چرا و چگونه پهپادهای آمریکایی قاسم سلیمانی را شکار کردند؟
بابک تقوایی
حمله هوایی به کاروان خودرو قاسم سلیمانی بهدستور مستقیم رئیسجمهور وقت ایالات متحده، دونالد ترامپ، صورت گرفت؛ حملهای در پاسخ به حمله شبهنظامیان حشد الشعبی به سفارت آمریکا در دهم دی ۱۳۹۸؛ حملهای که خود در واکنش حشد الشعبی و نیروی قدس سپاه به یک حمله تلافیجویانه نیروی هوایی آمریکا به پایگاههای شبهنظامیانشان در عراق و سوریه در هشتم دی ۱۳۹۸ صورت گرفته بود.
در ماههای پیش از مرگش، قاسم سلیمانی فرماندهی نیرویی را بر عهده داشت که نقش مهمی در پیشبرد سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایفا میکرد.
نیروی قدس، شاخه برونمرزی سپاه پاسداران، در ماههای منتهی به مرگ قاسم سلیمانی دست به تشدید حملات راکتی علیه پایگاههای نظامی آمریکا و همچنین اماکن دیپلماتیک این کشور در عراق و سوریه زده بود؛ حملاتی که به دنبال پرهیز دونالد ترامپ از بروز جنگ با ایران پیش از انتخابات سال ۲۰۲۰ افزایش یافته بود.
مرگ قاسم سلیمانی، مهمترین فرمانده نظامی جمهوری اسلامی، اگرچه به طور موقت باعث کاهش تنشهای بین نیروی قدس و نیروهای نظامی آمریکا در عراق و سوریه شد، اما به دنبال روی کار آمدن دولت بایدن در ابتدای سال ۲۰۲۱، بار دیگر نیروی قدس و متعاقباً نیروهای خارجی و نیابتی آن چون حشد الشعبی انجام حملاتی ایذایی علیه اماکن دیپلماتیک و تاسیسات نظامی آمریکا در عراق و سوریه را از سر گرفتند؛ حملاتی که ناشی از اطمینان آنها از عدم تمایل بایدن در وارد شدن به یک جنگ گسترده با ایران بود.
پهپادهای شناسایی-رزمی نیروی هوایی و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا نقش مهمی در شناسایی و حمله به کاروان حامل قاسم سلیمانی و همراهانش در بامداد ۱۳ دی ۱۳۹۸ ایفا کردند و به همین دلیل در این گزارش به بررسی نقش آنها میپردازیم.
چرا ترامپ تصمیم به کشتن قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس گرفت؟
برای دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا، و دولتمردان آمریکایی هیچچیز مهمتر از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ نبود. ترامپ به دنبال آن بود که تمایلش به عدم جنگافروزی و اعزام نیروهای آمریکایی به اقصی نقاط جهان را به نمایش بگذارد؛ امری که در حقیقت از شعارهای انتخاباتیاش در سال ۲۰۱۶ بود.
در سال ۲۰۱۹، اقدامات و فعالیتهای نظامی سنتکام در پاسخ به تهدیدات نظامی جمهوری اسلامی بر اساس رهنمودهای جان بولتون، مشاور وقت امنیت ملی دونالد ترامپ، به شکست منتهی شد و سیاستهایی که انتظار میرفت دولتمردان جمهوری اسلامی را به مذاکره با آمریکا وادار کند، به افزایش اقدامات خصمانه سپاه پاسداران در منطقه منتهی شد؛ امری که به برکناری جان بولتون و اتخاذ دور جدیدی از سیاستهای امنیتی و دفاعی در قابل جمهوری اسلامی و اقدامات نیروی قدس منجر شد.
دولت ایالات متحده آمریکا علاوه بر راهکار وضع تحریمها در راستای افزایش فشار اقتصادی بر جمهوری اسلامی، راهکار اعزام و استقرار نیروهای نظامی و تسلیحات در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس را در پیش گرفت. اما جمهوری اسلامی و به ویژه نیروی قدس، شاخه برونمرزی سپاه پاسداران با در نظر داشتن تمایل دولت ترامپ در کاهش تنشهای نظامی و امنیتی، و نیز کاهش نیروهای نظامی در منطقه، دست به حملاتی علیه پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و سوریه زدند تا به مقابله با این سیاست بپردازند.
در نهایت یکی از این حملات راکتی به کشته شدن یک غیرنظامی آمریکایی منتهی شد. این اتفاق در جریان حمله شبهنظامیان کتائب حزبالله به پایگاه نظامی کِی ۱ در کرکوک به تاریخ ششم دی ۱۳۹۸ رخ داد.
اگرچه تلاش دولت ترامپ هنوز متوجه کاهش تنشها و خروج باقیمانده نیروهای آمریکایی از عراق و سوریه بود، اما مرگ یک پیمانکار غیرنظامی آمریکایی در ششم دی ۱۳۹۸ او را به واکنش واداشت، و حملاتی هوایی علیه چند هدف مهم وابسته به کتائب حزبالله و دیگر شبهنظامیان حشد الشعبی در عراق و سوریه صورت گرفت.
