیم اراضی بدان شکل که در فرض‌های بالا طرح‌می‌کند و این موضوع می‌بیند که:
«... نظر به تأثیر اقتصادی و اجتماعی این عمل در بین اهالی شهر‌نشین ایجاد مضیقه‌ها و نارضایتی‌هایی خواهد‌نمود که با توجه به تمرکز جمعیت بتواند عواقب وخیم‌تری برای کشور دربرداشته‌باشد.»؟
از این عبارات البته دو تعبیر می‌توان‌کرد. یکی، آن که در کلمات «در بین اهالی شهرنشین ایجاد مضیقه‌ها و نارضایتی‌هایی خواهد‌نمود» بیان شده؛ و این تعبیر البته تا حدی درست است زیرا آسیب دیدن ساخت کشاورزی ایران می‌توانست سبب کمبود ارزاق شود، چنانکه در سالهای اشغال ایران در هر دو جنگ جهانی از جانب نیروهای اشغالگر نیز شده‌بود، و با وضع آن روز خزانه‌ی کشور تأمین کمبود‌های مفروض ازخارج نیز قابل‌تصور نبود، ضمن اینکه چنین پیش‌آمدی برای کشوری چون ایران که نظام کشاورزی چندین‌هزارساله‌ی آن، جز در قحطسال‌های بزرگ و استثنائی، همواره از عهده‌ی تأمین مایحتاج مردم کشور برآمده‌بوده، جز یک فاجعه‌ی ملی نمی‌توانست نامی‌بگیرد.
اما عبارات بالا به هشدار نسبت به خطر مضیقه‌ی ارزاق ختم‌نمی‌شود، و دنباله‌ای و اشاره‌ای دارد که به‌وضوح خطر دیگری را نیز گوشزد‌می‌کند و آن «عواقب وخیم‌تری» است که «با توجه به تمرکز جمعیت» (البته باز منظور تمرکز جمعیت در شهرهاست چه این تمرکز در روستاها به‌خودی‌خود هرگز جز انفجار جمعیت و، ناچار، سرازیر‌شدن آن به شهرها نتیجه‌ای نداشته و ندارد و سرانجام موضوع بحث باز همواره همان تمرکز جمعیت در شهر‌ها می‌شود) چنین آسیبی به کشاورزی کشور، می‌تواند «برای کشور دربرداشته‌باشد.»
پرسشی که بلافاصله به ذهن متبادر‌می‌شوداین است که آیا آسیب‌پذیرشدن کشاورزی کشور می‌توانست به نتیجه‌ی منطقی آن، یعنی سخت‌تر شدن باز هم بیشتر وضع دهقانان، منجر‌نشود، و در صورت اخیر، آیا دهقانانی که در نتیجه‌ی چنین دگرگونی‌هایی بازهم فقیرتر و فقیر‌تر می‌شدند چاره‌ای جز مهاجرت به شهرها داشتند؟
تجربیات گذشته همواره به این پرسش پاسخ منفی داده‌بود، بدین معنی که هم در کشور‌های دیگر جهان، و بالاخص کشورهایی که پای به دنیای سرمایه‌داری گذاشته‌بودند، همواره روستاهای فقیر بودند که به معدن منحصر به‌فرد نیروی کار ارزان برای سرمایه‌داران تبدیل‌می‌شدند، و هم درکشورهای دیگری چون ایران هر بار که فقری طولانی دامنگیر روستاها می‌شد، دهقانان برای تأمین قوت‌لایموت خود و خانوارشان جز مهاجرت به شهرها، به منظور جستجوی سخت‌ترین کارها، چاره‌ای نمی‌یافتند.
