هفته گذشته، در فاصله چند روز دو زمین لرزه شدید کشورهای ژاپن و اکوادور را در دوسوی اقیانوس آرام لرزاند. زمین لرزه نخست در دونوبت روزهای پنجشنبه 14 و شنبه 16 آوریل در جزیره کیوشو درجنوب غربی ژاپن رخ داد. این دو زمین لرزه به ترتیب 6.4 و 7.3 درجه در مقیاس ریشتر شدت داشت. دهها هزار نفر از مردم شب را درهوای سرد و بارانی و سرپناه های موقت گذراندند، به خاطر نگرانی از رانش زمین دراثر بارندگی شدید از بیش از 240هزار تن خواسته شد منطقه زلزله زده را تخلیه کنند. خسارت های شدیدی به جاده ها، پل ها، تونل ها و ساختمان ها وارد شد، برق بیش از 100 هزار خانه و آب بیش از 400 هزار خانه قطع شد. با این همه، تا روز چهارشنبه 20 آوریل شمار کشته شدگان 47 تن و مجروحان حدود 1000 تن گزارش شده است. تارنمای "بی بی سی" فارسی دراین مورد می نویسد: «در ژاپن زیاد زلزله می آید، اما با مقررات سفت و سخت برای ساخت و ساز، خیلی ازاین زمین لرزه ها آسیب قابل توجهی نمی زند».
زمین لرزه دوم درسوی دیگر اقیانوس آرام در کشور اکوادور در آمریکای جنوبی رخ داد. به گزارش 18 آوریل "بی بی سی" فارسی: «زلزله ای به شدت 7.8 درجه ریشتر در نواحی ساحلی شمال غربی اکوادور اتفاق افتاد... به گفته رافائل کوره آ، رییس جمهوری اکوادور، این بزرگ ترین فاجعه در 70 سال گذشته در این کشور است. پس از زمین لرزه اصلی، 230 پس لرزه نیز ثبت شده است. پس از وقوع زمین لرزه وضعیت اضطراری اعلام و حدود 10 هزار سرباز و 3500 مأمور پلیس درنواحی آسیب دیده بسیج شدند. شهردار شهر پدرنالس گفته که شهر با خاک یکسان شده است». با این همه، تا روز چهارشنبه 20 آوریل شمار کشته شدگان و مجروحان به ترتیب 480 و 4000 تن اعلام شده است.
مقایسه شمار کشته شدگان و مجروحان دو زمین لرزه، نشان می دهد که ایمنی سازی و ایجاد آمادگی برای رویارویی با زلزله، تا چه حد زیادی می تواند در کاهش میزان تلفات و خسارت ها نقش داشته باشد.
آیا ما در کشور امام زمان، ازاین آسیب ها در امانیم؟ شوربختانه، پاسخ منفی است و به ویژه تهران، پایتخت بی قواره و هیولاوار کشورمان در روی خط زلزله ای قراردارد که کارشناسان می گویند هر لحظه امکان دارد زمین لرزه ای شدید درآن رخ دهد و تاکنون نیز چندین سال در این امر تأخیر رخ داده است.
دانشنامه "ویکی پدیا"ی فارسی در این مورد می نویسد: «داده ها نشان می دهد که در منطقه تهران حدود هر 158 سال یک زمین لرزه اتفاق میافتد. آخرین زمین لرزه بزرگ تهران مربوط به سال 1830 میلادی و به بزرگی 7.2 ریشتر بود».
محمود رضا دلاوری، مدیر کارگروه سیستم های اطلاعات مکانی پردیس فنی دانشگاه تهران می گوید: «وقوع زلزله در تهران حتمی است و طبق تحقیقات زلزله ای دارای یک دوره بازگشت است که طبق برآوردها هر 150 سال یکبار یک زلزله بزرگ رخ می دهد و با توجه به این که بزرگ ترین زلزله در تهران 170 سال پیش رخ داده است، باید خود را برای وقوع زلزله بزرگ در کلانشهرها آماده کنیم».
