PEZHVAKEIRAN.COM منشوری برای اهالی کره‌‏ی ماه
 

منشوری برای اهالی کره‌‏ی ماه
علی شاکری زند

منشوری که عده‏‌ای در انتظار آن بودند منتشرشد و به قول ظریفی سرانجام کوه موش زایید.
با خواندن این متن که پیداست به قلم افرادی مبتدی ـ مبتدی، اما نه بیغرض! ـ نوشته‏ شده، نخستین پرسشی که پیش می‏آید این است که متن در خدمت مبارزات کدام ملت و برای نجات کدام ملت نوشته شده یا اصلاً مربوط به سرنوشت کدام ملت است؟ اگر پاسخ داده شود که مربوط به سرنوشت ملت ایران است بلافاصله این پرسش دوم طرح می‏شود که: پس به چه دلیل در سراسر بیش از سه هزار واژه‏ی این متن، از خود این ملت که صاحب عِلّه‏ ی اصلی است یک‏بار هم نام برده نشده است؟
بعضی ممکن است بگویند فراموش کرده ‏اند! تخیل نیست؛ من درباره‏ ی متونی از این نوع چنین پاسخهایی شنیده ‏ام. البته از تنی چند از مدعیان اتحاد برای نجات ملت، پاسخی مضحک‏تر از این نمیتوان تصورکرد. برخی نیز ممکن است بگویند که منظور خاصی در کار نبوده و این تنها نتیجه ‏ی تصادف است.
البته چنین پاسخهایی یک شاگرد مدرسه‏ی فرانسوی را هم که برای او معنای دقیق واژه‏ی ملت (nation) و تفاوت آن با واژگان کشدار دیگری مانند مردم روشن است، زیرا این مفاهیم در مدرسه به آنها تدریس می‏شود، فریب نمیدهد.
این پاسخ هم که در کوشش برای اتحاد و اتفاق باید از خرده‏گیری خودداری کرد و نقائص قابل اصلاح‏اند، پذیرفتنی نیست چه در زیر خواهیم دید که چنین پاسخ‏هایی در اینگونه مسائل عذر بدتر از گناه است: زیرا چنین متونی نه‏تنها کسی را با کسی متحد نمی‏کند بلکه درست بوارونه زمینه‏‌های تفرقه‏‌ی ملی و تجزیه‌‏ی کشور را فراهم می‏سازد. حتی شنیده می‏شود که قرار است گروهی برای اصلاح این متن دست‏ بکارشوند. اما پرسش این است که چه چیز را میخواهند اصلاح و ترمیم کنند؟ خانه از پای بست ویران است! و حتی به قول همان سعدی که مصرع پیش از اوست:
غریبی گرت ماست پیش آورد // دو پیمانه آب است و یک چمچه دوغ
گیرم اینکه در ماست حضرات همان یک چمچه دوغ هم نیست و تنها آب است.
اما در برابر مفهوم ملت که در این «منشور»، مانند منشورهای همه‏‌ی احزاب و شوراهای تجزیه‏ طلب، متروک و مظلوم مانده، در عوض واژه ی کشدار مردم که هیچ‏ بار حقوقی ندارد ۵ بار بکار رفته و مفهوم قوم با صفت قومی جمعاً دو بار، بعلاوه‏ی واژه‏‌ی جدید الورود و «شیک» «اتنیکی» که برای ترور فکری بکار می‏رود، چنانکه گویی واژه‏‌های تیره و تبار در فارسی شیوای خودمان وجودنداشته است.
چرا اجتناب از کاربرد واژه‌‏ی ملت و توسل به مفاهیم کشدار و حقوقاً بی‏ خاصیتی چون مردم و مفاهیم بوداری چون قوم و قومی؟ آیا در این انتخاب‏ های عجیب هیچ انگیزه ‏ای نیست. باید از پشت کوه آمده باشیم تا انگیزه‏ ی پشت این بازی را نبینیم.
شما وقتی نوشتید ملت ایران، دیگر از یاوه‏‌های خطرناکی چون «ملیت‏های ساکن ایران!»، (ترجمه از قانون اساسی روسیه‏ ی استعمارگر قدیم و جدید، همان زندان معروف خلق‏ها)، نمی‏توانید استفاده کنید تا از آن دستاویزی برای خودمختاری، تجزیه‏ طلبی و فدرالیسم بتراشید.
در متن قانون اساسی مشروطه واژه‏ ی ملت ۱۰ بار بکار رفته است:
در اصول ۲، ۲۶، ۳۰، ۳۲، ۳۵، ۳۶، در اصل ۳۹ دوبار، در اصل ۹۷. و در عنوان پیش از اصل ۷.
صفت ملی، منتسب به ملت، نیز در پی نام مجلس: مجلس شورای ملی، ۲۳ بار بکاررفته است.
واژه‏ ی مردم تنها سه بار در ترکیب‏هایی چون: افراد مردم، اموال مردم، طبقات مردم، در اصول ۹، ۱۶، ۳۰ ، بکار رفته است.
