درد بیدرمان ندانستن
محمودرضا گران
منبع:پژواک ایران
درد بیدرمان ندانستن
ما خراب غم و خمخانه ز می آباد است
ناصح از باده سخن کن که نصیحت باد است
دوستداران و علاقمندان سینما سالها پیش بهیاد دارند که وقتی شماره صد ماهنامه سینمایی فیلم انتشار یافت چه غوغایی برپا شد! نوشتههایی که جان میداد تا بروند و بنشینند روی سلولهای ضدفراموشی مغز؛ یاختههای خاکستریای که بهطور ویژه تعبیه شدهاند برای ماندگارهای از یادنرفتنی:
«بعدها که بزرگتر شدیم دانستیم که ندانستن، درد بیدرمانی است و فاش گفتن آنچه نمیدانیم شرف دارد بر نمایش دروغین دانستن.»
دوست بزرگواری که در سلامتنفساش جای تردید نیست، با ارسال لینکی برایم نوشته است: "نکند بهخاطر اینکه به فلان رسانه بروی، چشم بر سیاهکاریهای یکی و ناراستگوییهای دیگری ببندی..." و پاسخ میدهم: خاطرجمع باشید. هیچگاه قلم و سخنام در راه دیده شدن یا نشدن شخصیام در کار نبود. کشتی ایران بزرگ است که چنین عزت و احترامی نصیب اهالیاش میشود و آنانکه خود را برتر از کشتی میپندارند، خشت بر آب میزنند و تکیه بر باد میدهند.
در ویدئویی که مشاهده میفرمائید چهار قسمت از هم مجزاست. سه قسمت اما مرتبط با یکدیگر گفتوگوی مهرزاد اسفندیاریفر با آرمین قبادیپاشاست و بخش انتهایی قسمتی کوتاه از گفتوگوی نگارنده با همین مجری در جریان برگزاری رقابتهای قهرمانیجهان ۲۰۱۹ قزاقستان.
بحث داغ این روزهای کشتی ایران، موضوع چرخه انتخابی تیمملی است. اسفندیاریفر در قسمت نخست و با مقایسهی کشتی و فوتبال، طعنهای میزند به کارشناسانی که از "تاکتیک" در کشتی میگویند و سپس با مطرحکردن اینکه: "چنین فرضیهای بهکلی غلط است" البته نمیگوید که مطابق کدام پژوهش یا کار تحقیق شدهای چنین سخنی را بر زبان میراند! ضمن اینکه بهنظر میرسد اسفندیاریفر تعریف فرضیه را نمیداند.
واقعیت اینست که نگارنده باور دارد که لااقل در بیستسال اخیر، نگاه و نگرش دیگری به کشتی ایران وارد شدهاست که دقیقاً و بر اساس آموزههای علم نوین ورزش، بر آنالیزپذیری و نتیجتاً منطبقبودن تعاریف «استراتژی و تاکتیک» در کلاسهای فنی مختلف استوار است. راقم این نوشته سالهاست که در گفتوگوهای تلویزیونی و مطالباش با آدرس دقیق و مشخص، آنالیزهایی ارائه کرده که بر تمایز تکنیک از تاکتیک استوار بوده و اهمیت و نقش مؤثرتر تاکتیکپذیری را توضیح داده است. مثال سادهی این تمایز را در بازیهای المپیک ۲۰۱۶ ریو میتوانیم ببینیم. حسن یزدانی که در فینال وزن ۷۴کیلوگرم بر آنیوار گدویف روس غلبهکرد و در ۲۱سالگی صاحب مدال باارزش طلای المپیک شد، نه از نظر فنی-تکنیکی از حریف برتر بود و نه از نظر تجربی و نه حتی قدرتبدنی.
روسها علیرغم آگاهی از پارگی ابروی گدیف در نوبت صبح، نخواستند تا محل آسیبدیده را بخیه کنند و با فریبکاری، تظاهر میکردند اینکار را کردهاند در فاصله استراحت ۳-۲ ساعتهی پیش از فینال. استراتژی آنها استفاده از موقعیت خونریزی گدویف برای تمدیدقوا بود تا جلوی هجومهای بیوقفه یزدانی را بگیرند. در طراحی تاکتیک مبارزه هم با استعانت از همین تعریف، گدویف هربار و پس از قطع مبارزه بهدلیل خونریزی و باندپیجی تازه، تکحمله میکرد، امتیاز میگرفت و سپس عقبنشینی میکرد.
آنچه تاکتیک روسها را در واپسین ثانیهها خنثی کرد، هوشمندی رسول خادم و ارادهی خارقالعاده حسن یزدانی بود. خادم که در زمان کشتیگیری نیز روسکشی تمامعیار بود، تئوریسینی برجسته و استاد مهندسی کشتی است که بهتأکید به یزدانی جوان در حالیکه ۰-۶ عقببود گوشزد میکرد: «او را خواهی گرفت فقط خونسرد باش. عصبی نشو و متمرکز روی برنامهات باش. او کم میآورد.»
