PEZHVAKEIRAN.COM دموکراسی، حزب، قانون
 

دموکراسی، حزب، قانون
منوچهر تقوی بیات

دموکراسی نه آن است که من می گویم و نه آن است که شما می گویید. دموکراسی؛ آزادی و رهایی مردم از بند دروغ هایی است که جادوگران، موبدان، خاخام ها، کشیش ها، آخوندها و سیاست بازهای دروغ گو به مردمان گفته اند و نادان ها نیز آن دروغ ها را پذیرفته اند. جادو گران و سردمداران دین های گوناگون همیشه در پی پیدا کردن زور و حاکمان زور گو بوده اند و خون مردمان را نوشیده اند. در همه جای جهان فریبکاران به بهانه ی داشتن پیوند و نزدیکی با خدا و نیروهای برتر، ساده اندیشان را فریفته و به آن ها ستم روا داشته اند. ستم دینی از ۲۵ دسامبر سال ۸۰۰ میلادی تا سال ۱۸۰۶ به نام امپراتوری مقدس روم، به درازای بیش از هزار سال در اروپا کشتار ها کرد. در دوران انکیزیسیون (تفتیش عقاید)، کشیش هایی که تاج امپراتوری را بر سر پادشاهان می نهادند هزاران زن و مرد را به بهانه ی گناه و دین، در آتش سوزاندند.
دموکراسی به گونه ای آزادی مردم است از بند قدرت، دین و خرافات. دموکراسی با آزادگی، مردم داری، انسان دوستی و از این دست واژه های اخلاقی کاری ندارد. دموکراسی با ادعای شخصی، سخنرانی یا پند و اندرز پدید نمی آید. دموکراسی یک سامانه ی سیاسی اجتماعی است که با حکومت و فرمانروایی کار دارد. در دموکراسی تا اندازه ای امکان رویارویی درست با نادرست، حق با ناحق به گونه ای قانونمند وجود دارد. در این سامانه، درستی و درست کاری در برابر ستم و ناحق؛ می تواند بایستد و بستیزد، در این رویارویی قانون نیز ابزار سودمندی است.
دموکراسی واژه ای یونانی است که از دو بخش "دموس" (demos) به معنای مردمان یک شهر همراه با همه ی روستاهای دور و بر آن است. "کراسیا"((kratia هم یعنی دولت، حکومت و یا فرمانروایی، در کشورهایی که پیشرفت کرده اند، دموکراسی روی هم رفته معنای (حق حاکمیت ملی) فرمانروایی یا حق حاکمیت برای شهروندان را می دهد. فرهنگ دهخدا درباره ی دموکراسی می نویسد: « (فرانسوی ، اِ) دمکراسی، حکومت عامه، حکومتی که در آن حاکمیت در دست مردم است و کارها در آن به وسیلۀ نمایندگانی که عموم مردم انتخاب می کنند انجام می شود. مقابل حکومتی که در دست طبقه ای خاص و ممتاز است.». دایره المعارف دانشگاهی می نویسد: «مردم‌سالاری یا دِموکراسی حکومتی است که در آن مردم، اختیار برای انتخاب قانون و قانون‌گذار دارند. موضوعات اصلی دموکراسی عبارتند از: آزادی اجتماع، آزادی بیان، شهروندی، رضایت حکومت‌شوندگان، حق زندگی و حقوق اقلیت‌ها.»
دموکراسی در برابر و مخالف هرگونه خودکامگی مانند خودشیفتگی، خودپرستی، استبداد فردی، پادشاهی، اشرافیت، استبداد عقیدتی(ایدئولوژیک) است که در این گونه خودکامگی ها اکثریت شهروندان و یا گروه هایی از مردمان، از حق رأی - ابراز عقیده، فرمانروایی و شرکت در قدرت و تصمیم گیری کنار گذاشته می شوند. در جهان سیاست گاهی از واژه های گمراه کننده استفاده می شود تا زشتی استبداد و خودکامگی را پنهان کنند. مانند جمهوری اسلامی که نه جمهوری و نه اسلامی است و هر روز مسلمان ها را با تهمت کافر بودن و بدون ضابطه ی قانونی می کشند(قانون خواست و رأی اکثریت شهروندان است.) و یا جمهوری های دموکراتیک و خلقی که ضد خلقی هستند و در آن ها از دموکراسی هم خبری نیست.
