چرا با عطااله مهاجرانی در هر دو مورد موافقم؟
مهرداد زبردست
شما نیز بدون شک خنده کریه مهاجرانی وزیر اسبق خاتمی را دیده اید. همانجا که با مصاحبه با بی بی سی افاضه فرمودند:... ما ۱۰ سال/۲۰ سال دیگه هم همین چیزها را از اپوزوسیون رژیم جمهوری اسلامی در خارج از کشور خواهیم شنید که رژیم بزودی سقوط می کنه!!....
البته ایشان این را با تأثر! نگفت بل با خوشحالی و با لحن تحقیرآمیز نسبت به مخالفین سرسخت جمهوری اسلامی که خواهان براندازی ان و جدایی کامل نهاد دین از نهاد حکومت در ایران هستند، بیان فرمودند.
باید قبول کرد که ایشان در این مورد به دو دلیل بسیار صادق بوده و حق دارند!
اول انکه ایشان همچون اکثریت اصلاح طلبان هنوز طرفدار جمهوری اسلامی هستند و هرگز به جدایی دین از دولت/سیاست باور ندارند. این را بارها رهبرشان خاتمی نیز عنوان نموده است. دوم آنکه ایشان واقعآ باور دارند که با موقعیت اپوزوسیون ۴۲ سال اخیر هیچ شانسی برای سقوط جمهوری اسلامی وجود ندارد.
متاسفانه من با دلیل دوم ایشان نیز موافق هستم البته با درد و اندوه!..نه با خنده توهین کننده و مشمئز آور!
برای انکه به صحت ادعای ایشان پی ببریم لزومی به درک بالای سیاسی و اگاهی اجتماعی وجود ندارد.... بقول مهندس بازرگان که ایکاش سر کار باقی می ماند!:....من آشپزی بلد نیستم ولی می توانم بفهمم که این آش شور است!
...
بلی دوستان،..کافیست که هموطنان دردمند ، داغدیده و غارت شده مان چه در داخل و چه در خارج به وضعیت اسفبار اپوزوسیون رژیم اسلامی نگاهی بیندازند و خیلی آسان ناامید و حتی عصبانی گردند.
فرض کنید که درصد زیادی از نسلهای پس از انقلاب از طریق ایترنت/یو تیوب و غیره تنها قسمتی از جریانات روشنفکری، احزاب سیاسی و گروه های مدعی رهبری و گذار به یک رژیم دمکراتیک را فقط در ظرف ۴ سال اخیر را فعالانه دنبال کرده باشند که البته این کار را حتما کرده اند.
در آنصورت لازم نیست تا اشپز باشند تا درک نمایند اش بسیار شور، بیمزه و حتی تلخ است.
بگذارید تنها چند مثال از مواضع افراد مطرح، تلویزیونها ، احزاب و گروه های سیاسی مختلف خارج از کشور بزنم :
۱. تلوزیونهای سیاسی بیشتر سرگرم کننده سیاسی هستند.می توان به عنوان پر کردن وقت نگاهی به آنها کرد. آنچه که می گویند بسیار تکراریست و چیزی نیست که اکثریت مردم به آنها آگاه نباشند.
۲. آقای تقی زاده تقریبا در هر هفته در گفتگوهای اغلب یکطرفه! تلویزیونی شرکت می کند و خود را استاد اسبق روابط بین المللی/نفت و یکی از سرپرستان دفتر شهبانو فرح پهلوی در رژیم شاهنشاهی معرفی می نمایند.وی با وجود اقامت طولانی در اسکاتلند هنوز الفبای دمکراسی را یاد نگرفته که با تکبری بی دلیل! بی مهابا به دیگران توهین ننمایند.
ایشان یکبار چون در برابر رامین پرهام کم اورده بود او را محسن چریک نامید و با تمسخر به او گفت شما جانور شناس هستی در حالیکه من استاد روابط بین الملل بوده ام!!!!. فقط تصور کنید که یک اسکاتلندی در مجلس اینگونه دلیل بیاورد!
