عدم سلامت روانی دربالاترین رده های حکومت درمیهن بلادیده ما حکایتی تازه نیست. به قول سعدی: "داستانیست که برهرسربازاری هست"!
درآخرین روایت ازاین داستان، بنابرنوشته 27 مرداد روزنامه جمهوری اسلامی: "بیش از 120 پزشک واستاددانشگاه درمورد رویدادهای پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بیانیه ای منتشرکردند. دراین بیانیه ضمن اعتراض به رفتارهای ناشایست وخشن بامعترضین به نتیجه انتخابات، برشناسایی ومحاکمه عاملان وآمران فجایع حوادث اخیرتأکیدشده ودرپایان بیانیه افزوده اند که لازم به تأکیداست که ازاین پس دربررسی صلاحیت افرادی که عهده دارمسؤلیت های کلیدی کشورخواهند شد، لازم است سلامت روانی آنهاتوسط یک کمیته آگاه ومورد تأییدجامعه پزشکی مدّ نظرقرارگیرد".
متن بیانیه به قدرکافی معقول ومنطقی وروشن است. تنها اشکالش ابهام در تعیین مصداق های "افرادعهده دارمسؤلیت های کلیدی" است. کوشش این نوشتار رفع این ابهام ودادن نشانی سرراست مصداق هاست.
پیش ازاین کار، در تأییدمفادبیانیه 120 پزشک واستاددانشگاه، به نقل قولی از تارنمای "رستاخیزایران" می پردازم: "یک راننده اتوبوس که فقط 40 مسافر دارد، هرسال بایدازنظرجسمی وروحی معاینه شود تاجان مسافران به خطر نیفتد. چرا قانونی وجود ندارد که پیرمردی که سرنوشت هفتاد میلیون انسان دردست اوست، از نظرروحی و مغزی مورد معاینه قرارگیرد؟ ...فرض کنیم رهبر دچار جنون شدودستورقتل عام داد، چه کسی بایدجلواورابگیرد؟"!
این نقل قول تاحدودی به رفع ابهام "بیانیه" کمک کرد زیرا تقریبا همه می دانند که منظوراز "پیرمردی که سرنوشت هفتاد میلیون انسان دردست اوست" کیست. مسئله سلامت روانی سیّدعلی خامنه ای، پیش از بیانیه 120 پزشک واستاد دانشگاه نیز درجامعه مطرح شده بود. ازجمله چندماه پیش، قاسم شعله سعدی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی ونامزد ردّ صلاحیت شده دهمین دوره ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان، درنامه سرگشاده ای خطاب به سیّد علی خامنه ای، ازاو پرسیده بود: "آیا این همه توهین به بخش عظیمی ازمردم ایران وبسیاری از دلسوزان دگراندیش که جرمشان فقط این است که سیاست های شمارادرخصوص امریکا منطبق بامنافع ملّی ایران ارزیابی نمی کنند، ناشی از توهّم توطئه نیست؟"!
تردید درسلامت روانی سیّدعلی خامنه ای منحصر به نامزد ردّ صلاحیت شده ریاست جمهوری نیست. آش آنقدر شورشده که خان ها – یعنی هم لباس های سیّد علی خامنه ای – نیز فهمیده اند. هفته گذشته جمعی از علمای قم، مشهدواصفهان طی نامه ای از مجلس خبرگان خواستند که برای ارزیابی صلاحیت رهبر تشکیل جلسه دهد. در این نامه به صراحت ازعدم سلامت روانی سیّدعلی خامنه ای سخن گفته شده: "رهبر جمهوری اسلامی به خاطر بیماری «دیگرهراسی» که فراتر ازبیماری «بیگانه هراسی» است، هرکسی را که تابع او نباشد دشمن می پندارد"!
پس از سیّدعلی خامنه ای، مهم ترین مقام کلیدی رییس جمهوری محبوب او – به مصداق دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید - ، محمود احمدی نژاد است. هشدارها درمورد عدم سلامت روانی احمدی نژاد نیز فراوانند. چندماه پیش، دکترمسعود نقره کار درمقاله ای نوشت: "بیماری اسکیزوافکتیو و نارسیسیسم آقای احمدی نژاد روبه وخامت دارد... علل وخامت حال آقای رییس جمهور عدم مصرف دارو و بی توجهی به دیگرتدابیردرمانی ونیزتثبیت وافزایش قدرت سیاسی ومذهبی ایشان است... پیش تر نه فقط من، برخی از روانپزشکان داخل کشور نیز ضمن تشخیص روان پریشی و روان نژندی آقای رییس جمهور، نگرانی خودرا از روند روبه وخامت حال ایشان اعلام کرده بودیم"!
