PEZHVAKEIRAN.COM دستگیری حمید نوری و دادگاه وی، محک آزمایش همه ما
 

دستگیری حمید نوری و دادگاه وی، محک آزمایش همه ما
مختار شلالوند

دستگیری حمید نوری، و دادگاه وی مَحک آزمایش همه ما و معیار دوری و نزدیکی مدعیان دادخواهی است.
نتیجه دادگاه و تبعات آن طبعاً ریش رئیس جمهور برگزیده خامنه ای را هم خواهد گرفت، اما برخی خود را به آن راه می زنند و یا خاک در چشم دادخواهان می‌ریزند.
راستی چه چیزی باید اتفاق بیفتد یا مثلاً چه کسی باید دستگیر شود تا ما به خود آییم؟
بعد از چهار دهه، بیداد ایلغارِ حاکم بر میهنمان، برای نخستین بار جنبش دادخواهی، با پیگیری ایرج مصداقی قادر شد که یکی از دژخیمان کشتار ۶۷، را به دام اندازد و به محاکمه بکشاند. اما شوربختانه برخی عناصر ناآگاهانه و یا آگاهانه و بفرموده چشم شان را به این اتفاق خجسته می‌بندند و آشفته می شوند. این عده به زعم خود می‌کوشند با حاشیه سازی، بر این دستاورد تاریخی سایه بیندازند. به جای به چالش کشیدنِ امثال حسن داعی الاسلام و سایر پادوهای ارتجاع مغلوب و هادی خرسندی و نیز اتخاذ موضع علیه دژخیمی چون حمید نوری همجنس و همکار ابراهیم رئیسی، پیام خصوصی ایرج مصداقی را که ناظر بر پیشینه ای دیگر است با زیرپاگذاشتن ابتدایی‌ترین اصول اخلاقی در صفحه عمومی جار می زنند و روی آن معرکه می‌گیرند. از این بی‌اخلاقی‌ چه کسی به غیر از اربابان حمید نوری، و ارتجاع مغلوب سود می برند.
عاطفه اقبال در حالی که خواهرش را نیز به بازی گرفته و احیانا صحنه را خود اداره می‌کند برای افکار عمومی روشن نمی‌کند که دقیقا چه اتفاقی افتاده است و چرا ایرج مصداقی بطور خصوصی از طریق واسطه به او پیغام داده است. او توضیح نمی‌دهد که پس از انتشار فیلم چگونگی دستگیری حمید نوری و مقاله‌ تحسین‌برانگیز مینا اسدی در مورد هادی خرسندی، وی در دفاع از خرسندی به میدان آمد. می‌دانیم که به جز ارتجاع مغلوب و دشمنان مصداقی کسی جرأت حمایت از خرسندی را نیافت و آبروی خود را نبرد. می‌دانیم این فرقه از همه‌ی هوادارانش خواسته بود که در دفاع از خرسندی در فضای مجازی مشغول شوند. نکته‌ی جالب توجه این که خرسندی در پاسخ به خانم مینا اسدی نیز از طرح زشت‌ترین ادعاها علیه ایرج مصداقی فروگزار نکرد و عاطفه اقبال از او حمایت کرد. این‌ها همه معنی دار است. این در حالی بود که خرسندی وظیفه داشت پس از انتشار فیلم چگونگی دستگیری حمید نوری از جنبش دادخواهی پوزش و عذر تقصیر بخواهد و به اشتباهش اقرار نکند. 
خرسندی پیش تر در مصاحبه با میبدی ادعا کرده بود: «حمید نوری را سربازان گمنام امام زمان سوار هواپیما کرده و بعد به اپوزیسیون اطلاع داده برید بگیرید و پدرش را در بیاورید».
عاطفه اقبال پس از گذشت ۲۱ ماه از دستگیری حمید نوری در اظهارنظری مشکوک این نظریه را «قابل احترام»‌ معرفی می‌کند. نمی‌دانم آیا نظریات برادرش محمد اقبال علیه خودش را نیز «قابل احترام» می‌داند یا خیر. من که احترامی برای نظریات محمد اقبال راجع به عاطفه و عفت اقبال قائل نیستم.
همچنین عاطفه اقبال به دروغ ادعا می‌کند که خرسندی به هیچ وجه به مصداقی توهین نکرده است.! درحالی که وی در سروده‌‌اش پا روی وجدان گذاشته و برای خوشامد ارتجاع مغلوب و رهبرش، ایرج مصداقی را «مأمور اژه‌ای» و «لاشی» و مصداق «رذالت و نادانی» می‌خواند. گناه مصداقی از نظر خرسندی و همراهانش دستگیری حمید نوری است. این چیزی‌ است که بعضی‌ها نمی‌پسندند و در آستانه‌ی تشکیل دادگاه به مدد ارتجاع غالب و جانیان می‌آیند.  
تائید نظریه ارتجاع مغلوب (اینکه دست گیری حمیدنوری «سناریو وزارت اطلاعات» و سربازان گمنام امام زمان است)، توسط هادی خرسندی، و تأیید تلویحی آن از سوی عاطفه اقبال چیزی نیست که دادخواهان فراموش کنند. این ادعای سخیف به پای آن‌ها نوشته می‌شود. همانطور که مینا اسدی تأکید کرده است این به معنای پیاده شدن از قطار دادخواهی است.
من بعنوان کسی که از مرحله‌ی تکوین پروسه دستگیری حمید نوری تا کنون در جریان تحولات پرونده بوده و مفتخرم کلید این دستگیری در خانه من زده شده، و شاهد تلاش دست اندرکاران این اتفاق سترگ بوده با صدای بلندمی گویم: این دستاورد پاکیزه تر از آن است که با خزعبلات دستگاه رجوی و یاوه های خرسندی و تائید این و آن و کمنت های اینحا و آنجا مخدوش شود.
 
