PEZHVAKEIRAN.COM کالبدشناسی یک پندار
 

کالبدشناسی یک پندار
فاضل غیبی

ملت ایران هیچگاه به ذلت و خفت امروز نبوده است. ولی‌فقیه این بار منفورترین چهرۀ رژیم را رسماً بر کرسی «ریاست جمهوری» نشاند تا نشان دهد، حرف اول و آخر را او می‌زند و در گذشته نیز «انتخابات»، خیمه‌شب‌بازی برای همۀ میلیون‌ها ساده‌لوحانی بود که توهم داشتند با تقویت «نهادهای انتخابی»، قدرت ولی‌فقیه کاهش خواهد یافت.
اما براستی چگونه ممکن است، سلطۀ حکومتی که ملتی را به خاک ورشکستگی اقتصادی، نابسامانی اجتماعی و نکبت ملی نشانده، چنین استوار باشد؟  
بخش بزرگی از مخالفان حکومت اسلامی تصور می‌کنند، قدرت رژیم بر پایۀ نهادهای گستردۀ سرکوب قرار دارد. اما هرچند این نهادها و نیروها براستی وحشت‌انگیز هستند، اما بیشک در برابر خیزش مردمی به سرعت فرومی‌ریزند. بنابراین باید در پس روبنای حکومت اسلامی زیرساختی را جستجو کرد، که نه تنها نابسامانی فجیع اوضاع کشور، بلکه نارضایتی اکثریت ایرانیان نیز خدشه‌ای بر بنیانش وارد نمی‌آورد. بنیانی که باید به پشتیبانی اکثریت برقرار باشد، وگرنه تا بحال فروریخته بود!  
 گشایش این «چیستان» دشوار نیست، زیرا نشان از ناآگاهی از منافع ملی دارد و راز پوشیده‌ای نیست که ملت ایران نسبت به منافع ملی خود دچار سرگشتگی است. البته ناآگاهی ملی ویژگی مشترک همۀ کشورهای عقب‌مانده است و همانا تفاوت اصلی آنها با جوامع مدرن می‌باشد. ناگفته پیداست، که مسئولیت آن متوجه نخبگان جامعه است، که در ایران معاصر بارها فرصت داشتند، مبانی مدنی و سیاسی حکومت را بر بنیانی مدرن و استوار قرار دهند و مانند ژاپن یکبار برای همیشه بر ساختارهای اجتماعی و سیاسی متحجر غلبه کنند.
«نخبگان» در انقلاب مشروطه به سبب نااگاهی بر تفاوت «مشروعه» و «مشروطه»، در دوران رضاشاه به علت وابستگی به سنت‌های واپسگرا، در دوران 12ساله پس از شهریور 20 به خاطر شیفتگی برای جریان چپ، در دهۀ پس از «انقلاب سفید» به دلیل ناآگاهی از منافع ملی و بالاخره در جریان انقلاب 57 به جهت ناآگاهی از ارزش‌های دمکراتیک و مدنی، نه تنها موفق به شناخت موقعیت مناسب برای چنین تحولی نشدند، بلکه چه بسا نشانه‌های آن را بدست خود از میان بردند. 
روشن است که منظور از ناآگاهی در واقع کژاندیشی نخبگان جامعه است، که اقتدار معنوی و نفوذ کلام آنان بوسیلۀ نوشته‌ها و سروده‌ها در سطح و عمق جامعه نفوذ می‌کند.
