PEZHVAKEIRAN.COM چرا نمی توانیم سازمان یا حزب بسازیم؟
 

چرا نمی توانیم سازمان یا حزب بسازیم؟
منوچهر تقوی بیات

بیش از سد سال است که آرمان های آزادی خواهانه ی انقلاب مشروطیت در ایران پایمال می شود. گماشتگان بیگانگان در ایران از بر پا کردن حزب و اجتماعات جلوگیری می کنند:(در ماده چهارم اعلامیه "حکم می کنم"در کودتای انگلیسی سوم اسفند  ۱۲۹۹ خورشیدی نوشته شده است:"تمام روزنامجات و..." موقوف می شود و در ماده پنجم – اجتماعات در منازل و نقاط مختلفه بکلی موقوف، در معابر هم اگر بیش از سه نفر گرد هم باشند با قوه قهریه متفرق خواهند شد.). در درازای بیش از یک سده، هر کس در هر جای ایران قدمی در راه آزادی و دموکراسی برداشته است، به زندان، شکنجه و مرگ دچار شده است. همیشه نوکران بیگانگان برای همه ی کارهای ما ایر انیان برنامه ریزی کرده اند و می کنند. رادیو و تلویزیون، روزنامه ها، آموزش و پرورش، کتاب های درسی هر چه که خواندنی، دیدنی یا شنیدنی است بر ضد فرهنگ و آرمان های ما ایرانیان برنامه ریزی و انجام می شده و می شود. نویسندگان، شاعران، فیلم سازان و هنرمندان ما همیشه زیر نگاه گزمه ها و پاسداران گماشته ی بیگانگان بوده و جایشان در گورستان، زندان و شکنجه گاه است.

هر جا گروهی گرد هم می آیند و سلول، جرگه یا سازمان و حزبی می رود که پدید آید در همان آغاز نابود می شود. دولت با بودجه های کلان و پول ملت، هم در درون کشور و  هم در بیرون از  کشور هر حرکت آزادی خواهانه و سیاسی را از کار می اندازد. با پول های فراوانی که دولت برای سایبری ها، سخن چین ها و سخن کش های خود در بیرون از کشور می پردازد، دست یابی آنان به سازمان ها و حزب ها بیشتر و آسان تر می شود، به ویژه آن که تلاش گران بیرون از کشور در بستر دموکراسی های غربی، دستشان باز است و کم تر بیمی از جان خود دارند. پیوسته کسانی از سوی جمهوری اسلامی؛ دولت دست نشانده ی انیرانی در ایران، به درون گروه ها و حزب های بیرون از کشور رخنه می کنند و با ترفندهای گوناگون می کوشند تا تلاش های آنان را از کار بیندازند.

گاهی این گماشتگان مزدور گروهی می آیند و با اکثریت آراء  هر جمعی را  از آن خود می کنند. گاهی در نشست ها شرکت می کنند و آن را بهم می ریزند. گاهی خود را برای کاری پیشنهاد می کنند، می روند و دیگر باز نمی گردند. گاهی به دیگران پرخاش می کنند و ناسزا می گویند و آشوب در درون سازمان برپا می کنند.گاهی پیشنهادهای گمراه کننده می دهند. گاهی با بد گویی از این و آن در درون سازمان ها بین هموندان جدایی و نفاق می اندازند و ادامه ی کار سازمان و حزب را ناممکن می سازند. گاهی کارهای بسیاری را به گردن می گیرند و خود را چنان نشان می دهند که پرکار و  پویا هستند، حال آن که در نهان کارها را به بیراهه می برند. و ... تا می شود سنگ پیش پای مبارزان می اندازند تا کارها پیش نرود و آن سازمان و گروه از هم بپاشد.

افزون بر این که در ایران حزب و آزادی سیاسی نیست، حکومت های دست نشانده، در همه جای کشورمان ایران، در همه ی روستاها و شهرها در میان مردم به دروغ پراکنی و  گسترش باورهای بی پایه و خرافاتی می پردازند. از پیر زنی  پرسیدم تو که برادرانت خواندن و نوشتن می دانند چرا تو نیاموختی؟ پاسخ داد در کودکی ملا باجی در روستای ما به من گفت دخترها اگر خواندن و نوشتن بدانند به جهنم خواهند رفت. زن دیگری را می شناختم که خواندن می دانست، نوشتن نمی دانست از او پرسیدم تو که خواندن می دانی چرا نوشتن نمی توانی؟ گفت نوشتن گناه است، زنان و دخترانی که نوشتن بتوانند و به مردان و زنان نامحرم نامه بنویسند به بهشت نخواهند رفت.