دموکراسی به آن دستگاه یا سامانه ی سیاسی می گویند که قدرت فرمانروایی یا حاکمیت یعنی حق رأی همگانی و برابر در آن سامانه، از آن همه ی شهروندان باشد؛ خواه مستقیم از راه همه پرسی یا غیرمستقیم از راه برگزیدن نمایندگان. دموکراسی در یک سامانه ی دموکراتیک با انتخابات آزاد با حق رأی همگانی، به شیوه ای منظم و در دوره های محدود تعین شده و به شیوه ای مکرر و دوره ای پدید می آید. در گذشته های دور در ایران شاید شکل هایی از یاری و همکاری ایرانیان با یکدیگر مانند برگزیدن فرماندهان یا فرمانروایان، شیوه ی تقسیم آب "بنه" یا کمک های گوناگون مانند وقف و یا خیریه بوده، اما با دموکراسی یونان و کشورهای باختری یکی نبوده و نیست.
دموکراسی مستلزم وجود کثرت گزینه ها و پیشنهادها است. در دموکراسی معمولن همه ی شهروندان؛ حزب ها، روزنامه ها و رسانه ها آزادانه حق انتقاد از دولت و حاکمیت را دارند. در دموکراسی همیشه یک قانون اساسی بر پایه ی رقابت های مسالمت آمیز برای دستیابی به حکومت و انجام اعمال قدرت شهروندان وجود دارد. در دموکراسی با مراجعه به رأی مردم امکان تغییر و جانشینی حکومت برای حزب های مخالف یعنی اپوزیسیون هست و هر حزبی رأی بیشتری در رأی گیری همگانی و آزاد، به دست بیاورد جانشین حزب حاکم می شود. با دموکراسی همچنین آزادی های بنیادین مانند؛ آزادی کامل حزب ها، انجمن ها، آزادی بیان و آزادی رسانه ها نیز همراه است. بدون حزب ها، سازمان های گوناگون سیاسی و اجتماعی، آزادی اندیشه و گفتار، دموکراسی معنا ندارد، زیرا این گوناگونی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است که می تواند در یک پارلمان با اندیشه های گوناگون قانون هایی را برای هماهنگی، همسازی، آسودگی و بهتر زندگی کردن شهروندان به تصویب برساند. قانون حکم حکومتی و یا فرمان خدا یا یک قدرت برتر نیست، قانون خواست و رأی اکثریت شهروندان برپایه ی رأی آزاد شهروندان و تفاهم اجتماعی است.
در دموکراسی ها، عضویت یا هموندی در حزب های سیاسی داوطلبانه و دلبخواه است. با زور و اجبار نه می توان کسی را به حزبی وارد کرد و نه می توان با زور کسی را از حزبی بیرون کرد. دیکتاتورها چنین منطقی را دوست ندارند و با زور هر جنایت و هر غلطی را انجام می دهند. در حزب های سیاسی سازمان دهی و اداره ی حزب با رأی آزاد هموندان انجام می شود. در حزب های سیاسی رابطه ی رئیس و مرئوس و یا ارباب رعیتی وجود ندارد و رأی تک تک هموندان با یکدیگر برابر است و پست ها و موقعیت های حزبی داوطلبانه و با رأی گیری انجام می شود. در حزب های سیاسی راستین، همیشه عضویت در حزب و ترک عضویت حزب هم دلبخواه است. هیچ کسی، در هیچ موقعیت و مقامی(حتا اگر وزیر جنگ هم باشد) به هیچ روی حق اخراج هموند دیگر را ندارد.
تارنمای رسمی "زندگی سیاسی" در فرانسه در باره ی حزب می نویسد: « در یک جامعه ی سیاسی سامانمند، حزب های سیاسی گروه های شهروندانی هستند که بر پایه ی برنامه های سیاسی مشخص که امکان عملی کردن آن ها در جامعه هست گرد هم می آیند. هدف حزب سیاسی از این کار آن است که اگر بتواند، با برنامه ی سیاسی- اجتماعی خود در حاکمیت سیاسی تغییر ایجاد کند. برابر قانون یکم ژوئیه سال ۱۹۰۱ همه ی حزب های سیاسی فرانسه سازمان های غیر انتفاعی و قانونی هستند. حقوق و وظائف احزاب در قانون اساسی نوشته شده است. معمولن حزب های سیاسی به گونه ای سراسری در کشور سازمان می یابند و گستردگی آنان در کشور به میزان پراکندگی هموندانشان در سطح کشور بستگی دارد. یک حزب سیاسی سازمانی است که شهروندان را بر پایه ی یک فلسفه و یک ایدئولوژی مشترک با هدف پیروزی در کسب قدرت سیاسی گردهم می آورد.».