نویسندگان فرهیخته و کاردان قانون اساسی مشروطه که معانی دقیق سیاسی و حقوقی واژگان را بخوبی می‏دانستند هیچیک از این سه واژه را بی‏ دلیل بکارنبرده اند.
منظور از ملت یک فاعل تاریخی و یک شخصیت حقوقی بین‏ المللی است که همه‏ ی قوای حکومتی از وی ناشی می‏شود.
اصل ۲۶ چنین اشعار می‏دارد:
«اصل بیست ‏وششم:
«قوای مملکت ناشی از ملت است طریقة استعمال آن قوا را قانون اساسی معین می‏ نماید»
اصل دوم پس از تعارفاتی درباره‏ ی«حضرت ولی عصر...» و «اعلیحضرت شاهنشاه ...» می‏گوید که مجلس شورای ملی بتوجه و تأیید عامه ملت تأسیس شده است.
از اصل هفتم تا اصل بیست‏ وپنجم سخن از حقوق ملت است.
اصل سی‏ ام می گوید:
«وکلای مجلس شورای ملی و مجلس سنا از طرف تمام ملت وکالت دارند نه فقط از طرف طبقات مردم یا ایالات و ولایات و بلوکاتی که آن‌ها را انتحاب نموده‌اند. [ت. ا.]
دیده می‏شود که چگونه قانونگذار دانشور میان مفاهیم ملت از طرفی و مفاهیم طبقات مردم، یا ایالات، و... تفاوت قائل می‏شود. استعمال واژه‏ های «تمام ملت» در پی یکدیگر نیز بدین معناست که ملت کلیتی است که دارای تمامیت است، یعنی قابل انکسار و تفریق نیست، نه مانند مردم که به اهالی یک محله و کوی‏ وبرزن، یا یک شهر و یک استان نیز گفته می‏شود.
نهایت ساده ‏دلی است که کسی تصورکند غایب‏ بودن مفهوم ملت در سراسر این متن نتیجه‏ ی یک فراموشی، یک اهمال یا یک تصادف بوده است. اگر چهار امضاءکننده‏ ی دیگر، یعنی همه بجز آقای مهتدی، خود را در این امر بیطرف می‏دانسته اند، چه کسی می‏تواند تصور کند که آقای عبدالله مهتدی نیز، که به وجود ملت ایران قائل نیست، در این امر بی‏نظر و بی‏طرف بوده است.
اگر از آقای مهتدی، تنها کسی که به روشنی می‏دانسته از چنین متنی چه آبی را گرم خواهدکرد، بگذریم، از چهار امضاء کننده‏ ی دیگر با آن مراتب فضل و دانش و سوابق مبارزات سخت سیاسی و تجربه ‏ی عملی، بیش از این هم انتظاری نمی‏رفت. خانم عبادی اگر تفاوت دو مفهوم ملت و مردم را در درس‏های حقوق فهیمده بود در مجلس فدرال سوییس از حق تعیین سرنوشت اقلیت‏های قومی ایران و حتی بدتر از آن دفاع نمی‏کرد. آنچه بخوبی آشکار است امتیازهای متعدد ضدملی و ناروایی است که برای جلب رضایت آقای مهتدی و امثال او در این متن به او داده شده است تا این کمونیست دوران دیرینه سنگی این سند را امضاء کند؛ به امید چه؟ می‏گویند به امید اتحاد. اتحاد با جدایی‏ طلبان هم البته سخنی است! حاشا که آنان به همین هم رضایت دهند. تازه کمیته‏ ی مرکزی کومله هم در یک اعلامیه‏ی رسمی دبه درآورده؛ این است همه‏ ی تدبیر حضرات برای اتحاد؟
مسئله‏ ی زبان فارسی
حال فرض کنیم که خودداری از ذکر نام ملت ایران در این متن تاریخی تصادفی بوده؛ آیا نام نبردن از زبان فارسی نیز، در جایی که بر اهمیت زبان‏ های مادری تکیه شده، باز همچنان تصادفی یا نتیجه‏ ی حواس پریشان نویسندگان بوده است؟ تصادفات و پریشانی حواس تا چه اندازه؟ و چرا نه درباره ‏ی زبان‏های مادری و تنها درباره‏ ی زبان فارسی؟ کر و کور و نادان شمردن دیگران نیز باید اندازه ‏ای داشته باشد. زبان‏ های مادری نیز تقریباً همگی از خانواده‏ی زبان‏ های ایرانی هستند یا زبان‏ های ایرانی شده، و بسیار ارجمند و گرامی؛ اما آیا نه اینست که آنها با همه‏ ی ارج و قربشان، بدون فارسی یعنی زبان مشترک ملی محکوم به نابودی‏ اند؟
اگر زبان نیرومند و غنی فارسی، یکی از چهار زبان جهان که دارنده‏ ی دوره ی کلاسیک‏ اند (در کنار سانسکریت، یونانی باستان، لاتین باستان) نابود گردد کدامیک از زبان‏ های ایرانی دیگر می‏تواند در برابر هجوم انگلیسی ـ آمریکایی که بسیاری از زبان‏ه ای جهان را به یادگارهای تاریخی تبدیل کرده است تاب پایداری داشته باشند.
