پیاده ها در نبرد ملایان ‏
فاضل غیبی

 

رسانه ها از شرکت چند میلیونی مردم تهران در مراسم تشییع هاشمی رفسنجانی خبر دادند و مخالفان حکومت اسلامی در خارج از کشور را به شگفتی واداشتند. اگر "اپوزیسیون" تا بحال ملایان را فاقد پشتیبانی مردمی فرض می‌کرد و شرکت میلیونی در انتخابات را به "انتخاب بد در  برابر بدتر"  و یا نتیجۀ "تطمیع و فشار" می دانست، جمعیتی که داوطلبانه به احترام "معمار حکومت اسلامی" خیابان‌های پایتخت را پر کرد، شکی دربارۀ هواداری بخش بزرگی از جامعۀ ایران از  ملایان بجا نگذاشت.

البته از آنجا که همۀ مفاهیم در ایران امروز مسخ شده اند، بخش بزرگی از "سوگواران" شرکت خود را نه به حساب پشتیبانی از این آخوند، بلکه به ابراز مخالفت با دیگری گذاشتند. البته نمی‌توان دانست که این "مخالفان" همان میلیون‌هایی بودند که به سال 1388 به پشتیبانی از "کاندیدهای سبز" به خیابان آمدند؟ اما می‌توان پرسید، از "جنبش سبز" چه نتیجه ای بدست آمد که "مخالفان" امروزی از شرکت خود در سوگواری امید به تحولی دارند؟

براستی چگونه ممکن است مردمی چنان با منافع آنی و آتی خود بیگانه باشند که به سادگی به هواداری از سرکردگان حکومتی برمی‌خیزند که کشورشان را در چهار دهۀ گذشته در سقوطی همه جانبه بسوی نابودی  سوق  داده‌اند؟

نکته در این میان اینکه این تودۀ ایرانی نه تنها بیسواد و عامی نیست، بلکه اکثریت بزرگش را تحصیل‌کردگان  و بخشی را حتی دانشگاه‌دیدگان تشکیل می‌دهند. صرفنظر از آنکه این بار چپ‌های همه‌چیزدان نیز رودربایستی را کنار گذاشتند و به قلم و قدم به تودۀ عزادار "سردار سازندگی" پیوستند!

فراتر از آن، باید دید که این توده، آن توده ای که بسال  57 هیجان‌زده به خیابان‌ها سرازیر شده بود نیست. گذشته از آنکه اکثریت از نسلی دیگر هستند، تک تک آنان نیز، از "هنرمندان چپ" تا "دانشجویان ملی ـ مذهبی"، از  "موضع سیاسی" برخوردارند و عمل خود را آگاهانه و ارادی می دانند.

براستی چه کسی می تواند این پدیدۀ بی نظیر در جهان را توصیف و توجیه کند؟

 واقع بینانه باید پذیرفت که تودۀ مزبور از راهی که ایران پس از انقلاب اسلامی در پیش گرفته شده اصولاً ناراضی نیستند. چنانکه، هرچند ممکن است از نارسایی‌ها  نیز شاکی باشند، اما انقلاب اسلامی را نقطۀ عطفی مثبت در تاریخ ایران می شمرند؛ انقلابی که بر نظام ستم شاهی خط بطلان کشید و ایرانیان را بخاطر مبارزه با ابرقدرت‌ها غبطۀ جهانیان ساخت.

چه باک که از فردای این انقلاب، ایران در همۀ زمینه های مادی و معنوی، اقتصادی و فرهنگی، مالی و انسانی، طبیعی و محیط زیستی، رفتاری و انسانی، ملی و قومی پس رفت کرد و ناظران در این باره هم رأی هستند که ادامۀ این راه دیر یا زود به فاجعه خواهد انجامید.

قدر مسلم اینستکه حکومت اسلامی ایران از آغاز به "استکبار جهانی"  اعلان جنگ داده و همۀ وابستگان و "سرداران" حکومت، مبارزه برای نابودی "امپریالیسم به سرکردگی آمریکا و اسرائیل" را هدف نهائی و غیرقابل چشم پوشی اعلان کرده اند. در 38 سال گذشته حکومت اسلامی به همۀ امکانات و وسایل موجود و ممکن خود نیز در راه پیشبرد اهداف خود در این جهت استفاده کرده است. نگاهی کوتاه به برخوردها حکومت اسلامی در دهه های گذشته و سیاهۀ قربانیان این برخوردها گواهی می دهد که صرفنظر از مانورهای تبلیغی و یا نرمش های مرحله ای کوچکترین انحرافی از هدف یاد شده رخ نداده است.