این حملات توسط جنگنده های ضربتی اف-۱۵ئی نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا در بامداد روز هشتم دی ۱۳۹۸ اجرا شد، و به طور همزمان سه نقطه، از جمله قرارگاه فرماندهی کتائب حزبالله در شهر القائم را هدف گرفت و ۵۵ نفر مجروح و ۲۵ نفر کشته شامل فرماندهان این گروه را بر جای گذاشت.
حمله هوایی آمریکا به اماکن مورد استفاده حشد الشعبی و کشته شدن اعضای این گروه شبهنظامی موجب سرخوردگی و کاهش روحیه افراد نیروی قدس سپاه و حشد الشعبی شد. متعاقباً در راستای افزایش روحیه این نیروها از یک سو و فضای حاکم بر آمریکا یک سال پیش از انتخابات ریاست جمهوری، نیروی قدس و حشد الشعبی دست به طراحی شورشی در منطقه سبز بغداد توسط اعضا حشد الشعبی زدند.
اعضای این گروه شبهنظامی با شکستن درهای سفارت آمریکا وارد برخی از ساختمانهای آن شدند و ضمن تخریب آنها شعارهایی در حمایت از قاسم سلیمانی و حشد الشعبی بر روی دیوارهای آن نوشتند.
از آنجا که هجوم شبهنظامیان غیرمسلح حشد الشعبی به سفارت آمریکا در بغداد یادآور هجوم اسلامگرایان افراطی لیبیایی به کنسولگری این کشور در بنغازی در سال ۲۰۱۲، دوران زمامداری باراک اوباما بود، دولت ترامپ در جهت پاسخگویی به آن برآمد و چون پاسخگویی شدید نظامی از طریق حملات بیشتر به حشدالشعبی باعث شعلهور شدن بیشتر جنگ میشد، لذا مقامات آمریکایی تصمیم به حذف قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس گرفتند.
نقش پهپادها در عملیات شکار قاسم سلیمانی چه بود؟
بسیاری از جوانب عملیات شکار یا حذف قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و همراهانشان در بامداد ۱۳ دی ۱۳۹۸ سری بود و به نظر نمیرسد بهزودی طبقهبندی خود را از دست بدهد و منتشر شود. آنچه مشخص است این است که موشکهای هوا به سطح شلیکشده جهت انهدام خودروهای کاروان حامل سلیمانی و ۹ نفر از همراهانش توسط پهپادهای رزمی شلیک شده بودند که نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به طور مشترک آنها را به پرواز درآورده بودند.
در جریان این عملیات دستکم یک فروند پهپاد شناسایی-رزمی اِم کیو-۱سی گِرِی ایگِل سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا مسلح به چهار موشک هوا به سطح و دستکم یک فروند پهپاد شناسایی-رزمی اِم کیو-۹ رِیپِر نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا مسلح به دستکم دو موشک هوا به سطح مورد استفاده قرار گرفتند.
از آنجا که کاروان حامل قاسم سلیمانی متشکل از سه خودرو بود، مجموعا از پنج موشک هوا به سطح در جریان این عملیات استفاده شد. دو دستگاه از خودروها که به طور کامل در آتش سوختند، هر کدام مورد اصابت دو موشک قرار گرفته بودند در حالی که یکی از خودروها که سالمتر از دو دستگاه دیگر باقی مانده بود، مورد اصابت یک موشک هوا به سطح قرار گرفت.
شلیک موشک دوم جهت کسب اطمینان از عدم جان سالم به در بردن قاسم سلیمانی از این عملیات صورت گرفت. در نتیجه برخورد موشک اول وی جانش را از دست داد، اما موشک دوم سبب تکهتکه شدن جسد وی گردید تا جایی که برخی اعضای بدن او در نتیجه برخورد موشک جدا شد و با فاصله چند متر از خودروی حامل وی پیدا شد.
لاشه موشکهای مورد استفاده جهت این عملیات نشانگر وزن ۵۲ کیلوگرمی آنها بود. این وزن هر یک از موشکها حکایت از آن داشت که موشک مورد نظر از نوعای جی اِم-۱۱۴آر۹ هِلفایِر-۲ است؛ نوعی از موشک هلفایر که جهت کاهش تلفات ناخواسته جانبی غیر نظامی ازجمله خودروها و یا ساختمانهای اطراف هدف اصلی مورد استفاده قرار میگیرند. این موشک هماکنون رایجترین عضو خانواده هلفایر جهت انجام حملات پهپادی توسط نیروی هوایی و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در عراق و سوریه است.
علاوه بر پهپادهای رزمی، دو فروند هلیکوپتر ای اِچ-۶۴ئی گاردین نیروی زمینی (هوانیروز) ارتش ایالات متحده آمریکا به پرواز درآمده از کمپ تاجی نیز در نزدیکی منطقه عملیات در حال پرواز بودند. وظیفه این هلیکوپترها و خدمهشان گشت رزمی هوایی بر فراز شمال بغداد و همچنین منطقه سبز این شهر در حمایت از نیروهای سپاه تفنگداران دریایی آمریکا مستقر در سفارتخانه این کشور بود؛ یعنی نیروهایی که در صورت مواجهه با حمله افراد نیروی قدس و یا حشد الشعبی به آتش پشتیبانی نزدیک هوایی این هلیکوپترها نیاز داشتند.