ایشان چون با گروه گذار موافق نیست اقای مهندس حسن شریعتمداری را به تحقیر و بسیار بی ادبانه پسر سید کاظم می نامند.( از جمله نگاه کنید به اخرین صحبتهایش با شهرام همایون ). جالب انجاست که اتفاقا رابطه شاه با آیت اله سید کاظم شریعتمداری خوب بود و ایشان روحانی بسیار معتدل بوده و در نهایت توسط خمینی دستگیر و با کتک ری شهری کثیف وادار به مصاحبه تلوزیونی گردید.ایشان هنوز نام نیکی مخصوصا در اذربایجان دارد.)
ایشان در ضمن بارها گفته اند که اکثریت مردم در زمان شورش ۵۷ طرفدار شاه بود ه اند و اگر از یکی از راهپیمایی هایی که ایشان در زمان بختیار رهبری کرده بودند بیشتر حمایت می شد ایشان می توانست جلوی فتنه ۵۷ را بگیرد!
....مگو ان سخن کاندرو سود نیست.....کزان اتشت بهره جز دود نیست.
۳.گروه گذار با افرادی چون مهندس شریعتمداری و مهندس سازگارا هنوز از راه نرسیده نام استان خوزستان را در برنامه شان استان عربستان نامیده اند!
اینکه دیگر از شور هم گذشته و بسیار تلخ است!
۴.شهبانو فرح با وجود خوشنامی در گذشته و حال ، و با وجود سرشناسی بین‌المللی در ۴۳ سال گذشته جز چند بیانه و مصاحبه هیچ اقدام سیاسی/اجتماعی جدی انجام ندادند....با وجودی که حتی بدون شاهزاده رضا پهلوی می توانستند با اتحاد با افراد خوشنام/مبارز/روشنفکر یک الترناتیو جدی در برابر رژیم منحوس خمینی ایجاد نمایند. ایشان اخیرا گفته اند که اگر ایرانیان رژیم شاهنشاهی را بخواهند به ایران باز خواهند گشت.گفته ای بسیار اندوهناک برای ایرانیان.
(اگر را با مگر تجویز کردند....ازان طفلی بر امد کاشکی نام!)
اندوه ناکتر انکه عده ای روشنفکر!! به این پیرزن سالخورده تاختند:...که بوی کباب شنیده!..و یا برای ایرانیان تعیین تکلیف کرده!...حتی یکی از رهبران سازمان راه کارگر بنام آقای شالگونی بسیار نگران گشته اند که مبادا رژیم پهلوی دوباره بر گردد؟...هر چند ایشان و رفقای هنوز کمونیستشان جز شعارهای تو خالی هیچ کاری/هیچ اثری/هیچ برنامه ای درین ۴۳ سال بیرون نداده اند! تنها گفته اند کارگران باید متشکل گردند! و سوسیالست ها باید هشیار! باشند..)
۵.شاهزاده رضا پهلوی که اگر از همان اول حداقل همچون جوانان هم نسلشان فعال بودند بدون شک با اتحاد و همکاری افراد و گروههای صادق یک آلترناتیو جدی بودند.افسوس که ایشان خود می گویند که خیال رهبری ندارند.
مبارزات! ایشان محدود است به چند بیانیه و حمایت از این و آن!...و اینکه در زمان قیام در کنارتان خواهم بود!.
جالب اینجاست که عده ا ی جمهوری خواه ،مصدقی، سوسیالیست....باز واهمه دارند که نکند شاهزاده ای اینچنین پاسیو!رهبری را در دست گرفته و سر انها بی کلاه بماند!
....کار جنون ما به تماشا کشیده است.......یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی..
۶.بهتر است که در مورد سازمان سکتاریستی خطرناک مجاهدین و حزب روسوفیل- آخوندوفیل توده حرفی نزنم که تنها چند کلمه گفتارشان حالتان را بهم می زند. آش انها شور نیست بل مسموم است!.
....
