بهروز سورن: وحشت آفرینی,ابزار سوخته نظام !
بهروز سورن
محسن را کشتند تا واکنش مردم را بسنجند اما اشتباهی تاریخی کردند. در تحلیل هایشان یک معادله را در نظر نگرفتند و آنهم اینکه سطح مبارزات مردم مدتهاست که از ترس و هراسیدن عبور کرده است.بنوعی زنان و جوانانی که در خیابانها, مدارس و دانشگاهها هرروزه به خیابانها می آیند ترسی ندارند چون چیزی برای از دست دادن ندارند.نه امیدی دارند و نه چشم انداز روشنی برای آینده. این جنبش انقلابی نزدیک به سه ماه دوام یافته است.اشکال متفاوتی را بخود گرفته است
این آخرین پیامه, اعدام کنید قیامه!
این شعار تظاهرکنندگان در روز 19 آذر پس از اعدام جنایتکارانه محسن شکاری بود. حکومتیان که با دستور مستقیم علی خامنه ای پس از سخنرانی اش او را اعدام کردند, میخواستند واکنش مردم را نیز ارزیابی کنند و محک بزنند. تلاش داشتند ایجاد رعب و وحشت کنند. تجربه اش را هم بطور مکفی دارند. با اعدام فله ای سران وابسته بدوران ستم شاهی شروع کردند. سپس جوانان مقاوم و آگاه را در تظاهرات های خیابانی همانجا یا در شکنجه خانه هایشان کشتند و پس از آن جان عزیز بازداشت شدگان دهه شصت را هزار هزار در زندانها گرفتند. کمی بعد قتلهای زنجیره ای را براه انداختند و اعدام ها را حتی لحظه ای متوقف نکردند. قتلهای خاموش در زندانها را مبتکر شدند. دیماه 96 و بعد از آن در آبان 98 بیش از هزار و پانصد نفر را به قتل رساندند و تا همین روزها که پس از قتل مهسا ( ژینا ) امینی تا کنون قریب پانصد نفر را کشته اند و هنوز جنون آدمکشی شان پایان نیافته و طناب دار را مثل تسبیح دور انگشتان خونین خود می چرخانند.
محسن را کشتند تا واکنش مردم را بسنجند اما اشتباهی تاریخی کردند. در تحلیل هایشان یک معادله را در نظر نگرفتند و آنهم اینکه سطح مبارزات مردم مدتهاست که از ترس و هراسیدن عبور کرده است.بنوعی زنان و جوانانی که در خیابانها, مدارس و دانشگاهها هرروزه به خیابانها می آیند ترسی ندارند چون چیزی برای از دست دادن ندارند.نه امیدی دارند و نه چشم انداز روشنی برای آینده. این جنبش انقلابی نزدیک به سه ماه دوام یافته است.اشکال متفاوتی را بخود گرفته است. بسیاری از لایه های اجتماعی دیر یا زود به آن پیوسته اند و یا می پیوندند.کشاورزان را نیز به اعتراضات کشانده اند و بخش هایی از طبقه کارگر کشورمان ضرب شصت به حاکمان نشان داده اند و دخالت شان در امر انقلاب روندی گسترش یابنده یافته است.
بنابر این ارابه انقلاب براه افتاده است و در راه خود بر شتابش افزوده میشود.تاکتیک های موضعی و مقطعی خود را نیز تعیین و با فراخوانهای متنوع در مواقع ضروری اجرا میکند. ترمز زدن به سیل فزاینده امواج انقلاب برای حکومتیان ممکن نیست. مردم ایران نیز آنرا بخوبی میدانند. زلزله ای بزرگتر در راه است. حاکمیت با هیج ترفندی هم نمیتواند آنان را به خانه بازگرداند. چه با ریزش پول بمیان آنها باشد, چه حیله گفتگو و دیالوگ رامطرح کنند و چه انحلال فریبکارانه گشت ارشاد را گزارش کنند. بحران اقتصادی فزاینده است و سطح معیشت مردم هر روز بیش از پیش سقوط میکند. لباس و لوازم خانه در برابر مواد غذایی تعویض میشود و این فاجعه نیز بر فجایع دیگر همانند فروش اعضای بدن اضافه میشود.هیچکدام در میان انقلابیون تردیدی ایجاد نخواهد کرد.مردم دریافته اند که در برابر این آدمخواران تنها با سلاح قدرت میتوان ایستاد. در برابر اعدام محسن شکاری نه تنها مرعوب نشدند که پاسخ آنرا با این شعار دادند.
این آخرین پیامه, اعدام کنید قیامه!
بواقع ابعاد جنایات نیروهای رسمی و غیر رسمی سرکوب رژیم آنقدر گسترده است که هر لحظه فاجعه ای رخ میدهد. جنبش انقلابی از سویی سرشار از کنش انقلابی است که نیروهای سرکوب را گیج و منگ کرده است و از طرف دیگر مترصد واکنش سریع به تک تک جنایات مرتکب شده قاتلان است.اینکه این جنبش توانایی و استعداد و پتانسیل پاسخ درخور به آنها را دارد, خود نشان از وسعت اردوی مبارزه و شکست ناپذیری امواج خروشان جبهه مردم است.این شعار نه تنها نشاندهنده سطح مبارزه آنهاست بلکه خود اولتیماتومی است به حکومت که مراقب اعمالتان باشید و هر حرکت آنها از سوی جبهه مبارزان رصد میشود.واکنش گسترده بین المللی و هنرمندان و ورزشکاران در داخل کشور توقف اجرای حکم اعدام ماهان صدرات را در پی داشت. هرچند اقدامات جنایتکارانه دستگاه قضائی جمهوری اسلامی قابل پیش بینی نیست اما این تعویق در اجرای حکم اعدام بسیار پر معنی است. ماهان صدرات کماکان در معرض اجرای حکم اعدام قرار دارد و تجربه نشان داده است که استبداد حاکم تنها در برابر فشار و قدرت حاضر به سر کشیدن جام زهر و عقب نشینی از نیات پلید خود شده است.
آنچه در این شرایط حساس و تاریخ ساز جایش خالی است, حضور بلوکی قدرتمند و موثر از نیروهای سوسیالیست و دمکرات است. در چنین برهه ای از زمان فقدان این بلوک میتواند در رویش و ظهور منادیان استبداد نوین بسیار موثر باشد.از همین روزها میتوان حضور شعبان بی مخ های جدید را مشاهده کرد. حمله خشونت آمیز به تظاهرات و صفوف نیروهای سوسیالیست و دمکرات در شهرهای مختلف اروپایی توسط هواداران سلطنت مغلوبه را دست کم نباید گرفت. از آنجا که در قیام 57 بطور فعال شرکت داشتم و هرگز هم ندیدم که نیروهای چپ رادیکال در حمایت از جمهوری اسلامی شعار سر دهند و بخوبی وقایع را در پیش چشم دارم, این اقدامات علیه نیروهای سوسیالیست را تنها با هجوم لباس شخصی های حزب الهی به میتینگ های چپ قابل قیاس میدانم که کمی پیش و پس قیام بهمن ماه روی میداد. اینگونه وقایع هشداری است به چپ بطور کلی که تنها با یکصدا شدن و عبور از منافع سازمانی و فرقه ای میتواند در برابر شکل گیری استبدادی دیگر بایستد. این را قبلا هم بارها عرض کرده بودم.
بهروز سورن
11.12.2022
منبع:پژواک ایران