قانون های هر کشوری بر پایه قانون اساسی نوشته و تنظیم می شود. قانون اساسی عالی‌ترین سند حقوقی یک کشور و راهنمایی برای تنظیم قوانین دیگر است. هر جامعه ای که در آن ضمانت حقوق تضمین نشده باشد و تفکیک قوا در آن تعیین نشده باشد، قانون اساسی ندارد.
قانون اساسی تعریف کنندهٔ اصول سیاسی، ساختار، سلسله مراتب، جایگاه و حدود قدرت سیاسی دولت یک کشور، تعیین و تضمین کنندهٔ حقوق شهروندان کشور است. هیچ قانونی نباید با قانون اساسی مغایرت داشته باشد. قانون اساسی در دموکراسی ها از برخورد و توازن در خواست های گوناگون اجتماعی و سیاسی شهروندان؛ انجمن ها، صنف ها، سندیکاها و حزب ها پدید می آید.
برای واژه ی قانون یا قاعده؛ فرهنگ فرانسوی روبر می نویسد: « دستور العمل یا مجموعه ی قاعده های اجباری است که در یک جامعه (قانونی) توسط دستگاه های قانونی وضع شده و دستگاه های اجرایی عمومی برپایه ی قانون موظف به اجرا و اعمال آن قوانین هستند.[ روح القوانین نوشته ی مونتسکیو] ( قانون های دولتی، قانون های یک کشور). مانند؛ قانون گذاری، قوانین حقوقی، مجموعه ی قوانین، قانون های اجرایی نهادهای دولتی، قانون های عملی در حال اجرا و...».
از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹خورشیدی تا کنون در ایران استقلال، دموکراسی و آزادی از میان رفته است. در ایران در این یک سد سال همیشه حزب و قانون یعنی اراده و خواست شهروندان، قدغن و ممنوع بوده است. در برخی از برهه های زمانی حزب هایی در ایران پدید آمده اند اما شوربختانه امکان گسترش مردمی و دموکراتیک نداشته اند. در درازای تاریخ نوین ایران گاهی کسانی با ایجاد شبکه های کوچکی کوشیده اند تا حزب بوجود بیاورند، شوربختانه دولت های دیکتاتوری وابسته به بیگانگان به بهانه ی امنیت سیاسی برای دوام دیکتاتوری خودشان همیشه این شبکه های سیاسی را منهدم کرده و بنیان گذاران آن ها را زندانی کرده و کشته اند؛ مانند حزب اجتماعیون عامیون، پنجاه و سه نفر و...
در کشورهایی که دموکراسی هست، قانون از رأی و اراده ی واقعی شهروندان پدید می آید. تا مردمان یک کشور خود قدرت را در دست نگیرند و سامانه ی دموکراسی را برپا نکنند، کسی دموکراسی را به آنان پیشکش نمی کند. در جهان امروز قانون به دستورالعمل و فرمانی گفته می شود که از سوی حزب ها و اکثریت نمایندگان ملت پذیرفته شده و در مجلس شورای ملی یا پارلمان تصویب شده باشد. هر حکم حکومتی قانون نیست و شهروندان همیشه حق دارند به چنین احکام حکومتی که برابر ضوابط قانونی نیست، اعتراض کنند و آن ها را نپذیرند. آن قانونی به راستی قانون است که در شرائط دموکراسی و با رأی آزاد شهروندان، حزب ها و دیگر نمایندگی های مردمان یک کشور به تصویب پارلمان می رسد، تنها چنین قوانینی برای شهروندان قابل احترام و پذیرفتنی است.