اگر کشورهای سرمایه‌داری، با ایجاد کار در نتیجه‌ی دینامیسم کلاسیک سیستم سرمایه‌داری نوین قادر بودند تعادلی، هرچند همواره ناقص، میان افزایش نیروی‌کار و بازار‌ِکار برای بازو‌های جدید ایجاد‌کنند (می‌دانیم که اکثر نظریه پردازان اقتصاد معتقد بودند و می‌باشند که در این سیستم امکان کاهش تعداد بیکاران به کمتر از پنج‌د‌ر‌صد ممکن نیست بطوری که امروزه اکثریت بزرگ آنان این درصد را با «عدم بیکاری»، یا «اشتغال کامل»، مترادف می‌دانند)، کشورهای خارج از دایره‌ی سرمایه‌داری حتی ازاین امکان نیز محروم بودند و مهاجرت روستاییان فقیر به شهرها حتی اگر می‌توانست تا حدی مانع از مرگ‌و‌میر آنان گردد، بیش از هرچیز موجب افزایش و تمرکز هر‌چه بیشتر جمعیت در شهرها «با عواقب وخیم غیرقابل پیش بینی» آن می‌شد.
دکترمصدق که از فراز‌و‌نشیب‌های کشاورزی کشور، چه در دوران زندگی خود و چه در دوران‌های گذشته بهتر از هرکس اطلاع ‌داشت اثر آن بر مهاجرت روستاییان فقیر، به شهرها و به‌ویژه به پایتخت را، که در بهترین حالت ازآنها کارگران روزمزدی به‌وجود می‌آورد که بیشتر در امور ساختمانی به‌کار گرفته‌می‌شدند، مشاهده‌کرده‌بود و تشدید و شتاب‌گرفتن چنین فرایندی را، که به‌نظر او می‌توانست در نتیجه‌ی یک برنامه‌ی نادرست اصلاحات ارضی، رخ‌دهد، پیش‌بینی‌می‌کرد و «عواقب وخیمی» را بر آن مترتب می‌دانست.
به‌همین جهت، او، از دیدگاهی دوراندیشانه و به‌اصطلاح امروزین استراتژیکی، توضیح‌می‌داد که پیش از ورود درچنین اصلاحاتی باید ابتدا شرایط موفقیت آن را فراهم‌ساخت و پیش از آن نیز باید با هوشیاری کامل از ورود در چنین بحث‌ها و برنامه‌هایی که در شرایط موجود جز خسران و پشیمانی نمی‌توانست نتیجه‌ای به‌بارآورد، به‌عنوان دامی که پیش پای مردم گسترد‌ه‌شده‌است، خودداری‌کرد.
شرایط مورد نظر او به دو بخش مربوط به هم تقسیم‌می‌شد:
اول ـ تآمین استقلال واقعی کشور با کوتاه کردن دست دولت بریتانیا از مراکز حساس سیاست‌گذاری ایران چون مجلس، افکار عمومی که تحت تأثیرمطبوعات شکل‌می‌گرفت، و خنثی‌ساختن عوامل این قدرت خارجی در مراکزی چون اطرافیان پادشاه.
دوم ـ به‌عنوان نتیجه‌ی این فرآیند، تأمین حداقل دموکراسی در کشور برای فراهم‌کردن مقدمات ضروری برای هرنوع اصلاحات سالم و واقعی؛ و بالأخره، از رهگذرِ استیفای منافع ایران از محل درآمد نفت، تأمین منابع مالی بزرگی که اقدام به‌اصلاحات ارضیِ سازنده بدان نیازمند ‌بود.