قسمت دوم گفتوگوی اسفندیاریفر با ارائهی سخنانی همراه است که شوربختانه نشان از بیاطلاعی ایشان از کشتی ایالاتمتحده دارد. اینکه کشتی ایران را فقط باید با روسیه مقایسه کرد و امریکا کمیتی به اندازه ایران ندارد از آن حرفهاست! در حال حاضر در ایران نزدیک به صدهزار کشتیگیر ثبتشده وجود دارد در حالیکه از جمعیت ۳۵۰ میلیونی امریکا، در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ هر ساله رقمی در حدود سیصدهزار دانشآموز دختر و پسر در مقطع دبیرستان در رقابتهای مختلف کشتی شرکت کردهاند. مهرزاد اسفندیاریفر بدون اطلاع و آگاهی از شرایط امریکا نباید چنین جملهای را بر زبان میراند گرچه واژهی مهجوری در زبان فارسی وجود دارد به نام «نمیدانم» که در دایرهی لغات و واژگان ما نمیگنجد.
قسمت سوم مربوط به پرسش قبادیپاشا است. میپرسد: «چه کسی میخواهد جای کاپیتان عبدولی بیاید؟»
او در جريان نیست که برای بازیهای المپیک، فقط ۶وزن حق حضور دارند و نه ۱۰وزن. عبدولی از وزن ۸۲کیلو به وزن ۷۷کیلو خواهد آمد و رقیبی عنواندار دارد بهاسم محمدعلی گرایی که هم دو مدال برنز جهان گرفته و هم با پیروزی ۰-۸ مقابل هیون-وو کیم کرهای برق از چشم کرهایها پرانده. در سراسر این گفتوگو هربار که به نام اندیمشک اشارهشد، عنوان مهد کشتیفرنگی ایران در کلام مجری و میهمان شنیده شد. با احترام تمام به اهالی زحمتکش اندیمشک که افتخارهای فراوانی کسب کردهاند اما مهد یا گهواره تعریفی دارد که کشتی جوان اندیمشک در این چارچوب نمیگنجد. میتوان گفت معدن استعداد، چشمهی جوشان و دهها عبارت مناسب دیگر. تکرار شعارهای هیجانزدهی شماری از پیجهای زرد شبکههای اجتماعی، فقط باعث دامنزدن به شایعههای بیاساس میشود و به این اعتبار، فاقد وزن کارشناسی است.
اینرا هم متذکر میشویم که هر باشگاهی معمولاً از چند مربی تشکیل شده و هر نوبت تمرینی سه مربی دارد. در این گفتوگو مهرزاد اسفندیاریفر بهرغم اینکه زمان مناسبی دراختیار داشت اما بهگونهای سخن گفت که تمام موجودیت کشتی اندیمشک را یکجا بهحساب خود و برادران گرامیاش ریخت. بیتردید سهم و نقش برادران اسفندیاریفر بسیار است اما اینهم نیست که دیگران را بهحساب نیاوریم. در دزفول که چسبیده به اندیمشک است و از ۵۰ سال پیش ملیپوشانی چون غلامرضا و رحیم قصاب داشته تا عبدالکریم کاکاحاجی و نیز در خود اندیمشک مربیانی که تا سطح تیمملی رسیدهاند فعالیت میکنند مثل فرزاد ایمانعلیزاده. مرتضی محمدی هم هست که پویا ناصرپور و امین کاویانینژاد را تربیت کردهاند اما نامشان در این برنامه برده نشد.
و در خاتمه و به پاسداشت مربیان زحمتکش حال حاضر خوزستان، نام تنی چند از آنها و شاگردانشان را میآوریم تا احیاناً برداشت اشتباهی نشود از کلاممان:
لقمان رضایی و مصیب مرادی مربیان شهرستان ایذه که شاگردان ملیپوششان رامین طاهری، مهرداد مردانی و پویا دادمرز هستند. سینا طالبی، يوسف محمدی و بيژن هادینیا مربیان گتوندی امین میرزازاده، فوقسنگینی که ظرفیت بسیاری دارد برای حتی رکوردشکنی در ایران. آرمان علیزاده و محمد الیاسی که سیامک قیطاسی و رسول شمس مربیانشان بودهاند در اندیمشک. پیام بویری و شاهین بداغی به مربیگری ملکمحمد بویری در ایذه، محمد ناقوسی جوان که نزد پدرش عزیز ناقوسی و برادران قاسمی تمرین میکند در دزفول. امیر قاسمیمنجزی که اصالتاً مسجدسلیمانی است اما در اهواز و عمدتاً با عمویش منصور قاسمی و بابک کریمزاده کار کرده و سرانجام حامد تاب ملیپوش وزن ۶۷کیلو و مهدی محسننژاد که استعدادیست آیندهدار که روحاله دهملایی مربی آنهاست در بهبهان.
پینوشت: در پیشواز حملات اینترنتی آیدیهای بینشانی که مقاله را خوانده و نخوانده و بهشکل آتش بهاختیار عمل میکنند، در انتهای ویدئو گفتوگوی نگارنده با تلویزیون ایراناینترنشنال در قزاقستان آورده شد برای این یادآوری که اهمیت تاکتیک را یادآور شویم و اینکه... بگذریم.
گوش اگر گوش تو و ناله اگر نالهی من
آنچه البته بهجایی نرسد فریاد است.
منبع:پژواک ایران فهرست مطالب محمودرضا گران در سایت پژواک ایران * درد بیدرمان ندانستن [2020 May] |