PEZHVAKEIRAN.COM برگی غم انگیز از تاریخ ایران
 

برگی غم انگیز از تاریخ ایران
منوچهر تقوی بیات

همانگونه که می دانیم، ماه دوازدهم سال اسفند(اسپند، سپند، سپنته، سپنتا) نام دارد و روز پنجم هر ماه نیز در گاه شماری ایرانی، اسفند نامیده می شود. روز پنجم اسفند که نام روز و نام ماه یکی است اسپندارمذگان نام دارد. این روز در فرهنگ ما ایرانیان روز بزرگ داشت زن و زمین؛ مادر همه ی ایرانیان است. تاریخ فرهنگ ایران سده های بسیاری پیش از هخامنشیان و پیش از زرتشتی گری در سراسر پهنه ی سرزمین های آریایی( ایران ویچ) برپا بوده است.
استاد جلیل دوستخواه در وب لاگ خود نوشته است که روز پنجم اسفند؛ اسفندارمذگان سال ها پیش بنا به پیشنهاد استاد پورداود، روز پرستار نامیده شده است. پرستاران در این روز شاخه های گل بید مشک به مردمان و یا به دوستان خود پیشکش می کرده اند. ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه نوشته است در ایران کهن، روز پنجم اسفند زنان شوی خود را آزادانه برمی گزیده اند و این روز؛ "روز مردگیران" نیز نامیده می شده است.
اسفند گرچه به معنای پاک و سپنتا است اما در ماه اسفند دو نگون بختی و دو رویداد ناخوشایند در کشور ما رخ داده است؛ یکی کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ رضا سوادکوهی که با کارگردانی انگلیس ها انجام شد و دیگری روز چهاردهم اسفند ۱۳۴۵ خورشیدی که بزرگترین مرد روزگار ما دکتر محمد مصدق درگذشت. او نفت را ملی کرد و کارمندان شرکت نفت انگلیسی را از ایران بیرون راند و کوشید تا دست انگلیس ها را از دخالت در سیاست ایران کوتاه کند و کشور ما را از زیر یوغ انگلیس ها بیرون بیاورد. او را که ارتشی نبود، در بیدادگاهی ارتشی به داوری فراخواندند. دکتر مصدق در آن بیداد گاه فرمایشی و غیرقانونی ارتش گفت: «...آری تنها گناه من و گناه بسیاربزرگ من این است که صنعت نفت ایران را ملی کرده ام و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیم ترین امپراتوری های جهان را از این مملکت برچیده ام و پنجه درپنجه مخوف ترین سازمان های استعماری و جاسوسی و بین المللی درافکنده ام ... ». از بزرگی او همین بس که در قاهره پایتخت کشور مصر خیابانی به نام دکتر مصدق هست و بسیاری از مردمان کشورهای استعمارزده او را رهبر جنبش های ضداستعماری روزگار ما می دانند.
 
در ایران نوشتن رویداد های زمانه، زمان، گاه و رویدادهای روزگار را؛ "تاریخ" نامیده اند. تاریخ واژه ای عربی و یا معرب است، به هر روی پارسی نیست و به گونه ای عربی هم نیست. تاریخ را به زبان پارسی می توانیم گاه نگاری، گاه شماری یا رویداد نویسی بنامیم. گاه شماری را هر کس با جهان بینی، بینش و یا باورها، آزمون ها و آموخته های خود می نویسد. در ایران گاه شماری را به دستور پادشاهان و یا برای خشنودی آنان می نوشته اند. از سوی دیگر، در درازای روزگار مردمانی که نوشتن می دانستند تاریخ را نوشته اند یا بر روی سنگ ها کنده کاری کرده اند. جادوگران و رهبران دینی؛ خاخام های یهودی، موبدان زرتشتی، کشیش ها و ... این ناکسان مردم فریب، برای آن که خود و کارهای خود را برجسته و با ارزش نشان دهند، رویدادها را به سود خود و کیش خود نگاشته اند. می توان گفت خواندن تاریخ یا گاه شماری هم برپایه ی جهان بینی خواننده انجام می پذیرد. خواننده اگر دوست نداشته باشد و نخواهد رویدادی را به یاد بسپارد هنگام خواندن نیز آن را ندیده می گیرد و یا به فراموشی می سپارد.
