بگذار کودکستان ها را بمباران کنند
پ. مهرکوهی
منبع:پژواک ایران
بگذار کودکستان ها را بمباران کنند
گمان به این که یک سازمان تروریستی مانند حماس بتواند حق پایمال شده ی مردم پلستین را بستاند و خانه ها، زمین ها، باغ ها، کشتزارها و از همه مهم تر زنده گی ی دزدیده شده و به غارت رفته ی مردم پلستین را به آنان باز گرداند مانند کاشت دانه و جوانه در دامن باد است. هرگز از تروریسم و دهشتگری سودی به مردم فرودست، ستم دیده و زنده گی باخته نمی رسد. ولی در لحظه هایی از تاریخ توده های امید باخته و قربانی ی خشونت دولت ها راه دیگری مگر دل بستن به رهایی از دام یک پلیدی به یاری و کمک سازمان های پیکارگر خشونت جو که در برابر قدت و زور ِ برتر ایستاده اند نمی بینند.
تاریخ دو سده ی گذشته در سینه ی خود داستان ها دارد از این که هرگاه وحشی گری و فشارهای یک دولت اشغالگر به اوج رسیده است بخشی از قربانیان خشونت های بی بند و بار اشغالگران برای انتقام گیری از دستگاه ستم واقعا موجود به جریان های رزمنده ی دهشتگرای روی آورده اند. اینکه اسراییل برای دهه ها حتا امکان داشتن آب آشامیدنی ی سالم را از پلستینیان دریغ کرده است تنها یک نشانه ی کوچک از تلاش گسترده ی آن دولت برای بستن دریچه ی هر امیدی بر پلستینیان است. ولی اسراییل را پیوسته بخت یار بوده و هست که از حسابدهی بگریزد و چهره ی یک قربانی به خود گیرد زیرا پلستینیان هرگز از رهبرانی آگاه و مسئولیت پذیر و نیز دوستانی دلسوز در میان جهان عرب و کشورهای اسلامی برخودار نبوده اند تا به یاری ی آنان فریاد خود را به گوش جهانیان برسانند. دود رفتارهای ماجراجویانه و به دور از احساس مسئولیت رهبران فرصت طلب پلستینی ها همیشه به چشم خود آن مردم رفته است. در واقع خشونت پیشه گی ی الفتح در گذشته های دورتر و حماس در گذشته های نزدیکتر و امروز بزرگترین خدمت را به اسراییل کرده تا بر اصل پدیده ی اشغال سرپوش نهد. جهان هم مبارزه ی یک دولت تروریستی ی اشغالگر بر پاد سازمان های تروریستی ی قدرت جو را راحت تر به رسمیت می شناسد. در پناه دهشتگری های الفتح و دیگر گروه های دهشتگرای پلستینی بود که جهان گذشته ی تروریستی ی رهبران اسراییلی از آن شمار آقایان مناخیم بگین و اسحاک شامیر و پیشینه ی هموندی ی دو نخست وزیر پیشین اسراییل در سازمان تروریستی ی حگانا را به فراموشی سپرد
در ماه گذشته، پس از آنکه آرتش اسراییل چند کودک پلستینی ی سرگرم به بازی را در کناره ی دریا به گلوله بست آقای ناتنیاهو ادعا کرد که نیروهای آرتش آن کشور نمونه ی اخلاق و انضباط اند. ولی این تصور نادرستی است اگر گمان شود که آرتش نمونه ی اخلاق آقای ناتنیاهو نادانسته و ناخواسته آموزشگاه های سازمان همبستگی ی کشورها را در نوار غزه که پرچم بسیار بزرگ آبی رنگ آن سازمان بر بام آن ها افراشته شده بمباران کرده است.