برای ملموس و مشخص شدن کژاندیشی‌ها، در پایین فهرستی کوتاه ارائه می‌شود که پذیرش تنها یک مورد از آن ، روشن می‌سازد، در پشت «مخالفت احساسی» با حکومت اسلامی، «پشتیبانی واقعی» از آن پنهان است:
1ـ   اگر یورش اعراب بدوی بر امپراتوری ایران و در هم شکستن رشد تمدنی را که پیش از آن دوازده سده تکامل یافته بود بزرگترین عامل گسست مدنی در تاریخ ایران نمی دانید،
2ـ   اگر نارسایی انقلاب مشروطه را نتیجۀ تهاجم جبهۀ متحد ضدانقلاب متشکل از ملایان شیخ‌فضل‌الله تا بهبهانی و طباطبائی نمی‌دانید،
3ـ   اگر مقاومت آخوندها و امت گوش بفرمان آنان را مسئول اصلی نارسایی پروژۀ ایران‌سازی رضاشاه نمی‌دانید،
4ـ   اگر گسترش چپ‌گرایی روسی در دهۀ 20 را زمینه‌ساز شکست جنبش ملی کردن نفت و دمکراسی نوپای ایران نمی‌دانید،
5ـ   اگر ناکامی پروژۀ «انقلاب سفید» را نتیجۀ بایکوت مشترک جبهۀ ملی ملازده و چپ تازه به دوران رسیده نمی‌دانید،
6ـ   و بالاخره اگر قدرت‌یابی آخوند در جریان شورش 57 را پروژۀ مشترک نیروی چپ و ملایان نمی دانید،  به آگاهی تاریخی لازم برای مخالفت با حکومت اسلامی نرسیده‌اید. زیرا شما ممکن است از رژیم اسلامی ناراضی باشید و خود را دیگر مسلمان ندانید، اما، مادامیکه حتی به یکی از آنها باور داشته باشید، در مجموع از نگرشی برخوردارید که مبارزه با حکومت اسلامی را فلج کرده است.
نمونه برای پیامد عملی این نگرش: اگر شما «شهادت» را دلیل «حقانیت» فردی و یا گروهی بدانید، ناگزیر باید حکومت اسلامی را بر حق بدانید، زیرا خونی که برای برقراری آن ریخته شده، بیشتر از همۀ دیگر جریانات و سازمانهای سیاسی است! 
«آگاهی تاریخی» هویت اجتماعی را تعیین می‌کند و هویت مشترک موجب پیوند عاطفی می‌شود. پس اینکه از کدام هویت برخوردارید، شما را خواه ناخواه به گروه اجتماعی مشخصی پیوند می‌زند، حتی اگر گروه مزبور را از برخی جهات نپسندید. نمونۀ بارز چنین پیوندی مسلمانان هستند که گرچه امروزه بخش بزرگی از آنچه به اسم و رسم اسلام عمل می‌شود، ناراضی و حتی شرمگین هستند، اما نگرش اسلامی چنان در ذهن‌ آنان حکّ شده، که وعده‌های تبلیغی سخنگویان رژیم را باور می‌کنند و به چرخش نیک حکومت اسلامی امیدوارند.   
بنابراین تصور ما از رویدادهای تاریخی، ابتدا به باور سیاسی و سپس خواست اجتماعی بدل می‌شود. نمونه آنکه، تاریخی که چپ‌ها از روابط ایالات متحده با ایران در اذهان نشانده‌اند و به باور عمومی بدل شده، بدین تصور دامن می‌زند که در صورت برکناری حکومت اسلامی، «وابستگی رژیم شاه به امپریالیسم» بازخواهد گشت!  
بخش بزرگی از مخالفان حکومت اسلامی همچنان باور دارند که آمادگی حکومت اسلامی برای دست زدن به هرگونه جرم و جنایت، راهی جز «خیزش انقلابی» و خشونت‌آمیز بجا نمی‌گذارد. آنان از سوی دیگر خواهان این «حق» برای «ملت رنج‌کشیده» هستند، که از ملایان جنایتکار انتقام بگیرد! جالب است که اغلب هواداران این خواسته، خواهان این هم هستند که «ملت ایران» باید بدون «دخالت خارجی» بر حکومت اسلامی غلبه کند! بدین صورت نگرشی شکل می‌گیرد، که در نهایت به سوی تکرار سناریوی انقلاب 57 سیر می‌کند!
