چه خبر خوبی!
کورش گلنام
چندی پیش جناب حسن داعی در بیانیه ای خبر داد که یک لابی رژیم اسلامی از او به دادگاه شکایت نموده است. چه خبر خوبی!
ما همیشه خواستار این بودیم که حکومت گزافه گوی اسلامی و کارگزاران و خدمتکاران او در هر لباس و با هر چهره دل نشینی که هستند، آنها که یک بند در همه زمینه ها خود را حق به جانب دانسته و گنده گویی ها و دروغ سازی هایشان مرز و میزانی ندارد، (یک نمونه نشان دهید که این آدمخواران گفته باشند ما این اشتباه را کرده و این کار نادرست را انجام داده ایم! جنایت ها را که هرگز به زبان نخواهند آورد)زمانی که مثلن از سوی اینترپول به جنایت محکوم و تنی چند از آنها زیر پی گرد جهانی قرار می گیرند و یا زمانی که در دادگاه های گوناگون در آلمان، فرانسه و یا آرژانتین محکوم به انجام جنایت می شوند و یا برای نمونه در نروژ به رشوه خواری کلان و دلال بازی و....متهم می شوند یک سدم(صدم) آنچه ادعا می کنند، جسارت و دلیری داشته و برای نشان دادن بی گناهی و درستکاری خود به دادگاه های جهانی شکایت برده و پا به میدان دادگری در برابر دید همه جهانیان بگذارند.
روند کار حکومت زمانی که آلودگی ها رو می شود
ـ به یمن نقش پر برکت امام راحل، پول باد آورده نفت، دلالی و قاچاق(از همه گونه اش) و ربودن دارایی های مردم، حکومت الهی از دید مالی دست تنگی و دل نگرانی نداشته و همیشه زمانی که در جایی به دام افتاده و دستش رو شده است، با استخدام آلوده ترین، پول دوست ترین و بی وجدان ترین وکیل ها در کشورهای گوناگون دنیا، در بیشتر مورد ها خود و تبه کاران روزی خوار خود را از مهلکه بدر برده است(البته امروز از آن دوران طلایی دیگر تنها رویائی بیش باقی نمانده و حکومت و سر سپردگانش جرأت انجام چنین مانورهاو جنایت هایی را در بیرون از ایران ندارند). فراموش نکرده ایم که در گذشته چگونه حکومت ملایان با هزینه های گزاف دست اندرکاران جنایت پیشه خود در سفارت ایران در فرانسه را که به دام افتادند، با استخدام چه وکیلاهایی و با چه زد و بندها و شیادی ها از محکومیت رهانیده و به ایران باز گرداند و یاچگونه یک عامل متهم به جنایت بمب گذاری در آرژانتین را که در آن زمان در سفارت ایران به کار بود و از سوی آرژانتین حکم جلبش صادر شده بود و در انگلستان به دام افتاد با همین شیوه ها از تسلیم به آرژانتین باز داشت و او را رهانیده وبه ایران بر گرداند. حکومت همیشه خودش و دست های پنهانش در این جنایت ها را پشت این سرسپردگان پنهان نموده و این مورد ها بیشتر به عنوان مورد شخصی آنها به دادگاه ها کشیده شده است.
ـ تا چندی پیش حکومت هنوز سود دهی های گسترده ای برای بیگانگان به ویژه غربی ها داشت و بازار زد وبند برای استفاده هر چه بیشتر از خان و سفره پر برکت بازار ایران به کار بوده و در نتیجه سیاست "شتر دیدی ندیدی" در برابر انجام جنایت های پی درپی رژیم، بسیار گرم بود و حکومت نیز در برابر این چشم پوشی غربی ها از بزه کاری ها و جنایت هایش، امتیاز مالی داده و سرمایه های مردم را را به سادگی بباد می داد.
چه پیش آمده است
تا کنون حکومت در برابر موج بلند و گسترده اتهام هایی که می توان گفت در این سه دهه فراوان بوده است، چون خود بهتر از هر کس می دانست که دستهایش تا چه اندازه آلوده است، برای رد اتهام ها از دامان خود به دادگاهی شکایت نمی برد چون خوب می دانست که خود محکوم شده و دچار دردسر وآبروریزی بیشتری خواهد شد. بنا بر این هر بار و پس از رو شدن دست های خونینش در جنایت و یا آلودگی و بد نامی تازه ای، با براه انداختن هو وجنجال و یک بحران سازی تازه، کوشش می کرد تا اثر آن جنایت و آلودگی ها را به تدریج از ذهن مردم ایران و دنیا دور کرده و با وجود "توطئه" دانستن این اتهام ها و محکومیت ها از سوی "دشمنان اسلام عزیز"، جسارت شکایت برای نشان دادن بی پایه بودن ادعا ها را نداشت.
چه پیش آمده است که یک لابی شناخته شده رژیم بنام تریتا پارسی، امروز خود پا پیش نهاده و هراسان از افشاگری های مستند به ده ها سند و مدرک گوناگون از سوی حسن داعی که در دسترس همگان نیز هست، از او به دادگاه شکایت برده است؟
نخستین و جدی ترین گمان(توجه بفرمایید که گمان است) می تواند این باشد که این لابی شناخته شده، فریب تازه ای خورده است و در دامی که از سوی خود رژیم تهیه شده، گرفتار آمده است. بنا بر وعده هایی که احتمالن به او داده اند، ارزیابیش می تواند چنین باشد :
1 ـ تکیه بر پول بی حساب، تامین هزینه گزاف وکیل و دادگاه و پشتیبانی کامل نمایندگان حکومت در آمریکا و احتمالن سفارتی در کشوری دور ونزدیک از او.
