دادگاه حمید نوری و پژواک فریاد دادخواهان
مختار شلالوند

۹ نوامبر ۲۰۱۹، حمید نوری دادیار زندانهای گوهر دشت و اوین، وقتی برای تعطیلاتی «خوش» و پاره‌ای مسائل خانوادگی به سوئد، آمد تصورش را نمی‌کرد به محض فرود هواپیمایش در فرودگاه «ارلاندا»، به حکم دادستان سوئد دستگیر و روانه زندان می‌شود.
با صدور کیفرخواست دادستانی به اتهام «جنایت جنگی و قتل عمد»، محاکمه وی بعد از گذشت یکسال و نه ماه (دهم اگوست ۲۰۲۱)، آغاز شد.
بنا بر تصریح وکیل پرونده «یوران یالمارشون»، کیفرخواست‌ مزبور،  اساساً به استناد مدارک و مستندات ایرج مصداقی، صادرشده است.
خود حمید نوری هم ضمن دفاعیاتش در دادگاه به موضوع فوق اشاره نمود و تصریح کرد «سنگ بنای این دادگاه و کشتار ۶۷ تماماً حاصل تخیل، توهمات و طرح ایرج مصداقی بوده‌است» و حتی رو به سوی قاضی پرونده کرد و گفت: «قبل از دستگیری، خود شما هم بودید و همکاری کردید و من (حمید نوری) از این موضوع ناراحت هستم… در لندن، منزل مختار شلالوند، ایرج، حمید اشتری، نیما سروستانی و مختارشلالوند، فیلم تهیه کرده‌ و در سرتاسر دنیا پخش کرده‌اند. تلویزون شبکه یک سوئد هم نمایش داده. من دو روز گریه می‌کردم»...
 
مرداد و شهریور خونین در سال ۶۷
موضوع دادگاه حمید نوری، رسیدگی به قتل زندانیان سیاسی در زندان «گوهر دشت» و دقیقا ناظر بر برهه مرداد و شهریور سال ۶۷ است. قربانیان در همان بُرهه (در سراسر ایران) حدود ۴۰۰۰ زندانی حکمدار بودند و گفته می‌شود در تاریخ معاصر، «بعد از هولوکاست بزرگترین کشتار علیه زندانیان سیاسی در دنیا محسوب می‌شود».
دادگاه حمید نوری، بعد از سی و سه سال توانست به شکل گسترده‌ای توجه رسانه‌ها را جلب کند، بویژه در روزهای نخست دادگاه، چندین و چند مصاحبه و گزارش خبری - تحلیلی توسط رسانه‌های معتبر ایرانی و خارجی به زبان‌های مختلف منتشر و زمینه مساعدی برای پژواک فریاد دادخواهان و همگرائی مبارزات داخل و خارج فراهم نماید.
 
واکنش رسانه‌های حکومتی به روند دادگاه
بازگشودن پرونده سال ۶۷ و اظهارات شاکیان و شاهدانِ جان بدر برده از آن کشتار، موجب گسترش موج سنگین این محاکمه تاریخی شد بطوریکه مقامات رژیم نا گزیر به روند دادگاه واکنش نشان دادند و رسانه‌های حکومتی در این رابطه نوشتند: «حالا که دُور جدید جلسات دادگاه حمید نوری آغاز شده، مناسب است از این پس افکار عمومی داخل نیز با وقایع و رخدادهای اتفاق افتاده در دادگاه و حاشیه آن آشنا و از آن مطلع شوند».
و بدین شکل رژیم در هراس از دست‌آوردهای این دادگاه، دُور جدیدی از اراجیف همیشگی در توجیه کشتار ۶۷ و نیز تحریف و دروغ در رابطه با دادگاه حمیدنوری را آغاز کرد و با اطلاع از بدنامی ارتجاع مغلوب این محاکمه را به فرقه رجوی، مستقر در آلبانی نسبت داد!
در حالیکه این فرقه از همان آغاز در صدد نابودی این دادگاه حرکت کرده و برای بی‌اعتبار کردنش، شاهدان این فرقه؛ از مقامات قضائی سوئد تقاضا داشتند در کنار حمید نوری، شاکی اصلی پرونده (ایرج مصداقی) را نیز محاکمه کنند. اگر این حرکت سخیف، اوج ورشکستگی سیاسی این جریان میرا نیست، پس چیست؟ به کارگیری «ژورک» کذاب که برخلاف همسرش خانم مرجان، پرونده سیاهی در زندان داشت، همچنین عَلم کردن هادی خرسندی و کاوه موسوی دقیقاً در همین رابطه است.
 
