هوس
مرتضی رضوان
آن دیگری که بود ؟
که روزی گفت:
هوس حس نادرستی نیست
هوس خواهش تن است
باید گاهی هم
تن را به میهمانی خواهش برد
باید به دست رقص وموسیقی
تن را نوازش کرد
به زیبائی تن فکر کن
نه لباس
لباس را بکن
تن عریان یعنی زیبائی
یعنی نواختن هزاران چشم
هزاران جان
هوس یعنی مقابله با قانون مرده ی کهن
آمیختن تن وآفتاب
آمیختن تن وآب
یعنی نور
خفاش را مترس
سنگ مسیح را به سینه مزن
تن عریان صلیب مسیح را جاودانه کرد
این مریم بود
که کوچه باغ های عشق را نگشت
تن باکره یعنی تجاوز خدا
تن باکره یعنی تجاوز هزار هزار پیغمبر
با زیبائی بخواب
بارور از روز های تازه شو
تن پیر می شود
هوس می میرد
تو مسئول تن خویشتن هستی
جام را سرکش نوبت مستی است
گناه بیماری مزمنی است
که ویروسش لابلای کتاب های مذهبی است
احساس گناه مکن
درما ن ساده است
دوست بدار
عاشق شو
هر که را خواستی ببوس
برگرفته از کتاب« آوازی برای شارلوت»
از مرتضی رضوان چاپ سوئد
منبع:پژواک ایران