بنابراین مشکل ایران اصولاً مشکل نگرش و بینش مردمان است و هر ایرانی، باید از خود بپرسد  در  نبود نیرویی مطرح در برابر حکومت اسلامی در  کجای میدان مبارزۀ ملایان با جهانیان قرار دارد؟ روشن است که اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان بطور طبیعی آرزوی ایرانی آباد، مستقل و آزاد دارند. آرزو دارند که بتوانند در کشورشان مانند شهروندان کشورهای پیشرفته از حقوق  و آزادیهای انسانی برخوردار باشند و بتوانند در آن به رفاه، امنیت و سربلندی زندگی کنند. حال آنکه، راه‌های رسیدن به این هدف نزد گروه‌های اجتماعی و سیاسی گوناگون است.

با اینهمه بنظر می رسد که بتوان نگرش مشترک اکثریت ایرانیان را در این پنچ نکته جمع بست:

 

1)   نخست آنکه در دوران معاصر از آنجا که قدرت های استعماری غارت کشور را در گرو عقب ماندن ایرانیان می‌یافتند به طمع دستیابی به منابع سرشار از حکومت های مستبد  پشتیبانی کردند و اجازه دادند حکومت های دست نشانده  خواسته های برحق مردم ایران را سرکوب کنند. 

2)  ایران گذشته‌ای دراز پشت سر دارد که متأسفانه به سبب ستم پادشاهان، ساختار پدرشاهی و نظام کاستی... تاریخی سرتاسر شکست های جانسوز و ظلم‌های خانمان برانداز بوده است. 

3)   نابسامانی‌ها و بحران‌های امروز جهان نتیجۀ دخالت های سودجویانه و سلطه طلبانۀ ابرقدرت های جهانی است و مبارزه با آن به هر وسیله وظیفۀ اخلاقی و اجتماعی هر انسان متعهد و آزادیخواهی است.   

4)  تاریخ معاصر جهان نشان می دهد که کشورهای قدرتمند به منظور پیشبرد اهداف سودجویانۀ خود اخلاقیات را بهانه کرده اند و بدین سبب هم نتوانسته اند حتی در جوامع خود بر فساد، استثمار و ظلم غلبه کنند. بدین سبب لازم است که ملت ایران با بازیافت صفا و سادگی گذشته، آنچه خود داشت را جانشین تهاجم فرهنگی غرب و ارزش‌های بیگانۀ وارداتی نماید .

5)  اصولاً حق گرفتنی است و هر کس باید به هر وسیله‌ با ظلم و اجحاف چه در مورد خود و چه در مورد دیگران مبارزه کند و برای برقراری عدالت در حق محرومان و مظلومان بپاخیزد. 

این پنچ نکته بنیان نگرش  بخش بزرگ ایرانیان در درون و بیرون کشور را تشکیل می دهد. در سدۀ گذشته  مبلغان این نگرش خواه اسلامی و خواه چپ آن را در انبوهی از بررسی های تاریخی، اجتماعی و سیاسی و همچنین آثار هنری و ادبی ستایش کرده اند و در نتیجه امروزه بیش از هر نگرش دیگری آگاهی اجتماعی ایرانیان را تعیین می‌کند. اما از آنجا که  مشروعیت حکومت اسلامی نیز بر آن استوار است، همۀ دارندگان آن را شوربختانه خواه ناخواه باید پیادگان در نبرد ملایان به شمار آورد!

  نگرش دیگری نیز وجود دارد که آن را هم می توان در پنج نکته توصیف کرد. بنا به آن:

1) ایران یکی از مهدهای تمدن است و ایرانیان در طول هزاران سال پیشروان فرهنگ  انسانی و پاسداران تمدن در برابر بربریت اقوام وحشی بودند. مادران و پدران تاریخی ما، مانند گذشتگان دیگر ملت‌ها، به توان خود برای پیشبرد فرهنگ و انسانیت کوشیده اند و ما نیز باید بکوشیم میراث فرهنگی و ارزش‌های مثبت آنان را با موازین نوین و پیشرفتۀ امروز پیوند زنیم.