داغ دل مادر عصمت
دادخواهان اما حرف دیگری دارند، مادر عصمت وطنپرست، که داغ یازده تن از فرزندان، برادران و نوه‌هایش را در سینه دارد و خود در صحنه مبارزه علیه رژیم شرکت مستمر داشته‌است ارتجاع غالب و مغلوب را توامان به نقد می‌کشد و در مصاحبه‌ای خطاب به کاوه موسوی می‌گوید:
«من مادری داغدیده، رنج کشیده، آواره شده، از اینکه یک قاتل گرفته شده و داره محاکمه می‌شه، دلم می‌خواست یک لبخند زده باشم، آقای کاوه موسوی، شما خراب کردید، شما دارید به نفع جمهوری اسلامی کار می‌کنید!... اگر این دادگاه خراب بشه آقای موسوی شما خراب کردید و مجاهدین که (جلو دادگاه) جمع شدند تا تف به روی مردم بیندازند! نمی‌دانی اینجا چه جوی است، ما نمی‌توانیم بریم جلو دادگاه، خوشحال باشیم، می‌ترسیم، بزنندمان و تف رویمان بیندازند و دادگاه خراب بشه. آقای موسوی کار خوبی نکردید. دلم می‌خواست حلقه گل گردنت بیندازم...اما آقای موسویی شما خراب کردید...»
چشم شما روشن جناب کاوه؛ حالا هم که جمهوری جنایت سخنان حضرت عالی را در مقالات و کلیپ‌های دستگاه امنیتی‌اش به رُخ می‌کشد.
 
دادگاه نوری مَحک است
جنبش دادخواهی، بر آن است تا به تاریک‌ترین زوایای کشتار شصت و هفت، پی برده، در حد توان خود در افشای آن بکوشد، هزاران خانواده قربانی تحت تأثیر آن جنایت هولناک قرار دارند، آنان هنوز نمی‌دانند عزیزانشان چرا کشته شدند و آنان را کِی و کجا دفن کردند؟ حتی هنوز آمار دقیق قربانیان معلوم نیست.
هدف دادخواهان، تحقق عدالت و پایان‌دادن به چرخه مزمن کشتار است.
«دادگاه حمید نوری معیار است» معیار دوری و نزدیکی به جنبش دادخواهی.
باید از این فرصت در گشودن این جعبه سیاه استفاده کرده، فریاد آسیب دیدگان را بر سر قاتلانِ زندانیانِ سیاسی آوار کنیم.  

