اینبار در جهرم! جنایت ادامه دارد
بهروز سورن
پس از اسیدپاشی جنایتکارانه در شهر اصفهان که جمهوری اسلامی در عمل نشان داد که نمیخواهد عاملین و آمرین این اقدامات دهشتناک را دستگیر نموده و مجازات کند اینبار ایادی رژیم با شیوه هائی مشابه در شهر جهرم به زنان اغلب دانشجو حمله ور شده و بیش از هشت نفر از انان را با چاقو مجروح کرده اند. در میان قربانیان و بر اساس گزارشات منتشر شده پنج دختر دانشجو هستند که این خود گویای عداوت و دشمنی ذاتی حاکمان مرتجع با علم و آگاهی و آزادگی است.
نیروهای امنیتی این شهر اعلام کرده اند که عاملان این خشونت ها دستگیر شده اند و درخواست از مردم و دانشجویان که هیچ نگوئید تا ضد انقلاب بهره برداری نکند و نظام اجتماعی جمهوری اسلامی را زیر سوال نبرد! حال آنکه برای مردم کشورمان این نظام دهه هاست زیر علامت سوال رفته است. از خشکاندن جوانه های آزادی و دمکراسی تا کشتار سراسری زندانیان سیاسی و سرکوب کارگران و دانشجویان و زنان و معلمان, از قتل فرهیختگان و قلم زنان تا غارت و چپاول سرمایه های عمومی و.. همه و همه دلالت بر این سوال بزرگ هستند که چگونه بنیادهای نظم ارتجاعی اسلامی حاکم را میبایست از ریشه در آورد و نقطه پایانی بر سیاهی و سیاهدلی آنان گذاشت.
مسئولین انتظامی این شهر همراه با امام جمعه آن تمامی هم و غم خود را صرف این می کنند که دامان آلوده به خون بسیجیان و آمران به معروف و نهی از منکر را تطهیر کنند و حتی اعلام کرده اند که این فرد توسط بسیجی ها دستگیر شده است. اینکه دستگیر شده را چه چیز انتظار می کشد و در چه تاریخی به خیابانها بازگشته و همچنان وظایف مزدوری خود را در راه امامش به انجام برساند و یا دستخوش اعترافات تلویزیونی شود, خود مقوله ای است که میتوان در آینده نزدیک بدان پاسخ داد و یا مشاهده کرد.
اما قدر مسلم این است که این مزدوران و اشرار جنایتکار فرزند خلف مرشد خود هستند که چاقو بدست در عکس دیده میشود و بارها شنل افتخار برای آزاده کشی و آزادیخواه دریدن را بر گردن انداخته است و به افتخارات سیاه خود افزوده است. نام این طیف گسترده چماقداران, چاقوکشان, قمه و زنجیرکشان , اشرار باصطلاح خودسر بوده است. سابقه ای دارند چند دهه و از (پیروان مومن!) شعبان بی مخ ها هستند که از دیرباز و برای روز موعود! سازماندهی و تغذیه مالی و حرفه ای! میشوند و در جامعه ما و در زمینه ایجاد رعب و وحشت در سطح جامعه و بویژه زنان و مردان آزادیخواه ید تولائی دارند.
جمهوری اسلامی پیش از بقدرت رسیدن, این باندهای مزدور را بعنوان ابزار سرکوب و ایجاد رعب و وحشت در میان جوانان و دانشجویان و فرهیختگان سازمان داد. هر جا فریاد آزادیخواهی و دمکراسی بلند بود این دستجات هم بودند و با شعارهای حزب فقط حزب اله و رهبر فقط روح اله به امام کفتارشان لبیک می گفتند و بدینطریق دستی بر سفره پر ناز و نعمت خود میبردند. این افراد بطور معمول از میان خشن ترین و بزه کارترین شرورهای شناخته شده هر محله دستچین می شدند. این مجموعه ها در عمل نقش زیرمجموعه های حکومتی را بازی میکرده اند که از زوایای خارج از قوانین صوری اساسی وارد عمل شده و به خواستهای فقها و فیضه ها جامه عمل می پوشاندند.
حمل سلاح های گرم و سرد بمعنی این نبود که آنان از سوی رژیم مسلح شده اند بلکه دال بر آن بود که مزدوران این ابزار سرکوب را در مالکیت خود داشته و دارند و خودکفا!! هستند.پس از سرکوب عمومی جنایتبار سازمانها و احزاب و زندانیان سیاسی اسیر, سیکل حضور این طیف در سطح شهری کمرنگ تر شد و نیروی این مزدوران در چند حوزه زندانها ( شکنجه گران ), زنان و دانشجوئی متمرکز شدند. سرکوب کوی دانشگاه و سرکوب مبارزات زنان و اسیدپاشی ها از این جمله اند.
نکته قابل توجه این است که طیف اصلاح طلب درون و بیرون حکومتی در مجموع نسبت به این وقایع دهشتناک که بیخ گوششان اتفاق می افتد سکوت را بر اعتراض ترجیح میدهند و کر و کور و لال زیرآبی میروند تا ماجرا گریبان کل پایه های جمهوری اسلامی شان را نگیرد و مبادا همراه با طیف دیگر مسیر زباله دان تاریخ بپیمایند. این وقایع و واکنش طیف اصلاح طلب نسبت به آنها درس بزرگی برای هنوز امید بستگان به امکان ترمیم نظم ارتجاعی حاکم است.
ایجاد نا امنی و محدود ساختن زنان در زمینه فعالیت های اجتماعی و پوشش از اهداف اصلی رها کردن اشرار انصار حزب اله و مزدوران رژیم به صحنه خیابان هاست و نشان از آنست که جمهوری اسلامی به قدرت وپتانسیل عظیم نارضایتی در میان زنان کشورمان پی برده است و احساس خطر می کند. این نارضایتی همانند آتشی زیر خاکستر در انتظار شعله ور شدن و درهم پیچیدن بنیانهای نظام سرکوبگر حاکم نشسته است. خوشا آنروز!
بهروز سورن
30.11.2014
منبع:پژواک ایران