 2) در دوران معاصر پس از آنکه شیعۀ صفوی ایران را به راه مذهب زدگی خرافی انداخت، زمینه برای تسلط ملایان بعنوان بزرگترین قدرت در دوران قاجار فراهم آمد. ملایان از یک سو با دامن زدن به خرافات مذهبی و از سوی دیگر با تکفیر و سرکوب، رسوخ موازین تمدن نوین به ایران را سد کردند. بنابراین علت عقب ماندگی ایران نه دخالت خارجی، بلکه مذهب زدگی خود ما بوده است و مسئولان آن بطور عمده ملایان بودند که با گسترش خرافات و تکفیر دگراندیشان، ایرانیان را از ورود به دنیای مدرن بازداشتند. 

3) ایران عضوی از خانوادۀ جهانی است و ما ایرانیان باید بکوشیم با رفتار نیک، شایستگی احترام و نزدیکی به همۀ دیگر مردم جهان را جلب کنیم. همانگونه که همۀ ایرانیان صرفنظر از گوناگونی های قومی، مذهبی و جنسی باید بعنوان شهروند ایران از احترام و حقوق خدشه ناپذیر برخوردار باشند و همۀ دیگر ایرانیان امنیت، رفاه و سربلندی او را امنیت، رفاه و سربلندی خود شمرند، در خانوادۀ جهانی نیز ایران باید سرمشق احترام و دوستی میان ملت ها باشد.

4)  از آنجا که ایران با وجود همۀ امکانات مادی و سرمایه های انسانی از همپایی با کشورهای پیشرفتۀ جهان بازمانده،  لازم است که با همکاری و دوستی نزدیک با کشورهای پیشرفتۀ جهان، بویژه با ایالات متحده آمریکا در سطح جهانی و با اسرائیل در منطقه بهترین روابط همه جانبه را برقرار کند تا بتواند با سرعت بر عقب ماندگی خود غلبه نماید.

5) از آنجا که خشونت خشونت‌زاست و انرژی سازندۀ انسان را به هدر می دهد، باید در کنش فردی و اجتماعی از هرگونه ستیزه‌جویی پرهیز کرد و در نظر داشت که غلبه بر بی‌عدالتی تنها در همیاری و ایجاد تفاهم ممکن است و اختلافات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی  تنها از راه‌های مسالمت آمیز و خردمندانه قابل حل هستند.

این نگرش با نگرش پیشین اصولاً متضاد است و می توان ادعا کرد، مادامیکه به نگرش غالب نزد ایرانیان بدل نشده است در ایران در بر همان پاشنه ای خواهد چرخید که تا بحال چرخیده است.

حال اگر بیندیشیم چگونه می توان این نگرش را نزد ایرانیان به نگرش غالب بدل کرد، بی‌شک پاسخ اینستکه باید بتوانیم  بر توهمات، بدآموزی ها و وارونه سازی‌هایی که تا بحال در ذهن ما جای داده اند غلبه کنیم.

در این میان آگاهی تاریخی از نقشی اساسی برخوردار است. چنانکه در جوامع پیشرفته می توان دید، با آگاهی درست بر رویدادها و شخصیت های تاریخی می توان به آگاهی مثبت و سازنده برای پیشبرد کشور رسید. آشنایی با اعمال و منش مردان و زنان بزرگ تاریخ (حتی اگر در رسیدن به اهداف شان شکست خورده باشند) روشنگر و آموزنده است و بدین کمک می کند که نسل حاضر بخواهد  راه آنان ادامه دهد.

برعکس، ناآگاهی از سرگذشت واقعی گذشتگان و بدتر از آن داشتن تصویر و تصوری وارونه از رفتار و کردار آنان اهداف زندگی و هویت تاریخی مردم را مغشوش و بحرانی می کند و جامعه در مغاک سرخوردگی طعمۀ فریبکاران می‌شود و  مخالف منافع آنی و آتی خود عمل می کند.

برای آنکه نمونه ای بدست داده باشم به شخصیتی تاریخی اشاره می کنم: 

وقتی در روزهای گذشته زیر آسمان ایران فریاد زدند: "امیرکبیر دوم رفت!"  حتی یک نفر به "مقایسۀ زنگی و کافور" اعتراضی نکرد!

