آهو دریایی صدای رسای زن زندگی آزادی
محمود زهرایی
-
به بند کشیدن مخالفان توسط دیکتاتورها و روانه ساختن آنها به مراکز روان درمانی تحت عنوان مجنون و دیوانه امر جدیدی نیست و شاخص ترین آن را در شوروی سابق و روسیه امروزی می توان دید.
در شوروی سابق فرستادن مخالفان سیاسی به آسایشگاههای روانی بطور سیستماتیک انجام می گرفت. خروشچف رهبر وقت کشور شوراها « افکار ضد شوروی» را نوعی بیماری روانی و مخالفان نظام کمونیستی را دیوانه می خواند. بر اساس این ایده، بیمارستانهای روانی بسیاری برای نگهداری مخالفان نظام کمونیستی ایجاد شده بود و مخالفان بعد از دادگاه به جای انتقال به زندان به بیمارستانهای روانی تحت کنترل سیستم امنیتی، منتقل می شدند. جایی که در آن روانپزشکان به آنالیز و روانکاوی متهم که از نظر سیستم امنیتی، بیمار روانی بود، می پرداختند. این روانپزشکان بدون اینکه ما بدانیم که آیا هم نظر با دولت شوروی اصل حکومتی روانپریش بودن مخالفان نظام شوروی را قبول داشته اند و یا به هر مخالفتی به عنوان یک ناهنجاری روانی می نگریسته اند، به کند و کاو روانی برای یافتن علت و یا علت های روانی این مخالفت ها در بیماران خود، می پرداختند.
پوتین هم در این راه پای جای سلف خود گذاشته است و با دنبال کردن سیاست های شوروی سابق، مخالفان خود را تحت عنوان دیوانه روانه آسایشگاههای روانی می کند.
ویکتوریا پترووا زن شجاع روسی که در شبکه های اجتماعی فعالیت های وسیعی علیه جنگ اوکرائین به راه انداخته بود، تازه ترین شاهد بر این مدعا است. او در می ۲۰۲۲ دستگیر و بعد از دادگاه به جای زندان، روانه آسایشگاه روانی شد.
دستگاه امنیتی خامنه ای هم با پیروی از پوتین و دستگاه سرکوبش، مخالفان خود را با برچسب روانپریشی روانه بیمارستانهای روانی می کند.
حکم « مراجعه به مراکز درمان روانی» برای عده ای از مخالفان و فعالان هنری و سیاسی در سالهای اخیر صادر و آنها را روانه بیمارستانهای روانی کرده است. از این میان می توان به کیانوش سنجری روزنامه نگار، لیلا میرغفاری کنشگر مدنی، پیام درخشان وکیل دادگستری، بکتاش آبتین نویسنده، بهنام محجوبی درویش گنابادی و سامان یاسین خواننده رپ، اشاره نمود که بعد از دستگیری روانه مراکز روان درمانی شدند و روزهای تلخ و دردناکی را در آنجا سپری نمودند.
حاکمان جمهوری اسلامی هم صدا با خروشچف میخواهند با برچسب روانی زدن به مخالفان خود، به مردم بگویند که مخالفان آنها دیوانه و فاقد شعورهستند.
در ادامه این پروژه دیوانه سازی جمهوری اسلامی، آهو دریایی زن معترض و شجاع که پس از تعرض ماموران و پاره شدن لباسش بدست آنها در واکنشی رادیکال و اعتراضی لباس خود را از تن خارج می کند و جسورانه و بی پروا اعتراض خود را به حجاب اجباری و خرد شدن کرامت انسانی، در برابر دیدگان جهانیان قرار می دهد، بدون هرگونه روند قانونی و حتی قبل از هرگونه روانکاوی و بدون هیچ دادگاهی روانه بیمارستان روانی می شود.
صرف نظر از این واقعیت که داشتن هرگونه اختلال روانی هیچ محدودیت و محرومیتی برای داشتن ایده های اعتراضی و شرکت در اکسیونهای اجتماعی ندارد، کمتر افرادی با بیماریهای سخت روانی وجود دارند که بطور فعال در جنبش های اجتماعی شرکت کرده باشند.