پایگاهی که پهپادهای شناسایی-رزمی آمریکایی شرکتکننده در عملیات از آن به پرواز درآمده بودند ابتدا توسط برخی رسانههای عربی العدید در قطر معرفی شد، اما از لحاظ فاصله و با توجه به آنکه دستکم دو پایگاه هوایی دیگر نزدیکتر از آن به منطقه عملیات در آن شب وجود داشت، ادعای این رسانهها به طور قطع مورد قبول کارشناسان قرار نگرفت.
پس از آن رسانههای حکومتی ایران و وابسته به سپاه پایگاه هوایی علی السالم در کویت را با توجه به نوع دستکم یکی از پهپادها بهعنوان محل به پرواز درآمدن آنها معرفی کردند.
تصاویر ماهوارهای و همچنین تصاویر منتشرشده توسط نیروهای نظامی آمریکا نشان میدهد که سالهاست پایگاه هوایی علی السالم در کویت محل استقرار و پرواز پهپادهای اِم کیو-۹ رِیپِر نیروی هوایی آمریکاست.
بنابراین ادعای شرکت داشتن پهپادهای حاضر در عملیات شکار قاسم سلیمانی از این پایگاه بیشتر به واقعیت نزدیکتر است، بهخصوص آنکه از ابتدای آغاز عملیات ضد داعشِ «عزم راسخ» پهپادهای ریپِر عمدتا مسلح به دو فروند از موشکهای ای جی اِم-۱۱۴آر۹ و دو مخزن سوخت اضافی از این پایگاه جهت انجام ماموریت در غرب و جنوب غرب عراق و همچنین سوریه به پرواز در میآمدند.
نیروی هوافضای سپاه پاسداران در راستای انتقامگیری از ایالات متحده آمریکا در پاسخ به حذف قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس عملیاتی موسوم به «شهید قاسم سلیمانی» را علیه پایگاه هوایی عینالاسد در بامداد ۱۸ دی ۱۳۹۸ اجرا کرد؛ پایگاهی که در نهایت فرماندهان سپاه پاسداران معتقد بودند پهپادهای شرکتکننده در عملیات کشتن قاسم سلیمانی در بامداد ۱۳ دی ۱۳۹۸ از آنجا به پرواز درآمده بودند.
تصاویر ماهوارهای تهیهشده پیش و پس از عملیات موشکی نیز نشاندهنده وجود پهپادهای اِم کیو-۱سی گِریی ایگل سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در این پایگاه هوایی بود؛ امری که بر ادعای فرماندهان سپاه صحه میگذارد و انجام عملیات موشکی علیه این پایگاه را بیش از پیش توجیه میکند. در این عملیات، بهدلیل مطلع شدن نیروهای آمریکایی از تاریخ تقریبی اجرای آن، هیچ پهپاد یا هواگرد آمریکایی آسیب ندید زیرا تا بعدازظهر ۱۷ دی ۱۳۹۸ تمامی آنها تخلیه شدند تا در حمله موشکی سپاه آسیب نبینند.
قاسم سلیمانی بیش از آنکه یک فرمانده با دانش و تجربه و توانمند در هدایت نبردهای نظامی کلاسیک و یا چریکی باشد، یک چهره سیاسی و در حقیقت یک ابزار برای عملیات روانی جمهوری اسلامی علیه ایالات متحده آمریکا و اسرائیل در منطقه خاورمیانه بود. او با سفرهایش به کشورهای منطقه و بازدید از افراد ایرانی و غیرایرانی نیروی قدس، ضمن افزایش روحیه و اتحاد آنها، همواره موجب نگرانی دولتمردان کشورهای غربی و همچنین اسرائیل میشد.
کشته شدن قاسم سلیمانی ضربه جبرانناپذیری به جمهوری اسلامی و شاخه برونمرزی سپاه پاسداران زد. تا به امروز جمهوری اسلامی موفق نشده از اسماعیل قاآنی، جانشین و فرمانده کنونی نیروی قدس، فردی کاریزماتیک و مقبول در میان تمامی شبهنظامیان خارجی مورد حمایتش بسازد.
شاید دلیل آن نبودِ هرگونه عملیات نظامی علیه گروههای تروریستی چون داعش در عراق و سوریه باشد؛ عملیاتهایی که نمونههایی از آن در سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ توسط شاخه برونمرزی سپاه پاسداران در عراق و سوریه اجرا شد و قاسم سلیمانی خود در آنها حضور داشت. این حضور به او فرصت داد تا به عنوان یک شخصیت سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی جلوه کند و تبدیل به ابزاری سیاسی و روانی برای جمهوری اسلامی شود.
منبع:ایندیپندنت فارسی