سرود آغاز زندگی ام
ثریا پاستور
سرود آغاز زندگی ام
ثریا پاستور
بهار بود و گل بود و خنده و شادمانی
که پای نهادم من برسکوی زندگانی
پرنده ها رقصیدند از برای من
رقص سماع
که عاشقانه می رقصم آنرا , به جان
پرستو ها سرود عشق خواندند از برای من
ستاره ها , به پیشوازم آمدند
خورشید اما
لبان پرمهرش را گشود و
ریخت گرمایش را , در کاسه ی عمرم
مهتاب آمد به دیدارم و
خالی کرد نورش را , در گودی چشم هایم
و من , امواج شادی را
که گره خورده بود به بند نافم
هدیه دادم به پدر و مادرم
که هفت روز و هفت شب
با دف و دایره زنگی ها
جشن گرفتند ورود مرا که " دختر" بودم
و من , خنده هایم را پاشیدم
به در و دیوار خانه ی شان
عصاره ی عشقم را ریختم
درگلدان عمرشان
و اینچنین بود که
با نت های موسقی ساز درون
سرود آغاز زندگی ام را نواختم
ثریا پاستور
منبع:پژواک ایران