رویدادها را هر کس با دیدگاه خود و با اندیشه ی خود می شنود و می بیند. رویدادها نیز در ترازوی اندیشه ها با سود و زیان سنجیده می شود. هر کس با انگیزه ای و به زبانی رویدادی را باز گوی می کند. همیشه رویدادی کسانی را شاد و همان رویداد، کسانی را غمگین می کند. این که رویدادی چه روزی و چه هنگامی رخ می دهد و چه کسی می بیند و آن را با چه انگیزه ای می نویسد ارزش ویژه ی آن رویداد را نشان می دهد.
گاه شماری دانش و داستانی است که از مردمان یک روزگار بر جای می ماند. تاریخ رویدادهای هر روزگاری هر چه باشد و هر کس با هر انگیزه ای نوشته باشد، یادگاری است از آن روزگار و داستانی است که ارزش شنیدن، خواندن و ژرف نگری دارد. آن گاه شماری یا تاریخی که برپایه دانش و روش های پژوهشی دانشگاهی انجام شود ارزش بیشتری دارد، به ویژه اگر بدون هواداری و با شیوه ای دادورانه نوشته شده باشد.
در کشور ما که پیشینه ی استعمارزدگی و وابستگی به کشورهای بیگانه در آن، به چندین سده ی پیش از روزگار ما می رسد، گاه شماری هم به گونه ای ناروا، به سود بیگانگان نگاشته شده و می شود. در کشور ما برای مردمان میهن ما آزادی اندیشه، گفتار و رفتار نیست، نویسندگی، رویداد نگاری و روزنامه نویسی هم آزادنیست. نویسندگان و گاه شمار نویسان راستین و مردمی در زندان ها هستند. مشتی مزدور، به فرمان بیگانگان یک آخوند بی دانش و مردم فریب را امام و رهبر، یک قزاق بی سواد را "رضا شاه کبیر" نامیدند و کارهای ناپسند و ناروای آنان را ستودند. آن رهبران بیگانه پرست هم مردمان بیگناه و آزادی خواه را به زندان انداخته و بسیاری از آنان را کشتند و مردمان کشور ما را از آزادگی و پیشرفت بازداشتند.
ژنرال آیرونساید انگلیسی به رضاقزاق نادان که خواندن و نوشتن نمی دانست، درجه ی میرپنج( سرتیپی) داد. آن قزاق بی فرهنگ، قانون مشروطیت را زیر پا گذاشت، با خودکامگی و با پشتیبانی بیگانگان، برای جلوگیری از توفان بلشویسم که از شمال ایران می وزید، آزادی و دموکراسی را قدغن کرد. رضاقزاق، رضا قلدر، رضاخان ( که ایل و تباری بزرگ و اصیل نداشت)، رضاخان میرپنج، سردار سپه و در پایان رضا شاه نامیده شد. او بر خلاف قانون مشروطیت در کارهای لشکری و کشوری دخالت های بیجا، ناروا و غیرقانونی کرد. هنگام جنگ جهانی از روی نادانی به سوی هیتلر بزرگترین جنایتکار و مردمکش روزگار کشیده شد. با شکست هیتلر و پیروزی متفقین، "رضا شاه کبیر" حقیر شد و اربابانش آن بنیان گذار ارتش نوین را بدون آن که کسی گلوله ای بیاندازد، با خواری از ایران به ناکجاآباد فرستادند. آن رهبر و امام شیعیان نیز که از پاریس به تهران پرواز کرد، جان و مال و هستی کشور ما را به باد داد.