منوچهر تقوی بیات
هجدهم شهریور ماه ۱۴۰۲ خورشیدی برابر با ۹ سپتامبر ۲۰۲۳ میلادی

منبع:پژواک ایران


منوچهر تقوی بیات

فهرست مطالب منوچهر تقوی بیات در سایت پژواک ایران 

*تفسیر غزل ۳۶۴ دیوان حافظ  [2024 Mar] 
*کشتن مردم به هر بهانه ای درنده خویی است!  [2024 Feb] 
*آزادی گرفتنی است!   [2024 Jan] 
*غوغای جهانی نرگس محمدی و بانوان ایرانی  [2023 Dec] 
*باید کاری کرد، باز گو کردن مصیبت ها بس است!  [2023 Dec] 
*حافظ راهنمای اهل کرم  [2023 Dec] 
*ز هر طرف که شود کشته سود اسلام است!  [2023 Nov] 
*دموکراسی، حزب، قانون  [2023 Sep] 
*در باره ی حزب، جبهه و کنگره ملی  [2023 Jul] 
*دومین نشست سالانه حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران گزارشی از یک پیروزی [2023 Jun] 
*پرنده ی فلزی و انقلاب در ایران  [2023 Jun] 
*شستشوی مغزی ابزار فریب توده ها  [2023 Jun] 
*فریاد، فغان و ناسزا به خامنه ای، خمینی و الله...  [2023 May] 
* آسیب شناسی و درمان بیماری میهن ما  [2023 May] 
*برگی غم انگیز از تاریخ ایران  [2023 Mar] 
*از کف خیابان تا کنگره ی ملی موقت ایران  [2023 Feb] 
*چرا نمی توانیم سازمان یا حزب بسازیم؟  [2023 Feb] 
*آیا در ایران، پس از این توفان، نسیم آزادی خواهد وزید؟  [2023 Feb] 
*گند آن سخن!  [2023 Feb] 
*آزادی، حزب و دموکراسی!  [2023 Jan] 
*چرا انقلاب ها در ایران پیروز نشده اند؟  [2023 Jan] 
* فرهیختگان ایران پیروز خواهند شد  [2022 Dec] 
*چرا کنگره ملی؟ و چگونه؟  [2022 Dec] 
*امروز چه باید بکنیم؟  [2022 Dec] 
*راه برون رفت از بن بست  [2022 Nov] 
*نامه سرگشاده به ملت ایران و به آقای حامد اسماعیلیون  [2022 Nov] 
*جبهه ای به گستردگی سراسر ایران/ کوچه به کوچه کو به کو  [2022 Oct] 
*در ایران سندیکاها شایسته ترین نمایندگان زحمتکشان هستند  [2022 Oct] 
*دولت موقت چیست و کی برپا می شود؟  [2022 Oct] 
*راه رهایی میهن ما خرد جمعی است  [2022 Sep] 
*حافظ در کوچه ی رندان  [2022 Sep] 
*به یاد پرویز رجایی که در سی ام تیر کشته شد  [2022 Jul] 
*حافظ دلداده ی صحبت جانان  [2022 Jul] 
*قران و دین؛ دام بندگی و اسارت ما ایرانیان است  [2022 Jul] 
* ملت ایران می تواند حکومت اسلامی را سرنگون کند  [2022 Apr] 
*سوسیال دموکراسی و لائیسیته؛ راهی به آزادی و آسایش مردم  [2022 Apr] 
*پیروزی چهارشنبه سوری!  [2022 Mar] 
*پندهای رندانه ی حافظ  [2022 Mar] 
*راه های مبارزه با حکومت اسلامی دست نشانده و دیکتاتور کدامند؟  [2022 Feb] 
*آیا اعتراضات صنفی فرهنگیان می تواند حزب آموزگاران را پدید آورد؟   [2022 Feb] 
*حافظ عاشق مردم، رند ازلی   [2022 Jan] 
*حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران (همسازی ملی جمهوری خواهان) چیست و چرا ؟   [2021 Dec] 
*حافظ در محراب (مهراب)   [2021 Nov] 
*مقام حافظ در راه عشق   [2021 Sep] 
*پس اپوزیسیون کجاست؟   [2021 Aug] 
*حافظ و صوفی باز خوانی غزل ۴۷۴  [2021 Aug] 
* عشقت رسد به فریاد  [2021 Jun] 