2 ـ دل گرمی به داشتن چنین وکیلان ورزیده و عاشق به پولی که داستان های به ریز وبه پاش های حکومت اسلامی در چنین مورد هایی را به خوبی دانسته و برای او سنگ تمام خواهند گذاشت و کار پشت پرده نمایندگان حکومت اسلامی که چون همیشه در وارونه سازی و جعل سند دستی دراز دارد.
3 ـ پیش بینی بیهوده در باره جا زدن و هراس حسن داعی از پی گیری موضوع در دادگاه.
ولی ارزیابی حکومت از او می تواند چند جانبه و به گونه زیر باشد:
1 ـ این شخص اکنون و اتفاقن پس از افشاگری های به ویژه حسن داعی، میدان مانورش بسیار تنگ و دیگر به مهره سوخته و بی آبرو و اعتباری برای رژیم تبدیل شده، نه تنها بازدهی نداشته که درد سر آفرین نیز شده است. بنابراین حکومت با وعده های همه جانبه پشتیبانی از او، او را چون موش آزمایشگاهی جلو انداخته است تا هم تجربه نماید که تا چه میزان می تواند در این گونه دادگاه ها با پیش انداختن چنین کسانی و با وارونه نمایی و مظلوم نمایی، شانس پیروزی داشته و در همآن حال از میزان شناخت جهانی از چهره خود و لابی های خود، ارزیابی بهتروبیشتری به دست آورد.
2 ـ از سو ی دیگر می خواهد اگر این لابی حتا با داشتن کمترین شانس در دادگاه پیروز شد، هیاهوی کر کننده ای براه انداخته، توجه مردم جهان را از پایمال شدن هر روزه و وحشیانه حق شهروندی ایرانی ها و گردنکشی و قلدری خود، به سویی دیگر کشانده و حکم دادگاه را نشانی بر "توطئه" و"اتهام های ناروا" از سوی دشمنان نظام مقدس نمایانده، زمینه کار لابی های خود را استوار تر و بهتر نماید .
3 ـ ولی اگر دادگاه به میدان رسوایی بزرگی تبدیل شده و این لابی خود محکوم و بازنده شد، چون شکایت شخصی است و حکومت خود مستقیمن در میدان نیست، اگر نیاز شد به سادگی ارتباط با شاکی را انکار و حتا تا مرز "جاسوس" نامیدن او نیز پیش رود. داستان سعید امامی و همین موسویان(سفیر در آلمان وفرانسه، متهم به همکاری در قتل های مخالفان حکومت در دوره مسئولیت خود، از اعضای اصلی تیم مذاکره کننده از سوی حکومت با آژانس انرژی هسته ای)، ابوالقاسم مصباحی مشهور به شاهد س در دادگاه میکونوس که از مهره های مهم رژیم بودند وآنچه بر آن ها رفت را کسی فراموش نکرده است. اگر چنین شود(که احتمال آن نیز زیاد است)، حکومت با رد ارتباط او با خود، هم آزمایشی نموده است و هم از دردسر این لابی افشا شده و بد نام نیز رها شده است.
عمامه رژیم
حتا کم خبرترین آدم ها نیز می توانند از راهی دور، پشت این شکایت شخصی، به روشنی عمامه رژیم اسلامی را تشخیص دهند.
در طرح این شکایت، آنچه می تواند گویا تر از هر چیز دیگر باشد این است که:
افشاگری های استوار و مستند حسن داعی بسیار برنده و تأثیر گذاربوده است. باید گفت: چه خبر خوبی! موجب خوشحالی است که این لابی رژیم جسارت کرده و شکایت به دادگاه برده است. با شناختی که از حسن داعی و تکیه همیشگی او به سند و مدرک های فراوان و بر راستی ودرستی در کارش وجود دارد و با شناختی که از کار ولابی گری شاکی که تکیه اش بر پول و نیرنگ حکومت بدنام اسلامی است، نمی توان چشم داشتی جز این داشت که این دادگاه نیز به میدانی بزرگ در افشاگری و بی آبرویی هر چه بیشتر حکومت اسلامی تبدیل شود. از هم اکنون بازنده این دادگاه و آن که رسوا خواهد شد و بار بی آبرویی بیشتری بر دوش خواهد کشید، روشن است! نگارنده با تمام وجود از حسن داعی وآنچه او تا کنون افشا کرده است، پشتیبانی نموده، امید دارد که همه آزادی خواهان ایرانی به ویژه در آمریکا، در این نبرد نابرابر بر سر دادگری و شان و شرافت انسانی و افشای هر چه بیشتر آنچه امروز حکومت بر مردم ایران روا می دارد، ایشان را تنها نگذاشته و به هر گونه که می توانند از او پشتیبانی نمایند.
آدینه 17 خرداد 1387 ـ 6 ژوئن 2008
منبع:پژواک ایران