بیگانگان در کشور ما شاه، رهبر، وزیر، وکیل، آخوند و جن گیر برای مردمان کشور ما می تراشند و کودتا راه می اندازند. خبرنگاران و نویسندگان قلم به مزد بسیاری دارند که با دروغ و ترفندهای گوناگون مانند نویسنده ی دایی جان ناپلئون باور های نادرست در میان مردم می پراکنند. ترس از حزب و سیاست در میان مردمان کشور ما پشت به پشت چون میراثی برجای مانده است. هم حکومت حزب و فعالیت سیاسی را ممنوع و موقوف کرده و مردم را از سیاست دور می کند و هم مردم خود از سیاست بیم دارند و  فرار می کنند. خانواده ها هم برای حفظ فرزندان خود آن ها را از شرکت در کارهای سیاسی باز می دارند. تیرباران و کشتار آزادیخواهان در همه ی خانواده ها تخم ترس پراکنده است؛ ترس از این که من هم مانند دایی یا عمویم ممکن است تیرباران شوم جوانان کشور ما را از تلاش های سیاسی باز می دارد. افزون بر گزمه ها و گشتی ها و خبرچینان دولتی، مردمان کوچه و بازار هم از سر نادانی بی مزد و پاداش با سخن چینی، سخن پراکنی و زیاده گویی به پلیس و دشمنان ایران کمک می کنند.

خود بزرگ بینی، آرزوی رهبری و فرماندهی بدون آگاهی و کارورزی نیز از بیماری هایی است که از پیشرفت و گسترش گروه ها و سازمان ها جلوگیری می کند. پایه و بنیاد کار حزبی و سیاسی؛ هر کس یک رأی و یک نظر، است. هیچ کسی در حزب یا سازمان سیاسی حق تحکم و دستور دادن به دیگران را ندارد. کار حزبی و سیاسی داوطلبانه است، هر گونه نظر و اندیشه ای پیشنهاد می شود، انجام و اجرای پیشنهاد تصویب شده ی حزبی هم با کار داوطلبانه به سرانجام می رسد. اگر رهبر یک گروه که مجری پیشنهاد ها و مصوبه های گروه است به کسی تحکم کند و دستور بدهد، آن کس یا هموند ممکن است آن شیوه ی تحکم را نپذیرد و از پیگیری کار پشیمان شود. نبود آموزش و تربیت انجمنی و سیاسی نیز ما را از بهم پیوستن و کار گروهی باز می دارد.

حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران مانند بسیاری از سازمان ها در بیرون از کشور بارها کار خود را از نو آغاز کرده است.گماشتگان حکومت بدی هایی برای این یا آن حزب می شمارند. کسانی که یکی دو زبان اروپایی می دانند، با آگاهی و دانسته، از روی بدخواهی و دشمنی، هنگام گفتن نام حزب، واژه های آن را پس و پیش و نادرست بر زبان می آورند. با این که دولت در ایران با هزاران شیوه ی مردم ستیز، با آزادی و دموکراسی مبارزه می کند و تلاش گران سیاسی را زندانی، شکنجه کرده و می کشد، برخی از ایرانیان پرورش یافته در فرنگ و درس خوانده های در اروپا، با مقایسه ای نابجا، بدون در نظر گرفتن شیوه های خفقان و ضد دموکراسی در ایران، بدون اندیشیدن درباره ی علل استعماری حزب گریزی و نبود آموزش و تربیت حزبی در ایران، مردمان ما را سرزنش می کنند و می گویند؛ دولت ها، حزب ها و مردمان در اروپا از ما بهترند یا چنین و چنانند.