انکار جایگاه زبان فارسی به معنی انکار موجودیت ملت ایران و به قصد نابودی ایرانیت است.
قانون اساسی مشروطه
نویسندگان «منشور» برای توضیح حقوق ملت ایران جز اعلامی ه‏ی جهانی حقوق بشر به هیچ سند دیگری استناد نمی‏ کنند چنانکه که گویی سند و مرجع دیگری نمی‏ شناسند، و تا دسامبر ۱۹۴۸ که این اعلامیه جهانی به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید ایرانیان هیچ حقوقی نداشتند و حقوقی هم برای خود قائل نبوده ‏اند. حال آنکه قانون اساسی ۱۲۸۵(۱۹۰۶) مشروطه که پدران ما در صدوبیست ‏وشش سال پیش نوشتند و به تصویب مجلس و امضاء پادشاه رساندند یکی از پیشرفته ‏ترین قوانین اساسی جهان برای زمان خود بود بطوری که شگفتی و ستایش بسیاری از صاحبنظران جهان را برانگیخت؛ قانونی که حتی ملت باستانی دیگری مانند ملت چین، به رغم کوشش‏های حزب کومین تانک و رهبر آن سون یات سن در سالهای پس از ۱۹۱۲، نتوانست نظیر آن‏را به کرسی بنشاند.
هرچند که اینجا نیز ردپای جهل بخوبی دیده می‏شود، اما سبب تنها جهل مرکب نویسندگان نیست؛ غرض نیز نقش خود را در این بُعد کار داشته است، زیرا چنانکه در بالا دیدیم قانون اساسی مشروطه از ابتدا تا به پایان از ملت ایران و حقوق آن سخن می‏گوید و نام بردن از چنین سندی و استناد به‏آن برای انکارکنندگان وجود ملت ایران، همان سخنگویان خودفرموده‏ ی «ملیت‏های ساکن ایران!»، در حکم سم مهلک است.
کسانی که از مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی سخن می‏گویند اگر ندانند که این باصطلاح نظام برای تحقق برنامه‏ ی شیخ فضل‏الله نوری دشمن شماره ‏ی یک مشروطه برپاشد که می‏ گفت مشروطه، که به معنی حاکمیت ملت بر سرنوشت خویش است، باید جای خود را به مشروعه، یعنی حاکمیت فقیه یا همان ولایت فقیه بر مردم (امت) بدهد نمی‏دانند در چه کشوری و برای چه هدفی کوشش می‏کنند.
جمهوری اسلامی، همانگونه که خمینی از همان لحظه ‏ی ورود به کشور به صراحت گفت، مشروعیت خود را از شرع می‏گیرد. اما آیا ممکن است نویسندگان باصطلاح منشور مورد بحث، آنجا که از عزم برقراری دموکراسی در ایران سخن می‏گویند، بگویند که مشروعیت خود را از کجا می‏گیرند. اعلامیه‏ ی جهانی حقوق بشر فراملی است و برای مشروعیت بخشیدن به یک نیروی خاص در یک کشور معین کافی نیست. آزادیخواهان یک کشور نمی‏توانند بدون بیان ارتباط خود با سوابق آزادی و تاریخ حقوق ملت در آن کشور ادعای آزادیخواهی کنند. در ایران نیز گرایش‏های مهم سیاسی هریک برای ادعاهای خود به مبنا و مرجعی استناد می‏کنند.
از مشروطه به اینسو همه‏ ی کنشگران صحنه‏ ی سیاست کشور ما به نام حقوق ملت، حقوقی که در قانون اساسی مشروطه تصریح شده بود، سخن می‏گفتند، حتی پادشاه در دوران بیست و پنجساله‏ ی حکومت فردی از جهت صوری بنام قانون اساسی حکومت می‏کرد. تنها جناح‏ هایی که مبانی قانون اساسی را یا در عمل یا در گفتار، یا هردو، مورد انکار قرارمی‏دادند حزب توده و بخشی از آخوندها بودند که اگر نه همیشه به صراحت، دست کم هر جا که ممکن می‏شد بطور ضمنی حق حاکمیت ملت بر ملت را منکر می‏شدند. اصل حاکم بر نظریات حزب توده دیکتاتوری پرولتاریا به رهبری حزب پیشاهنگ طبقه، و به عبارت دقیق‏تر دیکتاتوری «حزب تراز نوین طبقه‏ ی کارگر» بود، نه حاکمیت ملت بر خود که از دید این حزب «حاکمیت بورژوازی» محسوب می‏شد. برای آخوندها هم تطابق قوانین نمایندگان ملت با اصول فقه شیعه، و بدین منظور ولایت یعنی قیمومت روحانیت بر ملت ضرورت داشت.