چنین باورهایی اکثریت ایرانیان را از کوشش برای برکنارزدن رژیم اسلامی بازمی‌دارد. این اکثریت از رفتارهای سرکوبگر و ایران‌ستیز رژیم اسلامی ناراضی است، اما تصوری که از ایران پس از حکومت اسلامی دارد را نیز مطلوب نمی‌یابد. آرزو دارد که در ایران حکومت اسلامی ضدامپریالیستی برقرار باشد، اما به رفاه، امنیت و شکوفایی اقتصادی دامن زند و هنوز متوجه نمی‌شود که «امپریالیسم» همزاد «دمکراسی» و «حقوق بشر» است و غیرممکن است، در مبارزه با آن به ارزش‌های انسانی و مدنی دست یافت!  بنابراین، مشکل گذار از حکومت اسلامی در درجۀ نخست ناشی از مشکلی معرفتی و ادامۀ وابستگی به باورهایی است که اصولاً وجود این رژیم را ممکن و توجیه می‌کنند.  
این مشکل خود را هم در نارسایی شناخت درست از رژیم و هم در پیگیری راهکارهای ناموفق نشان می‌دهد.  بعنوان نمونه شعار «نه می‌بخشیم و نه فراموش می‌کنیم!»، کاملاً در جهت عکس آینده‌ای شایسته برای ایران است، زیرا از یک سو نشان دهندۀ واپسگرایی شهادت‌طلبانه است و از سوی دیگر مشوّق ستیزه‌جویی.
از این نظر جالب است که در فلسفۀ مدرن اخلاق، نه تنها عمل ناشایست نکوهیده است، بلکه دارندگان باورهای ناشایست نیز بدین سبب که باعث دوام نیروهای ضدبشری می‌شوند، مسئول و جوابگو هستند. بعنوان مثال، اکثریت آلمانی‌هایی که از هیتلر پشتیبانی کردند، در پیشگاه تاریخ مسئول کشتار و خرابی‌های جنگ دوم جهانی بشمار می‌آیند. در ایران نیز هواداران کنونی نگرش چپ اسلامی نیز به سبب نقش خود در تداوم جنایت‌های حکومت اسلامی، در برابر فرزندان ایران جوابگو خواهند بود.  
زیرا امروزه برای هر آنکه چشم بر واقعیات نبندد، رژیم حکومت اسلامی در ایران دارای سرشت ویژه‌ای است که آن را فقط با ماهیت دو رژیم توتالیتر هیتلری و استالینی مقایسه می‌توان کرد. این دو رژیم با وجود ظاهری کاملاً متفاوت از سرشت مشترکی برخوردار بودند که با دیگر نظامات حکومتی در تاریخ بشر تفاوت بنیادین داشت و بدین سبب غلبه بر آنها با بزرگترین کشتارها و خرابی‌ها توأم بود. بیشک حکومت اسلامی در ایران نه تنها نوع سوم چنین حکومتی است، بلکه با استفاده از «تجربیات» آنها از خود سخت‌جانی بیشتری نیز نشان می‌دهد.
این واقعیت را نمی‌توان بقدر کافی تکرار کرد، که هرچند انواع دیکتاتوری‌ها از «دیکتاتوری نظامی»(مانند مصر) و «مذهبی»(مانند پاکستان) تا «حزبی»(مانند چین) و یا «فردی»(مانند سوریه).. نیز از سرکوب مخالفان خود ابا ندارند، اما بازهم از بنیاد با رژیم توتالیتر متفاوت‌اند و ندیدن اگاهانه و یا ناآگاهانۀ این تفاوت، باعث استفاده از راهکارهایی می‌شود که نه تنها موفق نیست، بلکه با شکست پیاپی مخالفان به ناامیدی و پراکندگی دامن می زند.
از سوی دیگر، به همان نسبت که از خشونت در مبارزه کاسته می‌شود باید درایت و ابتکار بیشتری در انتخاب شیوه‌های نوین به میان آید. در این راستا، آشنایی با شیوه‌های موفق دیگر ملت‌ها همانقدر مفید است که بازیافت روش‌های مورد استفادۀ گذشتگان ما.
