اصلاح طلب،اصولگرا دیگه تمامه ماجرا
مختار شلالوند
دو کلام حرف «راست» از زبان ناراستانی که دل در گرو این رژیم و اصلاحات دارند. گر چه سالهاست مردم از این جماعت عبور کرده اند و امروز خروش شکوهمند شان از کف خیابان ها، کارخانه، دانشگاه و مدارس بگوش عالم رسیده اما درست در اوج این مبارزات که تمامیت رژیم را نشانه رفته است، باز هم استمرار طلبان سر بر آورده و سعی در نگه داشتن پیکر رو به احتضار رژیم جنایت دارند.
بهزاد نبوی وزیر اصلاح طلب سابق، با دل واپسی از سرنگونی رژیم ناله سر داده، این کهنه مهره رژیمی، ناتوان از درکِ مطالباتِ نسلِ جوان و انقلاب نوین آنان، با طرح گفتمان بازدارنده استمرار طلبان سعی در بیراهه بردن این خیزش مردمی دارد و اعتراف می کند:
«نمی توانیم با معترضان کف خیابان که شعار براندازی می دهند همسو شویم».
شما سالهاست با خواست مردم همسو نیستید و این کردار دقیقاً آن روی سکه همسو شدن با تبهکاران حاکم است.
شما و همکارانتان تئوریزه کنندگان و استمرار بخش این فلاکت و اختناق بوده و هستید، نق زدن هایتان به رژیم هم در مثال به «ملانصرالدین»، می ماند که وقتی راهزنی او را بر زمین نشاند و دایره ای بدورش کشید تا مال و منالش را ببرد ... به ملا گفت: اگر پایت را از این دایره فراتر نهی با جانت بازی کرده ای، در خاتمه داستان زن ملا گریه کنان گفت پس غیرتت کجا رفت که با چشم خود دیدی همه چیزت را بردند، و کاری نکردی ملا گفت نگران نباش من هم بارها پایم را از محدوده دایره بیرون نهادم.
شما ها اما از محدوده آخوندی عبور نکردید، مگر نه اینکه «اصلاحات» در طول چهار دهه گذشته هیچ غلطی نکرده هیچ، بلکه دامنه اختناق و محدودیت های مدنی و حقوق شهروندی را هر روز تنگ تر از روز قبل کردند، حتی در زمان ریاست آن «آبدارچی» در حالی که دارای اکثریت قاطع مجلس و دولت هم بود. شما فقط دلتان خوش است که گاهی نق می زنید و باز در «انتخابات» انگشت جوهری به مردم نشان می دهید.
شرم کنید و دست از سر این نسل بپا خاسته بردارید. تضعیف اعتراضات و پشتیبانی از این رژیم تنفر برانگیز تنها هزینه سرنگونی را سنگین تر می کند. بی تردید جنبش نوین زنان و دختران دلیر و آگاه، گُنده گویانِ خُرد کردار را به حاشیه رانده است، همسو نشدن هر جریانی تنها عرض خود را می برد.
این جنبش بی سابقه و نوین ویژگیهای خودش را دارد، تا آنجا که به اعتراضات داخل کشور مربوط است، هیچ فقیه، ولایت خاص الخاص و رهبر خواب آلود و عقب مانده ای در آن مطرح نیست، تنها حضور در خیابان هاست که حرف اول را می زند.
بهزاد نبوی، همچنان اعتراف می کند:
«ما می‌خواهیم در چارچوب نظام، نظام را اصلاح کنیم. نمی‌خواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، بلکه می‌خواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم».
اتفاقاً مردم بر آنند تا دینامیت زیر ساختمان این رژیم بگذارند که کشتار زندانیان در سال 67، کشتار دانشجویان در سال 78 و کشتارهای 97 و 98 را در پیشینه خود دارد.
چگونه است که شما مبلغان شرمسار و به اصطلاح« ضد استکبار » نان مردم می خورید و باخوش رقصی شُلِه شحنه های فرسوده را هم می زنید، همچو «مراجع» مواجب بگیرِ با چشمان سفید خود می بینند چگونه مادران ستم دیده بعد از هشتاد سال با خشم و نفرت از رژیم حجاب از سر برمی گیرند، دختران روسری می سوزانند، زنان گیس می برند و خامنه ای جلاد فرمان آتش می دهد و دژخیمانش کودک می کشند و با هجوم به مدارس دخترانه، آنان را می ربایند و زندان می کنند... ولی شما و رهبر قاتلان همچنان زبان در کام کشیده و شرم نمی کند.
رژیم زن ستیز چنان ابلهانه نیمی از جمعیت کشور را نادیده انگاشت که قتل دلخراش مهسا امینی، به ناگه آتشی در ارکان رژیم زد و به سمبلِ عاشقان زندگی و آزادی تبدیل شد، نمی بینید انقلاب زن محور نوین با شجاعت تمام خود را به جهان تحمیل می کند،دختران و زنان و جوانان با نام مهسا، و شعار زن، زندگی، آزادی، می رود کلیت نظام را به گور بسپرد.
منبع:پژواک ایران
