جنجال ِ جنگ ِ آقای اوباما
پ. مهرکوهی
ماه ها پیش از آنکه ناطران غربی به مسأله ی احتمال یورش ِ آمریکا به سوریه بپردازند، نگارنده ی این یاددشت در بهمن ماه سال ِ گذشته، با یقین ِ کامل به دخالت ِ آمریکا در جنگ سوریه به آن پرداخت. در آن زمان در مقاله ای به نام ِ «جنگ و بازهم جنگ»، که با دو هفته دیرکرد از سوی کیهان ِ آنلاین در دسترس ِ پارسی زبانان قرار گرفت چنین آمد: «همه ی داده ها گواه بر آن است که آمریکا از این پس، بیش از هر زمان ِ دیگری در جنگ ِ خانگی ی سوریه آشکارا درگیر خواهد شد. اگر آمریکا در گذشته از راه ِ کشورهای ترکیه، عربستان، قطر و کورایشیا (کورواسی ) به جنگجویان ِ سوری ی رو در رو با رژیم ِ اسد یاری می رسانید، اکنون این یاری رسانی بی پرده پوشی و آشکارتر از گذشته انجام خواهد گرفت. خود ِ آمریکایی ها، همراه با انگلستان پیشگام ِ تحریم ِ جهانی و جلو گیری از واگذاری ی جنگ ابزار به نیروهای درگیر در جنگ ِ خانگی ی سوریه بوده اند و اکنون خود ِ آنان می خواهند آشکارا شکننده ی همان پیمان باشند».* اکنون پیش بینی ی آن مقاله، که به باورم هنوز تاره گی ی خود را نگه داشته، به حقیقت می انجامد. از نیمه شب ِ چهار شنبه تا پایان ِ هفته باید چشم به راه حمله ی آمریکا به خاک ِ سوریه بود. در این یورش، بی گمان آمریکا هدف های زیادی را در سوریه به موشک خواهد بست و بمباران خواهد کرد. این یورش با موشک هایی که از ناوهای آمریکایی در دریای مدیترانه شلیک خواهند شد و نیز با بمباران های بسیار سنگین با هواپیماهای رادارگریز ِ «ب - ٢» انجام خواهد گرفت، تا زمینه را برای سرنگونی ی بشار اسد فراهم تر نماید. این بمباران ها چنان انجام خواهد گرفت که سدای* قدرت ِ آمریکا در سراسر ِ جهان بیشتر به پیچد. آقای اوباما که از مدتها پیش به دنبال ِ بهانه ای برای یورش به سوریه بوده، اکنون به آن دست یافته است و آن کاربرد ِ بمب های شیمیایی است که گویا از سوی رژیم ِ سوریه در سرکوب دشمنانش انجام گرفته.
سوریه یکی از انگشت شمار کشورهای جهان است که پیمان نامه ی بازداری از کاربرد ِ جنگ ابزار شیمیایی را امضاء نکرده است. اگرچه بعید نیست که دولت ِ سوریه دست به بمباران شیمیایی ی ناهمسازوارنش زده باشد، ولی از سوی دیگر باید شک کرد که سران ِ سوریه چندان ابله شده باشند تا در شرایطی که دست بالا را در جنگ یافته اند با به کارگیری ی جنگ ابزار شیمیایی خود را با ابرقدرت ِ آمریکا رو در رو و شاخ به شاخ سازند. اگر رژیم سوریه چنین کرده باشد با دست خود به دشمنان ِ سوگند خورده ی خویش خدمتی بزرگ کرده است. جای شگفتی است که چرا دولت ِ اوباما این احتمال و پرسش را از نگر دور می دارد که نیروهای مخالف ِ اسد برای کشاندن ِ پای دیگران و به ویژه آمریکا به جنگِ خانگی ی سوریه این جنایت را انجام داده باشند. به هر رو هنوز همه ی واقعیت های آن جنایت روشن نشده است. در این میان، در روز ِ پنج شنبه ی هفته ی گذشته، کوشش سازمان های امنیتی انگلستان برای مدرک سازی و کشاندن ِ پای انگلستان به جنگ ِ دلخواه ِ آقای اوباما در سوریه با شکست رو برو شد و نمایندگان ِ مجلس ِ عوام انگلستان دلیل ها و مدرک سازی های امنیتی های آن کشور را نپذیرفتند و به آرزو و خواسته ی نخست وزیر ِ آن کشور برای هنباز شدن در جنگ سوریه نه گفتند. اکنون آن «نه!» بزرگ سر آغاز فرگردی تازه در سیاست ِ جهانی ی انگلستان خواهد شد.