برعکسِ دکتر مصدق، کسانی که، چه آن زمان و چه بعد از کودتای ۲۸ مرداد و در دوران حکومت فردی محمـدرضا شاه، از اصلاحات ارضی‌ سخن‌می‌گفتند، علاوه بر طرح یک شعار انحرافی که قبل از ملی‌شدن نفت جزو تاکتیک‌هایشان محسوب‌می‌شد، دردوران پس از کودتا، ضمناً تحت عنوان کاذب مدرن‌ساختن کشور، ازطمع ایجاد و افزایش نیروی کار ارزان‌قیمت برای گسترش سیستمی که تصور‌می‌کردند همان سرمایه‌داری خواهدبود (اما خواهیم گفت که چنین نبود!) نیز به‌دور نبودند. هنگامی ‌که محمـدرضا شاه، در دوران جان کندی، به‌اشاره‌ی دولت آمریکا یا به ملاحظه‌ی آن، به‌اصطلاح خودش دست به انقلاب سفید زد و «اصلاحات ارضی» را در رأس برنامه‌های آن قرارداد، در واقع علاوه بر دادن علامت‌های رفورمیستی به حامیان خود انگیزه‌ی دیگری هم داشت که خیال صنعتی‌کردن و «مدرن ساختن» کشور بود، اما نه از طریقی که همه‌ی کشورهای بزرگ صنعتی بدان رفته‌بودند، یعنی برقراری آزادی‌هایی که ضمانت‌های قضایی لازم را به جامعه و در نتیجه به طبقه‌ی سرمایه‌داران نوپای ایران بدهد؛ اما آزادی‌هایی که بدون برقراری مجدد حکومت قانون، و به عبارت دیگر رعایت قانون اساسی دموکراتیک مشروطه امکان‌پذیر نبود. در نتیجه این نقشه‌ی او نیز مانند کارهای دیگرش سطحی و سرِهم‌بندی، و تنها مبتنی بر نسخه‌های تکنوکراتیک بله‌قربان‌گویانی بود که هیچ تصور درستی از چگونگی صنعتی‌شدن کلاسیک در غرب نداشتند؛ و همآنها این فکر را به او القاء‌ کرده‌بودند که یکی از امتیازات اصلاحات ارضی آزادکردن نیروی کار از روستاها و آوردن نیروی کار ارزان‌قیمتی است که کشورهای غربی با کمک آن صنعتی شده‌بوده‌اند. اینان تکنوکرات‌های همان گروه اجتماعی بودند که با تأسیس شرکت‌های موسوم به «کشت‌و‌صنعت» مترصد ورشکستگی دهقانانی بودند که به‌تازگی از زمین سهمی دریافت‌کرده‌بودند، و پیدا بود که به‌سبب فراهم نبودن امکانات گذشته و عدم دسترسی به اعتبارات لازم به‌زودی ورشکسته‌شده با فروش زمین‌های خود به سوی شهرها سرازیر می‌شدند و اندکی از آنها به‌صورت کارگر به خدمت آن شرکت‌ها در‌می‌آمدند. ناچار با آنچه در پیش آمد ناگفته پیداست که آن پندار تا چه اندازه خطا بود و عمل ‌به ‌آن چگونه ضمن سرازیر ساختن سیل روستاییان بی‌زمین، یا زمین‌دار اما ورشکسته‌ی قربانی یک تقسیم اراضی نادرست، بجای نیروی کار ارزان برای صنعتی شدنی که شرایطِ دیگرِ آن فراهم نبود، نیروی انفجاری یک انقلاب توتالیتر در دهه‌ی بعد از آن را در شهرها متراکم‌ساخت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* هموطن عزیزی، پس از خواندن بخش یکم این مقاله (که ما در اینجا نقل نکرده‌ایم)، با برداشتی شتابزده و نادرست از نظریات دکتر مصدق درباره‌‌ی طرزکار مستوفیان قدیم، که موجب عدم‌امکان سوءِ‌استفاده‌ی آنها از درآمدهای مالیاتی کشور می‌شد، آن نظر را بر این حمل‌کرده‌اند که منظور آن مرد بزرگ از دعوت به احتیاط در انجام اصلاحات ارضی از‌دست‌ندادن مالیات‌های بخش کشاورزی بوده‌است. چنین ملاحظه‌ای از طرف دکتر مصدق نمی‌توانسته هیچ معنایی داشته‌باشد، زیرا اصل مالیات کشاورزی نه ربطی به چگونگی نظام مالیاتی داشته نه در گرو نظام مالکیت خاصی بر زمین بوده؛ مالیات کشاورزی در هر نظام مالکیت زمین قابل دریافت می‌ماند و نه به شکل مالکیت زمین ربطی داشت نه به نظام مالیاتی. به‌علاوه دکتر مصدق خود در دوران جوانی، در زمان تصدی‌اش در رأس وزارت دارایی نوبنیاد کشور، بخشی از بهترین اصلاحات را در آن وزارتخانه انجام داد، و در صدد بازگرداندن آن به دوران مستوفیان نبود! هدف او از آن توضیحات تشریح طرز کار آن نظام مالیاتی و محدودیت امکانات سوءِ‌استفاده در آن بوده‌است.
