رسوایی بزرگ برای حکومت اسلامی
کورش گلنام
مبنای این نوشته بر این نهاده شده است که تا کنون نه رهبر حکومت اسلامی، نه رییس دولت و نه هیچ مقام دیگری، داده ها و افشاگری از سوی نخست وزیر اسراییل را به شکلی رسمی رد نکرده است.
****
خبرهای تاکنونی در باره بیرون آوردن سندهای سری و مهم از ایران، یکبار دیگر ماهیت توخالی ادعای نیرومندی رژیم اسلامی، به ویژه در آن چه که به نیروهای امنیتی مربوط می شود را در برابر چشم جهانیان قرار داد.
افشاگری تازه نتانیاهو نخست وزیر اسراییل، اگر چه بر داده های پیشین در باره دروغ گویی هایِ حکومت اسلامی در باره کوشش های گذشته هسته ای اش، که امروز آشکار شده و همگان از آن آگاه هستند، چیزی نیافزود ولی نکته هایی را روشن نمود که شاید درخور توجه بیشتر باشند:
1 ـ سستی، درهم ریختگی، وجود "سوراخ های" فراوان امنیتی در دستگاههای امنیتی/ جاسوسی و ضد جاسوسی حکومت که نتیجه فساد گسترده، دروغ پردازی و تباهی در سر تا پای حکومت است. این امرنشان می دهد که در خود دستگاه های حکومتی، فراوان هستند کسانی که باوری به حکومت ندارند، همه گفتار و رفتارهایشان چون خود رهبر مقدس، نمایشی و ریاکارانه است و بسادگی می توان در آن ها نفوذ کرده و آنان را خرید. بر چنین بستر آماده ای است که کشور دیگری می تواند، آنچنان که گفته شده، 500 کیلو سند های مهم و سری را با برنامه ای شگفت انگیز، از ایران بیرون بیاورد.
2 ـ مهم این نیست که اسراییل خود کلاهک اتمی دارد یا ندارد، این بحث دیگری است. مهم ضربه سنگینی است که به شخص خامنه ای و دستگاه امنیتی ای که وزیر و مسئولش با دید و امر مستقیم او بر گزیده شده و این پست را در دست می گیرد، وارد آمده است.
3 ـ زور بازوی مزدورانِ حکومت تنها در برابر مردم گرفتار ایران است. این ها می توانند شب و روز در خیابان ها به بهانه های گوناگون به آزار و اذیت و حتا کتک زدن های وحشیانه مردم بپزدارند و هر آوای مخالفی را در گلو خفه کنند و خود را در اوج نیرومندی نشان دهند ولی چشم آن ها بر بیرون رفتن یک چنین سندهای مهمی، بسته مانده و زور بازویی از آن ها دیده نمی شود!
4 ـ پرسشی که شاید برای شمار زیادی به میان آمده باشد این است که چگونه چنین سندهای سری و مهمی که از سویی نشان از بی خردی حکومت و برباد رفتن میلیاردها دلار از سرمایه های مردم ایران در راهی بی سرانجام دارد، در انبار مخروبه ای نگاه داری می شده است و چرا برای نمونه در پادگانی نظامی و در میان انبوه نگاهبانان جا نگرفته است. این خود گواه دیگری است بر این که خود حکومت نیز در این مکان ها احساس امنیت نمی کرده است زیرا وجود و انتقال چنین سند های مهم و سری به پادگانی نظامی نمی توانسته است از چشم هایی پنهان بماند و گذشته از دستگاه های امنیتی، شماری از سران ارتش و به ویژه سپاه پاسداران می بایداز آن آگاه می شده اند که خواست حکومت نبوده است و پاشنه آشیل رژیم نیز درُست در همین جا نهفته است. آنان این امر را در اندیشه خام خود، در نهان به کسانی واگذار نموده اند که مورد اطمینان کامل بوده و با چنین شگرد امنیتی بی مانندی، کوشش کرده اند که انباری مخروبه را برگزینند که نه اندک توجهی را به خود جلب کند و نه نیازی به نگاهبانی داشته باشد. آیا از روز نخست، این برنامه ریزی در راستای بیرون آوردن این سند ها از ایران نبوده است؟ آیا در بالاترین سطح امنیتی حکومت، دست هایی در کار نبوده اند و دلارهای هنگفتی به جیب های کسانی سرازیر نشده است؟ اینده شاید همه چیز را بیشتر روشن کند.
ـ سرانجام حکومتی زورگو، تجاوزگر، ریا کار و پنهان کار که برای بر پا ماندن خود، در همه چیز پیکری از "دشمن " دیده و ساخته است، پس از چهل سال سرکوب چنین شده است که امروز نه در میان مردم اندک اعتباری دارد و نه در نزدیکترین پیرامونیانِ خود اعتماد و باوری حقیقی. یکی از این پیرامونیان مهم، همین دستگاه های امنیتیِ گسترده شناخته و ناشناخته حکومت با هزینه های گزاف است که از ستون های اصلی نگاهداری حکومت و سرکوب پیگیرانه مردم است.
براستی که این افشاگری رسوایی بزرگی برای حکومت اسلامی ایران است که پی آمدهای سختی را چه در درون و چه در بیرون از مرزها برای رژیم اسلامی در پی خواهد داشت.
کوروش گلنام
چهارشنبه 12 اردیبهشت 1397 ـ 2 مای 2018
منبع:پژواک ایران