*خامنه‌ای آدمخوار از ضحاک خونخوارتر است  [2021 May] 
*حافظ و دکتر مصدق غزل ۴۴۹   [2021 May] 
*دستگیرشد، زندانی شد، کشته شد!  [2021 Apr] 
*خامنه‌ای خائن همه‌ی ایران را به چین می‌فروشد!   [2021 Mar] 
*اسفند ماه؛ ماه زنده ماندن و جاودانه شدن دکتر مصدق   [2021 Mar] 
*حافظ؛ عاشق و رند و می‌خواره  [2021 Mar] 
*ساقی بیار باده که ماه صیام رفت  [2021 Jan] 
*دایی جان ناپلئون برائت جنایات انگلیس و نوکرانش در ایران  [2021 Jan] 
*جشن کریسمس یادگاری از آیین مهر ایرانی  [2020 Dec] 
*استبداد استعماری و مردمان زیر ستم  [2020 Dec] 
*حافظ خدمت به رندان را به بهشت ترجیح می دهد عافیت چشم مدار از من ‌میخانه نشین! غزل ۳۰۷ [2020 Nov] 
*باده‌ی صبوحی و نماز صبح   [2020 Nov] 
*ترس به جان خامنه ای و روحانی افتاده است   [2020 Oct] 
*غزل ۲۸۹حافظ؛ همنشین رندان، سربازان و جانبازان   [2020 Oct] 
*دموکراسی و آزادی چگونه به دست می آید؟  [2020 Sep] 
*سرنگونی یا گذار؟  [2020 Aug] 
*حافظ و خرقه پوشان غزل ۳۷۹   [2020 Jul] 
*برای جوانان میهنم و دوستداران حافظ  [2020 Jun] 
*حافظ رند و فَتویٰ خرد  [2020 Jun] 
*به نظر شما کی از همه خائن‌تر بوده ... «کلاً مثلاً روشنفکرها؟» تو، سالومه!   [2020 May] 
*مایک پمپئو درباره ی خلیج فارس یا دروغ پراکنی می کند یا بی سواد است؟   [2020 May] 
*واپس ماندگی، سزاوار ملت ما نیست  [2020 Apr] 
*غزل ۳۶۶ صدای سخن عشق   [2020 Apr] 
*مشروطه با همراهی مشروعه، راه را بر آزادیخواهی بسته است!   [2020 Mar] 
*با نابسامانی میهن مان؛ چه باید کرد؟  [2020 Jan] 
*جشن کریسمس یادگاری از آیین مهر ایرانی   [2019 Dec] 
*حافظ رند و واعظ نامسلمان غزل ۲۰۰   [2019 Dec] 
*تروریست های حاکم بر ایران درنده تر و بیرحم تر از هر اشغالگری هستند!  [2019 Nov] 
*در همه ی جهان صاحبان قدرت از مردم می هراسند ‏  [2019 Oct] 
*نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم!  [2019 Oct] 
* سخنی درباره ی« جامعه شناسى نخبه كشى»   [2019 Aug] 
*خون مورسی از خون چه کسانی رنگین تر است؟   [2019 Jun] 
*هیولای جنگ بر فراز ایران  [2019 Jun] 
*و امروز چه باید کرد؟  [2019 May] 
*برای رهایی مردمان میهنان مان از بدبختی، چه باید کرد؟   [2019 Apr] 
*چرا ما نمی توانیم به آزادی و استقلال دست بیابیم؟  [2019 Mar] 
*پهلوی ها؛ غیر مستقل، قانون شکن و ضد حقوق بشر بودند  [2019 Feb] 
*هُشدار درباره ی پیام های بی نام و نشان!‏  [2018 Dec] 
*ملی مذهبی ها و راه مصدق  [2018 Nov] 
*کوروش و حماسه‌ی کوراوغلو  [2018 Oct] 
*لائیسیته یا آزادی از دین  [2018 Sep] 
* استبداد دینی ی امروز، نتیجه ی استبداد سلطنتی است   [2018 Sep] 
*نقش دین و مذهب در تاریخ  [2018 Aug] 
*رضا خان اجرا کننده ی قرارداد ۱۹۱۹ رویداد شگفت انگیز اکتبر ۱۹۱۷ در ایران [2018 Jun] 
* حزب چپ ایران یا اتحاد فدایی ها؟  [2018 Apr] 
*دوازدهم فروردین روز فریب ملت ایران  [2018 Apr] 
