خاور میانه، نشانههای چرخشی استراتژیک
فرهاد فردا
در پیامد قرارداد اتمی میان آمریکا و ایران، علائم تغییر توازن قوا در منطقه و در پیوند با آن، تغییر سیاست آمریکا در قبال رژیم سوریه زیاد میشوند. تناقضات سیاست آمریکا و روسیه در رابطه با جغرافیا سیاسی من را در طول چند هفته گذشته، به سمت نتایجی بس متضاد سوق میداد. تشدید تناقضات در آغاز شکلگیری تغییرات مهم اما از ویژگیهای هرتغییراست.
در وصول به این توافق، نقش مهم روسیه غیر قابل انکار است. اوباما با تشکر از نقش "سازنده" روسیه در شکلگیری این توافق در سخنرانیهای خود اشاره کرده است. این نقش از دید من تنها میتوانست سرآغاز شکلگیری سیاست جدیدی از طرف این دو قدرت در منطقه به ویژه در رابطه با بحران در سوریه باشد. فرض من بر این بود که چگونگی این روند در اوکراین کلید خواهد خورد، چرا که طبق شواهد متعدد، حل بحران در اوکراین برای روسیه بسیار حیاتی است.
طبق این پیش فرض، نشانههای تخفیف بحران در اوکراین و یا تشدید آن، سرنوشت چگونگی روند حوادث در سوریه را تعیین میکرد. بحران در اوکراین اما شدت گرفت و همزمان ترکیه در توافقی پشت پرده با آمریکا به شکلی آشکار به باتلاق جنگی قدم گذاشت. این دو اتفاق، من را به این سمت سوق داد که سرنگونی رژیم اسد هدف اصلی آمریکا در سوریه میباشد. اکثر علائم اما در مسیر عکس این نتیجهگیری هستند.
- در ۳ آگوست سران کشورهای عضو "شورا همکاری کشورهای عرب خلیج فارس" در دوحه پایتخت قطر گرد هم آمدند. در حاشیه این گردهمایی، نشست مهمتری در همان مکان در جریان بود، نشستی که در آن وزرای خارجه آمریکا و روسیه حول محور حوادث در منطقه با هم مذاکره کردند. در حاشیه همین نشست، وزیر خارجه عربستان طی دیداری با همپای روسی خود بر سر بحران منطقه به گفتگو پرداخت.
- در چند روز بعد از این نشست ولید معلم، وزیر خارجه سوریه طی پروازی به ایران و دیدار با وزرای خارجه ایران و روسیه، در ادامه برای دیدار و مذاکره به مقسط، پایتخت عمان سفر کرد. این اولین دیدار یک مقام بلند پایه سوری از یک کشور عربی و عضو "شورا همکاری کشورهای عرب خلیج فارس" بعد از آغاز فاجعه در سوریه بود.
- امیر عمان در شکلگیری اولین مذاکرات آمریکا با ایران بر سر برنامه اتمی ایران، نقش کلیدی بازی کرد. عمان از نظر مذهبی عمدتاً به گرایشی تعلق دارد که ریشههای آن گویا به "خوارج" مربوط است و از این نظر در عین صفبندی در مقابل گرایشات شیعه و سنی، از نظر تاریخی با همهٔ کشورهایی که این دو گرایش در آنها پر نفوذ هستند، رابطهای دوستانه دارد.
- در همین مدت، توافقی بر سر بررسی چگونگی استفاده از بمب سمی کلر در سوریه که مورد مناقشه روسیه و آمریکا بود، در سازمان ملل شکل گرفت. در گذشته آمریکا تلاش میکرد که از آن به عنوان بهانهای برای ماجراجویی در سوریه در جهت سرنگونی رژیم اسد استفاده کند.
- "حزب اتحاد دمکراتیک" در کردستان سوریه، بعد از برخورد جدید دولت ترکیه، بر نزدیکی و همکاری هر چه بیشتر خود با رژیم اسد تاکید کرد.
- وجود شکاف میان اهداف آمریکا و ترکیه در رابطه با سوریه: دولت ترکیه مدعی این است که میان این دولت و آمریکا بر سر ایجاد "منطقه حفاظت شده" توافق انجام گرفته است، مقامات آمریکایی اما منکر این توافق هستند. در چند روز گذشته آمریکا ادعا کردا که از پایگاههای خود از خاک ترکیه، در طی پرواز هایی، مواضع نیروهای اسلامی در سوریه را بمباران کرده است. دولت ترکیه این ادعا آمریکا را تکذیب کرد.