اگر به خواهیم درست و دانشورانه به دموکراسی به پردازیم باید بدانیم تا آزادی نباشد دموکراسی در کشوری پا نمی گیرد. در حکومت های دست نشانده نه آزادی هست نه دموکراسی و نه استقلال. ما نمی توانیم کشورهای واپس نگه داشته شده و مستعمره را با کشورهای استعمار گر و کودتاچی برابر بدانیم. آن ها دموکراسی را برای خودشان می خواهند نه برای کشورهای استعمار زده چون اگر در کشورهای مستعمره، دموکراسی باشد که دیگر مستعمره نمی شود.این که بگوییم چرا اروپایی ها در نشست های حزبی به یکدیگر نمی پرند، درست نیست چون در نشست های حزبی اروپایی چاقوکشان حکومتی جایی ندارند. یک اروپایی اگر از ما بهتر است برای آن است که حکومت و قانون آن ها از ما بهتر است.   

 افزون بر آنچه در بالا برشمردم در کشورهایی که دموکراسی در آن ها پا گرفته است نه تنها شهروندان را برای تلاش های اجتماعی و سیاسی تیرباران و زندانی نمی کنند، آن ها را پشتیبانی و تشویق هم می کنند. از درآمد و بودجه ی کشور برای حزب ها، انجمن ها و سازمان ها کمک های دولتی پرداخت می شود. برابر آنچه در سایت پارلمان سوئد آمده در سال ۲۰۲۰ میلادی دولت سوئد به حزب ها ۵۰۱ میلیون کرون (۶۷۸/ ۴۴ میلیون یورو) بودجه داده است. سایت زندگی عمومی فرانسه( Vie-publique.fr ) می نویسد، در فرانسه در سال ۲۰۲۲ این  رقم کمک به حزب ها  ۰۸/  ۶۶ میلیون یورو بوده است.

در اروپا در خیابان ها، در اتوبوس ها، در فروشگاه ها آزادی و دموکراسی هست. در دبستان و پیش دبستان به کودکان دموکراسی و آزادی اندیشه را می آموزند. آزادی و دموکراسی در اروپا در آغاز سده ی هجدهم ترسایی برای ساخت و فروش کالاها، با شعار اقتصادی بگذارید انجام شود و بگذارید بگذرد؛ ( «Laissez faire, laissez passer» ) آغاز شد. آزادی ساخت و فروش کالاها، آزادی های سیاسی و اجتماعی را برای مردمان هم به دنبال آورد. از همان روزگار کم کم کالاهای اروپایی، بازرگانان اروپایی و جاسوسان اروپایی به کشورهای خاوری مانند کشور ما، راه یافتند.

با آزادی گردش کالا در جهان، کشورهای تولید کننده فرمانروایی خود را بر بازار ها و کشورهای مصرف کننده مانند ایران آغاز کردند. برای تصرف بازارها کودتاها انجام گرفت و کشورهای زیر سلطه و واپس نگه داشته شده پدید آمد. کشورهای مصرف کننده مانند ایران آزادی های اقتصادی و آزادی های اجتماعی و استقلال خود را از دست دادند. تولید کنندگان اروپایی برای دست یابی به بازارها و چاپیدن کشورهای مصرف کننده، فرمانروایان کشورهای مصرف کننده را با کودتاها و نیروی ارتشی جابجا کردند. برای تصرف بازارهای جهان، دو جنگ بزرگ جهانی روی داد و حکومت های دست نشانده ی بسیاری در جهان پدید آمد.

دلال ها و سرمایه داران وابسته و بزرگ مانند؛ رضا شصت تیر، محمدرضا پهلوی، شاهپور غلامرضا، تیمسار باتمانقلیج، ثابت پاسال ها، القانیان ها، حاجی برخوردارها و ... برای خوش خدمتی اربابانشان در آن سوی دنیا، آزادی های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را از بین بردند. تنها ازادی در ایران، آزادی وارد کردن کالاهای بنجل و مصرفی جهان باختری به ایران و غارت ثروت های ایران بوده و هست. همه چیز در ایران مونتاژ است یعنی کالاهایی که در خارج از ایران ساخته شده است و در ایران سر هم بندی می شود، حتا حزب رستاخیز، حزب جمهوری اسلامی و رهبران آنان مانند محمد رضا پهلوی و علی خامنه ای!

