بهروز سورن: صندلی های خالی کنفرانس واشنگتن, گذار به دمکراسی یا گذار به ناکجا آبادی دیگر؟
بهروز سورن
بنظر می آمد که نقدها و اعتراضات به نشست مخفی اولاف پالمه که از سوی نحله های فکری رنگارنگ شده بود, کارساز افتاده و برگزار کنندگان نشست پیامدی در واشنگتن را کمی با معنای دمکراسی آشنا کرده است. از این زاویه که مخفی کاری در شرایطی که امکان فعالیت آزاد موجود است با دمکراسی در یک ظرف قرار نمیگیرند و علنیت و شفافیت دادن به زوایای یک کنفرانس که بقولی قرار است آلترناتیو ارائه دهد, از ابتدائی ترین شروط آن خواهد بود پس از سی و چند سال کشتار و سرکوب حاکمان جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشورمان چنانچه امروز فردی یا جریانی اعتقاد به گذار به دمکراسی در حضور این نظام داشته باشد میتواند مبتلا به دو بیماری باشد. یا بلحاظ سیاسی عقب مانده است و یا منافعی دارد.
.................
بنظر می آمد که نقدها و اعتراضات به نشست مخفی اولاف پالمه که از سوی نحله های فکری رنگارنگ شده بود, کارساز افتاده و برگزار کنندگان نشست پیامدی در واشنگتن را کمی با معنای دمکراسی آشنا کرده است. از این زاویه که مخفی کاری در شرایطی که امکان فعالیت آزاد موجود است با دمکراسی در یک ظرف قرار نمیگیرند و علنیت و شفافیت دادن به زوایای یک کنفرانس که بقولی قرار است آلترناتیو ارائه دهد, از ابتدائی ترین شروط آن خواهد بود.
باری بهرجهت پس از چندین ماه دنباله نشست اولاف پالمه در واشنگتن برگزار شد. آشی که در مرکز اولاف پالمه پخته شده بود آنقدر شور بود که گریبان نشست واشنگتن را هم رها نکرد و استقبال بسیار کمی از آن صورت گرفت.
علیرغم واژه پراکنی برگزارکنندگان و متفکران این کنفرانس ها از جمله شریعتمداری و آهی و مهتدی که گفتند, آنان که دعوت نشدند از تحمل دگر اندیشان سرباز میزنند و هنوز پس از سالها گفتگوی متمدنانه با آنها را نمی پذیرند و چه و چه وچه اما بنظر میرسد که این افراد یا از خواب خرگوشی بیدار نشده اند که در چارچوب این نظام از انتخابات آزاد و دمکراسی حرف زدن, یاوه است و یا منافعی دارند!؟
در اینکه منافعی دارند به عقیده من تردیدی نیست. طرح پروژه چگونگی گذار به دمکراسی از برنامه های این کنفرانس بوده است. همانطور که انتظار میرفت حتی در این لیست دستچین شده برگزارکنندگان نیز نیل به پروژه ای واحد و رسیدن به فصل مشترک ها نیز میسر نشد. در نظر بگیریم که کنفرانسی که قرار بود 60 نفر را پذیرا باشد با تعدادی حدود 20 نفر کمی بیشتر یا کمتر برگزار شد.
از میان پروژه های ارائه شده بقول آقای تهوری که گویا تخصص شان گذار به دمکراسی بدون خشونت!! است تعدادی اصلا پروژه نبوده است. یکی دو پروژه براندازی ارئه شده است حال آنکه رسالت این کنفرانس ها پشت پرده خشونت زدائی اما کند کردن تیغ مبارزات مردم علیه استبداد حاکم است.
یکی از اصلاح طلبان شرکت کننده شوکه شده است که قرار نبوده رژیم عوض بشود بلکه تغییراتی بیابد و اگر میدانست که گفتگو بر سر براندازی است اصلا شرکت نمیکرد.
این جمع حقیر آنقدر شتابزدگی از خود نشان میدهد که بحث تعیین سخنگو را مطرح میکند. جمع اندکی که حتی از راست ترین و سازشکارترین بخش اپوزیسیون نیز نمایندگی ندارد میخواهد سخنگوی مشترک معین کند؟ بیچاره آن سخنگو!!
الگو برداری و رویابافی برگزارکنندگان از تحولات لیبی و هم اکنون سوریه تا آن حد است که هیچگونه پرنسیپ سیاسی را گردن نمی نهند. گویا هدف جمع مذکور طرح شدن و عناوین صفحات رسانه ها را بخود اختصاص دادن است. دلائل را پشت پرده ملاحظه کنید!!
تعیین سخنگو برای جمعی اندک به نمایندگی اپوزیسیون و آنهم مجموعه ای که هنوز با اهداف عمومی و غیردمکراتیک خود با نظری واحد نمینگرد, از بلندپروازی کسانی میتواند باشد که تجمع را برای تجمع میخواهند و نه برای دستیافت به راه حل ها و گامهای مشترک در همان زمینه هایی که کوشش میکنند. اشتباه لپی آنجاست که جمعی که به اهداف تعیین شده خود نرسیده است و برگزارکنندگان به آن اذعان دارند, سخنگوئی نیزدر ارتباط با افکار عمومی نمیتواند داشته باشد. شاید تعیین گزارش دهنده میتوانست قابل فهم باشد.
از سوی دیگر بنظر میرسد که کنفرانس حقیر واشنگتن مضمون را فدای فرم کرده است و در جمع آبرفته خود که بقول خودی هایشان به پروژه ای واحد دست نیافت و بازده این نشست برابر با انتظارات آنان نبود اقدام به ایجاد کارگاه ها و نهادهای خود کرده اند. تقسیم کار و ایجاد کارگاه ها برای هیچ جمعی مانعی ندارد و مجاز است. اما گفته میشود که علیرغم انتقاد از خود متفکران این بالماسکه ها که همه چیز را شفافیت میدهیم و راه رفته در مرکز اولاف پالمه اشتباه بوده است اما میخواستند که در آخرین لحظات مانع حضور خبرنگاران در جمع های کارگاهی میشوند.
اینهمه تعجیل برگزار کنندگان این نشست ها برای چیست؟
9.4.2012
منبع:پژواک ایران