- به اسارت درآمدن سرکردگان "لشکر ۳۰" توسط جبهه النصر، ضربه بزرگی بر ماجراجویی سیاست آمریکا در سوریه بود. آمریکا قصد داشت که در روند تغییر رژیم در سوریه یک نیروی ۱۵۰۰۰ نفری مزدور را تعلیم بدهد. در طول گذشت بیش از یک سال تنها موفق به تعلیم ۶۰ نفر شد. تعدادی از این ۶۰ نفر در همان آغاز فعالیت در سوریه توسط رقبای خود، النصر دستگیر شدند.
- رهبر حماس که قصد دیدار از ایران را داشت، اجازه نیافت که به ایران سفر کند. همزمان اما نمایندگان دولت خودمختار فلسطینی از ایران دیدار کردند و شرایط را برای دیدار محمود عباس آماده میکنند. محمود عباس دفتر الفتح را بعد از گذشت ۳۳ سال در دمشق بازگشایی کرد. با توجه به نزدیکی محمود عباس به آمریکا، دشوار به نظر میاید که قبول به انجام ریسکی باشد و بر روی دولتی در حال سرنگونی توسط آمریکا سرمایه گذاری کند و همزمان آتش دشمنی هر چه بیشتر دولت ترکیه و کشورهای عربی با خود را دامن بزند.
- آلمان دیروز اعلام کرد که موشکهای "پاتریوت" خود را از ترکیه بیرون میاورد. هدف آلمان با استقرار ۲۵۰ سرباز و متخصص و استقرار این موشکها در سالهای گذشته در ترکیه، تقویت جبهه ضد رژیم اسد و در جهت سرنگونی آن بود.
- دیروز وزیر خارجه آمریکا مذاکره با رژیم اسد را به عنوان یکی از طرفهای درگیر محتمل دانست، البته بعد از این مصاحبه، سخنگوی او در تویتر سعی کرد از شدت این سخن بکاهد و به آن تعبیری دیگر بدهد.
- باید توجه کرد که اوباما تنها ۱۸ ماه وقت دارد، تا برنامههای خود را در منطقه عملی کنند. خطر نیمه تمام ماندن برنامههای او شمشیری است که بر سر حاکمان ایران میچرخد و بر شدت همکاریهای آنها با آمریکا میافزاید.
تمام تلاش آمریکا برای بازگرداندن ایران به مدار مستقیم بازار جهانی سرمایه داری است. کندن ایران از حوزه نفوذ روسیه، به هدف محاصره روسیه و چین اجزای محوری "دکترین اوباما"، "چرخش به آسیای دور" است.
اردوغان، در بن بست؟
طبقه حاکمه در ترکیه خواهان یک ائتلاف بزرگ است، بویژه که شرایط اقتصادی روز بروز برای ترکیه دشوارتر میشود. کوبیدن بر طبل جنگ، که در ادامه میتواند به پاکستانیزه شدن ترکیه بینجامد، خطر افزایش موج پناهندگان به اروپا بر اثر تشدید جنگ در ترکیه و سوریه، نزدیک شدن خطر داعش به اروپا در نتیجه بیثباتی ترکیه و عضو پیمان ناتو، احتمال شکست دوباره اردوغان در انتخابات آینده برای پیشبرد طرح "سیستم ریاست جمهوری" و عقب راندن "حزب دمکراتیک خلقها" از یک حزب فرا قومی به هسته کردی آن، نیاز آمریکا به کردها به ویژه بعد از شکست مفتضحانه "لشکر ۳۰"، موقعیت تقویت شده ایران در جغرافیا سیاسی منطقه، نفوذ پ ک ک در میان کردهای ترکیه و سوریه، نگرانی اروپا از تشدید جنگ در حواشی آن، ترس روسیه از تشدید نفوذ نیروهای اسلامی افراطی در ماورای قفقاز، از جمله مسأئلی هستند که میتوانند شکست اردوغان را کامل کنند.
ترکیه دیگر در سالهای ۹۰ نیست که اردوغان بتواند به راحتی به مانند ژنرلها هزاران ده را نابود کند، کاری که ژنرالها با استفاده از تمرکز افکار عمومی اروپا بر سر حوادث یوگسلاوی در دهه نود سازمان دادند، زمانی که سردمداران نظام جهانی سرمایه، در کوسوو نیروهای مافیایی را مسلح میکردند و برای "جلوگیری از اشویتز دیگر" به بمباران صربستان مشغول بودند، ژنرالهای ترکیه در کردستان فجایع بیشماری را بر علیه دگراندیشان، کردها و پناه جویان سازمان دادند.
فرهاد فردا
۲۰۱۵/۰۸/۱۶
منبع:پژواک ایران