هادی خرسندی در آخرین واکنش خود ادعای زشت دیگری را مطرح کرد که در حد قد و قامت او نیست. این ادعا نیز مورد تأیید عاطفه اقبال قرار گرفت. متاسفانه این روزها هر دشمنی با مصداقی مورد تأیید عاطفه اقبال قرار می‌گیرد، عجیب نیست؟
خرسندی بعد از گذشت یک دهه تازه به فراست افتاده که چرا ایرج مصداقی، مسعود نقره کار را به دلیل انتشار به اصطلاح خاطرات یک مهره متعفن امنیتی رژیم با نام جعلی حاج رضا رضائی، به چالش کشیده است. نوشته‌‌های ایرج مصداقی در مورد ادعاهای «حاج رضا» آنقدر مستدل و مستند بود که مسعود نقره کار همان موقع ترجیح داد کار را رها کند و صدایش را در نیاورد. او هیچ پاسخی در قبال مستندات قوی و استدلال‌‌های محکم ایرج مصداقی نداد.
جالب است که حاج رضا رضائی مدعی بود در «زندان ها و قوه قضائیه» رژیم کاره می کرده، ولی اکنون بهینه شده، می خواهد تمام حقایق آن دستگاه مخوف را افشا کرده و حقیقت را به مردم بگوید! او با هدف مخدوش کردن تاریخ زندان و مبارزه، جعلیات مسخره و عجیب و غریبی را که دستگاه امنیتی سرهم می‌کرد به خورد مسعود نقره کار می‌داد و متأسفانه از طریق او انتشار می‌یافت.
هادی خرسندی بعد از یک دهه تازه مدعی شده است که گویا حاج رضا، «پته حکومت را روی آب می ریخت و آقای مصداقی بر آشفت. انگار خوش نداشت اسرار زندان ها و شکنجه های نظام فاش شود و یا اگر قرار است فاش شود، لازم است اول از فیلتر او رد شود».
کینه خرسندی و کراهت این جمله جداً آدم را به فکر وا می دارد که چه کسی هادی خرسندی را هدایت می‌کند؟ ایرج مصداقی تنها کسی نبود که ادعاهای جعلی حاج‌رضا را که مسعود نقره کار انتشار می‌داد زیر سؤال برد. پژوهشگر گرامی همنشین بهار نیز چندین مطلب در این مورد نوشت و شدیداً به مسعود نقره کار حمله کرد و دروغ‌های مضحک حاج رضا را زیر سؤال برد. مهدی اصلانی نیز بارها نزد من ادعای حاج رضا را زیر سؤ‌ال برد و تأکید داشت که چندین بار به مسعود نقره کار در این مورد تذکر داد.
من خودم نیز به این موضوع در مقاله «حاج‌آقا رضا» پایش را از گلیم‌اش دراز تر می‌کند، پرداختم.
 