 امیرکبیر را همۀ ایرانیان می شناسند! اما آیا می دانیم که بر مسند صدارت چه کرد که چنان سریع از اوج قدرت  سرنگون شد؟ 

کوتاه آنکه، او در اغلب دوران سه سالۀ حکومتش مشغول تحکیم سلطنت ناصرالدینشاه بود. از جمله جنبش بابیان را سرکوب کرد و تنها کسی بود که از تدبیر و قدرت لازم برای این کار برخوردار بود. بدین سبب هم گذشته از دربار، مورد پشتیبانی ملایان نیز قرار داشت و در مدتی کوتاه به قدرت و محبوبیت عظیمی دست یافت.

اما چون در اوج قدرت شروع به محدود کردن نفوذ آنان کرد و کوشید " محاضر شرع و مراسم عزادارى" را محدود کند و "رسم بست نشینی" را که مهمترین اهرم اعمال قدرت آخوندها بود براندازد، آنان به مقاومت برخاستند.  سفیر انگلیس گزارش کرد:

"مساعى وزیر ایران (امیرکبیر) براى واژگون ساختن قدرت مقامات مذهبى منحصر به تبریز نبوده است. در تهران نیز وى موفق شده است نفوذ امام جمعه را .. کاهش دهد

 " امام جمعۀ تهران (میرزا ابوالقاسم) به وزیر مختار انگلیس متوسل شد .. تا دراین‌‌باره بطور مستقیم دخالت کند."

 امیرکبیر به وزیر مختار انگلیس گفت:

«امام در امور دولتى و آنچه که در صلاحیت وى نیست دخالت مى‏کند... اگر این روش ادامه یابد یا من در مقابل کار او... مقاومت مى‏کنم و یا استعفا مى‏دهم."

برای امیرکبیر قدرت ائتلاف میان آخوند و انگلیس قابل تصور نبود. به هر حال پیش از آنکه بتواند استعفا دهد:

"به شاه خاطر نشان کردند که .. اگر طالب ایمنی اورنگ پادشاهی است، باید او را معدوم گرداند." و شاه جوان برای حفظ خود چنین کرد.

بدین حساب  امیرکبیر اگر با قدرت  متولیان مذهب درنمی افتاد می توانست سال‌ها بر مسند قدرت دوام آورد، اما در مبارزه با آخوند نخست مقامش را و سپس جانش را باخت.

حالا پیدا کنید، "امیرکبیر دوم" را!

 

 

گفتاوردها از:

 فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، خوارزمی، تهران

 