اما هموطن عزیز که خود در پایان ادعانامه‌ی مفصل خویش می‌نویسند:
«البته شاید یک خرده زود به قضاوت این نوشتارتان قبل از تکمیل آن رسیدم، اما مسیر منطقی‌ این نوشته با برداشت من نباید منافات داشته باشد. منتظر بخش دوم بحث شما خواهم بود.»
اگر همانطور که گفته‌اند شکیبایی نشان می‌دادند و به پارگراف زیر از سخنرانی دکتر مصدق، که در بخش دوم این مقاله (بخش حاضر) با این جملات آغاز می‌شود:
«از توضیحات بالا نمی‌خواهم نتیجه‌بگیرم که تقسیم اراضی اعم از دولتی و موقوفه و اربابی بین زارعین اصولأ صحیح نیست و یا آنکه کاملأ به‌ضرر مملکت و مردم است، بلکه می‌خواهم بگویم...»
می‌رسیدند، با قرائت پاراگراف پیش از آن و پاراگراف‌های بلافاصله پس از آن درمی‌یافتند که منظور دکتر مصدق، در سخنرانی خود در۱۳۲۹، یعنی پیش از ملی شدن نفت، تأمین شرایط مناسب برای یک اصلاحات ارضی سالم و سودمند بوده (که در دوران دولت خود، با تصویب قانون مهمی، مقدمات آن را آماده‌ساخته‌بود) و نه مخالفت با هرگونه اصلاحات ارضی و حفظ نظام مالکیت زمین به‌شکل آن زمان.

منبع:پژواک ایران


علی شاکری زند

فهرست مطالب علی شاکری زند در سایت پژواک ایران 

* نیرنگ در تاریخ: اخراج نخست‌وزیر «نامطلوب»، بخش پنجم- ج خلاصی از «شرِّ» مصدق!  [2024 Sep] 
*اخراج نخست‌وزیر «نامطلوب» بخش پنجم- الف: خلاصی از «شرِّ» مصدق!   [2024 Aug] 
* اپوزیسیون متحد جمهوری اسلامی چیست و چگونه بوجود می‌آید،  [2024 Jul] 
*اپوزیسیون متحد جمهوری اسلامی چیست و چگونه بوجود می‌آید (بخش نخست)  [2024 Jul] 
* مصدق و اصلاحات ارضی ـ برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش ۲۳ ـ ب)  [2024 Jun] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش ۲۳ (الف): منظور از مردم چیست؟  [2024 May] 
*اخراج نخست‌وزیر «نامطلوب» (بخش چهارم - ج)  [2024 May] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش ۲۲ ـ ج)  [2024 Apr] 
* نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»! (بخش چهارم - ب) سخنرانی دکتر مصدق و الهیار صالح در اجلاس شورای امنیت [2024 Apr] 
*به مناسبت درگذشت دکتر محمـد مصدق، گاستون فورنیه  [2024 Mar] 
*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»! سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ (بخش سوم)  [2024 Jan] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش بیستم)  [2024 Jan] 
*شباهت‌ها و تفاوت‌ها میان دو شکست: ۲۸ مرداد و ۲۲ بهمن  [2023 Dec] 
*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»!  سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ [2023 Dec] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش هجدهم- ب  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/بخش هجدهم- الف  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش شانزدهم  [2023 Oct] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش پانزدهم -ج  [2023 Sep] 
* برگهایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پانزدهم ـ ب  [2023 Sep] 
* جمهوری اسلامی حکومتی مرده است! اما چرا برچیده‌ نمی‌شود؟ بخش اول: یک نظام رو به موت  [2023 Sep] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار (بخش پانزدهم ـ الف) بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Aug] 
*آخرین نخست وزیر نظام مشروطه ایران، متن سخنان علی شاکری زند بر مزار شاپور بختیار  [2023 Aug] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش چهاردهم  [2023 Jul] 