https://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-43786.html
 
 امروز بعد از یک دهه کاملاً مشخص شده حاج آقا رضائی در کار نیست و مأموران گمنام امام زمان مسعود نقره کار را هم بدون آن که بداند به بازی گرفته بودند. اما خرسندی امروز آگاهانه و با قصد و غرض زشت به میدان آمده است.
مسعود نقره کار یک دهه قبل ادعا کرد که حاج رضا یک ماه دیگر از پرده بیرون خواهد آمد و پاسخ همه را خواهد داد. اما وی همچنان در پرده مانده است و حاضر به رخ‌گشایی نیست.
نمی‌دانم هادی خرسندی در هماهنگی با مسعود نقره کار چنین ادعای زشتی را مطرح کرده است یا نه؟ در هر صورت وظیفه‌ی مسعود نقره‌کار است که در این زمینه روشنگری کند. یا حجاب از رخ حاج رضایش برگیرد یا در مقابل افکار عمومی مسئولیت اشتباهش را بپذیرد و از ایرج مصداقی تشکر کند. او باید تکلیف ما را با ادعای خرسندی مشخص کند که پای او و حاج رضا رضایی را دوباره به میان کشیده است.
متأسفانه آدم عاقلی در کنار هادی خرسندی نیست که به او بگوید در پیرانه سر در اموری دخالت نکند که در صلاحیت او نیست. او سکوت کند بهتر است. هرچه این گنداب را هم بزند، بوی تعفن‌اش بیشتر در می‌آید.
 
در آستانه تشکیل دادگاه هستیم. برای به حاشیه راندن این دادگاه قبل از هرچیز به وجدان خود را رجوع کنید. شایسته نیست چنگ به صورت داغداران بکشید.