منبع:پژواک ایران


فاضل غیبی

فهرست مطالب فاضل غیبی در سایت پژواک ایران 

*نه، لایق رستاخیز مهسا نبودیم!  [2024 Feb] 
*لایق رستاخیز مهسا نبودیم؟  [2024 Jan] 
*حملۀ خارجی به مراکز نظامی حکومت اسلامی؛ آری یا نه؟   [2023 Nov] 
* توهم دربارۀ «کشور مستقل فلسطین» را به دور افکنیم!  [2023 Nov] 
* حافظ، «دیوانۀ سرسامی» یا «فرزانۀ جاودانی»*  [2023 Nov] 
*مرز میان انقلاب و ضد انقلاب در انقلاب مشروطه  [2023 Aug] 
*دوچهرگی، بلای جان ایران  [2023 Jul] 
*رستاخیز مهسا زنده است  [2023 Jun] 
*میانه‌روی دمکراتیک، تنها راه نجات ایران  [2023 May] 
*جای بهائیان در رستاخیز نوین ایران خالی است!  [2023 Apr] 
*منشور مهسا و «کارناوال منیّت»  [2023 Mar] 
*رستاخیز همۀ ایران‌دوستان  [2023 Mar] 
*رستاخیز زن زندگی آزادی، اتوبوس نیست!  [2023 Feb] 
*رستاخیز زن زندگی آزادی را دریابیم!  [2023 Jan] 
*از «سلطنت» تا «پادشاهی»؛ تفاوت از زمین تا آسمان  [2023 Jan] 
*ایران «تاریخی» را پس می‌گیریم!  [2023 Jan] 
*دین «خدای رنگین کمان» !  [2022 Dec] 
*ترس از که و باک از چه؟  [2022 Nov] 
*آقای «هالو»، از جوانان ایران بیاموزید!  [2022 Oct] 
*ویژگی‌های رستاخیز نوین ایران کدامند؟  [2022 Oct] 
*پایان اسلام در ایران  [2022 Sep] 
*با اندیشه به سوی همبستگی  [2022 Sep] 
*چرا ملاها کمر به نابودی بهائیان بسته‌اند؟  [2022 Aug] 
*الفبای انقلاب  [2022 Jun] 
*بزرگ‌ترین دروغ قرن بیستم  [2022 May] 
*آیا می‌توانیم اقتدار ملاها را درهم بشکنیم؟  [2022 Apr] 
*اوکرائین و نبرد برای دمکراسی  [2022 Apr] 
*چرا «جریان چپ» هوادار پوتین است؟  [2022 Mar] 
*یونانیان همسایۀ «بربرها»   [2022 Feb] 
*کالبدشناسی یک پندار  [2022 Jan] 
*منطق‌گریزی اسلامی، عامل سقوط ایران   [2021 Dec] 
*من از اسلام می‌ترسم!‏  [2021 Sep] 
*با شادی به سوی آزادی  [2021 Aug] 
*فلسفه سیاسی ازلیان و بهائیان/ بخش دوم  [2021 Jul] 
*فلسفه سیاسی ازلیان و بهائیان بخش نخست  [2021 Jun] 
*خطر پوپولیسم و پایان دمکراسی   [2021 Jun] 
*رهبر انقلاب مشروطه که بود؟   [2021 May] 
*نقدی بر کتاب «مشروطه نوین»  [2021 Apr] 
*در جستجوی راه‌ نوین برای گذار از حکومت اسلامی  [2021 Mar] 
* ویژگی‌های «چپ نوین» کدامند؟  [2021 Mar] 
*به سوی آینده  [2021 Feb] 
*بهائیان بر سر دوراهی  [2020 Dec] 
*در ستایش ناسیونالیسم و ملّی‌گرایی  [2020 Dec] 
*بارکشان غول بیابان   [2020 Nov] 
*مقایسه‌ی رضاشاه با آتاتورک نابجاست زیرا…   [2020 Nov] 
*از ترامپ بیاموزیم!   [2020 Oct] 
*موانع مبارزه با حکومت اسلامی   [2020 Sep] 
*ْ چرا شاهان معاصر ایران خودکامه شدند؟   [2020 Aug] 
*سخنی با شاهزاده رضا پهلوی  [2020 Jul] 
*ملی‌گرایی تنها راه نجات ایران   [2020 Jul] 
*هیچکس ناموس هیچکس نیست!  [2020 Jun] 
*رسانه‌ها در خدمت بحران‌آفرینی   [2020 Jun] 
*دربارۀ انگیزه و راهکار جنبش چپ   [2020 Apr] 
*دربارۀ آزادی عمل پادشاهان ایران در دوران اشکانی و ساسانی مداومت در دگرگونی [2020 Mar] 
*تا فرصت از دست نرود!  [2020 Mar] 
*شرکت در «انتخابات» مخالف سرافرازی انسانی است  [2020 Feb] 
*فلسطین خوشبخت!  [2020 Feb] 
*پیشنهاد؛ اخراج حکومت اسلامی از سازمان ملل متحد   [2020 Jan] 
*چرا بهائی هستم؟   [2020 Jan] 
*درباره فرهنگ مبارزه با حکومت اسلامی  [2019 Dec] 
*نقدی بر کتاب «تأملات دیرهنگام» نوشته محمود صباحی  [2019 Oct] 
*آیا می‌توان بر «دینخویی» ایرانی غلبه کرد؟   [2019 Aug] 