*دعوت پادشاه از شاپور بختیار برای دیدار با او برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش سیزدهم) [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش دوازدهم)  [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش یازدهم)، علی شاکری زند  [2023 Jun] 
*باز هم تشدید اعدام‌ها  [2023 Jun] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش دهم  [2023 Jun] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش نهم ـ ب)  [2023 May] 
*چگونه منشور ننویسیم!/ بخش دوم  [2023 May] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپوربخش نهم – الف بختیار*  [2023 May] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش هشتم ـ ب)  بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Apr] 
*همبستگی برای ایران استیا ایران برای همبستگی است؟  [2023 Apr] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*، بخش هفتم  - ب: اعلامیه‌ سه ماده‌ای کریم سنجابی در پاریس و ولایت فقیه خمینی [2023 Apr] 
*منشوری برای اهالی کره‌‏ی ماه  [2023 Mar] 
*برگهایی اززندگی سیاسی دکترشاپور بختیارـ بخش ششم  [2023 Mar] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پنجم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Mar] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش چهارم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Feb] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار، بخش سوم: فعالیت در تجدید سازمان جبهه ملی ایران  [2023 Feb] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* (بحش دوم)  [2023 Jan] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار ـ جوانی، تحصیلات، مبارزه با نازیسم  [2023 Jan] 
*دولت موقت در تبعید و ضرورت حیاتی آن در شرایط کنونی  [2022 Dec] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر، مفهوم «ملت»، پادزهری در برابر واژه‌ ایدئولوژیک «امت اسلام» و فتیشیسم قومی (بخش سوم)  [2022 Aug] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر  [2022 Aug] 
*آیا جمهوری اسلامی مشروعیتی داشته که ازدست داده؟ غباربرانگیختن در مسیر حرکت واقعی [2022 Jul] 
* اتحادعملِ همه ی نیروهای ملی از مشروطه خواه تا جمهوریخواه  اسم رمز پیروزی اتحاد است [2022 May] 
*درباره ی نهضت مقاومت ملی ایران*  [2022 May] 
*خمینی چگونه به قدرت رسید؟ آیا این فاجعه اجتناب‌ناپذیر بود؟ ضرورت بیان کامل حقیقت به جای حاشیه‌نویسی!   [2022 Apr] 
*منوچهر هزارخانی: مرگی از هر جهت اندوهبار  [2022 Mar] 
*آیا فدراسیون روسیه و اتحاد شوروی سابق ماهیتاً یکی نیستند؟   [2022 Mar] 
*پوتین اوکرایین و روسیه، همه چیز اینجا شروع می شود  [2022 Mar] 
*احیاءِ «عظمت گذشته ی» امپراتوری روس؟ کدام عظمت؟  [2022 Mar] 
* در حاشیه عملیات تروریستی اخیرِ داعش  [2022 Feb] 
*برای دوری از انحرافات و انشعابات در جبهه ملی ضرورت بازگشت به اصالت نهضت ملی  [2022 Jan] 
*اتحادعمل برای نجات کشور از زوال! * انتظار تا کی و برای چه؟  [2021 Dec] 
* راه انتخاب میان سلطنت مشروطه و جمهوری از دید شاپور بختیار  [2021 Oct] 
*بحران سیاسی کشور و راه اتحاد عمل همه ی ایراندوستان دموکرات، پیش بینی بختیار نزدیک است  [2021 Aug] 
*شاپور بختیار و توتالیتاریسم، گریزی به رساله ی دکتری او  [2021 Jul] 
* اثرات متقابل مخالفان فعال رژیم و مردم غیرمتشکل: یک فرآیند دینامیک  [2021 Jun] 
*سر و ته، یک کرباس  [2021 Jun] 
*نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ملی بخش سوم   [2021 Mar] 
* نگاهی به ریشه‌های ژرف یک فاجعه‌ی ملی، به مناسبت ۲۲ بهمن ماه (بخش دوم)  [2021 Mar] 
