ياداوري گذشته همواره يكي از دشوارترين كوشش هاست.بويژه آنكه به نقل قول ها و تاريخ نويسي مربوط باشد. اينكه امروز بياد اوريم كه بيست سال قبل چه اتفاقي افتاده است و جزئيات آن كدام هستند امري است كه به سادگي ميسر نيست.
بسياري از خاطره نويسان به دشواري چنين اقدامي تاكيد كرده اند و بسياري ديگر از بيم نادقيق نوشتن نمي نويسند. اما همواره صحنه ها و فرازهائي در زندگي گذشته ماموجود است كه هرگز فراموش شدني نيستند. اين تصاوير هميشه در ذهن ما و در پيش ديده گان ما بازسازي ميشوند و با كوچكترين تلنگر احساسي به تكرار وقايعي ميپردازند كه در يادهاي ما حك شده اند.
از جمله اين يادها خاطراتي هستند كه شعف و شادي برانگيز بوده اند و يا همانند خاطرات تلخ بسياري از ما و مردم ايران يادآور سالهاي خونين سركوب و از دست دادن عزيزانمان بوده است مثل بيست سال قبل در گرماي سوزان تابستان كه دژخيم جماران و مريدان كوچك و بزرگش در زندانهاي خود طوفان مرگ و نابودي برانگيختند و هزاران انسان برگزيده و پاكباخته را كه ميتوانستند سرمايه اي عظيم در پويائي، رشد، تمدن و شكوفائي و عدالت براي اين سرزمين سوخته باشند، به كام مرگ فرو بردند.
پيش از اين نيز سالهاي متمادي كشتار جوانان، فرهيختگان و فعالين سياسي و سازماني جريان داشت اما تابستان خونين 67 اوج سركوب درزندانها بود و شفافتر از هميشه چهره حاكمان را در دشمني با آزادي و برابري ،آزاديخواه و دگر انديش و برابري طلب به مردم ايران، جهانيان و آيندگان نشان داد. اگر چه خاطرات فرار هستند و به سختي يادآوري گذشته پس از سپري شدن سالها و دهه ها امكانپذير است ولي با مكتوب كردن اين يادواره ها و بازسازي صحنه هاي ديرين ميتوان دربرابر فراموشي و نسيان ايستاد و مقاومتي را نيز در اين زمينه سازمان داد.
از جمله اين مقاومتها همانا مكتوب كردن دانسته ها وثبت خاطرات از سوي شاهدان عيني آن وقايع است كه در اين زمينه طيفي از اپوزيسيون استبداد حاكم با تلاشهاي بي پايان خود تاريخ سركوب و كشتار را نوشته اند و بسهم خود زوايائي از چگونگي اين اقدامات حاكمان را برملا كرده اند. اين نوشتارها قطعادر دسترس آيندگان قرار خواهد گرفت و راه آنان را روشني مي بخشد.
از ميان اين نوشتارها ميتوان از تلاشهاي:
وريابامداد ( زندان شاه ) در نگارش تاريخ سياه خاندان پهلوي
منيرهبرادران - م رها ( حقيقت ساده )
فريبا ثابت( يادهاي زندان در دو جلد )
ايرجمصداقي در نوشتارهاي خود در زمينه كشتار زندانيان سياسي در زندانهاي جمهوري
اسلامي( نه زيستن، نه مرگ )
عباسسماكار ( من يك شورشي هستم )
همنشينبهار( نوشتارهاي پراكنده )
همايونايواني ( نوشتارهاي پراكنده )
محمودخليلي ( نوشتارهاي پراكنده )
مينا زرين( نوشتارهاي پراكنده )
عباس مظاهري ( شكوفه هاي انار)
سودابهاردوان ( يادنگاره هاي زندان )
ميناانتظاري ( نوشتارهاي پراكنده )
مهدياصلاني( نوشتارهاي پراكنده ) – كتاب ايشان در دست انتشار است
رضا غفاري( خاطرات يك زنداني )
شهابشكوهي( نوشتارهاي پراكنده )
جعفر بهكيش( نوشتارهاي پراكنده )
احمد موسوي( شب بخير رفيق )
اشرفدهقاني ( در جدال با خاموشي )
اميرجواهري لنگرودي( نوشتارهاي پراكنده )
مجيد خوشدل( گفتگوها با زندانيان سياسي )
بهرامرحماني( نوشتارهاي پراكنده )
حسين مختار زيبائي( نوشتارهاي پراكنده )
سياوشمحمودي( نوشتارهاي پراكنده )
بهروز شيدا( كابوس بلند تيز دندان )
شهرنوشپارسي پور ( خاطرات زندان )
نسرينپرواز ( زير بوته لاله عباسي )
محمد رضااسكندري ( بر ما چه گذشت )
فريبامرزبان ( تاريخ زنده )
اعظمكياكجوري ( خاطرات زندان – اشاره اي از زاويه زبان شناختي )
بهرام چوبينه ( لبخند مقاومت )
محمد ملكي( خاطرات زندان )
علي دروازه غاري ( زيستن در سرسراي مرگ )
عباس امير انتظام ( آنسوي اتهام )
و بسياري ديگر كه مقاومتي ملي و انساني را دربرابر فراموشي و خاموشي سازمان ميدهند و اراده اي ناگفته اما جمعي را براي نيل به دادخواهي و عدالت پي ميريزند.
پرتوان باد!
بهروز سورن
14.08. 2008
منبع:پژواک ایران