منبع:پژواک ایران


مختار شلالوند

فهرست مطالب مختار شلالوند در سایت پژواک ایران 

*آنچه که دیدی بگو، آنچه شنیدی بگو  [2023 Jun] 
* ای باد اگر به گلشن اَحباب بگذری...   [2023 May] 
*پاسخ به خانواده حمید نوری  [2022 Dec] 
* اصلاح طلب،اصولگرا دیگه تمامه ماجرا  [2022 Oct] 
*ارثیه ای که از خمینی،به احمدی نژاد و اینک به نمایندگان ضد خلقی مجلس رسیده.  [2022 Sep] 
*نگاهی از «کارخانه آدمکشی» رژیم  [2022 Sep] 
*تلاش‌های همسوی رجوی و حمید نوری در پرونده برادرم حمزه  [2022 Jul] 
*دادگاه حمید نوریَ و داستان شهادت یک ساک  [2022 Feb] 
*دادگاه حمید نوری و پژواک فریاد دادخواهان  [2022 Jan] 
*«من قهرمان یا چنین چیزی نبودم»  [2022 Jan] 
*حمید نوری و«نه زیستن نه مرگ»  [2021 Oct] 
*«نه زیستن نه مرگ» زبان می‌گشاید  [2021 Sep] 
*دستگیری حمید نوری و دادگاه وی، محک آزمایش همه ما  [2021 Aug] 
*خانواده‌های دادخواه بین دو سنگ آسیاب  [2021 Jul] 
*خط دادن به وکلای حمید نوری، اوج بی شرمی است  [2021 Jun] 
*مهدی تقوایی- یکی داستانیست پر از اشک چشم  [2021 May] 
*محاکمه حمید نوری ، محک دوری و نزدیکی به جنبش دادخواهی  [2020 Dec] 
*درباره «عظمت» ناشناخته ایرج مصداقی  [2020 Nov] 
*بمباران اندیمشک  [2020 Nov] 
*آستانبوسی و چاکرمنشی یک عنصر فرومایه  [2020 Sep] 
*آقای هادی خرسندی از شما انتظار می رود  [2020 Aug] 
* جنازه های سیاسی سر بر می دارند   [2020 Jul] 
*مهدی تقوائی و برخی از رنج هایش  [2020 Mar] 
*ورشکستگی ایدئولوژیکی رهبری مجاهدین  [2020 Feb] 
*باز داشت حمید نوری و دلواپسان آشار و نهان  [2019 Dec] 
*سخنی از سر درد  [2019 Nov] 
*«همیشه به یادت هستم مقاومت»   [2019 Nov] 
*از تاریخ هیچ درسی نگرفتید  [2019 Nov] 
*کار گر قهرمان  [2019 Aug] 
*طاقت سر کردن شب   [2019 Jun] 
*روزی روزگاری؛ از بندرعباس تا تهران  [2019 Mar] 
*شمخانی و قتلی که در سال ۵۹ مرتکب شد  [2019 Jan] 
*دارجنگه غم های درخت بلوط [2019 Jan] 
*شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد  [2019 Jan] 
*سیاوش‌کُشی، رسم دیرین روزگار  [2018 Oct] 
*چنین گفت رُستم به اسفنديار   [2018 Aug] 
* مامان عمو تفنگ نداشت  [2018 May] 
* خیمه شب بازانِ شهرِ ما ‏   [2018 Apr] 
*بازهم ۶۷  [2017 Sep] 
* تابستان ۶۷ هنوز میسوزد و دود می کند   [2017 Aug] 
*پناهنده  [2017 Jun] 
*دوستی‌های بی‌مانندش   [2017 Apr] 
*«زندان یونسکو» و درختان تنومندش  [2016 Oct] 
*قاتلانی که با خمینی به جهنم رفتند  [2016 Sep] 
*فایل صوتی آیت‌الله منتظری و مفتشان عقیده  [2016 Aug] 
* «یه مرد بود یه مرد»  [2016 Jan] 
*دل نوشته ای برای دوست نازنین عباس رحیمی که همچنان زندگی را می سراید  [2015 Dec] 
*قتلعام شصت و هفت و گل‌هائی که پَرپَر شدند  [2015 Aug] 
*تهمت و افترا دیگر اثر ندارد  [2015 Apr] 
* دیگی که برای من نجوشد، سر سگ در آن بجوشد!  [2015 Apr] 
*ردیه نویسان  [2015 Feb] 
*اسیر کشی سال شصت و هفت، درد ها و درس ها  [2014 Sep] 
*گزارش ۹۳ و انتظاری که بر آورده نشد  [2014 Aug] 
*مادر و چشمان پر از اندوهش  [2014 May] 
*نامه سرگشاده ایرج مصداقی و شرح یک درد.  [2013 Jul] 
*کوچه خاطره ها و طوطی داش اکل (یادی از آقا رضا و گلهای زیبائی که در دهه شصت پژمردند)  [2013 Feb] 
*«حاج‌آقا رضا» پایش را از گلیم‌اش دراز تر می‌کند  [2012 Jul] 
*اوین ویران شوی   [2012 Jun] 
*کُچیرِ سر به دار  [2012 May] 
*مادر کوگی به فرزندان دلاورش پیوست   [2011 Nov] 
*به بھانه ی انتشار کتاب رقص ققنوس ھا و آواز خاکستر  [2011 Sep] 
*پيکار با تبعيض جنسي ، خانم آندره ميشل ترجمه‌ي زنده ياد محمد جعفر پوينده در گرامی داشت 8 مارس روز جهانی زن  [2011 Mar] 
*که می رویم به داغ بلند بالائی  [2010 Jan] 
*کمال؛ به خاک افتاده عشق، یادی از کمال رفعت صفائی  [2009 Dec]