در چنین زمینه ‏ای هیچ‏کس نمی‏توانست، و امروز هم نمی‏تواند میان این سه موضع بی‏طرف بماند. اما، از سوی دیگر، گرفتن طرف ملت و حق حاکمیت او در ایران سند و تاریخ خود را دارد و این تاریخ همان تاریخ مشروطیت و سند آن، قانون اساسی آن است.
نتیجه اینکه نمی ‏توان در هوا از دموکراسی و آزادیخواهی در ایران دم زد و برای آن برنامه و منشور نوشت اما درباره‏ی گذشته و سوابق این فرایند ساکت ماند، یا بدتر، بی‏اطلاع بود. کوشش‏ها و جانبازی‏های ملت ایران برای دستیابی به آزادی و حاکمیت بر خود که در دولت بختیار دنبال شد، از روز ۲۲ بهمن ۵۷ با صعود ارتجاع به کرسی قدرت به مانعی مهلک برخوردکرد، اما متوقف نشد و ادامه یافت و مبارزات کنونی ادامه‏ ی همان کوشش ‏هاست. بهمین دلیل نیز حرکت از همان نقطه که دچار ایست شد باید پی‏گرفته شود: به استناد قانون اساسی مشروطه.
موضوع این «منشور» چیست؟
اگر مجموع «ایده‏ های» طرح شده در این متن را در نظر بگیریم، معلوم نمی‏شود که این منشور چیست و موضوع اصلی این باصطلاح منشور کدام است: یک منشور همبستگی است (عنوان آن)، نقشه‏ ی راه یک شورا برای براندازی جمهوری اسلامی و نهادن یک جانشین بجای آن است، برنامه‏ی یک دولت موقت است، یا حتی اصول برنامه‏ های دولت ایران پس از برگذاری مجلس مؤسسان و انتخابات مجلس شورای ملی. این موارد آخر را می‏توان فی‏ المثل در اصول ۲ و ۳ درباره‏ ی «تمرکز زدایی» یا از اصول ۸ به بعد درباره‏ ی برنامه‏ های دولت منتخب پس از پایان کار مجلس مؤسسان یافت، که برای وحدت نظر از هم‏اکنون میان نیروهای اپوزیسیون، که امروز باید بتوانند با حفظ گزینه‏ های متفاوت خود، تنها بر سر حداقل مشترک‏ها، برای دوران گذار متحدشوند، هیچ ضرورتی ندارند.
مثالی درباره‏ ی آماتوریسم نویسندگان. آنان، در کوشش برای اثبات باورها و نیات شدیداً دموکراتیک امضاءکنندگان، دچار چنان دموکراتیسمی شده‏ اند که هیچ فرد مبتدی نیز مرتکب آن نمی‏شود، و به ‏اصطلاح از آن سوی بام افتاده‏ اند: در زیر عنوان
«حکمرانی دموکراتیک»
در اصل ۱. به این عبارت شگفت برمی‏خوریم:
«... و استقرار یک نظام دموکراتیک سکولار (بر مبنای اصل جدایی دین از حکومت) که در آن تمامی مقامات سیاسی و رسمی، به واسطه‌ی انتخابات آزاد و دموکراتیک انتخاب می‌شوند...!»
گذشته از این که «جدایی دین از حکومت» در نظام لاییک تحقق مییابد نه در نظام سکولار که تعریف روشن و یکسانی ندارد، و الزاماً به معنی جدایی دین از حکومت نیست، نویسندگان آماتور ما نظامی را تعریف کرده ‏اند که به آنارشیسم پهلو می‏زند، چه در همه ‏ی دموکراسی‏های جهان، که خودشان نیز هریک در یکی از آنها زندگی می‏کنند، نظامی یافته نمی ‏شود که «همه‏ ی مقامات سیاسی و رسمی آن به واسطه ‏ی انتخابات آزاد و دموکراتیک انتخاب شوند»، زیرا در دموکراسی‏ هایی که می‏شناسیم اعضاء قوه‏ ی مقننه در انتخابات آزاد تعیین می‏شوند، قوه‏ ای که قوه‏ ی مجریه یا همان دولت را انتخاب می‏کند؛ بعلاوه‏ ی جمهوری‏هایی نظیر جمهوری آمریکای شمالی یا جمهوری پنجم فرانسه که روسای جمهورشان نیز از طریق آراء عمومی انتخاب می‏شوند؛ و جز در این موارد، همه‏ ی مقامات از سوی دولت (هیأت وزیران) تعیین می‏شوند. آیا می‏توان سفرای کشور یا فرماندهان ارتش را با انتخابات آزاد تعیین (انتخاب) کرد؟
این جنبه‏ های متن، حتی اگر حمل بر اعمال نظر خاص در جهت‏ های خاص نگردد، دست‏کم آماتوریسم شدید نویسنده یا نویسندگان و عدم تمیز پنج امضاء کننده را بوضوح نشان می‏دهد.
با آنچه تا اینجا درباره‏ ی این متن و نقش سیاسی و امتیازات «علمی» آن ذکر شد، و حتی بدون ورود در عیوب و ضعف‏های دیگر آن، برای اصلاح آن یک راه بیشتر باقی نمی‏ماند: سنجاق آن به بیانیه‏ های مشابهی که در یکی دو سال گذشته در همین زمینه منتشر شده است.