منوچهر تقوی بیات

بیست و سوم بهمن ماه ۱۴۰۱ خورشیدی برابر با ۱۲ فوریه  ۲۰۲۳ ترسایی     

منبع:پژواک ایران


منوچهر تقوی بیات

فهرست مطالب منوچهر تقوی بیات در سایت پژواک ایران 

*تفسیر غزل ۳۶۴ دیوان حافظ  [2024 Mar] 
*کشتن مردم به هر بهانه ای درنده خویی است!  [2024 Feb] 
*آزادی گرفتنی است!   [2024 Jan] 
*غوغای جهانی نرگس محمدی و بانوان ایرانی  [2023 Dec] 
*باید کاری کرد، باز گو کردن مصیبت ها بس است!  [2023 Dec] 
*حافظ راهنمای اهل کرم  [2023 Dec] 
*ز هر طرف که شود کشته سود اسلام است!  [2023 Nov] 
*دموکراسی، حزب، قانون  [2023 Sep] 
*در باره ی حزب، جبهه و کنگره ملی  [2023 Jul] 
*دومین نشست سالانه حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران گزارشی از یک پیروزی [2023 Jun] 
*پرنده ی فلزی و انقلاب در ایران  [2023 Jun] 
*شستشوی مغزی ابزار فریب توده ها  [2023 Jun] 
*فریاد، فغان و ناسزا به خامنه ای، خمینی و الله...  [2023 May] 
* آسیب شناسی و درمان بیماری میهن ما  [2023 May] 
*برگی غم انگیز از تاریخ ایران  [2023 Mar] 
*از کف خیابان تا کنگره ی ملی موقت ایران  [2023 Feb] 
*چرا نمی توانیم سازمان یا حزب بسازیم؟  [2023 Feb] 
*آیا در ایران، پس از این توفان، نسیم آزادی خواهد وزید؟  [2023 Feb] 
*گند آن سخن!  [2023 Feb] 
*آزادی، حزب و دموکراسی!  [2023 Jan] 
*چرا انقلاب ها در ایران پیروز نشده اند؟  [2023 Jan] 
* فرهیختگان ایران پیروز خواهند شد  [2022 Dec] 
*چرا کنگره ملی؟ و چگونه؟  [2022 Dec] 
*امروز چه باید بکنیم؟  [2022 Dec] 
*راه برون رفت از بن بست  [2022 Nov] 
*نامه سرگشاده به ملت ایران و به آقای حامد اسماعیلیون  [2022 Nov] 
*جبهه ای به گستردگی سراسر ایران/ کوچه به کوچه کو به کو  [2022 Oct] 
*در ایران سندیکاها شایسته ترین نمایندگان زحمتکشان هستند  [2022 Oct] 
*دولت موقت چیست و کی برپا می شود؟  [2022 Oct] 
*راه رهایی میهن ما خرد جمعی است  [2022 Sep] 
*حافظ در کوچه ی رندان  [2022 Sep] 
*به یاد پرویز رجایی که در سی ام تیر کشته شد  [2022 Jul] 
*حافظ دلداده ی صحبت جانان  [2022 Jul] 
*قران و دین؛ دام بندگی و اسارت ما ایرانیان است  [2022 Jul] 
* ملت ایران می تواند حکومت اسلامی را سرنگون کند  [2022 Apr] 
*سوسیال دموکراسی و لائیسیته؛ راهی به آزادی و آسایش مردم  [2022 Apr] 
*پیروزی چهارشنبه سوری!  [2022 Mar] 
*پندهای رندانه ی حافظ  [2022 Mar] 
*راه های مبارزه با حکومت اسلامی دست نشانده و دیکتاتور کدامند؟  [2022 Feb] 
*آیا اعتراضات صنفی فرهنگیان می تواند حزب آموزگاران را پدید آورد؟   [2022 Feb] 
*حافظ عاشق مردم، رند ازلی   [2022 Jan] 
*حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران (همسازی ملی جمهوری خواهان) چیست و چرا ؟   [2021 Dec] 
*حافظ در محراب (مهراب)   [2021 Nov] 
*مقام حافظ در راه عشق   [2021 Sep] 
*پس اپوزیسیون کجاست؟   [2021 Aug] 
*حافظ و صوفی باز خوانی غزل ۴۷۴  [2021 Aug] 
