عکسی از ملاقات و میزبانی «محمدجواد ظریف» از رهبران «طالبان» در محل وزارت امور خارجه ایران خبرساز شده و مورد توجه افکار عمومی ایرانیان قرار گرفته است. در این عکس، وزیر امور خارجه بر خلاف تمام تبلیغاتی که جمهوری اسلامی درباره اعمال «تروریستی» طالبان میکرده، در حال تعارف به رهبران این گروه برای حضور در اتاق محل مذاکرات است و مردانی از گروه طالبان با لباس سنتی را نشان میدهد که به تهران آمدهاند تا با مقامهای جمهوری اسلامی درباره سهمگیری در دولت افغانستان مذاکره کنند.
ظریف پیش از این دیدار، در گفتوگویی جنجالی با تلویزیون «طلوع» افغانستان گفته بود که طالبان هنوز در فهرست گروههای تروریستی جمهوری اسلامی قرار دارد اما از مذاکره با آنها دفاع و درباره حضور آنها در ایران و داشتن ملک، اقامت و تشکیل جلساتی در مشهد و زاهدان، ابراز بیاطلاعی کرده بود.
***
گروه طالبان تابستان سال ۱۳۷۷ با حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی در «مزار شریف»، افغانستان ۱۱دیپلمات و همکار ظریف را همراه با یک خبرنگار خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی به قتل رساندند. حکومت ایران به طور یکپارچه طالبان را گروهی تروریست میخواند و فرماندهان ارشد ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از ضرورت انتقامگیری از «طالبان تروریست» میگفتند.
در مهرماه آن سال، سرتیپ پاسدار «محمدباقر ذوالقدر»، جانشین فرمانده کل سپاه در همایش سراسری بسیجیان جنوب تهران گفته بود: «اگر فرمانده معظم کل قوا فرمان دهند، سپاهیان و بسیجیان ظرف ۴۸ ساعت فورا جنایتهای طالبان را در هم خواهند پیچید.»
آیتالله «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی چند روز پس از قتل ماموران دولتی ایران در مزارشریف، در پیامی عمل طالبان را «جنایت» و این گروه را «قشون ظالم و سنگدل»، «مزدور» و «گروه غافل و متحجر» خواند. هرچند اجازه حمله نظامی به مواضع طالبان را در این سال برای انتقام نداد اما پنج سال بعد در یک سخنرانی در مشهد گفت: «طالبان را خود امریکاییها سازماندهی و تغذیه کردند. موشکهای پیشرفته ضدهوایی در اختیارشان گذاشتند و تا مدتها به حمایت از آنها میپرداختند.»
جمهوری اسلامی در اقدامی کمسابقه، پس از حملات یازدهم سپتامبر به نیویورک و متهم شدن «القاعده» (گروهی که در افغانستانی که عمده بخشهای آن تحت حکومت طالبان بود اقامت داشتند) به انجام آن، با ایالات متحده همکاری نظامی انجام داد و هدفش، شکست القاعده و طالبان در افغانستان بود.
ظریف که در آن زمان معاون وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی بود، به نمایندگی از ایران در نشستهای سیاسی برای جایگزین کردن طالبان در افغانستان شرکت میکرد. ظریف در مصاحبهای طولانی که در کتابی تحت عنوان «آقای سفیر» منتشر شده، گفته است: «برای ما مبارزه با تروریسم به معنای مبارزه با طالبان بود که از دشمنان ایران به شمار میرفت.»
اینک بر خلاف این سابقه، جمهوری اسلامی رویه خود را تغییر داده است؛ ظریف و معاونانش از ضرورت گفتوگو با طالبان برای حفظ مرزهای شرقی ایران، یعنی با کشور افغانستان میگویند، سفیر جمهوری اسلامی در قطر، کشوری که طالبان در آن دفتر نمایندگی دارد، از این گروه با زبان ستایش یاد میکند و دریابان «علی شمخانی»، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی پس از دیدار با رهبران طالبان در تهران میگوید: «طالبان در مبارزه با امریکا مصمم هستند.»
آیتالله خامنهای شهریور سال ۱۳۹۳ در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری چنین رفتاری را به ایالات متحده نسبت داده و گفته بود: «من فراموش نمیکنم در مجلات امریکایی، جوری از طالبان حرف میزدند که به نحوی ترویج آنها بود. صریحا ترویج نمیکردند اما کیفیت کار تبلیغاتی، ترویج طالبان بود آن اوایلی که اینها سرِکار آمده بودند.»