بیشک پیروزمندانه‌ترین خیزش تاریخ بشر جنبش استقلال هند است که نه تنها به استقلال از قدرتمندترین امپراتوری دوران انجامید، بلکه با برپایی دمکراسی در یکی از عقب‌مانده‌ترین کشورها، باعث پیشرفت‌های شگفت‌انگیزی شد. 
هرچند جنبش استقلال‌خواهانۀ هند پیش از گاندی آغازید، اما به سبب خشونت‌گرایی با شکست‌های پی در پی روبرو بود. اما گاندی خودآگاهی ملی و درایت را جایگزین خشونت‌ کرد و بر پیش پا افتاده‌ترین نشانۀ تسلط انگلیس بر هند انگشت گذاشت و آن انحصار تهیۀ نمک از آب دریا بود!
حجاب اجباری سفیهانه‌ترین نماد تحقیر زنان و توهین به مردان ایرانی است و بیشک خیزش گروهی و همزمان در پارک‌های همۀ شهرهای ایران، آگاهی و همبستگی ایرانیان را گسترش خواهد داد و به بازیافت جایگاه شایسته‌ای در خانوادۀ جهانی منجر خواهد شد.  
 

منبع:پژواک ایران


فاضل غیبی

فهرست مطالب فاضل غیبی در سایت پژواک ایران 

*چرا چپ‌گرایی از میان نمی‌رود؟  [2024 Apr] 
*نه، لایق رستاخیز مهسا نبودیم!  [2024 Feb] 
*لایق رستاخیز مهسا نبودیم؟  [2024 Jan] 
*حملۀ خارجی به مراکز نظامی حکومت اسلامی؛ آری یا نه؟   [2023 Nov] 
* توهم دربارۀ «کشور مستقل فلسطین» را به دور افکنیم!  [2023 Nov] 
* حافظ، «دیوانۀ سرسامی» یا «فرزانۀ جاودانی»*  [2023 Nov] 
*مرز میان انقلاب و ضد انقلاب در انقلاب مشروطه  [2023 Aug] 
*دوچهرگی، بلای جان ایران  [2023 Jul] 
*رستاخیز مهسا زنده است  [2023 Jun] 
*میانه‌روی دمکراتیک، تنها راه نجات ایران  [2023 May] 
*جای بهائیان در رستاخیز نوین ایران خالی است!  [2023 Apr] 
*منشور مهسا و «کارناوال منیّت»  [2023 Mar] 
*رستاخیز همۀ ایران‌دوستان  [2023 Mar] 
*رستاخیز زن زندگی آزادی، اتوبوس نیست!  [2023 Feb] 
*رستاخیز زن زندگی آزادی را دریابیم!  [2023 Jan] 
*از «سلطنت» تا «پادشاهی»؛ تفاوت از زمین تا آسمان  [2023 Jan] 
*ایران «تاریخی» را پس می‌گیریم!  [2023 Jan] 
*دین «خدای رنگین کمان» !  [2022 Dec] 
*ترس از که و باک از چه؟  [2022 Nov] 
*آقای «هالو»، از جوانان ایران بیاموزید!  [2022 Oct] 
*ویژگی‌های رستاخیز نوین ایران کدامند؟  [2022 Oct] 
*پایان اسلام در ایران  [2022 Sep] 
*با اندیشه به سوی همبستگی  [2022 Sep] 
*چرا ملاها کمر به نابودی بهائیان بسته‌اند؟  [2022 Aug] 
*الفبای انقلاب  [2022 Jun] 
*بزرگ‌ترین دروغ قرن بیستم  [2022 May] 
*آیا می‌توانیم اقتدار ملاها را درهم بشکنیم؟  [2022 Apr] 
*اوکرائین و نبرد برای دمکراسی  [2022 Apr] 
*چرا «جریان چپ» هوادار پوتین است؟  [2022 Mar] 
*یونانیان همسایۀ «بربرها»   [2022 Feb] 
*کالبدشناسی یک پندار  [2022 Jan] 