بنابراین تلاش حکومتیان برای وارد کردن برچسب مشکلات روانی به این بانوی معترض و یا هرگونه تلاش برای پیدا کردن یک ناهنجاری روانی از طرف روانپزشکان هیچ خدشه ای به اصالت تصمیم و جوهر آگاهانه اعتراضی او وارد نخواهد کرد.
سیستم امنیتی برای مخدوش کردن این حرکت اعتراضی تاثیرگذار که می رود تا ابعادی جهانی به خود بگیرد، روزهای آینده با سناریوهای از پیش شناخته شده وارد میدان خواهد شد و حجم عظیمی از دروغ را تحویل جامعه خواهد داد.
با شناخت از دستگاه دروغ پرداز جمهوری اسلامی، آنها در این رابطه از حداقل سه مسیر مختلف برای انجام این سناریو استفاده خواهند کرد:
۱- برپا کردن بساط معمول و همیشگی اعترافات اجباری و مجبور کردن متهم به ایراد اتهامات مختلف ازجمله اختلالات روانی علیه خود.
۲- وادار کردن فامیل و وابستگان آهودریایی به انتشار مسائل خصوصی و خانوادگی به منظور صحه گذاردن به ادعای بیهوده آنها مبنی بر روانی بودن آهودریایی و به خیال خود بی ارزش کردن حرکت اعتراضی این زن آگاه و شجاع.
۳- استفاده از روانپزشکان و روانشناسان و نتایج روانکاوی آنها برای اثبات مدعای خود مبنی بر روانی بودن متهم.
به عنوان ناظران خارجی و کنشگران اجتماعی نمی توانیم و یا به بهتر سخن به خود اجازه نمی دهیم که در موارد ۱ و ۲ مداخله گری و یا اندرزگویی کنیم. اما در مورد سوم و آنچه می تواند استفاده ابزاری از علم و در این مورد خاص سوء استفاده از روانپزشکی است، می توانیم و باید پیشاپیش جامعه روانپزشکان و روانشناسان را از هرگونه همکاری مستقیم یا غیر مستقیم با دستگاههای امنیتی برحذر داریم.
همکاری مستقیم یعنی انتشار گزارش کذب تحت تاثیر فشار و تهدید دستگاه امنیتی و همکاری غیرمستقیم یعنی انتشار گزارش تحقیقات روانکاوی بیمار بدون اجازه بیمار، حتی اگر هیچگونه فشاری از طرف دستگاههای امنیتی هم در کار نباشد.
شرکت و همکاری روانپزشکان و روان شناسان در این بازی کثیف و ضد مردمی با هر عذر و بهانه ای به هیچوجه قابل قبول و قابل توجیه نیست. گو اینکه رژیم همیشه و در موارد مشابه از پزشکان و کادر درمانی وابسته به سیستم های امنیتی خود استفاده کرده و پزشکان و کادر درمانی مستقل کمتر اسیر فشار و ارعاب آنها شده اند.
اما فارغ از هر فریب و دسیسه ای که رژیم برای به زیر سئوال بردن حرکت بغایت شجاعانه و رادیکال این زن به ستوه آمده از ستم های ۴۴ ساله جمهوری اسلامی، بکار خواهد برد، مردم همچون گذشته فریب دستگاههای امنیتی را نخواهند خورد و برای دسیسه گران جز روسیاهی سودی نخواهد داشت.
وقتی ده سال پیش ویدا موحدی در خیابان انقلاب به صورت نمادین و برای اعتراض به حجاب اجباری، روسری سفید خود را از سر برداشت و تصویر او به عنوان اولین دختر انقلاب منتشر شد، هیچکس گمان نمی کرد که هشت سال پس از آن شاهد جنبشی باشیم که تنها یکی از نتایج آن برداشته شدن روسری از سر هزاران و شاید میلیونها زن معترض به حجاب اجباری و خلق دلاورانی چون آهو دریایی خواهد شد.
ویدا موحدی و آهودریایی ها و حرکت های نمادین و اعتراضی آنها برای همیشه در تاریخ مبارزات ایران خواهد ماند و شاید هم در آینده ای که نمیدانیم کی خواهد بود، جرقه ای باشد برای روشن شدن خرمنها خشم نهفته در زنان و مردان تحت ستم در نظام جمهوری اسلامی.
منبع:پژواک ایران