دل شکسته
ثریا پاستور
دل تنگ پر از عشقم , شکسته
شدم از هر چه رنگ عشق , خسته
دل تنگم , دگر سرخی نداره
کبودی و غمم , هر جا نشسته
کبودم من , کبودم چون غم و دود
کبودی پر شده , بر هر چه معبود
دل تنگ پر از عشقم , شکسته
شدم از هر چه رنگ می , رسته
دل تنگم , دگر" مستی" نداره
تن و جانم , دگر "هستی" نداره
بیا تا پر شوم , از هر چه هستی
بیا تا پر شوم , از هر چه مستی
غم و دردم , بسان باد کنک ها
رها گردند همه , در آسمان ها
تب و گرما , بپاشند گرمی و نور
بجای غم , در این دنیای مسرور
همه عالم شود , دنیایی از نور
همه دنیا شود , دریایی از نور
همه دلها شود , کندویی از عشق
همه سرها شود , اندیشه ی عشق
همه غمها شود , خاکستر سرد
همه دلها شود , خالی ز هر درد
بیا تا پر شوم , از هر چه هستی
بیا تا پر شوم , از هر چه مستی
ثریا پاستور
بر گرفته از مجموعه کهکشان های خیال
منبع:پژواک ایران