 
پاریس
۲۶ اسفندماه ۱۴۰۱

منبع:پژواک ایران


علی شاکری زند

فهرست مطالب علی شاکری زند در سایت پژواک ایران 

* نیرنگ در تاریخ: اخراج نخست‌وزیر «نامطلوب»، بخش پنجم- ج خلاصی از «شرِّ» مصدق!  [2024 Sep] 
*اخراج نخست‌وزیر «نامطلوب» بخش پنجم- الف: خلاصی از «شرِّ» مصدق!   [2024 Aug] 
* اپوزیسیون متحد جمهوری اسلامی چیست و چگونه بوجود می‌آید،  [2024 Jul] 
*اپوزیسیون متحد جمهوری اسلامی چیست و چگونه بوجود می‌آید (بخش نخست)  [2024 Jul] 
* مصدق و اصلاحات ارضی ـ برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش ۲۳ ـ ب)  [2024 Jun] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش ۲۳ (الف): منظور از مردم چیست؟  [2024 May] 
*اخراج نخست‌وزیر «نامطلوب» (بخش چهارم - ج)  [2024 May] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش ۲۲ ـ ج)  [2024 Apr] 
* نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»! (بخش چهارم - ب) سخنرانی دکتر مصدق و الهیار صالح در اجلاس شورای امنیت [2024 Apr] 
*به مناسبت درگذشت دکتر محمـد مصدق، گاستون فورنیه  [2024 Mar] 
*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»! سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ (بخش سوم)  [2024 Jan] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش بیستم)  [2024 Jan] 
*شباهت‌ها و تفاوت‌ها میان دو شکست: ۲۸ مرداد و ۲۲ بهمن  [2023 Dec] 
*نیرنگ در تاریخ: «اخراج نخست وزیر نامطلوب از راه قانونی»!  سقوط اخلاقی و فرهنگی تا کجا؟ [2023 Dec] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش هجدهم- ب  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/بخش هجدهم- الف  [2023 Nov] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش شانزدهم  [2023 Oct] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* بخش پانزدهم -ج  [2023 Sep] 
* برگهایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پانزدهم ـ ب  [2023 Sep] 
* جمهوری اسلامی حکومتی مرده است! اما چرا برچیده‌ نمی‌شود؟ بخش اول: یک نظام رو به موت  [2023 Sep] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار (بخش پانزدهم ـ الف) بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Aug] 
*آخرین نخست وزیر نظام مشروطه ایران، متن سخنان علی شاکری زند بر مزار شاپور بختیار  [2023 Aug] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش چهاردهم  [2023 Jul] 
*دعوت پادشاه از شاپور بختیار برای دیدار با او برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش سیزدهم) [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش دوازدهم)  [2023 Jul] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش یازدهم)، علی شاکری زند  [2023 Jun] 
*باز هم تشدید اعدام‌ها  [2023 Jun] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار/ بخش دهم  [2023 Jun] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش نهم ـ ب)  [2023 May] 
*چگونه منشور ننویسیم!/ بخش دوم  [2023 May] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپوربخش نهم – الف بختیار*  [2023 May] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار (بخش هشتم ـ ب)  بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛ راه امروز و آینده‌ی ایران [2023 Apr] 
*همبستگی برای ایران استیا ایران برای همبستگی است؟  [2023 Apr] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*، بخش هفتم  - ب: اعلامیه‌ سه ماده‌ای کریم سنجابی در پاریس و ولایت فقیه خمینی [2023 Apr] 
*منشوری برای اهالی کره‌‏ی ماه  [2023 Mar] 
*برگهایی اززندگی سیاسی دکترشاپور بختیارـ بخش ششم  [2023 Mar] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش پنجم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Mar] 
*برگ‌هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار، بخش چهارم: آغاز بحران در حکومت فردی  [2023 Feb] 
*برگهایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار، بخش سوم: فعالیت در تجدید سازمان جبهه ملی ایران  [2023 Feb] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار* (بحش دوم)  [2023 Jan] 