شش سال پس از این سخنرانی، جمهوری اسلامی به کلی تغییر رویه داده است و نه تنها مدیران ارشد آن طالبان را «ترویج» و تمجید میکنند که اهداف آن را همسو با جمهوری اسلامی، «مبارزه با امریکا» میخوانند.
دیدار مقامهای جمهوری اسلامی با طالبان با اطلاع دولت افغانستان رخ داده است اما دولت افغانستان به طور مرتب با تماس جمهوری اسلامی با این گروه، مخالف بوده و آن را «دخالت در امور افغانستان» و «اختلال در روند صلح» میخواند. ولی جمهوری اسلامی ابایی از پذیرایی از رهبران ارشد این گروه ندارد و علیرغم آن که میگوید طالبان در فهرست گروههایی است که آن را تروریست میداند، با آنها دیدار میکند و عکس یادگاری میگیرد.
به تازگی ویدیویی هم از دیدار سال ۱۳۹۲ مولانا «سمیعالحق»، سیاستمدار پاکستانی که از او به عنوان پدر معنوی طالبان یاد میشود، با آیتالله خامنهای منتشر شده است.
شماری از تحلیلگران نزدیک به جمهوری اسلامی در رسانههای ایران اقدام مقامهای این کشور در دیدار با طالبان را با سفر اعضای این گروه به روسیه یا ملاقات وزیر خارجه امریکا در دولت «دونالد ترامپ» مقایسه میکنند و میگویند چرا از آن دو کشور بابت مراوده با طالبان انتقاد نمیشود اما جمهوری اسلامی بابت تماس و میزبانی از رهبران طالبان مورد انتقاد افکار عمومی است.
دولت رسمی افغانستان دستکم از امریکا بابت تماس با طالبان انتقاد میکند و همچون رابطه ایران با طالبان، آن را به سود افغانستان نمیداند. اما حتی اگر دولت افغانستان هم از تماس طالبان و امریکا انتقاد نمیکرد، این مجوزی به جمهوری اسلامی نمیدهد که بر خلاف میل افغانستان، با گروههای مسلح مخالف آن تماس برقرار کند. جمهوری اسلامی از مذاکرات ایالات متحده با طالبان به تندی انتقاد میکند و آن را مداخله در امور منطقه میداند اما خود با وجود بیمیلی دولت افغانستان، با طالبان تماس دارد و این را «حق» خود میداند.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی طالبان را بخشی از واقعیت اکنون و آینده افغانستان میخواند در صورتی که به اقدام مشابهی از سوی طرفهای خارجی در تماس با گروههای مخالف جمهوری اسلامی به شدت واکنش نشان میدهد؛ به طور مثال، دیدار «محمود عباس»، رییس تشکیلات خودگردان فلسطینی با رهبر یکی از گروههای مخالف جمهوری اسلامی، با واکنش منفی تهران رو به رو شد. نامهای اعتراضی به محمود عباس فرستادند و «حسین امیرعبداللهیان»، از سیاستمداران نزدیک به نیروی «قدس» سپاه آن را «مایه تاسف مردم فلسطین» خواند و سرلشکر پاسدار «محسن رضایی» گفت: «با کسی عقد اخوت نبستهایم. هر کسی علیه ملت ایران کوچکترین قدمی بردارد، قدمهایش را میشکنیم.»
این جمله او، اشاره غیرمستقیم به رهبر فلسطینان بود.
سابقه جمهوری اسلامی در تروریست خواندن طالبان و اظهارات مداوم در «مبارزه صادقانه با تروریسم» و نیز باقی ماندن طالبان در فهرست گروههای تروریستی از یک سو و میزبانی و تعریف از این گروه از سوی دیگر، باعث میشود که عکس ظریف با طالبان برای افکار عمومی تکاندهنده باشد.
این عکس درباره شعار مبارزه با تروریسم از سوی جمهوری اسلامی تردیدهای بیشتری میآفریند و اعتبار به شدت صدمه دیده حکومت را نزد شهروندان ایرانی بیش از پیش میکاهد. همچنین، این سوال ایجاد میشود که به چه اظهاراتی میشود اطمینان کرد و سپس خلاف آن را مشاهده نکرد.