فرصت طلایی!
شهباز نخعی
امروز- پنجشنبه 4 ژانویه 2018- نخستین هفته از خیزش غیورانه و فراگیر مردم جان به لب رسیده ایران از فساد و بی کفایتی نظام ولایت مطلقه فقیه سپری شد. با این خیزش دلاورانه و فراگیر مردم ایران ققنوس وار از خاکستر بازی خوردگی، خرافه پرستی، ترس، ستم پذیری، فریب خوردگی مکرر و زبونی سال های اخیر سر برآوردند و چنان بی پروایی، رشادت و جسارتی از خود نشان دادند که شگفت زدگی و تحسین جهانیان را برانگیخت.
این شگفت زدگی و تحسین البته شدت و ضعف داشت. نقطه قوت آن واکنش ایالات متحده آمریکا بود که رییس جمهوری آن از همان روز نخست به پشتیبانی از مردم بپاخاسته و معترض ایران پرداخت و تقریبا هرروز بر این پشتیبانی تأکید کرد. در آخرین توییت حمایتی دونالد ترامپ که همین امروز منتشر شد، او وعده داد که: «مردم ایران در وقت مناسب حمایت بزرگی ازسوی ایالات متحده دریافت کنند» و افزود که: «برای مردم ایران که خواستار بازپس گیری حاکمیت خود از مقامات فاسد هستند احترام زیادی قائل است».
فزون بر اعلام پشتیبانی های مکرر دونالد ترامپ، بسیاری از دیگر مقامات آمریکا نیز از خیزش فراگیر اعتراضی مردم ایران حمایت کردند. پل رایان، رییس مجلس نمایندگان، مایک پنس، معاون رییس جمهوری، جان مک کین، سناتور سرشناس جمهوری خواه و رییس کمیسیون نیروهای مسلح در مجلس سنا، لیندسی گراهام، سناتور پرنفوذ جمهوری خواه و حتی نانسی پلوسی و چاک شومر رهبران اقلیت دموکرات مجلس های نمایندگان و سنای آمریکا نیز به صف حامیان مردم ایران پیوستند. فزون بر اینها، نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل نیز خواستاربرگزاری نشست فوق العاده شورای امنیت سازمان ملل متحد شد تا درمورد سرکوب تظاهرکنندگان معترض توسط حکومت آخوندی موضع گیری کند. ازسوی دیگر، گولداشتاین، قائم مقام وزارت امور خارجه آمریکا نیز گفت: «آمریکا متعهد است کنار نایستد و دست روی دست نگذارد».
اما، به رغم درخواست صریح و موکد دونالد ترامپ درمورد موضع گیری اروپایی ها، اینان یک هفته نخست را با سیاست «سکوت و انتظار» سپری کردند و تنها در روز هفتم بود که فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بیانیه ای کشتن شهروندان معترض را «غیرقابل قبول» خواند! تنها دلیلی که برای این مماشات اروپاییان طماع و سوداگر می توان قائل شد قراردادهای چرب و نرمی است که پس از امضای «برجام» به دست آورده اند.
درمورد حمایت های آمریکا که تاکنون شفاهی و به قول عوام «باد هوا» بوده، یادآوری این نکته بجاست که اینها تنها بخش بسیار کوچکی از انبوه بدهکاری های کلانی است که آمریکا به مردم ایران دارد. بدهکاری هایی مانند مشارکت و عاملیت در کودتای 28 مرداد 1332 – که استبدادی 25 ساله را بر ایران حاکم کرد -، کنفرانس گوادلوپ در 1357 – که زمینه ساز به قدرت رسیدن آیت الله خمینی و یارانش شد- و پشت کردن و بی اعتنایی شرم آور باراک حسین اوباما در پاسخ به شعار «یا با اونا یا با ما»ی جوانان ایران در 1388.
این که اکنون آمریکا بخواهد در جهت تأمین منافع خود، با حمایت از خیزش فراگیر اعتراضی مردم ایران بخش کوچکی از این بدهکاری های کلان را بپردازد، درخور تقدیر است و بی گمان در پایان بخشیدن به بغض و کینه ای که مردم ایران نسبت به آمریکا داشته اند تأثیرگذار خواهد بود.
اما، مباد که «معامله گری» تاجر مسلکانه رییس جمهوری آمریکا سبب شود که پشتیبانی کنونی او از حد حرف و شعار فراتر نرود و یا بدتر از آن دستمایه یک «معامله» و بده- بستان با حکومت جنایتکار و فاسد آخوندی که اکنون در موضع ضعف است و برای انجام هر معامله ای آمادگی دارد قرار گیرد. مباد که یک بار دیگر آمریکا با نقاب دوستی پیش آید و دشمنانه از پشت به مردم ایران خنجر بزند. مباد که با پرداخت بخش کوچکی از بدهکاری های کلان خود، بخواهد بر مردم ایران منت بگذارد. مباد که این همسویی منافع مردم ایران و آمریکا در سرنگون سازی نظام تبهکار ولایت مطلقه فقیه سوء تعبیر شود و هدر رود.
این همسویی منافع فرصتی طلایی برای شستن و ازبین بردن بغض و کینه های تاریخی است. زنهار که این فرصت طلایی ازدست نرود!
شهباز نخعی
4 ژانویه 2018
منبع:پژواک ایران