*برگ هایی از زندگی سیاسی دکتر شاپور بختیار ـ جوانی، تحصیلات، مبارزه با نازیسم  [2023 Jan] 
*دولت موقت در تبعید و ضرورت حیاتی آن در شرایط کنونی  [2022 Dec] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر، مفهوم «ملت»، پادزهری در برابر واژه‌ ایدئولوژیک «امت اسلام» و فتیشیسم قومی (بخش سوم)  [2022 Aug] 
*ملت ایران، یک واقعیت تاریخی انکارناپذیر  [2022 Aug] 
*آیا جمهوری اسلامی مشروعیتی داشته که ازدست داده؟ غباربرانگیختن در مسیر حرکت واقعی [2022 Jul] 
* اتحادعملِ همه ی نیروهای ملی از مشروطه خواه تا جمهوریخواه  اسم رمز پیروزی اتحاد است [2022 May] 
*درباره ی نهضت مقاومت ملی ایران*  [2022 May] 
*خمینی چگونه به قدرت رسید؟ آیا این فاجعه اجتناب‌ناپذیر بود؟ ضرورت بیان کامل حقیقت به جای حاشیه‌نویسی!   [2022 Apr] 
*منوچهر هزارخانی: مرگی از هر جهت اندوهبار  [2022 Mar] 
*آیا فدراسیون روسیه و اتحاد شوروی سابق ماهیتاً یکی نیستند؟   [2022 Mar] 
*پوتین اوکرایین و روسیه، همه چیز اینجا شروع می شود  [2022 Mar] 
*احیاءِ «عظمت گذشته ی» امپراتوری روس؟ کدام عظمت؟  [2022 Mar] 
* در حاشیه عملیات تروریستی اخیرِ داعش  [2022 Feb] 
*برای دوری از انحرافات و انشعابات در جبهه ملی ضرورت بازگشت به اصالت نهضت ملی  [2022 Jan] 
*اتحادعمل برای نجات کشور از زوال! * انتظار تا کی و برای چه؟  [2021 Dec] 
* راه انتخاب میان سلطنت مشروطه و جمهوری از دید شاپور بختیار  [2021 Oct] 
*بحران سیاسی کشور و راه اتحاد عمل همه ی ایراندوستان دموکرات، پیش بینی بختیار نزدیک است  [2021 Aug] 
*شاپور بختیار و توتالیتاریسم، گریزی به رساله ی دکتری او  [2021 Jul] 
* اثرات متقابل مخالفان فعال رژیم و مردم غیرمتشکل: یک فرآیند دینامیک  [2021 Jun] 
*سر و ته، یک کرباس  [2021 Jun] 
*نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ملی بخش سوم   [2021 Mar] 
* نگاهی به ریشه‌های ژرف یک فاجعه‌ی ملی، به مناسبت ۲۲ بهمن ماه (بخش دوم)  [2021 Mar] 
* به مناسبت ۲۲ بهمن ماه، نگاهی به ریشه های ژرف یک فاجعه ی ملی  [2021 Feb] 
*ملاحظاتی درباره‌ متن حقوقی امانتی استاد محمـدرضا شجریان  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟  [2021 Jan] 
* از مشروطه به جمهوری عبورکردیم؟ چه کسی عبورکرد و چگونه؟   [2021 Jan] 
*هموطنان بی مسئولیتی که در برابر امام جماران به امامزاده ی کاخ سفید دخیل بسته بودند یتیم شدند  [2020 Nov] 
*رادیکالیزاسیون دینی جوانان پناهنده و نقش حس ملی  [2020 Nov] 
*دولت موقت و چارچوب قانونی کارهای آن  [2020 Oct] 
*«علوم اجتماعی اسلامی» چه صیغه ای است؟   [2020 Aug] 
*جمهوری اسلامی کابوسی باورنکردنی بیست ونهمین سالگرد قتل شاپور بختیار و دستیار وی سروش کتیبه  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش سوم: دیگرِ تجربه‌های عملی اپوزیسیون  [2020 Aug] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟ بخش دوم: کدام استثناء؟  [2020 Jul] 
*برتری مخالفان جمهوری اسلامی نسبت به سران این نظام در چیست؟   [2020 Jul] 
* آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک جمعی است (بخش دوم) • ضرورت قواعد مشترک همکاری و همگامی برای اپوزیسیون دموکرات ایران [2020 Jun] 
*آزادی عقیده و بیان و زندگی جمعی نیازمند قواعد مشترک کار جمعی است  [2020 Jun] 
*ایران هرگز نخواهد مرد!   [2020 May] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار  [2020 Apr] 
*نمایش از این پس بی اثر «انتخابات»، پرده دری از فریب «اصولگرا ـ اصلاح طلب»  [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار* ۳۹ـ تدارکات و ترتیبات سالیوان برای ایجاد پیوند میان ارتش و نمایندگان خمینی   [2020 Mar] 
* برگ هایی از زندگی سیاسی شاپور بختیار*  [2020 Mar] 
*بحثی در مقاله‌ی : خطای بختیار، پایان بازرگان  [2020 Feb] 
*تحریم انتخابات را به کارزار همصدایی علیه اساس رژیم و رفراندم برضد آن بدل کنیم   [2020 Feb] 
*منطق جمهوری اسلامی: تحریک دیگران؛ تحقیرشدن؛ واکنش به تحقیرشدن کشته شدن قاسم سلیمانی تحقیری بزرگ برای نظام و چالشی خطرناک برای کشور بود [2020 Jan] 
*تحریم یکصدای نمایش انتخابات: ضرورتی سیاسی، نه انتخاباتی!   [2019 Dec] 
*انبار باروتی بنام ایران  ضرورت حادهمآهنگی و آشتی میان همه ی هواداران حاکمیت ملی [2019 Nov] 