منبع:پژواک ایران


مختار شلالوند

فهرست مطالب مختار شلالوند در سایت پژواک ایران 

*آقای هالو، چهره بنمای  [2024 Apr] 
*آنچه که دیدی بگو، آنچه شنیدی بگو  [2023 Jun] 
* ای باد اگر به گلشن اَحباب بگذری...   [2023 May] 
*پاسخ به خانواده حمید نوری  [2022 Dec] 
* اصلاح طلب،اصولگرا دیگه تمامه ماجرا  [2022 Oct] 
*ارثیه ای که از خمینی،به احمدی نژاد و اینک به نمایندگان ضد خلقی مجلس رسیده.  [2022 Sep] 
*نگاهی از «کارخانه آدمکشی» رژیم  [2022 Sep] 
*تلاش‌های همسوی رجوی و حمید نوری در پرونده برادرم حمزه  [2022 Jul] 
*دادگاه حمید نوریَ و داستان شهادت یک ساک  [2022 Feb] 
*دادگاه حمید نوری و پژواک فریاد دادخواهان  [2022 Jan] 
*«من قهرمان یا چنین چیزی نبودم»  [2022 Jan] 
*حمید نوری و«نه زیستن نه مرگ»  [2021 Oct] 
*«نه زیستن نه مرگ» زبان می‌گشاید  [2021 Sep] 
*دستگیری حمید نوری و دادگاه وی، محک آزمایش همه ما  [2021 Aug] 
*خانواده‌های دادخواه بین دو سنگ آسیاب  [2021 Jul] 
*خط دادن به وکلای حمید نوری، اوج بی شرمی است  [2021 Jun] 
*مهدی تقوایی- یکی داستانیست پر از اشک چشم  [2021 May] 
*محاکمه حمید نوری ، محک دوری و نزدیکی به جنبش دادخواهی  [2020 Dec] 
*درباره «عظمت» ناشناخته ایرج مصداقی  [2020 Nov] 
*بمباران اندیمشک  [2020 Nov] 
*آستانبوسی و چاکرمنشی یک عنصر فرومایه  [2020 Sep] 
*آقای هادی خرسندی از شما انتظار می رود  [2020 Aug] 
* جنازه های سیاسی سر بر می دارند   [2020 Jul] 
*مهدی تقوائی و برخی از رنج هایش  [2020 Mar] 
*ورشکستگی ایدئولوژیکی رهبری مجاهدین  [2020 Feb] 
*باز داشت حمید نوری و دلواپسان آشار و نهان  [2019 Dec] 
*سخنی از سر درد  [2019 Nov] 
*«همیشه به یادت هستم مقاومت»   [2019 Nov] 
*از تاریخ هیچ درسی نگرفتید  [2019 Nov] 
*کار گر قهرمان  [2019 Aug] 
*طاقت سر کردن شب   [2019 Jun] 
*روزی روزگاری؛ از بندرعباس تا تهران  [2019 Mar] 
*شمخانی و قتلی که در سال ۵۹ مرتکب شد  [2019 Jan] 
*دارجنگه غم های درخت بلوط [2019 Jan] 
*شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد  [2019 Jan] 
*سیاوش‌کُشی، رسم دیرین روزگار  [2018 Oct] 
*چنین گفت رُستم به اسفنديار   [2018 Aug] 
* مامان عمو تفنگ نداشت  [2018 May] 
* خیمه شب بازانِ شهرِ ما ‏   [2018 Apr] 
*بازهم ۶۷  [2017 Sep] 
* تابستان ۶۷ هنوز میسوزد و دود می کند   [2017 Aug] 
*پناهنده  [2017 Jun] 
*دوستی‌های بی‌مانندش   [2017 Apr] 
*«زندان یونسکو» و درختان تنومندش  [2016 Oct] 
*قاتلانی که با خمینی به جهنم رفتند  [2016 Sep] 
*فایل صوتی آیت‌الله منتظری و مفتشان عقیده  [2016 Aug] 
* «یه مرد بود یه مرد»  [2016 Jan] 
*دل نوشته ای برای دوست نازنین عباس رحیمی که همچنان زندگی را می سراید  [2015 Dec] 
*قتلعام شصت و هفت و گل‌هائی که پَرپَر شدند  [2015 Aug] 
*تهمت و افترا دیگر اثر ندارد  [2015 Apr] 
* دیگی که برای من نجوشد، سر سگ در آن بجوشد!  [2015 Apr] 
*ردیه نویسان  [2015 Feb] 
*اسیر کشی سال شصت و هفت، درد ها و درس ها  [2014 Sep] 
*گزارش ۹۳ و انتظاری که بر آورده نشد  [2014 Aug] 
*مادر و چشمان پر از اندوهش  [2014 May] 
*نامه سرگشاده ایرج مصداقی و شرح یک درد.  [2013 Jul] 
*کوچه خاطره ها و طوطی داش اکل (یادی از آقا رضا و گلهای زیبائی که در دهه شصت پژمردند)  [2013 Feb] 
*«حاج‌آقا رضا» پایش را از گلیم‌اش دراز تر می‌کند  [2012 Jul] 
*اوین ویران شوی   [2012 Jun] 
*کُچیرِ سر به دار  [2012 May] 
*مادر کوگی به فرزندان دلاورش پیوست   [2011 Nov] 
*به بھانه ی انتشار کتاب رقص ققنوس ھا و آواز خاکستر  [2011 Sep] 
*پيکار با تبعيض جنسي ، خانم آندره ميشل ترجمه‌ي زنده ياد محمد جعفر پوينده در گرامی داشت 8 مارس روز جهانی زن  [2011 Mar] 
*که می رویم به داغ بلند بالائی  [2010 Jan] 
*کمال؛ به خاک افتاده عشق، یادی از کمال رفعت صفائی  [2009 Dec]