حال فرض بفرمایید کارگر و یا معلمی دردمند در تهران و یا اصفهان به موضوعات فوق واقف گردد و هیچ نشانه ای برای رهبری و اترناتیو حکومت منحوس نیابد.چه انتظاری از او دارید؟. مردمی که با فقر و گرانی، مرگ و عزا روبرویند چگونه توان قیام دارند وقتیکه هیچ دورنمای رهبری سراسری را تجربه نمی کنند؟...خودکشی، فرار از ایران بهر قیمت، اعتیاد، ناموس فروشی، و پذیرش حکوت به عنوان یک تقدیر....یعنی همان تحلیل مولانا پس از حمله مغولان!
....متاسفم که بگویم اگر همانطور بگذرد که درین ۴۳ سال گذشت حق با عطا مهاجرانی است با ان چهره و خنده ها و طعنه های کثیف و کریه!..
آری!جمهوری اسلامی از اپوزوسیون راضیست!...و اصلاح طلبان البته ناراضی چرا که در قدرت نیستند... همین.
و اما در مورد موضوع دوم که من باز به مهاجرانی حق می دهم موضوع سلمان رشدی می باشد. باید قبول نمود که او درین باره نیز صادق بوده و حتی کتاب نوشته است. آنچه که او می گوید بسیار ساده و صریح در کتابش آورده است.
ایشان نوشته اند که حضرت محمد فی المثل در مورد یک شاعر که فقط بر علیه جنگ بدر شعر می‌گفت و توهیناتش بسیار کمتر از سلمان رشدی بود حکم قتل داد که اجرا نیز گشت پس حکم به قتل رشدی کاملا بجا و اسلامی می باشد. در ضمن چون رشدی قبلا مسلمان بوده و سپس از اسلام برگشته یک مرتد فطریست و باید اعدام گردد!.
حق کاملا با مهاجرانیست:. اینها قوانین اسلام است که او صادقانه به آنها اعتقاد دارد. لذا وقتی شنید رشدی ترور گشته بسیار خوشحال گشت ولی چون پزشکان آمریکایی با طب اسلامی میانه ای ندارند! او را از مرگ نجات دادند.
حال در اینجا ۲ سوال از عطااله مهاجرانی باقی می ماند که با صداقتی باور نکردنی که دارد باید پاسخ دهد:
۱.تکیف ده ها هزار ایرانی که مثل من مجبور به مهاجرت از ایران شده و عطای حکومت اسلامی عطااله مهاجرانی را تحمل نکرده و به لقای کشورهای غیر اسلامی غرب نایل گشته و ابدأ دیگر مسلمان نیستند و بیدین شده اند چیست؟
ایا ما مرتد فطری نیستیم که باید کشته شویم؟
۲.شما که هنوز از خامنه ای تعریف میکنید و هر گز ضد حکومت اسلامی حرف نزده اید..و از دولت عربستان تقا ضای پول برای فرزندان محروم خود نموده اید. چرا یک کشور اسلامی مثل مالزی/پاکستان/عربستان/ترکیه/سوریه/کویت...را برای زندگی انتخاب ننموده ایید؟
....
و اما کلام اخر:.... ما به عنوان چند میلیون مهاجر ایرانی متاسفانه در طول این ۴۳ سال حتی ۱ راهپیمایی/گرده همایی قانونی چند هزار نفری اعتراضی در یکی از کشورهای غربی انجام نداده ایم...فی المثل برای قتل فجیع فرخزاد... سالروز کشتار ۶۷....کشتار آبان....موضع خامنه‌ای در ممنوعیت واکسن امریکایی/انگلیسی......و حتی الان در محکومیت ترور سلمان رشدی و خواستار شدن تعقیب قضایی عطا مهاجرانی!
آیا ما قاصر نیستیم؟ آیا مهاجرانی کثیف حق ندارد پوزخند بزند؟
....کر شد این گوشم ز بانگ آه آه.....از حنین و ناله وا حسرتا......
مهرداد زبردست
پزشک
منبع:پژواک ایران