شگفت انگیز و گفتنی است که رضا سوادکوهی (پهلوی) خود نیز در حضور برخی از بزرگان کشور باز گو کرده است که "انگلیسی‌ها" او را روی کار آوردند. یحیی دولت آبادی نوشته است که سردارسپه در نزد او و میرزا حسن مستوفی الممالک، میرزا حسن مشیرالدوله، دکتر محمد مصدق، سید حسن تقی‌زاده، حسین علاء و دو نفر از وزرای دولت یعنی مخبرالسلطنه هدایت و محمدعلی فروغی، اظهار داشت: «مثلاً خود مرا انگلیسی‌ها روی کار آوردند؛ ولی وقتی روی کار آمدم به وطنم خدمت کردم.». او برابر قانون اساسی مشروطه حق نداشته است در کارهای اجرایی کشور دخالت کند. شاه دوست ها و دیکتاتور پسندها یا نمی دانند یا نمی خواهند بدانند که در یک کشور مشروطه شاه باید فرمانبردار مردم و نمایندگان مردم باشد نه فرمانده آنان، چون در این صورت می شود دیکتاتور نه شاه مشروطه!!! دکتر مصدق روز سه‌شنبه ۱۶ اسفندماه ۱۳۲۲، در مجلس چهاردهم شورای ملی در نطق خود درباره ی رد صلاحیت سید ضیاء طباطبایی که در کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ نخست وزیر شده بود، می گوید: «...به خاطر دارم که سردارسپه نخست وزیر در منزل من با حضور مرحومان مشیرالدوله و مستوفی الممالک و حاج میرزا یحیی دولت آبادی و آقایان مخبرالسلطنه و تقی زاده و علاء اظهار کرد مرا انگلیسی‌ها آوردند ولی ندانستند با چه کسی سر و کار دارند... ».
برخی از مردمانی که دانش سیاسی ندارند و یا اگر دارند، برای گمراه کردن هم میهنان ما، به آن قزاق آدمکش و بی سواد نسبت میهن دوستی و خدمات پیشرفته و مدرن می دهند. آن ها نمی خواهند بپذیرند که در نظام مشروطه ی پادشاهی، شاه حق دخالت در امور اجرایی کشور را ندارد حتا اگر حسن نیت داشته باشد و وابستگی به بیگانان نداشته باشد.
در درازای سی و هفت سال فرزند همان دیکتاتور هم همان شیوه ی وابستگی به بیگانگان و خیانت به ملت ایران را ادامه داد، او نیز با سرشکستگی و بدبختی ایران را رهاکرد و آواره شد. ریچارد استوارت، نویسنده کتاب «در آخرین روزهای رضاشاه»، درباره ی جانشینی محمد رضا شاه می نویسد:«... رنگش پریده بود. او نمی دانست آیا مردم، که از پدرش متنفر بودند، او را به عنوان پادشاه جدید خواهند پذیرفت­؟... حتی رأی اعتماد نمایندگان مجلس شورای ملی هم نتوانسته بود اضطراب او را کم کند. شاه می دانست که پدرش مجلس سیزدهم را با سیاست همیشگی خود به مجلسی فرمایشی و «بله قربان گو» تبدیل کرده است... او آگاه بود چنین مجلسی، که برخاسته از رأی مردم نیست، نمی تواند با حمایت خود از شاه جدید، موقعیت او را در فضای بحران زده آن روزها، تثبیت کند. محمدرضا در مرز میان بودن و نبودن گرفتار شده بود و حالا تنها امید او برای نجات از این بحران، نگاه ملاطفت آمیز و حمایت کننده سفارت انگلیس بود...».
درباره ی خمینی و حکومت اسلامی می توان گواه های بسیاری را خواند، شنید و در رسانه ها دید. با جستجوی واژگان "کنفرانس گوادلوپ" بر روی تارنمای جهانی اینترنت چگونگی پدید آمدن حکومت دست نشانده ای با نام جمهوری اسلامی در ایران، برای ما روشن خواهد شد. اگر کسی بخواهد به هر زبانی درباره ی خمینی، شیعه در ایران، خامنه ای و پیشینه ی او آگاهی های بیشتری داشته باشد بر روی تارنمای جهانی از وابستگی بدکارگی آخوندها هزاران گواه و سند هست. باید یادآور شوم که شیخ علی تهرانی شوهر خواهر خامنه ای در یک مصاحبه ی تلویزیونی که پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، من در تهران دیدم و شنیدم سخنانی درباره ی خامنه ای گفت که من شرم دارم در اینجا بنویسم. خوب است هر کس آن سخن را خود جست و جو کند، بشنود و داوری کند.
منوچهر تقوی بیات - با شادباش نوروزی؛ نوروز همیشه پیروز بر همه خجسته باد !