*شورای دوران گــُـذار یا مدیریت بی‍گــُـدار برای «اقوام و ملیت های ساکن ایران» !   [2019 Oct] 
* بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم (۲)  [2019 Sep] 
*بساط تحمیق انتخابات را یکصدا تحریم کنیم بخش یکم: مشروعیت نظام‌های سیاسی و رابطه‌ نهاد انتخابات با آن [2019 Sep] 
*بیست و هشت سال پس از قتل شاپور بختیار پراکندگی نیروهای مخالف جمهوری اسلامی و راه پیروزی بر آن   [2019 Aug] 
* بحران در روابط ایران و آمریکا:‏ یا زمان قدرت نمایی شاگرد جادوگرها  [2019 Jul] 
* زند ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟  ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ایرانیت کدام است؟ ادای سهمی در پاسخ به یک مغالطه بخش دوم ادعای درونی بودن اسلام و ...!  [2019 Jul] 
*ایران چیست؛ ‏ ایرانیت کدام است؟   [2019 Jun] 
*جمهوری اسلامی:‏ یک نظام تروریست، با همه‌ی اجزاء و بازوانش   [2019 Apr] 
*اتحادِ عمل آری؛ ‏ اما برای چه منظور؟ و از کدام راه؟   [2019 Apr] 
*جامعه‌ ایران از سر گندیده است  [2019 Mar] 
*این نظام رفتنی است ما نیستیم که می گوییم؛ آنها خود می دانند!  [2019 Feb] 
*در میان مخالفان جمهوری اسلامی اختلاف ها از کجا سرچشمه می گیرد؟  [2019 Jan] 
*ما نمی بایست سنگر قانون اساسی را رها می کردیم   [2019 Jan] 
*ملاحظاتی درباره ی رساله ی دکترای شاپور بختیار  [2018 Nov] 
*جمهوری، یا مشروطه ی پادشاهی؟ بحث بر سر چیست؟  [2018 Nov] 
* با اعتصاب عمومی نباید بازی کرد   [2018 Oct] 
* مجازات شلاق برای معلمان کشور !   [2018 Oct] 
*مرگ امیرانتظام فرصتی برای آب تطهیر بر سر انقلابیون دیروز و اصلاح‌طلبان امروز!  [2018 Aug] 
* اقتصادی ویران؛ نتیجه ی تحریم ها، یا اثر ورشکستگی به تقصیر   [2018 Aug] 
*آزادی گرفتنی است نه دادنی  [2018 Jul] 
*چرا جمهوری اسلامی رفتنی است وظیفه‌ی ما برای وقوع بهترین صورت این فرآیند چیست* [2018 May] 
*از بحث عدم‌ مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید (بخش دوم)،  [2018 Apr] 
*از بحث عدم‌مشروعیت رژیم و پیش‌بینی سقوط آن تا زمین‌لرزه‌های جدید  [2018 Mar] 
*همه‌پرسی، به چه منظور، چگونه، در چه زمان، و به دست کدام حکومت ؟   [2018 Feb] 
*جدایی دین از حکومت یا حکومتِ لاییک*  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری* بخش چهارم  [2018 Jan] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش سوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری بخش دوم  [2017 Dec] 
*نکاتی پیرامون مفاهیم ملیت، اقلیت، خودمختاری ، بخش یکم  [2017 Dec] 
* افسانه‌ی حمله‌ی نظامی عراق به ایران بنا به ‏ توصیه‌ی شاپور بختیار بخش چهارم   [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش سوم)  جستجو در علل و مقدمات حمله‌ی عراق به ایران  [2017 Nov] 
* علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش دوم)  [2017 Nov] 
*علل واقعی جنگ ایران و عراق و افسانه‌ی حمله‌ی صدام به ایران ‏ به توصیه‌ی شاپور بختیار (بخش یکم)  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـلاحات کاذب، بخش سوم: موضع نیروهای سیاسی دیگر  [2017 Oct] 
*مصدق و اصـــلاحــات کاذب «تقسیم اراضی ... با تمرکز جمعیت می تواند عواقب وخیم‌تری...»   [2017 Oct] 
*دکتر مصدق ‏ و اصـلاحـات کاذب یا یکی از ریشه‌های عمده‌ی ضدِانقلاب‌اسلامی ‏  [2017 Oct] 
*از مرگ هیچکس شاد نباید شد اما...  [2017 Sep] 
* سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد بخش دوم   [2017 Jul] 
*سلطه‌ی دیوان و رژیم تباهیها تنها به دست مردم برچیده خواهد شد  [2017 Jul] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟ قسمت دوم  [2017 Jun] 
*آیا در این «انتخابات» ملت شکست خورد؟  [2017 May] 
* تحریم انتخابات ساده گیری مبارزه نیست ‏  [2017 May] 
*گفتید جمهوریت؟ کدام جمهوریت؟   [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ (بخش دوم)  [2017 May] 
*در چنگال جمهوی اسلامی اسارت تا کی ؟ «انتخابات» کاذب را هرچه یکصدا تر تحریم کنیم ! [2017 Apr] 
*انتخابات ریاست جمهوری فرانسه؛ نامه ی سرگشاده به نامزدها و رأی دهندگان به آنان*   [2017 Apr] 
