از پسلرزه سرد انتصابات
شهلا شفیق
می دانم که کلمه کم نخواهند آورد. در زبان ما ابهام و ايهام چنان جايی دارد که می شود بی هيچ پروايی تفسيرهای ضد و نقيض را با هم آشتی داد. اگر جمهوری اسلامی که اسلاميتش يکسره نافی جمهوريت آن است، توانست ۹۸ درصد رای بياورد. اگر پس از ۲۰ سال تجربه، بن بست اصلاح طلبی اسلام گرا ، پرچم سبز اصلاح طلبی اصول گرا توانست تنور انتخابات را گرم کند و بر مشروعيت نظام مهر تأييد زند، چرا بار ديگر نتوان در بارۀ درسهای انتخابات زبانبازی و قلم فرسايی کرد؟
بی شک می توان چنين کرد. اما آيا مرهمی بر زخم های انبوه ميليونی رای دهندگان خواهد بود که در آرزوی پرواز، غافل از قفس، چنين سر به ميله ها کوفتند؟ آيا پاسخ نسلی را خواهد داد که با کوله باری خالی از حافظۀ تاريخی که پشتوانه خرد جمعی است چنين شادمانانه و پای کوبان در نمايش حاکمان، نقش سياهی لشگر را به عهده گرفت؟
اما نمايش مدرنی که هنرمندانی چند برای موفقيتش سنگ تمام گذاشتند، عاقبت چنان که شايسته حکومتی چنين است به تعزيه ای غم انگيز بدل شد.
اينک پرده فرو افتاد، اما بازی همچنان ادامه دارد. مناظره های منتخبان شورای نگهبان، ابعاد گستردۀ تباهکاری های نظام مافيايی را پيش چشمهای همگان گسترده و در همان حال وخامت وضعيت رژيم اسلامی را از ورای جنگ قدرت در درون آشکار کرده است. نتيجۀ قاطع انتخابات اسلامی را همين پديده توضيح می دهد. فراگيری شعار تغيير، گامی عقب نشينی را چنان خطرناک کرده که حتی کانديداهای انتصابی نيز به عناصر نامطلوب نظام بدل شده اند. پس بازی حذف متحدان پيشين، که از نخستين روز حيات رژيم در کار بود، بار ديگر تکرار شد. چرخ های نظام که در چرخش خود بازرگان ها و بنی صدرها و منتظری ها را به بيرون راند، همچنان در گردش اند و هر بار بازی خوردگانی در بالا و پايين بر جای می گذارند.
اما اين بار، نمايش بی قدرتی رای دهندگان چه تاثيری بر جنبش های مدنی در حال رشد، اين تنها ميدان نمايش قدرت مردم، خواهد داشت؟ آيا از فضای یأسی که در پی دارد زيان خواهند ديد؟ يا به عکس، چشم از بالا برخواهند گرفت و با سلاح قدرتمند همبستگی، هيولای در حال احتضار رژيم اسلامی را به چالش خواهند کشيد؟
آری! در برابر منطق زور که زبان حاکميت توتاليتر است تنها قدرت جمعی پاسخگوست. اما اين قدرت تنها زمانی به بار می نشيند که از خرد مايه گيرد .
بازی در بساط حاکميت تمام خواه، به نام دمکراسی ، چنانکه کروبی ها بدان اذعان می کنند به تائيد حاکميت انجاميد. اميد که حق خواهانی که با هزار آرزو در اين بازی شرکت کردند از نا اميدی های خود توشه راه مبارزه سازند که بی شک هموار نيست اما به آزادی می گشايد. آن آزادی که دهه ها پيش عارف گفت که با قباله جنت تاخت نمی زندش و ديروز سيمين بهبهانی در پيام غمگنانه اش از آن سرود .پيامی که دهها صدای ديگر را آواز می داد که در ميانه شور ميرحسينی چه تنها می نمودند.
گرامی بانوی مهر و خرد ! چه زود صدای تو چون پژواک حقيقت در فضای خالی از هياهوی طبل های کارناوال انتصابات پيچيد. باشد تا هزاران هزار ندای حق خواه را گوش انداز کند ، باشد تا آه های حسرت را وا گذاريم و گوش جان به نوای آزادی بسپاريم.
شهلا شفيق
۲۳ خرداد ۱۳۸۸
۱۴ ژوئن ۲۰۰۹
منبع:پژواک ایران