*نامۀ محفل ملی بهائیان آمریکا و کانادا خطاب به رضا شاه  [2019 Jul] 
*فشار گازنبری بر رژیم دو بُنی ‎  [2019 Jun] 
*خود را از آمریکا‌ستیزی برهانیم   [2019 Jun] 
* نُتردام ما کجاست؟   [2019 May] 
*آیا ایران آینده بهائی خواهد بود؟  [2019 Apr] 
*چرا اپوزیسیون برنمی خیزد؟   [2019 Apr] 
*چپ‌گرایی، شیشۀ عمر حکومت اسلامی  [2019 Mar] 
*پس از چهل سال کجای کاریم؟   [2019 Feb] 
*«راست ملّی» در برابر «چپ ضد ملّی»  [2018 Dec] 
*پادشاه انتخابی، ضرورت تاریخی  [2018 Dec] 
*منتظر چه هستیم؟  [2018 Nov] 
*پیشنهادی به فَرَشگرد  [2018 Nov] 
*بحران سیاسی اروپا از کجا می آید؟  [2018 Oct] 
*آشتی ملی را نمی‌توان دور زد!   [2018 Oct] 
*ملایان، برندگان سه انقلاب  [2018 Sep] 
*غول‌های رسانه‌ای و حکومت اسلامی  [2018 Sep] 
*چرا ایران را دوست دارم؟   [2018 Aug] 
*کجا ایستاده‌ایم؟   [2018 Aug] 
*اگر صبر کنیم و امید داشته باشیم…   [2018 Aug] 
*«انقلاب مسلحانه، افسانه‌ای بیش نیست!»  [2018 Jul] 
*چرا، اثر می‌کند!  [2018 Jun] 
*چه زمانی آمریکا به ایران حمله خواهد کرد؟   [2018 Jun] 
*توقعات ملی ما کدامند؟ ‏   [2018 Jun] 
*تاریک اندیشان ایرانی‎ ‎‏ و اسرائیل   [2018 May] 
*چپ‌ها و برجام  [2018 May] 
*‏«جنبش ملی برای دمکراسی در ایران» و دیگر هیچ   [2018 May] 
* ایران به کجا می رود؟   [2018 Apr] 
*دوستان چپ، لطفاً دیگر مبارزه نکنید!  [2018 Mar] 
*نظام حکومت ایران چگونه باشد؟  [2018 Feb] 
*سرمایه‌داری یا توحش  [2018 Jan] 
*چنین باید کرد!   [2018 Jan] 
*چه باید کرد؟   [2017 Dec] 
*از هگل توتالیتر تا مارکس ضدانقلابی   [2017 Nov] 
*به مناسبت دویستمین سالگرد تولد بهاءالله   [2017 Oct] 
*آیا فلسفه یهودی است؟   [2017 Sep] 
*آیا سیاست می تواند اخلاقی باشد؟  [2017 Sep] 
* چرا حکومت ایران رفرم پذیر نیست؟   [2017 Aug] 
*زرین‌کوب، نمونۀ فرهنگ پرداز شرقی ‏   [2017 May] 
*هانا آرنت، نمونۀ فرهنگ‌پرداز غربی ‏(1)‏   [2017 Apr] 
*مردی که نباید شناخت!‏  [2017 Feb] 
*پیاده ها در نبرد ملایان ‏  [2017 Feb] 
*«جنبش چپ»، دشمن ایران  [2016 Jun] 
*«نسبیت فرهنگی»، بلای ایران  [2016 May] 
*پاسخ به «انتقاد دوستانه‌ای از مردم ایران»   [2016 Apr] 
* راز بقای حکومت اسلامی  [2016 Jan] 
*مصطفی‌ملکیان، متوهّم ملّی  [2015 Oct] 
*خردورزی حق ماست!  [2015 Oct] 
*28مرداد، نه «کودتا» نه «قیام»!  [2015 Jul] 
*زنده باد آمریکا!  [2015 May] 
*«اسلام ناب» یا «اسلام مهربان»   [2015 Apr] 
*مؤثرترین شخصیت تاریخ معاصر  [2015 Mar] 
* ما موش‌ها!  [2015 Jan] 
*سید جواد طباطبائی، لوتر ایران؟  [2015 Jan] 
*چه شد که چنین شد؟  [2014 Nov] 
*خدایان ایرانیان  [2014 Nov] 
*اعلام جرم  [2014 Oct] 
*گذار از ملّیت ایرانی به مدرنیته*  [2014 Sep] 
*«سرنوشت ایران چه خواهد بود»  [2014 Jun] 
*«بلای دین»(۱)  [2014 May] 
*اجازه ندهیم به ایرانیان توهین کنند!  [2014 Mar] 
*«حلقۀ مفقودۀ» انقلاب ۵۷  [2014 Mar] 
*تراژدی 35 سالۀ ایران  [2014 Feb] 
*موانع آشنایی با فلسفه متن سخنرانی در گردهمایی 8 دسامبر 2014 به دعوت "انجمن ادبی هزار و یک شب"، فرانکفورت [2013 Dec] 
*زوال هویت ایرانی؟  [2013 Nov] 
*فلسفه‌ی تاریخ  [2013 Oct] 
*اندیشه گاندی  [2013 Aug] 
*پرویز شهریاری، استاد ریاضی و معلم انسانیت در تهران درگذشت  [2012 May] 
*نگاه دیگر درآمدی بر کتاب "راهنمای سرگشتگان" اثر موسی ابن میمون یا Moses Maimonides  [2012 Mar]