*منطق‌گریزی اسلامی، عامل سقوط ایران   [2021 Dec] 
*من از اسلام می‌ترسم!‏  [2021 Sep] 
*با شادی به سوی آزادی  [2021 Aug] 
*فلسفه سیاسی ازلیان و بهائیان/ بخش دوم  [2021 Jul] 
*فلسفه سیاسی ازلیان و بهائیان بخش نخست  [2021 Jun] 
*خطر پوپولیسم و پایان دمکراسی   [2021 Jun] 
*رهبر انقلاب مشروطه که بود؟   [2021 May] 
*نقدی بر کتاب «مشروطه نوین»  [2021 Apr] 
*در جستجوی راه‌ نوین برای گذار از حکومت اسلامی  [2021 Mar] 
* ویژگی‌های «چپ نوین» کدامند؟  [2021 Mar] 
*به سوی آینده  [2021 Feb] 
*بهائیان بر سر دوراهی  [2020 Dec] 
*در ستایش ناسیونالیسم و ملّی‌گرایی  [2020 Dec] 
*بارکشان غول بیابان   [2020 Nov] 
*مقایسه‌ی رضاشاه با آتاتورک نابجاست زیرا…   [2020 Nov] 
*از ترامپ بیاموزیم!   [2020 Oct] 
*موانع مبارزه با حکومت اسلامی   [2020 Sep] 
*ْ چرا شاهان معاصر ایران خودکامه شدند؟   [2020 Aug] 
*سخنی با شاهزاده رضا پهلوی  [2020 Jul] 
*ملی‌گرایی تنها راه نجات ایران   [2020 Jul] 
*هیچکس ناموس هیچکس نیست!  [2020 Jun] 
*رسانه‌ها در خدمت بحران‌آفرینی   [2020 Jun] 
*دربارۀ انگیزه و راهکار جنبش چپ   [2020 Apr] 
*دربارۀ آزادی عمل پادشاهان ایران در دوران اشکانی و ساسانی مداومت در دگرگونی [2020 Mar] 
*تا فرصت از دست نرود!  [2020 Mar] 
*شرکت در «انتخابات» مخالف سرافرازی انسانی است  [2020 Feb] 
*فلسطین خوشبخت!  [2020 Feb] 
*پیشنهاد؛ اخراج حکومت اسلامی از سازمان ملل متحد   [2020 Jan] 
*چرا بهائی هستم؟   [2020 Jan] 
*درباره فرهنگ مبارزه با حکومت اسلامی  [2019 Dec] 
*نقدی بر کتاب «تأملات دیرهنگام» نوشته محمود صباحی  [2019 Oct] 
*آیا می‌توان بر «دینخویی» ایرانی غلبه کرد؟   [2019 Aug] 
*نامۀ محفل ملی بهائیان آمریکا و کانادا خطاب به رضا شاه  [2019 Jul] 
*فشار گازنبری بر رژیم دو بُنی ‎  [2019 Jun] 
*خود را از آمریکا‌ستیزی برهانیم   [2019 Jun] 
* نُتردام ما کجاست؟   [2019 May] 
*آیا ایران آینده بهائی خواهد بود؟  [2019 Apr] 
*چرا اپوزیسیون برنمی خیزد؟   [2019 Apr] 
*چپ‌گرایی، شیشۀ عمر حکومت اسلامی  [2019 Mar] 
*پس از چهل سال کجای کاریم؟   [2019 Feb] 
*«راست ملّی» در برابر «چپ ضد ملّی»  [2018 Dec] 
*پادشاه انتخابی، ضرورت تاریخی  [2018 Dec] 
*منتظر چه هستیم؟  [2018 Nov] 
*پیشنهادی به فَرَشگرد  [2018 Nov] 
*بحران سیاسی اروپا از کجا می آید؟  [2018 Oct] 
*آشتی ملی را نمی‌توان دور زد!   [2018 Oct] 
*ملایان، برندگان سه انقلاب  [2018 Sep] 
*غول‌های رسانه‌ای و حکومت اسلامی  [2018 Sep] 
*چرا ایران را دوست دارم؟   [2018 Aug] 