ششم فروردین ماه ۱۴۰۲ خورشیدی برابر با ۲۶ مارس ۲۰۲۳ میلادی

منبع:پژواک ایران


منوچهر تقوی بیات

فهرست مطالب منوچهر تقوی بیات در سایت پژواک ایران 

*تفسیر غزل ۳۶۴ دیوان حافظ  [2024 Mar] 
*کشتن مردم به هر بهانه ای درنده خویی است!  [2024 Feb] 
*آزادی گرفتنی است!   [2024 Jan] 
*غوغای جهانی نرگس محمدی و بانوان ایرانی  [2023 Dec] 
*باید کاری کرد، باز گو کردن مصیبت ها بس است!  [2023 Dec] 
*حافظ راهنمای اهل کرم  [2023 Dec] 
*ز هر طرف که شود کشته سود اسلام است!  [2023 Nov] 
*دموکراسی، حزب، قانون  [2023 Sep] 
*در باره ی حزب، جبهه و کنگره ملی  [2023 Jul] 
*دومین نشست سالانه حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران گزارشی از یک پیروزی [2023 Jun] 
*پرنده ی فلزی و انقلاب در ایران  [2023 Jun] 
*شستشوی مغزی ابزار فریب توده ها  [2023 Jun] 
*فریاد، فغان و ناسزا به خامنه ای، خمینی و الله...  [2023 May] 
* آسیب شناسی و درمان بیماری میهن ما  [2023 May] 
*برگی غم انگیز از تاریخ ایران  [2023 Mar] 
*از کف خیابان تا کنگره ی ملی موقت ایران  [2023 Feb] 
*چرا نمی توانیم سازمان یا حزب بسازیم؟  [2023 Feb] 
*آیا در ایران، پس از این توفان، نسیم آزادی خواهد وزید؟  [2023 Feb] 
*گند آن سخن!  [2023 Feb] 
*آزادی، حزب و دموکراسی!  [2023 Jan] 
*چرا انقلاب ها در ایران پیروز نشده اند؟  [2023 Jan] 
* فرهیختگان ایران پیروز خواهند شد  [2022 Dec] 
*چرا کنگره ملی؟ و چگونه؟  [2022 Dec] 
*امروز چه باید بکنیم؟  [2022 Dec] 
*راه برون رفت از بن بست  [2022 Nov] 
*نامه سرگشاده به ملت ایران و به آقای حامد اسماعیلیون  [2022 Nov] 
*جبهه ای به گستردگی سراسر ایران/ کوچه به کوچه کو به کو  [2022 Oct] 
*در ایران سندیکاها شایسته ترین نمایندگان زحمتکشان هستند  [2022 Oct] 
*دولت موقت چیست و کی برپا می شود؟  [2022 Oct] 
*راه رهایی میهن ما خرد جمعی است  [2022 Sep] 
*حافظ در کوچه ی رندان  [2022 Sep] 
*به یاد پرویز رجایی که در سی ام تیر کشته شد  [2022 Jul] 
*حافظ دلداده ی صحبت جانان  [2022 Jul] 
*قران و دین؛ دام بندگی و اسارت ما ایرانیان است  [2022 Jul] 
* ملت ایران می تواند حکومت اسلامی را سرنگون کند  [2022 Apr] 
*سوسیال دموکراسی و لائیسیته؛ راهی به آزادی و آسایش مردم  [2022 Apr] 
*پیروزی چهارشنبه سوری!  [2022 Mar] 
*پندهای رندانه ی حافظ  [2022 Mar] 
*راه های مبارزه با حکومت اسلامی دست نشانده و دیکتاتور کدامند؟  [2022 Feb] 
*آیا اعتراضات صنفی فرهنگیان می تواند حزب آموزگاران را پدید آورد؟   [2022 Feb] 
*حافظ عاشق مردم، رند ازلی   [2022 Jan] 
*حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران (همسازی ملی جمهوری خواهان) چیست و چرا ؟   [2021 Dec] 
*حافظ در محراب (مهراب)   [2021 Nov] 
*مقام حافظ در راه عشق   [2021 Sep] 
*پس اپوزیسیون کجاست؟   [2021 Aug] 
*حافظ و صوفی باز خوانی غزل ۴۷۴  [2021 Aug] 
* عشقت رسد به فریاد  [2021 Jun] 