* به مناسبت ۲۲ بهمن ماه، نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ی ملی  [2021 Feb] 
*ملاحظاتی درباره‌ متن حقوقی امانتی استاد محمـدرضا شجریان  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟   [2021 Jan] 
*هموطنان بی مسئولیتی که در برابر امام جماران به امامزاده ی کاخ سفید دخیل بسته بودند یتیم شدند  [2020 Nov] 
*رادیکالیزاسیون دینی جوانان پناهنده و نقش حس ملی  [2020 Nov] 
*دولت موقت و چارچوب قانونی کارهای آن  [2020 Oct] 
*«علوم اجتماعی اسلامی» چه صیغه ای است؟   [2020 Aug] 
*جمهوری اسلامی کابوسی باورنکردنی بیست ونهمین سالگرد قتل شاپور بختیار و دستیار وی سروش کتیبه  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش سوم: دیگرِ تجربه‌های عملی اپوزیسیون  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش دوم: کدام استثناء؟  [2020 Jul] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟   [2020 Jul] 
* آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک جمعی است (بخش دوم) • ضرورت قواعد مشترک همکاری و همگامی برای اپوزیسیون دموکرات ایران [2020 Jun] 
*آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک کار جمعی است  [2020 Jun] 
*ایران هرگز نخواهد مرد!   [2020 May] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار  [2020 Apr] 
*نمایش از این پس بی اثر «انتخابات»، پرده دری از فریب «اصولگرا ـ اصلاح طلب»  [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار* ۳۹ـ تدارکات و ترتیبات سالیوان برای ایجاد پیوند میان ارتش و نمایندگان خمینی   [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*  [2020 Mar] 
*بحثی در مقاله‌ی : خطای بختیار، پایان بازرگان  [2020 Feb] 
*تحریم انتخابات را به کارزار همصدایی علیه اساس رژیم و رفراندم برضد آن بدل کنیم   [2020 Feb] 
*منطق جمهوری اسلامی: تحریک دیگران؛ تحقیرشدن؛ واکنش به تحقیرشدن کشته شدن قاسم سلیمانی تحقیری بزرگ برای نظام و چالشی خطرناک برای کشور بود [2020 Jan] 
*تحریم یکصدای نمایش انتخابات: ضرورتی سیاسی، نه انتخاباتی!   [2019 Dec] 
*انبار باروتی بنام ایران  ضرورت حادهمآهنگی و آشتی میان همه ی هواداران حاکمیت ملی [2019 Nov] 
*شورای دوران گــُـذار یا مدیریت بی‍گــُـدار برای «اقوام و ملیت های ساکن ایران» !   [2019 Oct] 
* بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم (۲)  [2019 Sep] 
*بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم بخش یکم: مشروعیت نظام‌های سیاسی و رابطه‌ نهاد انتخابات با آن [2019 Sep] 
*بیست و هشت سال پس از قتل شاپور بختیار پراکندگی نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و راه پیروزی بر آن   [2019 Aug] 
* بحران در روابط ایران و آمریکا:‏ یا زمان قدرت نمایی شاگرد جادوگرها  [2019 Jul] 
* زند ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟  ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟ ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه بخش دوم ادعای درونی بودن اسلام و ...!  [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ‏ ایرانیت کدام است؟   [2019 Jun] 
*جمهوری اسلامی:‏ یک نظام تروریست، با همه‌ی اجزاء و بازوانش   [2019 Apr] 
*اتحادِ عمل آری؛ ‏ اما برای چه منظور؟ و از کدام راه؟   [2019 Apr] 
*جامعه‌ ایران از سر گندیده است  [2019 Mar] 
*این نظام رفتنی است ما نیستیم که می گوییم؛ آنها خود می دانند!  [2019 Feb] 
*در میان مخالفان جمهوری اسلامی اختلاف ها از کجا سرچشمه می گیرد؟  [2019 Jan] 