سرپرست ِ دفتر کمک رسانی ی سازمان همبستگی ی کشورها گفته است که تا کنون دوازده بار نقشه و موقعیت دبستان ها و آموزشگاه های آن سازمان در نوار غزه به آگاهی ی دولت اسراییل رسیده است. در یکی از دبستان هایی که در شهر رفح در جنوب غزه هدف گرفته شد بیش از سه هزار آدم گریخته از جنگ پناه گرفته بودند. آن بمباران ده کشته و سی زخمی به جا گذاشت. چند روز پیش از آن بمباران یک دبستان دیگر در همان نزدیکی به کشته شدن پانزده دختر بچه پلستینی ی انجامیده بود. بمباران زنان و کودکان بی گناه در هر جنگی یک جنایت جنگی است. چنان بزهی اگر از سوی یک رهبر یکه تاز آفریکایی انجام گرفته بود سر و کار اَش با دادگاه های حقوق بشری ی غرب ساخته می افتاد. به گفته ی خبرگزاری رویتر آقای بانکی مون بمباران دبستان ها و دبیرستان ها را رفتاری شرم آور خوانده و آرزو کرده است کسانی را که دستور چنان آدمکشی یی را داده بوده اند دادگاهی شده و حساب پس دهند. ولی تا زمانی که کشورهای غربی چشم های خود را به روی واقعیت های یک جنگ نابرابر بسته و کشورهای اسلامی هم سکوت پیشه کرده اند امید رسیده گی به جنایت های جنگی ی آقای ناتنیاهو نیست،
زمانی که کودکان فراری از جنگ و خونریزی و پناه گرفته در دبستان هایی که در نوار غزه زیر نظر سازمان همبستگی ی کشورها (ملل متحد) اداره می شوند از بمباران اسراییل در امان نمی مانند و مهم ترین کشورهای جهان به آن جنایت واکنشی نشان نمی دهند راه برای خشونت گرایی های آینده از هر دو سوی درگیری آسانتر از پیش گشوده می شود و امید به یافتن گشایشی در این گرهی که گریبان خاورمیانه را گرفته است کمتر.
جنگ یک ماهه ی حماس و دولت اسراییل که بیش از 1600 کشته و نزدیک به 8000 تن زخمی در میان پلستینیان به جای نهاده است. شمار زیادی از قربانیان را کودکان تشکیل می دهند. این جنگ هیچ دستآوردی مگر ویرانی های هرچه بیشتر برای پلستینیان نداشته است و مسئولیت حماس هم در این ویرانی و کشتاری که بر پلستینیان رفته و می رود کم نیست. مردم پلستین دیر یا زود باید دریابند که حماس و الفتح شایسته گی ی رهبری ی مبارزه ی آنان برای پایان بخشیدن به اشغال سرزمین هایشان را ندارند و نخستین گام در راه مبارزه با اشغالگران اسراییلی فاصله گیری پلستینی ها از سازمان های تروریستی است. تا چنان روزی این پرسش همچنان به جا می ماند: چه گونه می توان امید داشت کودک پلستینی یی که شاهد کشته شدن خواهر یا برادر خُرد سال خود در یک نیمه شب و به وسیله ی بمباران های اسراییل بوده است کششی به تروریسم و کین خواهی پیدا نکند؟
ناتنیاهو، لیبرمن و نفتعلی بننت می توانند درهم کوبیدن تونل های حماس را یک پیروزی به حساب بیاورند ولی آن سه و فرمانده هان آرتش اسراییل می دانند آن جنگ برنده ای ندارد. در یک ماه گذشته اسراییل به یاری حماس شتافت و توانست هزاران پیکارجوی از جان گذشته به حماس پیشکش کند. این واقعیتی است که از چشم دولتمردان بزرگترین کشورهای پشتیبان اسراییل و به ویژه آقایان اوباما و دیوید کمرون به دور مانده است. سیاست یک جهان بسیار پیچیده است که گاه درک آن برای سیاست پیشه گان عادی دشوار است. در این زمان نه پلستین، نه اسراییل و نه دولت آمریکا، که مهم ترین کشور تأثیرگذار بر سیاست های اسراییل است، از رهبرانی آینده نگر برخودار نیستند تا بتوانند گامی درست در راه پایان بخشیدن به این بحران و کشاکش شصت و شش ساله بردارند. این آتش بس کنونی هم زیاد دوام نخواهد آورد. زیرا جنگ میان حماس و دولت اسراییل بسان یک آیین دینی برای هر دو آنان درآمده است.
پ. مهرکوهی
منبع:پژواک ایران فهرست مطالب پ. مهرکوهی در سایت پژواک ایران *خیزش نوین ایرانیان و رو در رویی ی همه ی اسلامیان با ایران و ایرانی [2018 Jan] |