پرده دری هایی که از دروغپردازی هایی دولت ِ دست چپی ی «تونی بلر» در زمینه چینی برای جنگ با عراق انجام شده اکنون دامن ِ دولت ِ دست راستی ی آن کشور را گرفته و یک شکست ِ تاریخی برای نخست ِ وزیر ِ آن کشور به بار آورده است، بزرگترین شکست ِ تاکنونی یی که آقای دیوید کامرون در مقام نخست وزیر ِ انگلستان داشته. این شکست ِ نخست وزیر ِ انگلستان گویای دو واقعیت است. نخست آنکه جامعه ی انگلیس در یک روند ِ دگرگونی ی بنیادین قرار گرفته و بسیاری از انگلیسی ها به برداشت ِ دیگری از شناسه ی ملی ی خود دست یافته اند. در این شناسه و درک از خود ِ نوین، بخشی از انگلیسی ها پذیرفته اند به سود ِ آن کشور است که از توهم های امپراتوری گری و بریتانیای بزرگ بازی دست بردارند. دیگر واقعیت، آن رأی گیری نشان داد که در میان نیروهای حزب ِ کنسرواتیو آن کشور هستند کسانی که اگر پای اصول و اخلاق پیش آید، حتا از خوار نمودن ِ نخست وزیر کنسرواتیو هم پروایی ندارند. گواریدن ِ این شکست نه تنها برای آقای دیوید کامرون که برای اوباما هم سخت خواهد بود، زیرا آن رآی منقی بدین معنا است که دولت اوباما نمی تواند از پایگاه های انگلستان در قبرس برای یورش به دولت ِ بشار اسد بهره گیری کند.
در درخواست ِ پروانه ی جنگ از کنگره ی آمریکا آمده است که آن کشور هدف های راهبردی را در آن جنگ دنبال نمی کند! اگر ادعای دولت ِ آقای اوباما را به پذیریم که در جنگ با سوریه هیچ هدف ویژه ای مگر گوشمالی دادن ِ بشار اسد را دنبال نمی نماید، فریب خورده ایم. نخستین بهره ی این جنگ برای آمریکا تثبیت ِ هرچه بیشتر ِ «هنجار» های سیاسی ی آمریکا در سراسر جهان است. ولی کوشش برای گسترس دادن ِ این تثبیت ِ هنجارهای آمریکایی می تواند در دراز مدت به ضد ِ خود کار کند، که آن خود مقوله ی دیگری است.
با بمباران ِ پایگاه ها و ستادهای آرتش سوریه، دولت آقای اوباما پیام هایی جانبی هم به دیگران می فرستد که فشرده ی آن چنین است: «در! با تو ام، ولی دیوار، تو گوش کن!». آمریکا با این بمباران ها به چندین و چند کشور پیام می دهد. ١: به روسیه پیام خواهد داد که بهتر است با آمریکا کنار بیاید و مرز ِ قدرت خود بشناسد. ٢: به ایران پیام می دهد که اگر بخواهد پایش را بیش از اندازه از گلیم اش درازتر کند، سرنوشتی همانند خواهد یافت. ٣: این یورش به تثبیت ِ باز هم بیشتر ِ قدرت ِ آمریکا در میان ِ کشورهای عرب ِ نفت خیز خواهد انجامید.
دیگر این که دخالت در جنگ ِ سوریه نه در پدافند از قربانیان ِ جنگ، که در دنباله ی سیاست ِ اسراییلی شدن ِ سیاست ِ خاورمیانه ای آمریکا است که در سال ١٩٧٢ و با آمدن ِ هنری کسینجر آغاز گردید و سپس در دوره ی کارتر با آمدن ِ برژینسکی دنبال شد و تا امروز هم ادامه دارد. این سیاست خواستار ِ تکه، تکه کردن همه ی کشورهای خاورمیانه به سود ِ اسراییل است. این که امروز آمریکا از کاربرد ِ جنگ ابزار شیمیایی در سوریه به خشم آمده است جای خوشحالی دارد. ولی کاش آمریکا برای جهانیان روشن نماید از چه زمانی مخالف ِ کاربرد ِ این گونه جنگ ابزارها شده است؟ به گفته ی یکی از افسران ِ بازنشسته ی آمریکایی که به تازه گی دست به پرده دری زده، دولت ِ آن کشور در کشتار ِ هزاران هزار تن از سربازان ِ ایرانی در جنگ ِ عراق با ایران دست داشته است. به پرونده ی آن جنایت چه کسی می خواهد رسیدگی کند؟ دیگر این که آمریکا خود تاکنون بزرگترین به کاربرنده ی جنگ ابزارهای شیمیایی بوده و هنوز بمباران های شیمیایی ی آمریکا در جنگ ِ ویتنام قربانی می گیرد. برای زرداخانه ی بمب های فسفری ی آمریکا چه فکری شده است؟ بمب فسفری گوشت ِ بدن را تا استخوان آب می کند و قربانی را ناچار به پذیرش ِ وحشتناک ترین مرگ می نماید. این ها همه صداقت ِ آقای «مبارک حسین اوباما» را به زیر پرسش می گیرد و آدمی می تواند با خود بگوید: چه زشت است که سیاست بازان آمریکایی می توانند چنین آسان از انسان دوستی و آزداه گی ی مردم ِ آمریکا که به راستی ستایش برانگیز است، سوء بهره کنند. اگر دولت ِ آقای اوباما به راستی کشش به صلح در سوریه داشت، راه های بسیار آسانتر، کم هزینه تر و سازنده تر برای گوشمالی ی بشار اسد و هم چنین پایان دادن به جنگ ِ خانگی ی در سوریه و جلوگیری از کشتار بی گناهان وجود داشت.
پ. مهرکوهی
2013 - 09/ 04
منبع:پژواک ایران