*فدرالیسم؛ کلاهی که برای سر ما ایرانیان گشاد است!   [2018 Mar] 
*جبهه ملی یک مفهوم فلسفی است!   [2018 Mar] 
*انقلاب راهی برای دستیابی به حقوق شهروندی و حق حاکمیت ملی  [2018 Feb] 
*درباره ی سخنرانی و گفتگو در کلن آلمان، پیرامون جنبش سراسری در ایران   [2018 Feb] 
*تفاوتی هست یا نیست؟  [2018 Jan] 
*در باره ی «کارزار حاکمیت ملی و مردمی در ایران»  [2017 Nov] 
*چرا ما و مردمانِ میهن ما به چنین روزِ سیاهی دچار شده‌ایم؟ چاره‌ی رهاییِ میهنِ ما از چنین بن‌بستی چیست؟   [2017 Sep] 
*علی گدا در «مأموریت آزار مردم»   [2017 Aug] 
*کدام ملت بدون تغییر حکومت مشکل خود را حل کرده است؟  [2017 Jun] 
*نامه ی سرگشاده به آقای محمد رضا عالی پیام؛ آقای هالو   [2017 Apr] 
*پهلو‌ی‌ها هم مانند جمهوری‌اسلامی ننگ تاریخ ایرانند  [2017 Mar] 
*فال در دیوان حافظ  [2017 Feb] 
*سیاسی شدن یا خرد ورزیدن؟  [2017 Jan] 
*کودتای ترکیه هدیه ی الهی بود!  [2016 Jul] 
*یادداشتی بر یادداشت خسرو سیف  [2016 May] 
*«حکومت اسلامی»، نیکلا هِنَن، خبرنگار فرانسوی اسیر شده را آزاد کرد!  [2015 Dec] 
*ملی می تواند ناسیونالیست نباشد!  [2015 Jun] 
*غزل ۹۴ ؛ عشق بیکران حافظ به مردم   [2015 Apr] 
*آقای محمد امینی! ما فاتحان شهرهای رفته بربادیم.   [2014 Dec] 
*میهن دوستی دکتر محمد مصدق  [2014 Dec] 
*فیلم بزرگداشت دکتر مصدق در احمدآباد؛ ۱۴ اسفند ۱۳۵۷  [2014 Dec] 
*خودی ها و خودمانی ها، نگاهی به «جامعه شناسی خودمانی»  [2013 Nov] 
*کودتاهای ویرانگر؛ شکستی سه گانه  [2013 Aug] 
*آیا جبهه ملی آرزویی دست نیافتنی است؟  [2013 Aug] 
*آش ملاعلی یا انتخابات؟  [2013 Jun] 
*کالای خارجی دشمن اصلی ما ایرانیان است  [2012 Sep] 
*میعادگاه عاشقان ایران !   [2011 Sep] 
*آیا آزادی و استقلال ما با شیوه ی اندیشیدن و زندگی ما کار دارد؟  [2011 Apr] 
*جنبش سبز و کیستی ملی و ایرانی ما   [2011 Jan] 
*حافظ رند ازلی  [2010 Nov] 
*چرا با خرد جمعی خود برای نگهبانی جان و آزادی خود، هم پیمان نمی‌شویم؟   [2010 Oct] 
*آزادی که نباشد نه استقلال هست و نه عدالت !  [2010 Oct] 
*حافظ رند و شیخ پشمینه پوش (غزل ۴۳۸ )  [2010 Jun] 
*توطئه ی رد «تئوری توطئه»  [2010 Apr] 
*جنگ برای مردم ما نکبت و برای دشمنان ملت ایران نعمت است !   [2010 Feb] 
*دکتر مصدق ملی بود و به ملت ایران باور داشت، نه به ولایت فقیه !   [2009 Dec] 
*۲۸ مرداد ۳۲ نخسین سنگ بنای انقلاب سبز   [2009 Aug] 
*دو دزد رأی مردم را دزدیدند! دزد سوم را با چشم خرد و دیدگان بیدار، هوشیارانه بپاییم ! ؟ [2009 Jul] 
*اندیشیدن به سرنوشت مردم ایران  [2009 Jun] 
*خیمه شب بازی تکراری و محمد ملکی گلادیتوری گرفتار در قفس درندگان وحشی  [2009 May] 
*محمود دولت آبادی زنده بودن خود را اعلام کرد !  [2009 May] 
*حافظ صاحب نظر؛ رند نظر باز!  [2009 Mar] 
*مسئله ی حزب و حکومت های دست نشانده در ایران  [2008 Apr] 
*دانشجویان چپ ، دانشجویان راست  و پیام دکتر مصدق! [2007 Dec]