* عشقت رسد به فریاد  [2021 Jun] 
*خامنه‌ای آدمخوار از ضحاک خونخوارتر است  [2021 May] 
*حافظ و دکتر مصدق غزل ۴۴۹   [2021 May] 
*دستگیرشد، زندانی شد، کشته شد!  [2021 Apr] 
*خامنه‌ای خائن همه‌ی ایران را به چین می‌فروشد!   [2021 Mar] 
*اسفند ماه؛ ماه زنده ماندن و جاودانه شدن دکتر مصدق   [2021 Mar] 
*حافظ؛ عاشق و رند و می‌خواره  [2021 Mar] 
*ساقی بیار باده که ماه صیام رفت  [2021 Jan] 
*دایی جان ناپلئون برائت جنایات انگلیس و نوکرانش در ایران  [2021 Jan] 
*جشن کریسمس یادگاری از آیین مهر ایرانی  [2020 Dec] 
*استبداد استعماری و مردمان زیر ستم  [2020 Dec] 
*حافظ خدمت به رندان را به بهشت ترجیح می دهد عافیت چشم مدار از من ‌میخانه نشین! غزل ۳۰۷ [2020 Nov] 
*باده‌ی صبوحی و نماز صبح   [2020 Nov] 
*ترس به جان خامنه ای و روحانی افتاده است   [2020 Oct] 
*غزل ۲۸۹حافظ؛ همنشین رندان، سربازان و جانبازان   [2020 Oct] 
*دموکراسی و آزادی چگونه به دست می آید؟  [2020 Sep] 
*سرنگونی یا گذار؟  [2020 Aug] 
*حافظ و خرقه پوشان غزل ۳۷۹   [2020 Jul] 
*برای جوانان میهنم و دوستداران حافظ  [2020 Jun] 
*حافظ رند و فَتویٰ خرد  [2020 Jun] 
*به نظر شما کی از همه خائن‌تر بوده ... «کلاً مثلاً روشنفکرها؟» تو، سالومه!   [2020 May] 
*مایک پمپئو درباره ی خلیج فارس یا دروغ پراکنی می کند یا بی سواد است؟   [2020 May] 
*واپس ماندگی، سزاوار ملت ما نیست  [2020 Apr] 
*غزل ۳۶۶ صدای سخن عشق   [2020 Apr] 
*مشروطه با همراهی مشروعه، راه را بر آزادیخواهی بسته است!   [2020 Mar] 
*با نابسامانی میهن مان؛ چه باید کرد؟  [2020 Jan] 
*جشن کریسمس یادگاری از آیین مهر ایرانی   [2019 Dec] 
*حافظ رند و واعظ نامسلمان غزل ۲۰۰   [2019 Dec] 
*تروریست های حاکم بر ایران درنده تر و بیرحم تر از هر اشغالگری هستند!  [2019 Nov] 
*در همه ی جهان صاحبان قدرت از مردم می هراسند ‏  [2019 Oct] 
*نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم!  [2019 Oct] 
* سخنی درباره ی« جامعه شناسى نخبه كشى»   [2019 Aug] 
*خون مورسی از خون چه کسانی رنگین تر است؟   [2019 Jun] 
*هیولای جنگ بر فراز ایران  [2019 Jun] 
*و امروز چه باید کرد؟  [2019 May] 
*برای رهایی مردمان میهنان مان از بدبختی، چه باید کرد؟   [2019 Apr] 
*چرا ما نمی توانیم به آزادی و استقلال دست بیابیم؟  [2019 Mar] 
*پهلوی ها؛ غیر مستقل، قانون شکن و ضد حقوق بشر بودند  [2019 Feb] 
*هُشدار درباره ی پیام های بی نام و نشان!‏  [2018 Dec] 
*ملی مذهبی ها و راه مصدق  [2018 Nov] 
*کوروش و حماسه‌ی کوراوغلو  [2018 Oct] 
*لائیسیته یا آزادی از دین  [2018 Sep] 
* استبداد دینی ی امروز، نتیجه ی استبداد سلطنتی است   [2018 Sep] 
*نقش دین و مذهب در تاریخ  [2018 Aug] 
*رضا خان اجرا کننده ی قرارداد ۱۹۱۹ رویداد شگفت انگیز اکتبر ۱۹۱۷ در ایران [2018 Jun] 
* حزب چپ ایران یا اتحاد فدایی ها؟  [2018 Apr] 
*دوازدهم فروردین روز فریب ملت ایران  [2018 Apr] 