*خامنه‌ای آدمخوار از ضحاک خونخوارتر است  [2021 May] 
*حافظ و دکتر مصدق غزل ۴۴۹   [2021 May] 
*دستگیرشد، زندانی شد، کشته شد!  [2021 Apr] 
*خامنه‌ای خائن همه‌ی ایران را به چین می‌فروشد!   [2021 Mar] 
*اسفند ماه؛ ماه زنده ماندن و جاودانه شدن دکتر مصدق   [2021 Mar] 
*حافظ؛ عاشق و رند و می‌خواره  [2021 Mar] 
*ساقی بیار باده که ماه صیام رفت  [2021 Jan] 
*دایی جان ناپلئون برائت جنایات انگلیس و نوکرانش در ایران  [2021 Jan] 
*جشن کریسمس یادگاری از آیین مهر ایرانی  [2020 Dec] 
*استبداد استعماری و مردمان زیر ستم  [2020 Dec] 
*حافظ خدمت به رندان را به بهشت ترجیح می دهد عافیت چشم مدار از من ‌میخانه نشین! غزل ۳۰۷ [2020 Nov] 
*باده‌ی صبوحی و نماز صبح   [2020 Nov] 
*ترس به جان خامنه ای و روحانی افتاده است   [2020 Oct] 
*غزل ۲۸۹حافظ؛ همنشین رندان، سربازان و جانبازان   [2020 Oct] 
*دموکراسی و آزادی چگونه به دست می آید؟  [2020 Sep] 
*سرنگونی یا گذار؟  [2020 Aug] 
*حافظ و خرقه پوشان غزل ۳۷۹   [2020 Jul] 
*برای جوانان میهنم و دوستداران حافظ  [2020 Jun] 
*حافظ رند و فَتویٰ خرد  [2020 Jun] 
*به نظر شما کی از همه خائن‌تر بوده ... «کلاً مثلاً روشنفکرها؟» تو، سالومه!   [2020 May] 
*مایک پمپئو درباره ی خلیج فارس یا دروغ پراکنی می کند یا بی سواد است؟   [2020 May] 
*واپس ماندگی، سزاوار ملت ما نیست  [2020 Apr] 
*غزل ۳۶۶ صدای سخن عشق   [2020 Apr] 
*مشروطه با همراهی مشروعه، راه را بر آزادیخواهی بسته است!   [2020 Mar] 
*با نابسامانی میهن مان؛ چه باید کرد؟  [2020 Jan] 
*جشن کریسمس یادگاری از آیین مهر ایرانی   [2019 Dec] 
*حافظ رند و واعظ نامسلمان غزل ۲۰۰   [2019 Dec] 
*تروریست های حاکم بر ایران درنده تر و بیرحم تر از هر اشغالگری هستند!  [2019 Nov] 
*در همه ی جهان صاحبان قدرت از مردم می هراسند ‏  [2019 Oct] 
*نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم!  [2019 Oct] 
* سخنی درباره ی« جامعه شناسى نخبه كشى»   [2019 Aug] 
*خون مورسی از خون چه کسانی رنگین تر است؟   [2019 Jun] 
*هیولای جنگ بر فراز ایران  [2019 Jun] 
*و امروز چه باید کرد؟  [2019 May] 
*برای رهایی مردمان میهنان مان از بدبختی، چه باید کرد؟   [2019 Apr] 
*چرا ما نمی توانیم به آزادی و استقلال دست بیابیم؟  [2019 Mar] 
*پهلوی ها؛ غیر مستقل، قانون شکن و ضد حقوق بشر بودند  [2019 Feb] 
*هُشدار درباره ی پیام های بی نام و نشان!‏  [2018 Dec] 
*ملی مذهبی ها و راه مصدق  [2018 Nov] 
*کوروش و حماسه‌ی کوراوغلو  [2018 Oct] 
*لائیسیته یا آزادی از دین  [2018 Sep] 
* استبداد دینی ی امروز، نتیجه ی استبداد سلطنتی است   [2018 Sep] 
*نقش دین و مذهب در تاریخ  [2018 Aug] 
*رضا خان اجرا کننده ی قرارداد ۱۹۱۹ رویداد شگفت انگیز اکتبر ۱۹۱۷ در ایران [2018 Jun] 
* حزب چپ ایران یا اتحاد فدایی ها؟  [2018 Apr] 
*دوازدهم فروردین روز فریب ملت ایران  [2018 Apr] 