هفته گذشته نیز تارنمای "موج آزادی" نوشت: "یک چهره دانشگاهی اصولگرا ضمن ردّ پیشنهاد احمدی نژاد برای حضور درکابینه دهم، رییس دولت کودتا را یک بیمارتوصیف کرد و به اوپیغام داد که برای درمان خود به دکتر مراجعه کند"!
چندروزپیش هم خانم فاطمه حقیقت جو، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، پس از آن که احمدی نژاد دکترلنکرانی وزیربهداشت و درمان دولت نهم خود را "هلو" توصیف کرد و گفت آدم می خواهد اورابخورد!، گفت: "من به عنوان یک روانشناس معتقدم که آقای احمدی نژاد از مشخصات یک بیمارروانی برخوردار است... معلوم است که خودایشان هم به لحاظ جنسی دچار مشکلاتی است که از واژه هلو که مفهوم جنسی دارد استفاده می کند. این نشان می دهد که وی بیمار است"!
امّا، آیا "مقامات کلیدی" مبتلا به بیماری روانی فقط سیّدعلی خامنه ای و محمود احمدی نژاد هستند؟ شوربختانه پاسخ منفی است. با آن که بیماری روانی واگیردار نیست، امّا این گونه بیماران به یکدیگر گرایش دارند. یک پلّه از سلسله مراتب "مقامات کلیدی" که پایین بیاییم به رییس شورای نگهبان، فرمانده سپاه پاسداران، وزیراطلاعات پیشین که اینک دادستان کل کشور شده، فرمانده بسیج و جانشین فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ می رسیم که آنان نیز نشانه های آشکار روان پریشی رادررفتار وگفتارخود حمل می کنند:
- آیت الله جنّتی، رییس شورای نگهبان و امام جمعه موقّت تهران، همین هفته گذشته گفت که: "اطاعت از احمدی نژاد مانند اطاعت از خدا واجب است"!
- فرمانده کل سپاه پاسداران، سردارسرلشکرپاسدارعزیزالله جعفری ظاهرا درزمان جنگ دچار موج خمپاره شده و دربین کارکنان سپاه پاسداران به "عزیزدیوانه" معروف است!
- حجّت الاسلام غلامحسین محسنی اژه ای، وزیر پیشین اطلاعات و امنیت که چندروزاست به سمت دادستان کل کشور منصوب شده، چندسال پیش هنگام یک دیدار اداری با عیسی سحرخیز، روزنامه نگار اصلاح طلب زندانی کنونی که درآن زمان مدیرکل وزارت ارشاد دولت سیّدمحمّد خاتمی بود، ناگهان بروی اوپرید وچنان شانه اش راگازگرفت که جای دندان هایش باقی ماند و زخم شد وپزشکی قانونی برای عیسی سحرخیز چندروز طول درمان نوشت!
- همین چندروزپیش، حسین طائب فرمانده بسیج و متهم به تجاوز وقتل ترانه موسوی، درواکنش به افشاگری کروبی درموردتجاوز به دختران وپسران زندانی گفت که کروبی بایدبرای اثبات تجاوز چهارشاهد داشته باشد ودرغیراین صورت 80 ضربه شلّاق بخورد!
- سردارپاسدار احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ نیز یکی دیگراز روان پریشان مجموعه "مقامات کلیدی" است. یک روانشناس که جزء زندانیان بازداشتگاه کهریزک بوده، نقل می کند که در کهریزک ازاوشنیده است: "بازداشتگاه هایی مثل داخائو، ماتازن، آشویتس، ابوغریب وگوآنتانامو راازیادببرید. اوّل این جاست وگورگاه وقبرشما همین جاست"!
دربرابر پدیده "مقامات کلیدی" روان پریش دو رویکرد می توان داشت:
- رویکرد نخست: سلب مسئولیت از خود و نسبت دادن پدیده به قضاوقدر، بخت واقبال و توطئه های انگلیس، امریکا، اسراییل و... چنین رویکردی خواه و ناخواه خودمارانیز – به نوعی دیگر – درزمره همان مقامات نیازمند درمان قرارمی دهد!
- رویکرد دیگرپذیرش مسئولیت است. این که "نیک نظرکنیم وپرخویش درآن" ببینیم وصادقانه ازخودبپرسیم چه کرده ایم که حاصل وبرآیند آن چنین جامعهء پریشان وحاکمان روان پریش شده است؟!
ایمیل نویسنده: snak1@live.ca
منبع:پژواک ایران