*فدرالیسم؛ کلاهی که برای سر ما ایرانیان گشاد است!   [2018 Mar] 
*جبهه ملی یک مفهوم فلسفی است!   [2018 Mar] 
*انقلاب راهی برای دستیابی به حقوق شهروندی و حق حاکمیت ملی  [2018 Feb] 
*درباره ی سخنرانی و گفتگو در کلن آلمان، پیرامون جنبش سراسری در ایران   [2018 Feb] 
*تفاوتی هست یا نیست؟  [2018 Jan] 
*در باره ی «کارزار حاکمیت ملی و مردمی در ایران»  [2017 Nov] 
*چرا ما و مردمانِ میهن ما به چنین روزِ سیاهی دچار شده‌ایم؟ چاره‌ی رهاییِ میهنِ ما از چنین بن‌بستی چیست؟   [2017 Sep] 
*علی گدا در «مأموریت آزار مردم»   [2017 Aug] 
*کدام ملت بدون تغییر حکومت مشکل خود را حل کرده است؟  [2017 Jun] 
*نامه ی سرگشاده به آقای محمد رضا عالی پیام؛ آقای هالو   [2017 Apr] 
*پهلو‌ی‌ها هم مانند جمهوری‌اسلامی ننگ تاریخ ایرانند  [2017 Mar] 
*فال در دیوان حافظ  [2017 Feb] 
*سیاسی شدن یا خرد ورزیدن؟  [2017 Jan] 
*کودتای ترکیه هدیه ی الهی بود!  [2016 Jul] 
*یادداشتی بر یادداشت خسرو سیف  [2016 May] 
*«حکومت اسلامی»، نیکلا هِنَن، خبرنگار فرانسوی اسیر شده را آزاد کرد!  [2015 Dec] 
*ملی می تواند ناسیونالیست نباشد!  [2015 Jun] 
*غزل ۹۴ ؛ عشق بیکران حافظ به مردم   [2015 Apr] 
*آقای محمد امینی! ما فاتحان شهرهای رفته بربادیم.   [2014 Dec] 
*میهن دوستی دکتر محمد مصدق  [2014 Dec] 
*فیلم بزرگداشت دکتر مصدق در احمدآباد؛ ۱۴ اسفند ۱۳۵۷  [2014 Dec] 
*خودی ها و خودمانی ها، نگاهی به «جامعه شناسی خودمانی»  [2013 Nov] 
*کودتاهای ویرانگر؛ شکستی سه گانه  [2013 Aug] 
*آیا جبهه ملی آرزویی دست نیافتنی است؟  [2013 Aug] 
*آش ملاعلی یا انتخابات؟  [2013 Jun] 
*کالای خارجی دشمن اصلی ما ایرانیان است  [2012 Sep] 
*میعادگاه عاشقان ایران !   [2011 Sep] 
*آیا آزادی و استقلال ما با شیوه ی اندیشیدن و زندگی ما کار دارد؟  [2011 Apr] 
*جنبش سبز و کیستی ملی و ایرانی ما   [2011 Jan] 
*حافظ رند ازلی  [2010 Nov] 
*چرا با خرد جمعی خود برای نگهبانی جان و آزادی خود، هم پیمان نمی‌شویم؟   [2010 Oct] 
*آزادی که نباشد نه استقلال هست و نه عدالت !  [2010 Oct] 
*حافظ رند و شیخ پشمینه پوش (غزل ۴۳۸ )  [2010 Jun] 
*توطئه ی رد «تئوری توطئه»  [2010 Apr] 
*جنگ برای مردم ما نکبت و برای دشمنان ملت ایران نعمت است !   [2010 Feb] 
*دکتر مصدق ملی بود و به ملت ایران باور داشت، نه به ولایت فقیه !   [2009 Dec] 
*۲۸ مرداد ۳۲ نخسین سنگ بنای انقلاب سبز   [2009 Aug] 
*دو دزد رأی مردم را دزدیدند! دزد سوم را با چشم خرد و دیدگان بیدار، هوشیارانه بپاییم ! ؟ [2009 Jul] 
*اندیشیدن به سرنوشت مردم ایران  [2009 Jun] 
*خیمه شب بازی تکراری و محمد ملکی گلادیتوری گرفتار در قفس درندگان وحشی  [2009 May] 
*محمود دولت آبادی زنده بودن خود را اعلام کرد !  [2009 May] 
*حافظ صاحب نظر؛ رند نظر باز!  [2009 Mar] 
*مسئله ی حزب و حکومت های دست نشانده در ایران  [2008 Apr] 
*دانشجویان چپ ، دانشجویان راست  و پیام دکتر مصدق! [2007 Dec]