خبرگزاری حکومتی "ایلنا" در ادامه این مطلب در تاریخ 19 مهر 1388 در مطلبی به قلم یک استاد دانشگاه در رشته زمین شناسی می نویسد: «سال هاست که ادعا می شود در تهران قرار است زلزله ای بیاید اما تابحال نیامده است. اما نکته آنجاست که اعلام این احتمالات با محاسبات ریاضی بوده است... و احتمال وقوع زلزله درتهران بیش از 90 درصد است... هشدارهایی درمورد زلزله تهران به گوش می رسد اما متاسفانه مدیران الزامی برای شنیدن این هشدارها نمی بینند».
"ایلنا" در ادامه این مطلب می افزاید که: «درصورت وقوع زلزله ای با قدرت بالای 6 درجه در مقیاس ریشتر در تهران، تنها 10 درصد ساختمان های پایتخت توانایی مقاومت دارند... متاسفانه روند ساخت و سازهای غیراصولی همچنان ادامه دارد و تغییری دراین روند مشاهده نمی شود».
تارنمای "جام نیوز" هم درتاریخ 31 فروردین 1392 می نویسد: «زلزله 5.2 ریشتری تسوج در آذربایجان شرقی، زلزله 7.5 ریشتری خاش و سراوان و زلزله 6.1 ریشتری بوشهر نشان می دهد که تمام ایران تحت فشار نیروهای زمین ساختی قراردارد. به همین خاطر، وقوع زلزله ای در تهران دور از تصور نیست».
بهرام عکاشه، رییس دانشکده علوم پایه دانشگاه تهران نیز می گوید: «مطالعه تاریخ زلزله خیزی تهران نشان می دهد که زلزله تهران تاکنون 30 سال تأخیر داشته است. در نتیجه، هرچه این تأخیر بیشتر باشد، انرژی بیشتری ذخیره می شود... یک زلزله 7 ریشتری می تواند به تعطیلی کامل تهران برای چند سال منجر شود... اگر این زلزله در منطقه ری یا شرق تهران به وقوع بپیوندد، شاهد یک فاجعه کامل به ویژه ازنظر تعداد کشته شدگان خواهیم بود».
درادامه این مطلب، نویسنده در توضیح چند و چون "فاجعه کامل" می نویسد: «اگر زلزله ای با قدرت 7.5 ریشتر در عمق 5 کیلومتری به وقوع بپیوندد، این کلانشهر برای چندین سال تعطیل خواهد شد، چون نه گاز و برق و لوله کشی آب باقی می ماند و نه خیابانی. به همین خاطر، حتی نیروهای امدادی از استان های همجوار مانند قم، قزوین، سمنان و دامغان توانایی ورود به شهر را نخواهند داشت».
دانشنامه "ویکی پدیا"ی فارسی هم دراین مورد می نویسد: «رشد شهری درتهران به شکل منطقی انجام نشده و حدود 8 میلیون از جمعیت تهران در ناحیه بسیار خطرناک قرار دارند. یک تحقیق زمین شناسی پیش بینی می کند که زلزله ای با بزرگی 7 ریشتر در تهران، 640 هزار از مجموع یک میلیون و صدهزار مسکن ویران می گردد و علاوه براین بیش از یک میلون و نیم تن از جمعیت تهران را کشته و حدود چهار میلیون و سیصدهزارتن را زخمی می کند».
دربرابر احتمال قوی وقوع چنین فاجعه ای، مسئولان حکومت آخوندی تاکنون چه تدابیری اتخاذ کرده اند؟ به جز زمزمه هرچند یکبار برای تغییر پایتخت که بعد به فراموشی سپرده می شود، نسبت دادن وقوع زلزله به حجاب بانوان توسط امامان جمعه و ایجاد مرکز بی خاصیتی به نام "ستاد مقابله با حوادث غیرمترقبه" – که حتی هنگام بارش برف و باران هم غافلگیر می شود! -، تقریبا هیچ!
شهرداری تهران به شیوه سه دهه اخیر خود، همچنان پول های کلان می گیرد و بدون رعایت ضوابط مقاوم سازی ساختمان ها دربرابر زلزله، اجازه ساختمان صادر می کند و به نظر نمی آید که هشدارهای مکرّر در گوش های ناشنوای مسئولان اثر داشته باشد!
شهباز نخعی
1 اردیبهشت 1395
منبع:پژواک ایران