این دیگر دو رویی و نیرنگ نیست بلکه جنگی است علیه بی گناهان
کورش گلنام
1 ـ این جمله را من از فیزیکدان با وجدان و بلند پایه اوکرائینی "واسیلی بروسوویچ نِستِرِنکو"(1) وام گرفته ام که در برابر ریاکاری ها و دروغ پردازی های حکومت آن زمان شوروی پیشین در برابر فاجعه انفجار نیروگاه هسته ای چِرنوبیل (26 آپریل 1986)، در نشستی با نویسندهِ کتابِ "نیایش برای چِرنوبیل"(2) اثر ماندگارِ بانو "سوِتلانا آلکسیِویچ" گفته است.(3) او که زمان فاجعه خود رئیس آکادمی علوم دپارتمان نیروگاه هسته ای روسیه سفید بود، از همآن روز نخست به افشا گری در باره دامنه وحشتناک این فاجعه بشری پرداخت. نخست همه کوشش خود را بکار برد که با مقام های بلند پایه نشست رو در رو داشته باشد ولی در همه جا با کارشکنی روبرو شد و هنگامی نیز که با سرسختی و پافشاری آنان را ملاقات و با ارائه فاکت از تأثیر ترسناک این فاجعه بر انسان، جامعه بشری و طبیعت سخن گفت و زمانی که با بی اهمیتی و پنهان کاری آنان روبرو شد، دست از کوشش بر نداشت و به مقام های شوروی پیشین و ... نامه ها نوشت همه مستند و بر پایه فاکت های انکار ناپذیر.
سه پوشه که هر کدام 250 برگ فاکت و سند را در بر می گرفت، حاصل نامه نگاری ها، هُشدارها و پیشنهادهای او بود که همه را از دفتر کار او ربودند ولی او با زیرکی یک کپی از همه این سندها را به یاری همسرش در خانه خود جاسازی کرده و آن ها را نگاه داشته بود که امروز سندهایی است تاریخی. در این راه او هر روز به مرگ و نابودی تهدید شد. همآن شیوه های آشنایی که حکومت اسلامیِ بد نام و منفور ایران نیز با اهل اندیشه و علم که نمی خواستند و نمی خواهند آلوده برنامه هایِ ویرانگرش شده و همکاری کنند، بکار برده و می برد که شاهد بوده و هستیم. او ولی دست از کوشش خود بر نداشت و در اثر فشارها یک بار نیز دچار سکته قلبی شد. اگر او چنان مقام علمیِ والایی نداشت، اگر پیش لرزهِ های نخستینِ فروپاشی شوری پیشین پس از فاجعه چِرنوبیل آغاز نشده و گرفتاری هایی که دامنگیر حکومت آن زمان شوروی شد، فرا نمی رسید، روشن نبود که این فیزیکدان برجسته، دلیر و با وجدان به عنوانِ شاهدی زنده تا سال 2008، سال مرگش، باقی می ماند.
2 ـ روشن است که رویداد تأسف بار زلزله کرمانشاه را نمی توان با فاجعه چِرنوبیل سنجید و آن را همسنگ دانست ولی این دو رویداد تلخ، دو شباهت بسیار نزدیک دارند. یکی دروغ پردازی و فریب کاری حکومت برای پنهان نمودن دامنه خرابی ها، بی برنامگی و بی مایگی خود در روبرویی با فاجعه، و دیگری بی اهمیت نگاشتن جان و آینده مردم. فاجعه زلزله کرمانشاه یکبار دیگر به روشنی نشان داد که آخوند های حاکم بر میهن ما، کمترین ارزش و اهمیت را برای جان و مال مردم قائل نیستند. همه از رهبر خودخواه و ریا کار تا روحانی کلیددارِ جفا کار، وزیر و وکیلی که به آن جا رفته و ژستِ همدردی گرفتند، کارشان تنها نمایش مسخره ای بود بی هیچ اثر و بهره ای برای مردم آسیب دیده! رهبر که با مزدوران خود تازه پس از یک هفته به منطقه تشریف فرما شد، بنا بر سنجش وضع و آگاهی از نارضایتی شدید مردم از بی برنامگی و عدم یاری رسانی به مردم آسیب دیده؛ نقش ریاکارانه همیشگیِ خود را اجرا کرد و فرمود که زیاد از کمک ها قانع نیست! مزدوران نیز چون همیشه برای بازار گرمی و تبلیغ اهمیتِ وجودِ مبارک ایشان در منطقهِ حادثه دیده، از هیچ کاری رویگردان نبوده و در گزارش های خود، مردمان آسیب دیده و رنج کشیده را که در سختی بسیار به سر می بردند(و همچنان می برند) را شادمان از حضور بی مثال "رهبر معظم"، نشان می دادند!
3 ـ همبستگی ملیِ شتابان، شگفت انگیز و تحسین بر انگیز مردم در برابر این رویداد غم انگیز ولی چون پتکی بر سر حکومت ولایت فقیه توخالی و بی مایه فرود آمد. این همبستگیِ بزرگ که در سراسر ایران شکل گرفت و مردم خود دست بکار شده و با جمع آوری کمک ها به سوی منطقه براه افتاده و نمی پذیرفتند که یاری های خود را به مإموران و کارگزاران حکومتی و حلال احمر بسپارند، فریاد روشنِ مخالفتِ ریشه ای هر روز ژرف تر و بنیان کن مردم علیه حکومت اسلامی و دستگاه سرکوبگر و دروغ پرداز ولی فقیه است .
ریا کاری، بی برنامگی و پنهان کاری نفرت انگیز حکومت ولایت فقیه در برابر زلزله تأسف بار کرمانشاه "دیگر تنها دو روئی و نیرنگ نیست بلکه جنگی است علیه بیگناهان !"
کوروش گلنام
چهارشنبه 1 آذر 1396 ـ 22 نوامبر 2017
زیرنویس:
Vasilij Borisovitj Nesterenko (1934 - 2008) - 1
"Bön för Tjernobyl", Svetlana Aleksijevitj, Suéd( Falun) 2015 - 2
کتاب بین سال های 2005 تا 2011 تهیه شده است. برگردان و چاپ نخست آن در سوئد، در استکهلم به سال 2013 بوده است.
3 ـ همه گفته های این فیزیکدان برجسته به شکل "منولوگ" از برگ 355 تا 365.
منبع:پژواک ایران