* ضرورت گام هایی کوتاه و سنجیده برای اتحاد آزادیخواهان واقعی  ورشکستگی اخلاقی کامل نظام حاکم و نشانه هایی از آغاز فروپاشی آن [2017 Mar] 
*کسانی که تروریست‌ها و خرابکاران را مردم می‌نامند! (بخش دوم)  [2017 Mar] 
* نوبت خطرکردن بختیار برای نجات کشور از سقوط در پرتگاهی که به سوی آن می رفت (بخش سوم)  [2017 Feb] 
*آیا نظام مشروطه منسوخ شده بود؟ جلوگیری از نخست ‌وزیری صدیقی و نوبت خطرکردن بختیار (بخش دوم)  [2017 Feb] 
* به مناسبت سی و هشتمین سال تشکیل دولت ملی بختیار ‏  [2017 Feb] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش چهارم و پایانی)  [2016 Oct] 
* نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه (بخش سوم)  [2016 Oct] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه بخش دوم   [2016 Sep] 
*نقش دکتر سنجابی در شکست دولت ملی بختیار و انقراض نظام مشروطه؛ به مناسبت بیست و پنجمین سال ‏ قتل شاپور بختیار  [2016 Sep] 
* منشاء هراس شدید نظام از مردم ! (بخش پایانی) بخش دوم  [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم ! بخش دوم، بهره ی الف   [2016 Jun] 
*منشاء هراس شدید نظام از مردم !  نظامی که مشروعیت ندارد همواره خود را در خطر نابودی می بیند [2016 Jun] 
*رژیم راًی مردم را برای نمایش و کسب مشروعیت می خواهد  [2016 Feb] 
* در حاشیه ی عملیات تروریستی اخیرِ داعش   [2016 Jan] 
*نکاتی از زندگی خسرو شاکری زند و سبب درگذشت وی  [2015 Oct] 
*توسل به دروغ و فریب برای پوشاندن تسلیم به توافقنامه ای خفت بار  [2015 Apr] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف سکولاریسم نو(۳)  [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف   [2014 Dec] 
*پیرامون یکی از پرگویی های کاشف «سکولاریسم نو»  [2014 Dec] 
*دولت اسرائیل، یا یک یاغی جهانی که در پی اجرای «راه حل نهایی» برای مردم فلسطین است  [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب (بخش دوم) چگونگی پذیرش تشکیل دولت ملی از سوی دکتر شاپور بختیار [2014 Jul] 
*نگاهی به رفتار سیاسی سران جبهه ملی در ماههای پیش از انقلاب  [2014 Jul] 
*ملاحظاتی پيرامون مقاله «بازرگان، روحانيت و بختيار»، بخش سوم (قسمت دوم)  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت؛ ملاحظاتی پیرامون مقاله‌‌‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱- بخش سوم تیرخلاص  [2013 Oct] 
*بختیار، بازرگان و روحانیت- بخش دوم  [2013 Sep] 
*ملاحظاتی پیرامون مقاله‌ی «بازرگان، روحانیت و بختیار»۱ بخش اول روحانیت درنهضت ملی [2013 Sep] 
*مصر بار دیگر به پا می خیزد با تهدید به نافرمانی مدنی در مصر اولین سنگر توتالیتاریسم اسلامگرا فرو می ریزد [2013 Jul] 
*درباره‌ی پرچم ملی ایران  [2013 Jan] 
*آیا صلحجویان نسل های جدید اسرائیل خواهند توانست ماجراجویی رهبران سنتی جنگ طلب خود را مهار کنند و از فکر حمله به ایران بازدارند   [2012 Apr] 
*پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی   [2011 Nov] 
*افشاء یک تحریف بزرگ تاریخی پاسخی به ادعاهای نسنجیده و بی پایه‌ی آقای همایون کاتوزیان درباره ی کنفدراسیون جهانی و عده ای از رهبران آن  [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  چه کسانی از نام مصدق و بختیار می ترسند و چرا؟ بخش دوم 2ـ دنباله ی" راه توده" و مصدق [2011 Oct] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار (۲)  [2011 Aug] 
*بازار گرم افترا علیه مصدق و بختیار  [2011 Aug] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصول کار و منش آنان (بخش دوم ـ ب)  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Apr] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  بخش نخست ـ ب [2011 Mar] 
*مصدق، پیروان مصدق، اهداف، اصولِ کار و منشِ آنان  [2011 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن( بخش دوم)   تصفیه ها در جمهوری اسلامی از همان آغاز کار [2010 Mar] 
*توتالیتاریسم و زمین لرزه های اجتناب ناپذیرآن(٭)   [2010 Mar] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش دوم)  [2010 Jan] 
*دولت بختیار و فروغ آزادی (بخش نخستین)  [2010 Jan] 
*چه کسانی از علائم شیر و خورشید پرچم ملی ایران می ترسند؟  [2009 Aug]