*فدرالیسم؛ کلاهی که برای سر ما ایرانیان گشاد است!   [2018 Mar] 
*جبهه ملی یک مفهوم فلسفی است!   [2018 Mar] 
*انقلاب راهی برای دستیابی به حقوق شهروندی و حق حاکمیت ملی  [2018 Feb] 
*درباره ی سخنرانی و گفتگو در کلن آلمان، پیرامون جنبش سراسری در ایران   [2018 Feb] 
*تفاوتی هست یا نیست؟  [2018 Jan] 
*در باره ی «کارزار حاکمیت ملی و مردمی در ایران»  [2017 Nov] 
*چرا ما و مردمانِ میهن ما به چنین روزِ سیاهی دچار شده‌ایم؟ چاره‌ی رهاییِ میهنِ ما از چنین بن‌بستی چیست؟   [2017 Sep] 
*علی گدا در «مأموریت آزار مردم»   [2017 Aug] 
*کدام ملت بدون تغییر حکومت مشکل خود را حل کرده است؟  [2017 Jun] 
*نامه ی سرگشاده به آقای محمد رضا عالی پیام؛ آقای هالو   [2017 Apr] 
*پهلو‌ی‌ها هم مانند جمهوری‌اسلامی ننگ تاریخ ایرانند  [2017 Mar] 
*فال در دیوان حافظ  [2017 Feb] 
*سیاسی شدن یا خرد ورزیدن؟  [2017 Jan] 
*کودتای ترکیه هدیه ی الهی بود!  [2016 Jul] 
*یادداشتی بر یادداشت خسرو سیف  [2016 May] 
*«حکومت اسلامی»، نیکلا هِنَن، خبرنگار فرانسوی اسیر شده را آزاد کرد!  [2015 Dec] 
*ملی می تواند ناسیونالیست نباشد!  [2015 Jun] 
*غزل ۹۴ ؛ عشق بیکران حافظ به مردم   [2015 Apr] 
*آقای محمد امینی! ما فاتحان شهرهای رفته بربادیم.   [2014 Dec] 
*میهن دوستی دکتر محمد مصدق  [2014 Dec] 
*فیلم بزرگداشت دکتر مصدق در احمدآباد؛ ۱۴ اسفند ۱۳۵۷  [2014 Dec] 
*خودی ها و خودمانی ها، نگاهی به «جامعه شناسی خودمانی»  [2013 Nov] 
*کودتاهای ویرانگر؛ شکستی سه گانه  [2013 Aug] 
*آیا جبهه ملی آرزویی دست نیافتنی است؟  [2013 Aug] 
*آش ملاعلی یا انتخابات؟  [2013 Jun] 
*کالای خارجی دشمن اصلی ما ایرانیان است  [2012 Sep] 
*میعادگاه عاشقان ایران !   [2011 Sep] 
*آیا آزادی و استقلال ما با شیوه ی اندیشیدن و زندگی ما کار دارد؟  [2011 Apr] 
*جنبش سبز و کیستی ملی و ایرانی ما   [2011 Jan] 
*حافظ رند ازلی  [2010 Nov] 
*چرا با خرد جمعی خود برای نگهبانی جان و آزادی خود، هم پیمان نمی‌شویم؟   [2010 Oct] 
*آزادی که نباشد نه استقلال هست و نه عدالت !  [2010 Oct] 
*حافظ رند و شیخ پشمینه پوش (غزل ۴۳۸ )  [2010 Jun] 
*توطئه ی رد «تئوری توطئه»  [2010 Apr] 
*جنگ برای مردم ما نکبت و برای دشمنان ملت ایران نعمت است !   [2010 Feb] 
*دکتر مصدق ملی بود و به ملت ایران باور داشت، نه به ولایت فقیه !   [2009 Dec] 
*۲۸ مرداد ۳۲ نخسین سنگ بنای انقلاب سبز   [2009 Aug] 
*دو دزد رأی مردم را دزدیدند! دزد سوم را با چشم خرد و دیدگان بیدار، هوشیارانه بپاییم ! ؟ [2009 Jul] 
*اندیشیدن به سرنوشت مردم ایران  [2009 Jun] 
*خیمه شب بازی تکراری و محمد ملکی گلادیتوری گرفتار در قفس درندگان وحشی  [2009 May] 
*محمود دولت آبادی زنده بودن خود را اعلام کرد !  [2009 May] 
*حافظ صاحب نظر؛ رند نظر باز!  [2009 Mar] 
*مسئله ی حزب و حکومت های دست نشانده در ایران  [2008 Apr] 
*دانشجویان چپ ، دانشجویان راست  و پیام دکتر مصدق! [2007 Dec]