*کجا ایستاده‌ایم؟   [2018 Aug] 
*اگر صبر کنیم و امید داشته باشیم…   [2018 Aug] 
*«انقلاب مسلحانه، افسانه‌ای بیش نیست!»  [2018 Jul] 
*چرا، اثر می‌کند!  [2018 Jun] 
*چه زمانی آمریکا به ایران حمله خواهد کرد؟   [2018 Jun] 
*توقعات ملی ما کدامند؟ ‏   [2018 Jun] 
*تاریک اندیشان ایرانی‎ ‎‏ و اسرائیل   [2018 May] 
*چپ‌ها و برجام  [2018 May] 
*‏«جنبش ملی برای دمکراسی در ایران» و دیگر هیچ   [2018 May] 
* ایران به کجا می رود؟   [2018 Apr] 
*دوستان چپ، لطفاً دیگر مبارزه نکنید!  [2018 Mar] 
*نظام حکومت ایران چگونه باشد؟  [2018 Feb] 
*سرمایه‌داری یا توحش  [2018 Jan] 
*چنین باید کرد!   [2018 Jan] 
*چه باید کرد؟   [2017 Dec] 
*از هگل توتالیتر تا مارکس ضدانقلابی   [2017 Nov] 
*به مناسبت دویستمین سالگرد تولد بهاءالله   [2017 Oct] 
*آیا فلسفه یهودی است؟   [2017 Sep] 
*آیا سیاست می تواند اخلاقی باشد؟  [2017 Sep] 
* چرا حکومت ایران رفرم پذیر نیست؟   [2017 Aug] 
*زرین‌کوب، نمونۀ فرهنگ پرداز شرقی ‏   [2017 May] 
*هانا آرنت، نمونۀ فرهنگ‌پرداز غربی ‏(1)‏   [2017 Apr] 
*مردی که نباید شناخت!‏  [2017 Feb] 
*پیاده ها در نبرد ملایان ‏  [2017 Feb] 
*«جنبش چپ»، دشمن ایران  [2016 Jun] 
*«نسبیت فرهنگی»، بلای ایران  [2016 May] 
*پاسخ به «انتقاد دوستانه‌ای از مردم ایران»   [2016 Apr] 
* راز بقای حکومت اسلامی  [2016 Jan] 
*مصطفی‌ملکیان، متوهّم ملّی  [2015 Oct] 
*خردورزی حق ماست!  [2015 Oct] 
*28مرداد، نه «کودتا» نه «قیام»!  [2015 Jul] 
*زنده باد آمریکا!  [2015 May] 
*«اسلام ناب» یا «اسلام مهربان»   [2015 Apr] 
*مؤثرترین شخصیت تاریخ معاصر  [2015 Mar] 
* ما موش‌ها!  [2015 Jan] 
*سید جواد طباطبائی، لوتر ایران؟  [2015 Jan] 
*چه شد که چنین شد؟  [2014 Nov] 
*خدایان ایرانیان  [2014 Nov] 
*اعلام جرم  [2014 Oct] 
*گذار از ملّیت ایرانی به مدرنیته*  [2014 Sep] 
*«سرنوشت ایران چه خواهد بود»  [2014 Jun] 
*«بلای دین»(۱)  [2014 May] 
*اجازه ندهیم به ایرانیان توهین کنند!  [2014 Mar] 
*«حلقۀ مفقودۀ» انقلاب ۵۷  [2014 Mar] 
*تراژدی 35 سالۀ ایران  [2014 Feb] 
*موانع آشنایی با فلسفه متن سخنرانی در گردهمایی 8 دسامبر 2014 به دعوت "انجمن ادبی هزار و یک شب"، فرانکفورت [2013 Dec] 
*زوال هویت ایرانی؟  [2013 Nov] 
*فلسفه‌ی تاریخ  [2013 Oct] 
*اندیشه گاندی  [2013 Aug] 
*پرویز شهریاری، استاد ریاضی و معلم انسانیت در تهران درگذشت  [2012 May] 
*نگاه دیگر درآمدی بر کتاب "راهنمای سرگشتگان" اثر موسی ابن میمون یا Moses Maimonides  [2012 Mar]