*ما نمی بایست سنگر قانون اساسی را رها می کردیم   [2019 Jan] 
*ملاحظاتی درباره ی رساله ی دکترای شاپور بختیار  [2018 Nov] 
*جمهوری، یا مشروطه ی پادشاهی؟ بحث بر سر چیست؟  [2018 Nov] 
* با اعتصاب عمومی نباید بازی کرد   [2018 Oct] 
* مجازات شلاق برای معلمان کشور !   [2018 Oct] 
*مرگ امیرانتظام فرصتی برای آب تطهیر بر سر انقلابیون دیروز و اصلاح‌طلبان امروز!  [2018 Aug] 
* اقتصادی ویران؛ نتیجه ی تحریم ها، یا اثر ورشکستگی به تقصیر   [2018 Aug] 
*آزادی گرفتنی است نه دادنی  [2018 Jul] 
*چرا جمهوری اسلامی رفتنی است وظیفه‌ی ما برای وقوع بهترین صورت این فرآیند چیست* [2018 May] 
*از بحث عدم‌ مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید (بخش دوم)،  [2018 Apr] 
*از بحث عدم‌مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید  [2018 Mar] 
*همه‌پرسی، به چه منظور، چگونه، در چه زمان، و به دست کدام حکومت ؟   [2018 Feb] 
*جدایی دین از حکومت یا حکومتِ لاییک*  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری* بخش چهارم  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش سوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش دوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری ، بخش یکم  [2017 Dec] 
* افسانه‌ی حمله‌ی نظامی عراق به ایران بنا به ‏ توصیه‌ی شاپور بختیار بخش چهارم   [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش سوم)  جستجو در علل و مقدمات حمله‌ی عراق به ایران  [2017 Nov] 
* علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش دوم)  [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش یکم)  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـلاحات کاذب، بخش سوم: موضع نیروهای سیاسی دیگر  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـــلاحــات کاذب «تقسیم اراضی ... با تمرکز جمعیت می تواند عواقب وخیم‌تری...»   [2017 Oct] 
*دکتر مصدق ‏ و اصـلاحـات کاذب یا یکی از ریشه‌های عمده‌ی ضدِانقلاب‌اسلامی ‏  [2017 Oct] 
*از مرگ هیچکس شاد نباید شد اما...  [2017 Sep] 
* سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد بخش دوم   [2017 Jul] 
*سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد  [2017 Jul] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟ قسمت دوم  [2017 Jun] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟  [2017 May] 
* تحریم انتخابات ساده گیری مبارزه نیست ‏  [2017 May] 
*گفتید جمهوریت؟ کدام جمهوریت؟   [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ (بخش دوم)  [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ «انتخابات» کاذب را هرچه یکصدا تر تحریم کنیم ! [2017 Apr] 
*انتخابات ریاست جمهوری فرانسه؛ نامه ی سرگشاده به نامزدها و رأی دهندگان به آنان*   [2017 Apr] 
* ضرورت گام هایی کوتاه و سنجیده برای اتحاد آزادیخواهان واقعی  ورشکستگی اخلاقی کامل نظام حاکم و نشانه هایی از آغاز فروپاشی آن [2017 Mar] 
*کسانی که تروریست‌ها و خرابکاران را مردم می‌نامند! (بخش دوم)  [2017 Mar] 
* نوبت خطرکردن بختیار برای نجات کشور از سقوط در پرتگاهی که به سوی آن می رفت (بخش سوم)  [2017 Feb] 
*آیا نظام مشروطه منسوخ شده بود؟ جلوگیری از نخست ‌وزیری صدیقی و نوبت خطرکردن بختیار (بخش دوم)  [2017 Feb] 
* به مناسبت سی و هشتمین سال تشکیل دولت ملی بختیار ‏  [2017 Feb] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش چهارم و پایانی)  [2016 Oct] 
* نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش سوم)  [2016 Oct] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه بخش دوم   [2016 Sep] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه؛ به مناسبت بیست و پنجمین سال ‏ قتل شاپور بختیار  [2016 Sep] 
* منشاء هراس شدید نظام از مردم ! (بخش پایانی) بخش دوم  [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم ! بخش دوم، بهره ی الف   [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم !  نظامی که مشروعیت ندارد همواره خود را در خطر نابودی می بیند [2016 Jun] 
*رژیم راًی مردم را برای نمایش و کسب مشروعیت می خواهد  [2016 Feb] 
* در حاشیه ی عملیات تروریستی اخیرِ داعش   [2016 Jan] 
*نکاتی از زندگی خسرو شاکری زند و سبب درگذشت وی  [2015 Oct] 
*توسل به دروغ و فریب برای پوشاندن تسلیم به توافقنامه ای خفت بار  [2015 Apr] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف سکولاریسم نو(۳)  [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف   [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف «سکولاریسم نو»  [2014 Dec] 
*دولت اسرائیل، یا یک یاغی جهانی که در پی اجرای «راه حل نهایی» برای مردم فلسطین است  [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب (بخش دوم) چگونگی پذیرش تشکیل دولت ملی از سوی دکتر شاپور بختیار [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب  [2014 Jul] 
*ملاحظاتی پيرامون مقاله «بازرگان، روحانيت و بختيار»، بخش سوم (قسمت دوم)  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت؛ ملاحظاتی پیرامون مقاله‌‌‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱- بخش سوم تیرخلاص  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت- بخش دوم  [2013 Sep] 
*ملاحظاتی پیرامون مقاله‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱ بخش اول روحانیت درنهضت ملی [2013 Sep] 
*مصر بار دیگر به پا می خیزد با تهدید به نافرمانی مدنی در مصر اولین سنگر توتالیتاریسم اسلامگرا فرو می ریزد [2013 Jul] 
*درباره‌ی پرچم ملی ایران  [2013 Jan] 
*آیا صلحجویان نسل های جدید اسرائیل خواهند توانست ماجراجویی رهبران سنتی جنگ طلب خود را مهار کنند و از فکر حمله به ایران بازدارند   [2012 Apr] 
*پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی   [2011 Nov] 
*افشاء یک تحریف بزرگ تاریخی پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه‌ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی و عده ای از رهبران آن  [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  چه کسانی از نام مصدق و بختیار می ترسند و چرا؟ بخش دوم 2ـ دنباله ی" راه توده" و مصدق [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار (۲)  [2011 Aug] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  [2011 Aug] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصول کار و منش آنان (بخش دوم ـ ب)  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  بخش نخست ـ ب [2011 Mar] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن( بخش دوم)   تصفیه ها در جمهوری اسلامی از همان آغاز کار [2010 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن(٭)   [2010 Mar] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش دوم)  [2010 Jan] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش نخستین)  [2010 Jan] 
*چه کسانی از علائم شیر و خورشید پرچم ملی ایران می ترسند؟  [2009 Aug]